eitaa logo
نبـضِ زندگــیـ♡
376 دنبال‌کننده
776 عکس
193 ویدیو
2 فایل
🔗 کاناﻝ رسانه خانوادﻩ ♥️زندگی خوب و عالی، زندگی نیست که بی دردسر و بدون مشکل باشه زندگی آرام و خوب، زندگی است که #نبضش تو دستت باشه #سیاست_ها 💕 #فن_بیان 😍 #فرزندپروری_مقتدرانه 🎆 ارتباط : @MHamidian313
مشاهده در ایتا
دانلود
نبـضِ زندگــیـ♡
#شرح_حکمت ۲۰۱ ❣امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: ✨اِنَّ مَعَ كُلِّ إِنْسَان مَلَكَيْنِ يَحْفَظَ
۲۰۲ 🔴بیعت مشروط❗️ ✍ آیا منظور طلحه و زبیر این بود که واقعاً خلافت شورایى باشد و آنها با على علیه السلام شریک در تصمیم گیرى شوند. یا مقصود این بود که بخشى از قلمرو حکومت اسلامى را امام به آنها بسپارد آن گونه که از بعضى روایات استفاده مى شود؟ در بعضى از منابع معروف آمده است آن روز که زبیر با امام علیه السلام بیعت کرد امام به او فرمود: من از این مى ترسم که تو پیمان خود را بشکنى، عرض کرد: هرگز بیم نداشته باش تا ابد چنین کارى را نخواهم کرد. امام فرمود: آیا خداوند شاهد و گواه بر این موضوع باشد، عرض کرد: آرى. چیزى نگذشت که آن دو به امیرمؤمنان علیه السلام عرض کردند: مى دانى در زمان عثمان چه اندازه به ما جفا شد و او همواره طرفدار بنى امیه بود; اما اکنون که خداوند خلافت را به تو سپرده بعضى از این فرماندارى ها را در اختیار ما بگذار امام فرمود: به قسمت الهى راضى باشید تا در این باره فکر کنم. سپس افزود: آگاه باشید من کسى را در این امانت شریک مى کنم که از دین و امانت او راضى و مطمئن باشم. از سویى دیگر هنگامى که امیرمؤمنان على علیه السلام به معاویه نامه نوشت که مردم با من بیعت کردند تو هم از اهل شام براى من بیعت بگیر و بزرگان اهل شام را نزد من بفرست و معاویه (سخت دست پاچه شد) و نامه اى براى زبیر نوشت و او را به عنوان امیرالمؤمنین خطاب کرد و گفت: از تمام مردم شام براى تو بیعت گرفتم با سرعت به سوى کوفه و بصره برو و این دو شهر را تسخیر کن که اگر آن دو را تسخیر کنى دیگر هیچ مشکلى نخواهى نداشت. ✔️ از اینجا روشن مى شود این که طلحه و زبیر به هنگام بیعت و طبق بعضى از روایات مدتى بعد از بیعت خدمت امام علیه السلام آمدند و گفتند: ما بیعت کرده ایم که با تو شریک باشیم منظورشان این بود که حکومت بصره و کوفه را امام به آنها بسپارد و به این ترتیب بر تمام عراق مسلط شوند و دست به دست معاویه بدهند شام را هم در اختیار بگیرند تا قسمت عمده کشور اسلام تحت سیطره آنها واقع شود. با این توضیح مى فهمیم چرا امام علیه السلام دست رد بر سینه آنها گذاشت و این جواب حکیمانه پرمعنا را به آنها داد. @Nabzesalamati313
نبـضِ زندگــیـ♡
#شرح_حکمت ۲۰۲ 🔴بیعت مشروط❗️ ✍ آیا منظور طلحه و زبیر این بود که واقعاً خلافت شورایى باشد و آنها با
