eitaa logo
نبضینه
9 دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
0 فایل
رسانه مستقل و ارائه تحلیل درست از جهان و اتفاقات آن تنظیم کننده ی نبض جامعه بوده و اعتماد عمومی را در پی خواهد داشت. نبضیه بر آن است تا در عصر هجوم اخبار و عادت مخاطب به دنبال کردن انبوه خبر بجای داشتن تحلیل، تحلیلهایی کوتاه بر اتفاقات روزمره داشته باشد.
مشاهده در ایتا
دانلود
رای بیشتر است! چتهای حالا عمومی شده ی بانو (!) با چند نفر از ها در اوج مشکلات ناشی و بی تدبیری ها خبرساز شده است. از رو دست خوردن رسانه های داخلی در پرداختن بیش از حد به این موضوع هم که بگذریم از جمله ای که در این میان افاضه کرده است نمیتوان گذشت؛ او در جواب به پرسش خودساخته اش که چرا سلبریتی ها اینقدر مغضوب و مورد هجمه هستند گفته «گناه نابخشودنی سلبریتی ها این است که نیستند»! استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران اما دانسته یا ندانسته در اشتباه است چرا که اتفاقا همه یا اغلب سلبریتی های ما حکومتی اند! و اتفاقا برخلاف آنچه پرویزخان به بانو ! گفته که کارت بنیاد شهید نگرفته پس جیره خوار نظام نیست اغلبشان و از جمله خود پرویز خان جیره خوار نظام بوده و هستند. مگر نه این است که همه ی این سلبریتی ها در همین نظام و با بودجه ی همین نظام به اسم و رسم و نان و نوا رسیده اند؟ نظام ایران در اینکه امروز چنین حرکتهایی اتفاق می افتد حد اقل دو اشتباه فاحش دارد: -اشتباه دوم نظام البته این بوده است که با وجود این نمک خوردن و نمکدان شکستنها(شما بخوانید جفتک انداختن ها) آنها را قی نکرده و همچنان به همزیستی و یا اگر علمی تر بگوییم به رابطه ی انگل وار با آنان ادامه می دهد. -اما اشتباه اول نظام!؛ سالهاست که رسانه های خارج و داخل و همچنین شخصیت های بسیاری چماق «» را بر سر نظام زده و انتصاب ریاست سازمان توسط رهبری بزرگترین مستمسک آنان در این موضوع بوده است. بارها از افراد موثقی شنیده ام که در اغلب انتخاباتهای صورت گرفته در چهل و اندی سال بعد از انقلاب این نام جریان منتقد و یا زاویه دار با نظام بوده که از صندوق رای سازمان صدا و سیما بیرون آمده است! صدا و سیمایی که چماق میلی بودنش همیشه بر سر نظام بوده ولی نتیجه ی صندوق رأیش جریان زاویه دار با نظام بوده است برون دادی جز و و نخواهد داشت تا هم جیره خوار نظام باشند و از آن ارتزاق کنند و هم تیربارچی دشمن در میان صفهای مردم، تا باورهای آنان نسبت به نظام را به رگبار ببندند. جایی که اصولا و باید نظریه پرداز و کلاس عمومی انقلابی گری باشد اما نتیجه ی چهل سال فعالیت سلبریتی سازی اش شده گرگهای که در لباس میش به صف باورهای مردم یورش آورده اند قطعا یک جای کارش می لنگد. اشتباه اول نظام این بوده است که بعد از دیدن نتیجه ی شمارش آرای چهل انتخاب از صندوق سازمان هنوز فکری ریشه ای برای درمان مریضی ریشه دوانده در بدنه ی صدا و سیما نکرده است. سالها هم که بگذرد زیباکلامها بعنوان بوقچی های بی بی سی و ایران اینترنشنال به تکرار طوطی وار حرفها خواهند پرداخت، باید طرحی نو در انداخت در تزریق تفکر انقلابی نه فقط در راس بلکه در بدنه ی صدا و سیما تا نسل در حال رشدش سلبریتیهایی باشند که از اعتبارشان برای حفظ ارزشها خرج کنند نه اینکه برای اجرای طرح فرارشان از ایران ژست ضدحکومتی بودن بگیرند! مظلومیت رهبر ایران هم جایی هویدا میشود که بدانیم او فقط رئیس سازمان را منصوب میکند اما بدنه ی سازمان به گواه صندوق های رأیش جیره خوار هایی هستند که به بیشتر رای میدهند تا به انقلابی گری!
