( بروبچ درحال جاسوس بازی کردن تو مهمونی ) : : نادین : هی من برگمو گم کردم .. حتی کلمرم ندیدم ! فقط میدونم جاسوس نبود- مهرسا : بصب الان میام بهت میگم ! *بچه های فامیل در مسیر موفقیت برای باز کردن در اتاقی که پشتش دمپایی گذاشتیم تا نیان تو* *مهرسا در حالیکه پشت در وایساده تا در باز نشه سعی میکنه تا اون دمپایی لنتی رو بکنه تو درز در* بعد صد سال یارام : اگه نادین جاسوس نیست و مهرسا میخواد کلمرو بگه و منم جاسوس نیستم .. پس جاسوس راحیله ؟! راحیل : راحیل : یه سوال مگه کلمه هارو خوده نادین ننوشته بو- برگای ریخته شده همه :

‌ 𝑊ork , 𝑊ork and 𝑊ork .. yᧉꮪ 𝛪'm bᥙꮪy ✨

‌ زیبایی دخترایی که چشماشون پشت ویترینه >>>> 🛐🛐

‌ ^᪲ꮪᧉcrᧉt : https://daigo.ir/secret/21722743068 ‌ . ᩘ👉🏻 mᧉ : @naxdin

‌ -من بر عذابت صبر کردم اما چگونه بر دوری تو طاقت آورم ؟ ‌ ‌ 𝛫omᧉ𝗂l pr𝖺yᥱr / 𝖭ovᥱmbᥱr 7 𝗍h

‌ ممبرای اینجا+¹² ้🤏🏻 ‌

‌ من وقتی یچیز جدید گیر میارم :: ( 𝛮adin corᧉ ) ‌

‌ شخصیتی که میخوام داشته باشم : 💸🪦🔪 ‌ شخصیتی که دارم : 🤏🏻💅🏻💆🏻‍♀

‌ انچه کردی با دل من .. قصّه‌ی سنگ و صبور من گلی پژمرده بودم گر تورا صد رنگ و بو ! ‌࣪ ࣭࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪ ★ ‌ ࣪ ࣭࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪ ★ ‌ ࣪ ࣭࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪ ★ ‌ ‌࣪ ࣭࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪ ★ ‌࣪ ࣭࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪ ★