eitaa logo
💓نبض عشق💓
2.4هزار دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
3هزار ویدیو
40 فایل
مینویسم ازعشق بین زوج ها❤ مینویسم ازمحبت هایی که‌اساسش عشق به خداست غفلت ازمن بچه مذهبی ست که نگذاشتم دیده شوم کسی 💖عشق‌های‌آسمانی‌ماراندیده‌مینویسم‌تابدانندعشق‌اصلی‌مال‌مابچه‌مذهبی هاست نه آن‌عشق‌های‌پوچ‌خیابانی @yadeshbekheyrkarbala
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 #اطلاعیه_مهم 🌹 مژده به طرفداران #امام_خامنه‌ای 🔵 #اولین و #بزرگترین کانال تحلیلی در ایتا افتتاح شد. 🌺شما هم به جمع طرفداران آیت الله العظمی خامنه ای بپیوندید👇 ✅ http://eitaa.com/joinchat/4126343189C0df58e261b
بًٌِسٌِمًِ اُلٍَلِهٌٍ اٌلًرًٍحٍّمًِنٌ اٌلًرٍحّیَُِمًٍ کانال رسمی در ایتا که دوستان تقاضا داشتن 《 اعلام مراسمات رسمی 》 گذاشتن مداحی و مولودی قبل از ها 💢 فایل های و از حاج محمود کریمی 👇👇👇👇 eitaa.com/joinchat/3679846422C9a693f3333 نشر آثار حاج محمود کریمی (رسمی)👆👆👆
💓نبض عشق💓
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ #هشتم میدیدم از #آشوب شهر #لذت
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌قسمٺ پیراهنی بلند که بلندیِ بیش از حد قدش را بی قواره تر میکرد. شال و پیراهنی عربی پوشیده بودم تا در چشم مردم منطقه طبیعی باشم و باز طوری خیره نگاهم کرد که سعد فهمید و نگاهش را سمت خودش کشید _با ولید هماهنگ شده! پس از یک سال 🔥زندگی با سعد،🔥 زبان عربی را تقریباً میفهمیدم... و نمی فهمیدم چرا هنوز محرمش نیستم که باید مقصد سفر و خانه مورد نظر و حتی نام رابط را در گفتگوی او با بقیه بشنوم... سعد دستش را به سمتش دراز کرد و او هنوز حضور این زن غیرسوری آزارش میداد که دوباره با خط نگاه تیزش صورتم را هدف گرفت و به عربی پرسید _ایرانی هستی؟😠🇮🇷 از خوابیده در صدایش، زبانم بند آمد و سعد با خنده ای ظاهرسازی کرد _من که همه چی رو برا ولید گفتم! و برای این مرد بود که دوباره بازخواستم کرد _حتماً رافضی هستی، نه؟😠😏 و اینبار چکاچک کلماتش مثل تیزی شمشیر پرده گوشم را پاره کرد.. و اصلاً نفهمیدم چه میگوید.. که دوباره سعد با همان ظاهر آرام پادرمیانی کرد _اگه رافضی بود که من عقدش نمیکردم! و انگار گناه 🌺ایرانی و رافضی بودن🌺 با هیچ آبی از دامنم پاک نمیشد.. که خودش را عقب کشید و خواست در را ببندد که سعد با دستش در را گرفت و گله کرد _من قبلاً با ولید حرف زدم! و او با لحنی چندش آور پرخاش کرد _هر وقت این رو طلاق دادی، برگرد!😠 در را طوری به هم کوبید که حس کردم اگر میشد سر این ایرانی را با همین ضرب به زمین میکوبید. نگاهم به در بسته ماند و در همین قدم، از مبارزه شده بودم.. که لبم لرزید و اشکم تا روی زمین... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد 🕌 ═‌‌‌‌♥️ حرف دل ♥️═ ‌ ═══‌‌‌‌♥️ℒℴνℯ♥️═══ 💓 @Nabzeshgh
💕 ‌ ❣خطاب به 💓 مشتــ💓ــرک مورد نظر؟!! هنوز در دسترس نیستی، اما ... به حرمت روزی ک قدم در دنیای سنگ فرش بگذاری...با خود عهد کرده ام✋ چشم هایم را بروی غیر ببندم !🙈 تا روزی که آمدی با افتخار بگویم ...☺️ تـــو گناه پاک نگاهم بودی !👀 بی آنکه بدانم تـــو کیستی و کجایی ... نَ در دنیای واقعی و نَ در دنیای خیال و نَ در دنیای مجازی...📲 عاشقانــ💘ـــه هایم را در گوش غیر تـــو نمی خوانم... تا وقت آمدنت آوازم یگانه باشد تنها برای تو و حنجره ام خسته نباشد از تکرار عاشقانـــــه ها! نمی دانم کیستی و کجایی... اما تمام زیبایی هایم را برای تـــو پنهان میکنم.... تا وقتی ک آمدی چشم های تـــو اولین نگاه بانشان باشد... نمیخواهم وقت آمدنت شرمسار باشم از اینکه... با هزاران غیر تــــو مشترک شده باشم ! 📳 واژه عمیقی است... و چه شیــریــن است اگر... یکی باشد تنها برای یکی... 💘 ⬅️ از همین حالا از خودمان شروع کنیم عاشقانه 💓 💝 ❤️ 🧡 💛 💚 💙 💜 💖 ═‌‌‌‌♥️ حرف دل ♥️═ ‌ ═══‌‌‌‌♥️ℒℴνℯ♥️═══ @Nabzeshgh