«قهرمان من؛ زورو» 🔴 در میان انبوه فیلمها و تصاویری که از بحران کرونا در فضای حقیقی و مجازی ذهن و دل مردم را درگیر خود ساخته قلم زدن در مورد قهرمانان این دوران سهلی ممتنع است. حتی ممکن است متن حاصل به جهت کثرت داده های بصری مخاطب پر و پا قرصی هم پیدا نکند اما شرط بلاغ گفتن است، خواه پند گیرند و خواه ملال. 🔴 با وجود این اما وقتی قهرمانت زورو باشد شاید از اینکه قلاب داستانت مخاطب را حد اقل تا زمان اتمام بخشی از مطلب پای یادداشت بنشاند کمی آسوده خاطر می شوی. حتما می پرسید زورو و کرونا چه ارتباطی باهم دارند؟ آن هم در ایران، و آن هم در این اوضاع نابسمان.... راستش اگر قرار بود مخاطب این مطلب نوجوانان این مرز و بوم باشند آنوقت کار پیچیده تر می شد؛ مگر می شود به زوروی ذهن بچه ها توپید و گفت بالای چشمت ابروست؟! 🔴 اما اصل ماجرا؛ 🔹در این مدت کوتاه دوران کرونا تبلیغات یکی از بِرندها را چندین بار آن هم در میان محبوبترین برنامه ها و سریالها دیدم، چیزی که ذهنم را درگیر کرد اما اسم و کیفیت برند نبود، بلکه تیپ و شخصیتی بود که آن برند داشت در ناخودآگاه مردم و مخصوصا بچه ها شکل می داد. 🔹کودکی که در رویای چند ثانیه ای خود دارد با ارتش کرونا می جنگد، شمشیر می کشد و بر آن پیروز هم می شود. و بعد مشخص می شود که همه ی اینها با کمک یک مایع دستشویی است؛ تا اینجای ماجرا هم ظاهرا مشکلی دیده نمی شود. مشکل جایی است که قهرمان مبارز ما در زمان مبارزه پوشش و قیافه ی «زورو» را دارد؛ بله زورو. 🔹در تبلیغات برند دیگری که البته اینبار مخاطبش بزرگسالان است می بینیم که فردی در ذهن خود با روغنهای ترانس و غیره می جنگد ولی اینجا هم این برند آن روغن نیست که در اندرون انسان نقش می بندد، بلکه باز این قهرمان مبارزه ی ذهن او است که به شکل «زورو» ظهور پیدا کرده بر قلب مخاطب می نشیند. 🔴🔹شاید مخاطب گرامی این متن بگوید چه اشکالی دارد، مهم این است که رعایت بهداشت آموزش داده شود،یا مهم رعایت رژیم غذایی سالم است، حالا این تلقین معانی و سبک زندگیِ درست می خواهد بوسیله ی فردی با ظاهر زورو باشد یا نباشد. اما همه یا اغلب ما میدانیم که داده های ذهنی ما چقدر در نوع مواجهه ما با زندگی، نوع برداشت و نگرش ما نسبت به فرهنگ بومی، خود کوچک پنداری ملی، و در یک کلام سبک زندگی ما تاثیر دارد. 🔹آیا ما در ایران کنونی و یا حتی در تاریخ ملی و مذهبی خود ما به ازایی همچون زورو نداریم که بتوان از قهرمانی هایش گفت، بگونه ای که وقتی فردی می خواهد تصور کند بهترین شخص برای مبارزه با فلان عامل نحس کیست آن فرد در ذهنش خطور کند؟ 