13.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺برهنگی، سیلی خداست
✅ بیابیرون ولی تبرج نکن
🎵استاد قرائتی
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین (علیه السلام )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 لشكر سايبري #صالحين خراسان رضوی@naeinebasir
🌼🌸🌺
🍃🍃
🗑
🍃🌷 چهارم شهریور سالگرد شهادت یار وفادار حضرت امام ، مجاهد فی سبیل الله شهید حاج مهدی عراقی و فرزندش حسام توسط گروهک منحرف فرقان در سال ۱۳۵۸ ، گرامی باد.
دعوت عمار
🇮🇷@naeinebasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴موضوع ساخت یک میلیون مسکن در سال از روز اول در دستور کار است
🔹رئیسی: وزیر راه و شهرسازی آقای قاسمی از همین امروز به دنبال اجرای این وعده دولت باشند.
🔹باید دولت "صادق الوعد" باشیم و این موضوع باید در عمل دیده شود.
✍️بیداری ملت @naeinebasir
⭕️حضرت آیتالله خامنهای در حکمی حجتالاسلام ابراهیم کلانتری را به تولیت آستان مقدس حضرت احمد بن موسی علیهماالسلام منصوب کردند.
🔹متن حکم رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجتالاسلام آقای ابراهیم کلانتری دامت افاضاتُه..
ضمن قدردانی از جناب حجتالاسلام آقای دژکام در تمشیت امور حرم مطهر و نورانی حضرت احمد بن موسی علیهما السلام، جنابعالی را که بحمدالله مزیّن به علم و اخلاق و دارای سوابق ارزشمند علمی و فرهنگی و اجرایی میباشید، به تولیت آن بارگاه بلند آستان که سوّمین حرم اهلبیت علیهمالسلام در کشور عزیزمان است، منصوب میکنم.
امید است از ظرفیتهای فراوان این پایگاه معنوی و روحانی برای خدمت هر چه بهتر به زائران و مجاوران و علاقمندان مشتاق و تشنگانِ معارف نورانی اهلبیت علیهمالسلام، بیشترین بهرهگیری بهعمل آید.
از خداوند متعال توفیقات روزافزون برای جنابعالی و دیگر دستاندرکاران آن بارگاه مقدّس را خواهانم.
سیّدعلی خامنهای
#خبرگزاری_بسیج @naeinebasir
🔴علی قاسم زاده شهردار اصفهان شد
♦️ در ششمین جلسه علنی ششمین دوره شورای اسلامی شهر اصفهان علی قاسم زاده به عنوان شهردار اصفهان انتخاب شد.
مسجد اعظم@naeinebasir
💠شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم💠
◀️وظیفۀ ما در مسئلۀ ظهور
🔶در بحث ظهور، دانستن این که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در چه زمانی ظهور میکنند و یا این که اکنون در کجا زندگی میکنند، ارزش چندانی ندارد.
💠آنچه ارزش مند است آن است که بدانیم وظیفۀ ما در حال حاضر چیست و امام از ما چه انتظاری دارد و سپس به آن جامعه عمل بپوشیم.
🔶زیرا انجام وظیفه بهترین راه برای زمینه سازی برای ظهور حضرت ولیّ عصر (عج) است؛ لذا شناخت وظیفه، لازم ترین مطلب در زمان غیبت امام است که ما به برخی از آنها به صورت فهرست وار اشاره میکنیم و توضیح آن شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و اهداف او کما این که در دعا آمده است: «اللهم عرّفنی حجتک فان لم تعرفنی حجّتک ضللت عن دینی». [۱]
🌿معرفی و شناساندن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و انقلاب جهانی او به دیگران و ایجاد زمینههای لازم برای ظهور.
🌿تلاش در جهت جلب رضایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با انجام اعمال صالح و ارتباط معنوی.
🌿انتظار فرج و دعا برای ظهور حضرت.
🌿صدقه دادن و دعا کردن برای سلامتی امام.
🌿خواندن نماز و دعاهای فرج، ندبه، عهد و سلام کامل.
🌿پرداخت حقوق مالی (خمس) متعلق به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.
🌿عمل به تکلیف و واجبات و دوری از گناه و محرّمات.
🔶مسلماً تاجری که کلاه برداری میکند، منتظر ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیست. کسانی که کم کاری، کم فروشی، بدکاری و خیانت میکنند، منتظر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیستند.