۲۰۳ ❣امیرالمومنین علی علیه‌السلام می فرماید: ✨أَيُّهَا النَّاسُ، اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِنْ قُلْتُمْ سَمِعَ، وَإِنْ أَضْمَرْتُمْ عَلِمَ، وَبَادِرُوا الْمَوْتَ الَّذِي إِنْ هَرَبْتُمْ مِنْهُ أَدْرَكَكُمْ، وَإِنْ أَقَمْتُمْ أَخَذَكُمْ، وَإِنْ نَسِيتُمُوهُ ذَكَرَكُمْ 💠اى مردم! از خدايى بترسيد كه اگر سخنى بگوييد مى شنود و اگر چيزى را در دل پنهان داريد مى داند و بر مرگ پيشى گيريد كه اگر از آن فرار كنيد به شما دست مى يابد و اگر بايستيد شما را مى گيرد و اگر فراموشش كنيد شما را فراموش نخواهد كرد» ✍اگر انسان مرگى را که براى همه مسلم است فراموش نکند و بداند این زندگى دیر یا زود پایان مى گیرد و آنچه را براى گردآورى آن تلاش کرده رها مى سازد و رخت بر مى بندد و سپس در دادگاه عدل پروردگار حضور مى یابد و نامه اعمال خود را که به مقتضاى (لاَ یُغَادِرُ صَغِیرَةً وَلاَ کَبِیرَةً إِلاَّ أَحْصَاهَا)همه اعمال و گفتار او از کوچک و بزرگ را در دست دارد و باید پاسخ گوى همه آنها باشد، به یقین چنین انسانى با چنین اعتقادى جز در راه تقوا گام بر نمى دارد. @Nabzezendegi133
نبـضِ زندگــیـ♡
#شرح_حکمت ۲۰۳ ❣امیرالمومنین علی علیه‌السلام می فرماید: ✨أَيُّهَا النَّاسُ، اتَّقُوا اللَّهَ الَّذ
۲۲۴ ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨بِكَثْرَةِ الصَّمْتِ تَكُونُ الْهَيْبَةُ 💠كثرت سكوت، سبب ابهت و بزرگى است ✍دليل كلام مولا اين است كه سكوت، غالباً نشانه عقل است و ابهت صاحبان عقل آشكار است و اگر به يقين دانسته شود كه كثرت سكوت ناشى از عقل اوست، ابهت او بيشتر مى شود و اگر حال او شناخته نشود و اين احتمال وجود داشته باشد كه سكوتش ناشى از عقل است باز سبب ابهت اوست و گاه ممكن است سكوت، ناشى از ضعف و ناتوانى در كلام باشد و باز هم اين امر سبب احترام شخص مى شود، زيرا از پريشان گويى پرهيز مى كند. ✔️ اضافه بر اينها، سكوت، سبب نجات از بسيارى از گناهان است، زيرا غالب گناهان كبيره به وسيله زبان انجام مى شود تا آنجا كه سى گناه كبيره را براى زبان شماره كرده ايم. بديهى است هنگامى كه انسان از اين گناهان پرهيز كند ابهت و هيبت و شخصيت او بيشتر خواهد بود. @Nabzezendegi133
نبـضِ زندگــیـ♡
#شرح_حکمت ۲۲۴ ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨بِكَثْرَةِ الصَّمْتِ تَكُونُ الْهَيْبَةُ 💠
۲۲۵ ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ، عَنْ سَلاَمَةِ الاَْجْسَادِ! 💠 شگفتم كه چگونه حسودان از سلامتى خويش غافل اند. ✍روشن ترين تفسير براى گفتار حكيمانه بالا آن است كه حسد روح و قلب انسان را مى فشارد و بر اثر اين فشار، انسان بيمار مى شود و گاهى از شدت حسد دق مى كند و مى ميرد، زيرا مى بيند شخص محسود داراى نعمت هاى مختلفى است. هرچه نعمت او بيشتر مى شود، غم و اندوه حسود فزون تر مى گردد. گاه به حالت افسردگى كشيده مى شود و گاه به بيمارى جسمانى مبتلا مى گردد، زيرا رابطه روح و جسم به اندازه اى است كه ناراحتى هاى روحى فورا در جسم اثر مى گذارد و سلامت انسان را مختل مى كند. بنابراين حسودان آرزو مى كنند نعمت شخصى كه مورد حسد است زائل گردد; خواه اين نعمت مقام باشد يا مال و ثروت. در حالى كه با حسد خويش نعمتى را كه از آن نعمت ها بزرگ تر است از دست مى دهند و آن نعمت سلامتى است كه هيچ نعمتى با آن برابرى نمى كند. اگر تمام دنيا را به كسى بدهند; ولى مبتلا به بيمارى سرطان يا فلج و از كارافتادگى دست و پا و سر و صورت باشد كمترين ارزشى براى او ندارد و اگر همه چيز را از او بگيرند و سلامتى را به او باز گردانند به يقين خوشحال خواهد شد. ✔️آرى. بعد از ايمان و عقل كه از نعمت هاى معنوى است برترين نعمت مادى سلامت جسم است كه حسود آن را به آسانى از دست مى دهد. @Nabzezendegi133