🔹از آرش کمانگیر بگیر تا رستم و سهراب و پهلوانان نامی دیگر، از قهرمانان دفاع مقدس و مدافعین حرم تا مدافعین سلامت شاید صدها مورد با ماجراهای خارق العاده ای که واقعی نیز بوده اند وجود دارند که شخصیتشان هم با فرهنگ خودمان سازگارند و هم در ناخود آگاه مردم موجب اعتماد بنفس و امید به آینده می شود. 🔴🔴 وقتی قهرمان ذهن فرزند ما زورو باشد یقینا نباید اعتراض کنیم که چرا ما ایرانیها انقدر به خودمان بدبینیم که ایرانیها فلان اند و بهمان اند. فرهنگ سازی کاری زمان بر و طاقت فرساست ولی با کمی خلاقیت و پشتکار و با همین تبلیغهای به ظاهر ساده می شود قهرمان ذهن بچه های امروز و والدین فردا را عوض کرد. که به ایرانی بودن و مسلمان بودن خود ببالند نه اینکه انقدر ذهنشان را از تاریخ و قهرمانان خود خالی ببینند که «زوروی خیالی غرب» بشود قهرمانشان. @nabzineh
🔵ابوطالب سفیر و حافظ منافع طراز اسلام در میان کفار 🔻ابوطالب(ع) با وجود اینکه با کفار بر سر میز مذاکره می‎ نشیند، اما لحظه‎ ای از اسلحۀ پنهان دیپلمات‌های کراوات‎پوش غافل نمی ‎شود و دستکش‎ های مخملی‎شان او را فریب نمی‌دهد. 🔷آن سالی که رهبر معظم انقلاب از عبارت «نرمش قهرمانانه» -با توجه به نتیجه‎ی انتخاب مردم- رونمایی کردند، مدام ذهنم درگیر یافتن ما به ازایی در تاریخ اسلام برای آن بود؛ چرا که به تجربه و مکرر به این نتیجه رسیده بودم که ایشان در اداره امور جاری، توجهی بس عجیب، و البته عمیق، به تاریخ و آنچه بر مسلمین گذشته است دارند. 🔷من مدتها ما به ازایی مطمئن نیافتم؛ در عمل اما، آنچه داشت اتفاق می‎افتاد، ناخودآگاه یادآور شخصیت و عملکرد ابوموسی اشعری بود؛ متولیان ما هرچند اشعری نبودند، اما، ظاهراً دل در گرو لبخند اجنبی بودند؛ انگشتری‎های تعیین کننده‎ی معادلات را پیش از آن‎که از عمروعاص زمان تعهدی عملی بگیرند، به اعتبار تضمین امضای عمروعاص بر باد دادند؛ تا امروز فرا برسد. 🔷جشنواره علمی-ادبی ابوطالب(ع) بهانه‎ای شد تا کمی بیشتر تاریخ بخوانم؛ اما، هرچه بیشتر می‎خواندم، نه در تاریخ، که بیشتر در عمق تعبیر «نرمش قهرمانانه»‎ی رهبری غرق می‎شدم. 🔷ابوموسی، در مذاکره، به دشمن اعتماد کرد و نه تنها خود، باخت، بلکه روند و مسیر اسلام را نیز با مخاطره مواجه ساخت؛ اما ابوطالب(ع) که من او را، سفیر و مامور مذاکره‎ی پیامبر(ص) با کفار می‌نامم؛ با کیاستی مثال زدنی، نه تنها دل در گرو دشمن نمی‎سپارد، بلکه، بدون دادن امتیاز، در نرمشی استراتژیک، بالانس کننده‎ی موازنه‎ی قدرت بین کفار –غرب- و پیامبر(ص) تازه مأموریت یافته می‌شود؛ تا پیامبر(ص) پیچی تاریخی را رد کرده و در موقعیتی مناسب، به صدور انقلابِ اسلام بپردازد. 