----------
[۱]: مفاتیح الجنان، تعقیبات نماز
📚 #شرایط_ظهور از دیدگاه قرآن کریم
#استاد_ملایی
#امام_زمان (عج)
#محرم
امام مهدی منتظر ماست@naeinebasir
✳️ چه زمانی از دایرهی ولایت امام خارج میشویم؟
🔻 «یحیی بن ام طویل» حواری #امام_چهارم به مسجد مدینه میآمد و رو به مردم میایستاد. همان مردمی که به ظاهر جزو #دوستداران خاندان پیغمبر بودند، همان مردمی که #امام_حسن و #امام_حسین علیهماالسلام بیست سال در بین آنها زندگی کرده بودند، همان مردمی که نه اموی بودند و نه وابستگان بنی امیه بودند، پس چه بودند؟ بزدلانی بودند که برای #واقعه_عاشورا و #کربلا از ترس خفقانی که بنی امیه بهوجود آورده بودند، دور #آل_محمد را خالی گذاشته بودند. «یحیی بن ام طویل» در مقابل همین گونه مردم میایستاد و همین سخن قرآنی را تکرار میکرد: «یقول: کفَرْنَا بِکمُ وَ بَدَا بَینَنَا وَ بَینَکمُ الْعَدَاوَةُ وَ الْبَغْضَاءُ - ما به شما کافر شدیم و میان ما و شما خشم و کینه نمودار شد.» یعنی همان حرفی را میزد که #ابراهیم به کفار و به مشرکان و منحرفان و گمراهان معاصر خودش میگفت.
🔺 ببینید که #ولایت همان ولایت است. ابراهیم هم دارای ولایت است، #شیعه #امام_سجاد علیه السلام هم در زمان خود دارای ولایت است؛ همدیگر را باید داشته باشند و از دشمنان جدا باشند. اگر شیعهای از شیعیان امام سجاد علیه السلام در زمان ایشان از روی #ترس یا #طمع دنبال جبههی دشمن رفت، او از ولایت امام سجاد علیه السلام خارج است. او دیگر به جبههی امام سجاد علیه السلام متصل نیست.
👤 #مقام_معظم_رهبری
📚 از کتاب «طرح کلی اندیشهی اسلامی در قرآن»
📖 صفحات ۵۳۲ و ۵۳۳
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
بیداری ملت@naeinebasir
40.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺️دیدن اين کلیپ برای همه واجبه
حتما ببینید و منتشر کنید
🔘 حجت الاسلام وافی
#بی_تفاوت_نباشیم
#ما_به_هم_ربط_داریم
آمرین@naeinebasir
طلبه ی جوانی بود که در زمان شاه عباس در اصفهان درس می خواند، در یکی از روز ها این طلبه ی جوان به دیدن شیخ بهائی آمد و به او گفت: می خواهم طلبگی و درس خواندن را رها کرده و به دنبال تجارت و کار و کاسبی بروم چون درس خواندن برای آدم، آب و نان نمی شود و کسی از طلبگی به جایی نمی رسد، آخر این کار فقط بی پولی و حسرت است.
شیخ بهائی گفت: بسیار خب! حالا که تصمیم خود را گرفته ای من مانع تو نمی شوم.
بعد قطعه سنگی به طرف او گرفت و ادامه داد: اما فعلا این قطعه سنگ را بگیر و به نانوایی برو و چند عدد نان بخر تا با هم غذایی بخوریم و بعد هر کجا می خواهی برو، من مانع کسب و کار و تجارت تو نمی شوم.
جوان با شگفتی نگاهی به شیخ کرد و با تردید سنگ را گرفت سپس به نانوایی رفت و سنگ را به نانوا داد تا نان بگیرد ولی نانوا او را مسخره کرد و از مغازه بیرون انداخت.
طلبه جوان با ناراحتی پیش شیخ بر گشت و گفت: مرا مسخره کرده ای؟ این سنگ هیچ ارزشی نداشت و نانوا با دیدن آن نه تنها نانی به من نداد بلکه جلوی مردم هم مرا مسخره کرد و من شرمنده شدم.
شیخ گفت: اشکالی ندارد حالا ناراخت نباش، این بار به بازار علوفه فروشان برو و بگو این سنگ خیلی با ارزش است سعی کن با آن مقداری علوفه و کاه و جو برای اسب های مان تهیه کنی.