نبـضِ زندگــیـ♡
#شرح_حکمت ۲۲۵ ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ، عَنْ سَلا
۲۲۶ ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨الطَّامِعُ في وَثَاقِ الذُّلِّ 💠«طمع كار در بند ذلت گرفتار است» ✍همان گونه كه پيش از اين نيز اشاره شد طمع معمولا به معناى علاقه شديد به چيزى است كه فوق استحقاق انسان و غالباً به دست ديگران است شخص طمع كار براى به دست آوردن آن بايد در مقابل اين و آن خضوع كند و طناب ذلت بر گردن خويش نهد، شايد به مقصود برسد و شايد هم نرسد. ✔️ به تعبير ديگر طمع ريسمانى نامرئى است كه انسان بر گردن خود مى نهد و سر آن را به دست كسى كه از او طمع دارد مى سپارد و همچون برده يا حيوانى در اختيار او قرار مى گيرد. نقطه مقابل طمع قناعت است كه انسان را از همگان بى نياز و عزت و كرامت او را حفظ مى كند. اضافه بر اين ها، اموال و مقامات و اشيايى كه مورد طمع طمعكاران است در بسيارى از موارد دست نيافتنى است، به همين دليل طمع كار براى رسيدن به آن عمرى دست و پا مى زند و چه بسا ناكام از دنيا برود در حالى كه سرمايه عمر خود را بيهوده از دست داده نه به مقامى در دنيا رسيده و نه در پيشگاه خدا منزلتى دارد. @Nabzezendegi133
نبـضِ زندگــیـ♡
#شرح_حکمت ۲۲۶ ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨الطَّامِعُ في وَثَاقِ الذُّلِّ 💠«طمع كار
۲۲۷ ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨ الاِْيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ، وَإِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ، وَعَمَلٌ بِالاَْرْكَانِ 💠«ايمان معرفت با قلب (عقل) و اقرار به زبان و عمل به اركان (دين) است» ✍در واقع ايمان درختى است كه ريشه آن شناخت خدا و پيامبر اكرم و پيشوايان دين و معاد است و به دنبال آن بر زبان ظهور پيدا مى كند و ثمره اين شجره طيبه انجام وظايف الهى است، بنابراين كسانى كه در انجام وظايف كوتاهى مى كنند ايمانشان ناقص است و از دو حال خارج نيست يا گرفتار ضعف ايمانند و يا هوا و هوس چنان بر آنها غالب شده كه از تجلى ايمان در عمل پيش گيرى مى كند. @Nabzezendegi133
نبـضِ زندگــیـ♡
#شرح_حکمت ۲۲۷ ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨ الاِْيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ، وَإِقْ
۲۲۸ ⭕️قسمت اول ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْیَا حَزِیناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً 💠«کسى که براى دنیا غمگین باشد (درواقع) از قضاى الهى ناخشنود است» ✍با توجه به این که آنچه در عالم رخ مى دهد به اراده خداست و معناى توحید افعالى همین است که «لا مُؤَثِّرَ فِى الْوُجُودِ إلاَّ اللهُ» بنابراین اگر بر اثر حوادثى بخشى از امکانات دنیوى ما از دست برود در واقع قضاى الهى بوده و اگر کسى به سبب آن اندوهگین گردد در واقع به قضاى الهى خشمگین شده است. 