🔷درست است که ابوطالب(ع)، از بیان آشکار ایمانش تقیه می‎کند، اما در لحظه‌های خاص، ضرب شست خود را نیز نشان می‎دهد؛ چه، در ماجرای تهدیدی که کفار علیه پیامبر(ص) داشتند، با دیدن وقفه‎ای کوتاه در بازگشت پیامبر(ص)، با فرستادن جوانان بنی هاشم سر وقت سران کفر، و سپس آشکار کردن دشنه‌های آخته، موضع محکم خود در حمایت بی چون و چرا از پیامبر اعظم(ص) را اعلام می‎دارد. 🔷هرچه بیشتر ابوطالب(ع) میخوانم، بیشتر افسوس می‎خورم؛ یادم می‎افتد، از زمانی که یادم می‎آید در میان حرف‎های عامیانه‎ی مردم شنیده‌ایم، که ترفندهای عمروعاص در دانشگاه‎های خارج تدریس می‌شود! 🔷گیرم که این سخن درست باشد؛ ما اما، در داخل، از شخصیتهای تاریخی و تاریخ ساز صدر اسلام، افکار چه کسانی را تئوریزه کرده و در حال تدریس آن در دانشگاه‌هایمان هستیم؟ 🔷اگر کید عمروعاص قابل تدریس است؛ تقیه‎های ابوطالب(ع) چرا قابل تدریس نباشد؟ 🔷اگر، اینکه، مکر عمروعاص و توسل به عریانی‎اش، باعث نجات جانش می‎شود، قابل بیان در واحدهای درسی است؛ چرا سیاست‎های هنرمندانه ابوطالب(ع)، که باعث نجات و حفظ جان پیامبر رحمت(ص) و قدرت‎گیری او می‎شود قابل ارائه در دانشگاه‎ها نباشد؟ 🔶آری، ابوطالب(ع) با وجود اینکه بسیار با کفار بر سر میز مذاکره می‎نشیند، اما لحظه‎ای از اسلحه‎ی پنهان دیپلمات‌های کراوات‎پوش آنها غافل نمی‎شود و دستکش‎های مخملی‎شان او را فریب نمی‌دهد؛ و علیرغم اینکه در تقیه‎ای تاریخ‎ساز، دلبستگی خویش به انقلابِ پیامبر(ص) را ابراز نمی‎کند؛ اما، هیچگاه ماموریت خویش را فراموش نکرده و قدمی از آنچه پیامبر(ص) و انقلابش را تقویت کند به عقب بر نمی‌دارد. 🔶نرمش قهرمانانه‎ی ابوطالب(ص)، نه دادن امتیاز، که مشغول ساختن دشمن برای قوت گرفتن پایه‌های اسلام است؛ در هیچ جایی از مذاکرات ابوطالب(ع) نخواهیم یافت که به تسلیم سرداری از اسلام و یا کنار گذاشتن سلاح اشاره شده باشد. 🔶نرمش قهرمانانه یعنی، حفظ تعادل در اوج فن زدن دشمن؛ و این هنری است که از اولین سفیر و حافظ منافع حکومت اسلام در بین کفار به ارث رسیده است؛ متولیان ما امروز اما، در تشخیص مصداق، اندکی با آنچه باید، فاصله انداخته‎اند؛ فاصله‎ای به بلندای فاصله‎ی شخصیتی ابوطالب(ع) تا ابوموسی. 🌐لینک انتشار در خبرگزاری رسا rasanews.ir/002q0B
دلم یک گریه میخواهد دلم خسته ست دلم شرحه دلم خون است از دست ناخوبان آری، دلم خونآبه میبارد دلم نومید دلم سرد است دلم تاریک و دلمرده ست از دست ناخوبان حیاتی نیست اینجا دلمردگان اما چه بسیارند دلم پرواز میخواهد زمینِ باز میخواهد پر پرواز آیا هست اینجا؟ جام زندگی بشکسته ست اینجا و او باجام خود بشکن میزند شبها و می‌خندد به من یا ما دلم خون است از او و یارانش و او بر جان ما با جام "برجامش" دلم یک گریه میخواهد دلم خسته ست دلم شرحه دلم خون است از دست ناخوبان آری، دلم خونآبه میبارد اصغری مرجانلو