طلبه دوباره به بازار علوفه فروشان رفت اما آن ها نیز با دیدن سنگ چیزی به او ندادند و کلی هم مسخره اش کردند.
جوان با ناراحتی بیش تری پیش شیخ بهائی برگشت و ماجرا را برای او تعریف کرد.
شیخ بهایی به حرف های او گوش داد و گفت: خیلی ناراحت نباش، حالا همین سنگ را بردار و به بازار صرافان و زرگران ببر و به فلان دکان برو و بگو این سنگ را امانت بردار و در ازای آن، صد سکه به من قرض بده که اکنون به این مبلغ نیاز دارم.
طلبه جوان گفت: با این سنگ به من، نان و علوفه ندادند، چگونه زرگران بابت آن پولی قرض می دهند؟
شیخ گفت: یک بار دیگر امتحان کن که ضرر نمی کنی.
طلبه جوان با ناراحتی و بی میلی سنگ را بر داشت و به طرف بازار زرگران و طلا فروشان راه افتاد و دکانی که شیخ گفته بود را پیدا کرد.
او وارد دکان شد و گفت: این سنگ را به امانت بگیر و صد سکه به من قرض بده.
مرد زرگر با تعجب به طلبه جوان و سنگ نگاه کرد و سنگ را از او گرفت و گفت: قدری بنشین تا پولت را حاضر کنم، سپس شاگرد خود را صدا زد و در گوش او چیزی گفت و شاگرد از مغازه بیرون رفت.
پس از مدت کمی شاگرد با دو مامور به دکان بازگشت.
ماموران طلبه را گرفتند و می خواستند با خود ببرند، او که نمی دانست دلیل این کار چیست مدام از زرگر و ماموران می پرسید که جرم من چیست؟
صاحب دکان به ماموران اشاره کرد تا دست نگه دارند و بعد رو به طلبه جوان گفت: آیا می دانی این سنگ چیست و چه قدر ارزش دارد؟
طلبه جوان با آشفتگی گفت: نه نمی دانم، مگر این سنگ چه قدر می ارزد؟
زرگر گفت: ارزش این سنگ که گوهری گران بهاست، بیش تر از ده هزار سکه است، راستش را بگو، مشخص است که تو در تمام عمر خود حتی هزار سکه را یک جا ندیده ای، حالا چنین سنگ گران قیمتی را از کجا آورده ای؟
طلبه ی جوان که از ترس و تعجب زبانش بند آمده بود و فکر نمی کرد که این سنگ حتی ارزش یک نان را داشته باشد با من و من و لکنت زبان گفت: به خدا من دزدی نکرده ام، این سنگ را شیخ بهائی به من داد تا برای وام گرفتن به این جا بیاورم، اگر باور نمی کنید با من به مدرسه بیایید تا به نزد شیخ برویم.
ماموران برای این که مطمئن شوند همراه طلبه نزد شیخ بهائی رفتند، شیخ با دیدن آن ها حرف طلبه را تایید کرد و به ماموران دستور داد تا جوان را رها کنند و از آن جا بروند.
بعد از رفتن ماموران طلبه ی جوان نفس راحتی کشید و گفت: ای شیخ ماجرا چیست؟ امروز با این سنگ، چه بلا هایی که سر من نیامد! مگر این سنگ چیست که با آن کاه و جو ندادند ولی مرد صراف بابت آن ده هزار سکه می پردازد؟!
شیخ بهائی گفت: این سنگ که می بینی، گوهر شب چراغ است که بسیار نایاب می باشد، در شب تاریک چون چراغ می درخشد و نور می دهد، همان طور که دیدی، قدر زر را زرگر می شناسد و قدر گوهر را گوهری می داند.
سپس لبخندی زد و ادامه داد: نانوا و قصاب، نتوانستند تفاوت بین سنگ و این گوهر ارزشمند را تشخیص دهند زیرا که شناختی از آن نداشتند وضع ما هم همین طور است، ارزش و فایده علم و عالم را تنها انسان های عاقل و عالم می دانند نه هر بقال و عطاری… حال خود دانی اگر می خواهی به دنبال تجارت برو و اگر نه، به تحصیل علم بپرداز.
پسر جوان با حرف های شیخ و اتفاقات آن روز از این که می خواست از طلب علم دست بکشد، پشیمان شد و به درس خواندن ادامه داد تا به مقام بالایی در علم رسید.