🔹به تعبیر دیگر، گاه ضررها و زیان ها و حوادث نامطلوب بر اثر کوتاهى ها و ندانم کارى هاى خود ماست که باید خود را درباره آن ملامت کنیم و گاه بر اثر امورى است که خارج از اختیار ماست و این همان چیزى است که به عنوان قضاى الهى تعبیر مى شود. اندوهگین شدن براى این امور در واقع اظهار ناراحتى در برابر قضاى الهى است. از سوى دیگر توجه به این حقیقت که انسان باید در برابر قضاى الهى تسلیم باشد دو اثر مثبت در انسان دارد: نخست موجب آرامش روح انسان است و دیگر این که یأس و نومیدى را از انسان دور مى دارد و وى را از حالت انفعالى دور ساخته به سوى آینده اى بهتر حرکت مى دهد. ✔️البته طبیعى است که انسان با از دست دادن مال و ثروت یا مقام و فرزند و امثال آن غمگین مى شود; ولى براى مؤمن این غمگینى امر موقتى است; هنگامى که در قضاى الهى فکر کند و به این نکته توجه نماید که خداوند هم حکیم است هم رحمان و رحیم است و چیزى جز خیر بندگانش را نمى خواهد در این حال غم و اندوه فروکش مى کند و جاى خود را به رضا و تسلیم مى دهد. ادامه دارد ... @Nabzezendegi133
نبـضِ زندگــیـ♡
#شرح_حکمت ۲۲۸ ⭕️قسمت اول ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْیَا ح
۲۲۸ 📌قسمت دوم ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨وَمَنْ أَصْبَحَ یَشْکُو مُصِیبَةً نَزَلَتْ بِهِ فَقَدْ أَصْبَحَ یَشْکُو رَبَّهُ 💠و آنکس که از مصیبتى که به او رسیده شکایت کند از پروردگارش شکایت کرده است ✍آن کس که ایمان و توحیدش کامل است مى داند در این مصائب نیز حکمت ها و رحمت هایى است و به همین دلیل زبان به شکایت نمى گشاید که اگر زبان به شکایت بگشاید در واقع از خداوندى که این مصیبت را مقدر کرده شکایت کرده است. البته همان طور که در بالا گفتیم اینها مربوط به ضررها و مصائبى است که خود ساخته نباشد، بلکه از دایره اختیار ما بیرون باشد. جالب این که بعضى براى این که زبان به شکایت بگشایند چرخ گردون را مخاطب قرار مى دهند و زمانه را نفرین مى کنند که نمونه هاى آن در اشعار شعرا و نثر نویسندگان فراوان است; اما اگر درست آن را بشکافیم گاهى این شکایت به شکایت از پروردگار باز مى گردد. ✔️البته گاه انسان براى جلب آرامش مصیبت خود را با دوستان مؤمن در میان مى گذارد تا آن ها به او تسلى دهند، این ضررى ندارد; ولى گاه نزد غیر آنها شکایت مى کند که این کار، زیان بار است. ادامه دارد ... @Nabzezendegi133
نبـضِ زندگــیـ♡
#شرح_حکمت ۲۲۸ 📌قسمت دوم ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨وَمَنْ أَصْبَحَ یَشْکُو مُصِیبَة
۲۲۸ 📌قسمت سوم ▫️وَ مَنْ أَتَى غَنِیّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِینِهِ 💠کسى که در برابر ثروتمندى به علّت ثروتش تواضع کند، دو سوم دین خود را از دست داده است. ✍در این که چگونه تواضع کردن در برابر ثروتمندى براى غناى او سبب مى شود که دو سوم دین انسان بر باد رود، توجیهات فراوانى از سوى شارحان نهج البلاغه ذکر شده است از جمله: همان گونه که در حکمت 227 گذشت، ایمان داراى سه رکن است: معرفت قلبى، اقرار زبانى و عمل به ارکان دین; کسى که در برابر چنین ثروتمندى خضوع مى کند در واقع اقرار زبانى به توحید را با کلمات تملق آمیزش در هم شکسته و همچنین خضوعى که باید در برابر ذات پاک پروردگار داشته باشد به وسیله خضوع در مقابل این ثروتمند، به شرک آلوده کرده است، بنابراین دو رکن از ارکان ایمان را بر باد داده، هرچند ایمان قلبى او محفوظ مانده باشد. 🔹 آنجا که فروتنى در مقابل ثروتمند براى ثروتش موجب علاقه زیاد به دنیا و خارج شدن از فضیلت عفت مى شود و همچنین سبب بیرون رفتن از دایره حکمت و دانش است که باید هر چیز را به جاى خود بگذارد به این ترتیب دو رکن از ارکان سه گانه فضلیت و ذلیلانه از بین مى رود، بنابراین هر سه رکن فضیلت ✔️به هر حال شک نیست که تواضع در برابر ثروتمندان براى ثروتشان هم موجب ذلت تواضع کننده است و هم طغیان ثروتمندى که به او تواضع شده تا آنجا که گویى خود را روزى رسان مى داند و دیگران را روزى خوار خودش و متأسفانه این رذیله اخلاقى در افراد بسیارى دیده مى شود; اما در هر حال نباید احترام ثروتمندان مؤمن و صالح را به سبب خدماتشان به نیازمندان و جامعه اسلامى را مصداق این حدیث دانست; آن در واقع فضیلتى است و اداى حقى. ادامه دارد ..‌‌‌. @Nabzezendegi133
نبـضِ زندگــیـ♡
#شرح_حکمت ۲۲۸ 📌قسمت سوم ▫️وَ مَنْ أَتَى غَنِیّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِینِهِ
۲۲۸ 📌قسمت چهارم ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨وَمَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ فَهُوَ مِمَّنْ کَانَ یَتَّخِذُ آیَاتِ اللَّهِ هُزُواً 💠کسى که قرآن بخواند و پس از مرگ وارد آتش دوزخ گردد از کسانى بوده که آیات خدا را استهزا مى کرده است ✍قرائت قرآن چندگونه است: گاه انسان مؤمن قرآن را تلاوت مى کند و گوش جان به آیاتش مى سپارد تا پیام خدا را از لابه لاى آن بشنود و زندگى خود را با آن هماهنگ سازد 🔹گروه دیگرى آیات قرآن را تنها براى ثواب قرائت مى خوانند بى آنکه به پیام هایش گوش فرا دهند. 🔹گروه سومى نیز اضافه بر این به استهزاى آیات مى پردازند و اگر در سخن استهزا نکنند، عملاً استهزا دارند; آیات تحریم ربا را مى خوانند ولى رباخوارى مى کنند، آیه تحریم غیبت را تلاوت مى کنند ولى غیبت کردن کار همه روزه آنهاست و همچنین در برابر سایر پیام هاى قرآن. ✔️این گونه تلاوت نه تنها سبب نجات نیست، بلکه به فرموده امیرمؤمنان علیه السلام سبب دخول در آتش جهنم است، چون قرآن را به صورت استهزا قولاً یا عملاً خوانده است و کسى که آیات قرآن را با استهزا بخواند مستحق آتش دوزخ است. ادامه دارد ... @Nabzezendegi133
نبـضِ زندگــیـ♡
#شرح_حکمت ۲۲۸ 📌قسمت چهارم ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨وَمَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَا
۲۲۸ 📌قسمت پنجم ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: وَ مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْیَا الْتَاطَ قَلْبُهُ مِنْهَا بِثَلاَث هَمّ لاَ یُغِبُّهُ وَحِرْص لاَ یَتْرُکُهُ وَأَمَل لاَ یُدْرِکُهُ 💠«آن کس که قلبش با محبت دنیا پیوند خورده سه چیز او را رها نخواهد کرد: اندوه دائم، حرصى که هرگز او را ترک نمى کند و آرزویى که هیچ گاه به آن نخواهد رسید ✍نخست این که دنیاپرستى همواره با غم و اندوه مستمر همراه است و چنان نیست که یک روز این غم و اندوه باشد و روز دیگر نباشد. دلیل آن روشن است: انسان دنیاپرست براى به چنگ آوردن دنیا و همچنین براى حفظ آن به کوشش فراوان و گذشتن از موانع زیادى احتیاج دارد که عبور از همه آنها بسیار مشکل است. به همین دلیل غم و اندوهى، پیوسته وجود او را احاطه مى کند. آیا فلان بدهکار به موقع بدهى خود را مى پردازد؟ آیا قادر به اداى فلان دین به موقع هست؟ آیا فلان تجارت سود مى کند یا با شکست مواجه مى شود و آیا مزارع و باغات من با خشکسالى و آفت روبه رو نمى شو د؟ و آیا فلان شریک به من خیانت نخواهد کرد؟ و امثال اینها که همچون کابوسى دائماً روح او را مى فشارد. دومین اثر شوم دنیاپرستى حرص است. حرص به معناى زیاده طلبى بى دلیل و سیر نشدن از مال و جاه دنیاست. بدیهى است چنین حرصى آرامش را از انسان مى گیرد و شب و روز او را به خود مشغول مى کند. 🔹بالاخره سومین پدیده شوم آن آرزوهاى طول و دراز است .آرزوهایى که گاهى چند برابر عمر آدمى براى رسیدن به آن نیز کفایت نمى کند، آرزوهاى نامعقولى که به چنگ آوردن آن هزارگونه بدبختى و ذلت و گرفتارى دارد و آرامش انسان را بر هم مى زند. ✔️خوشا به حال قناعت پیشگان که نه آن اندوه بى پایان را دارند و نه آن حرص خطرناک شرربار و نه آرزوهاى طولانى کشنده. @Nabzezendegi133
نبـضِ زندگــیـ♡
#شرح_حکمت ۲۲۸ 📌قسمت پنجم ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: وَ مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ
۲۲۹ 📌قسمت اول ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ▫️مَنْ أَطَاعَ التَّوَانِيَ ضَيَّعَ الْحُقُوقَ، وَمَنْ أَطَاعَ الْوَاشِيَ ضَيَّعَ الصَّدِيقَ 💠آن كس كه از سستى اطاعت كند حقوق افراد را ضايع مى سازد و كسى كه از سخن چين پيروى كند دوستان خود را از دست خواهد داد ✍منظور امام(عليه السلام) از اطاعت «توانى» آن است كه انسان در كارهاى خود تنبلى كند و امورى را كه لازم است به موقع انجام گيرد انجام ندهد و تدبير و مديريت صحيح در كارهاى خود نداشته باشد. روشن است كه سستى در انجام كارها در موقع مناسب سبب تراكم آنها مى گردد و تراكم آنها سبب ضايع شدن بخشى از آن مى شود. 🔹 به يقين چنين كسى هم حق خالق را ضايع مى كند و هم حق مخلوق را كه ساده ترين نمونه آن كاهل بودن در نماز است; كسى كه نماز را به تأخير مى اندازد بسيار مى شود كه آن را ضايع مى كند. در مورد حقوق مخلوق نيز همين گونه است; مثلاً شخصى كارمند يا اجير كسى شده كه امورى را براى او انجام دهد. اگر تنبلى بر وجود او مستولى شود، به وقت سر كار نيايد، تا آخر وقت كار نكند و در اثناى وقت سستى به خرج دهد، حق كسانى را كه او را استخدام كرده اند ضايع خواهد كرد. ✔️ حتى افراد سست و تنبل، حق حيواناتى را كه در اختيار او هستند و از آنها بهره بردارى مى كند ضايع مى سازد; به موقع به آنها استراحت نمى دهد، غذا و آب نمى رساند، مراقبت هاى لازم را انجام نمى دهد و در نتيجه حق آنها ضايع مى شود. ادامه دارد ... @Nabzezendegi133