💠🔸 بسم الله الرحمن الرحیم
🕋 وَلَقد کَتَبنا فیِ الزَّبورِمِن بَعدالذّکر اَنَّ الاَرضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحوُنَ.(انبیاء/۱۰۵)
💌در زبور بعد از ذکر (تورات ) نوشتیم : بندگان شایسته آن وارث زمین خواهند شد .
🌟❣🌟❣🌟❣🌟❣🌟❣
✍وراثت و ارث یعنی مالی را از کسی به دیگری منتقل کردن ،بدون اینکه معامله و داد و ستدی صورت بگیره .
حالا منظور از وراثت زمین این است که سلطنت بر منافع آن به افراد صالح منتقل شود
حالا این برکات به چند شکل هستند :
1⃣یادنیوی هستند که به بهره مندی صالحان از حیات دنیوی برمی گردد 👈 "به زودی زمین از لوث و شرک و گناه پاک می شود و یک سری افراد صالح که بندگی خدا را کنند و شرک نورزند در آن زندگی خواهند کرد (آیه ۵۵ سوره نور )
2⃣ این برکات مربوط به آخرت هستند و مقام های قرب و نزدیکی به خدا را میشه فهمید و منظور از ارث بردن زمین ،مالکیت زمین بهشت است 👈(آیه ۷۴ سوره زمر)
از قول بهشتیان نقل میکنه :
"حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که به وعده خود در باره ما وفا کرد و زمین (بهشت) را میراث ما قرار داد که هر جا بخواهیم منزلگاه خود قرار می دهیم .
اما آیه ۱۰۵ سوره انبیاء هم درباره دنیاست هم در مورد آخرت یعنی سرانجام برکات و نعمتهای دنیا و آخرت از نیکوکاران خواهد بود .
با توجه به روایات اهل بیت (علیهم السلام) ،حکومت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) و یاران آن حضرت یکی از مصادیق این آیه است .
#آیه_روز
#جمعه
#امام_زمان
🌸❣🌸❣🌸❣🌸❣🌸❣🌸❣🌸
@nafahat1
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 چند روزه این عکس و متن رو توی فضای مجازی میبینیم و همه احساسات برانگیخته شده...
کاری ندارم که این بازیگر، با چه نیتی اینو پست اینستا کرده
کاری هم ندارم که خودش میدونه که رهبری باید اوضاع رو درست کنه یا نمیدونه
کاری هم ندارم که باز خودش گفته آقایان رسیدگی کنید رو از ته دل گفته یا ...
کاری هم ندارم به اینکه آقا از روی مردونگی و جوانمردی، شخصا پیگیر شدن و خواستن از این پیرمرد دلجویی کنن..
امـــا کار دارم با ایــنـــکه همه وقتی این مطلب رو میبینن و احساساتی میشن توسط همین یک پیام به ظاهر دلسوزانه و بی طرف!
چند نفر متوجه میشند که مقصر اصلی این گرونی و قیمت سکه و دلار و مسکن و پراید ۱۲۰میلیونی و....کی هست!!؟ و مدیریت چه کسی بوده؟!
چند نفر بلافاصله آدرس دهی غلط رو باور می کنند و سمت تیربار انتقاد و گلایه اشون رو به طرف رهبری میگیرن!!؟؟
بگذریم از بازیگران وطن پرست و متعهد و حق طلب که اکثرا در همه چیز دخالت هم نمی کنن و حاشیه ای ندارند، گهگاه کارهای خیری هم انجام می دهند که البته خدا شاهد و ناظر و پاداش دهنده ی انها خواهد بود، اما
تجربه ثابت کرده است که اکثر سلبریتی ها لیدرهای سیاسی دلسوز و درستی نبودن و نیستن...
و فقط با تحلیل ها و برانگیختن احساسات مذهبی، ایجاد شکاف های معرفتی می کنند.
بله اگر سلبریتی ها، با درامدهای انچنانی و زندگی لاکچری که دارند، مثل همین پیرمرد کارگر حداقل فقط مالیاتشون رو پرداخت می کردن، الان شاهد پیداشدن نور امید کوچیک چشمان پیرمرد با ادرس غلط نبودن بلکه شاید اصلا چشمی ناامید نمی شد...!!
#آدرس_غلط
🌸🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸🌸
@nafahat1
7.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠🔸 مداحی
🔸هنوزم می سوزم.......
#مداحی
#کربلایی_محمدحسین_حدادیان
#اربعین
◾️➰◾️➰◾️➰◾️➰◾️➰◾️➰◾️
@nafahat1
💠🔸 داستان دل آرام
🔸 قسمت بیست و یکم
یدفعه ای اقای تاجیک رو دیدم. اقای تاجیک یادت هست؟! همسایه بودیم! رفت و امد داشتیم؟! یادته که چقدر با خانومش دوست و صمیمی بودید؟؟
یادته همونوقت که پسرشون قاضی شد و دخترشونم پزشکی قبول شد، از این محله رفتن!؟
دیدی چقدر بچه های خوب و نازنینی داشتن؟! همیشه میگفتی کاش پسرم بزرگتر بود دخترشون عروسم میشد و دختر داشتم پسرشون دومادم میشد!!؟ یادته خانوم؟؟!! چه بچه هایی بودن؟؟!
مادرجون گفت: آره حاج اقا مگ میشه فراموشم بشه!! چه روزایی بود!" خیلی روزای خوبی بود!!
حالا چی شده بود یدفعه ای بعد این همه سال اینطرفا امده بود؟!
پدرجون گفت:
نمیدونم کارا خدا بود... نماینده ی خدا بود که چشمای منو باز کنه...اخه حاج اقا ملکی هم که امده بود خیلی حرفا زد اما....
خدا منو ببخشه فقط عصبانی شدم ...نمیدونم چه فکری بود داشتیم!!
اما خدا خواست و توی پارک با اقای تاجیک خیلی اتفاقی هم صحبت شدیم... اخه خیلی تغییر کرده بود..من اولش اصلا نشناختم.. اونم همینطور... فقط امد کنارم نشست.. منم عصبانی بودم ... یدفعه شروع کرد از من بپرسه اینجا نشستی!!؟ چی شده حاج اقا تو فکری؟!
منم اول جواب ندادم...
بعد گفت: چه روزگاری شده...دیگه ریش سفید و پیر و جوان هیچکس حوصله ی یکی دیگه رو نداره و باید فقط غم و غصه هامون رو تو دلامون بریزیم..
یدفعه ای از رفتاری که داشتم پشیمون شدم و گفتم: اخه وقتی ادم پیر و بازنشسته بشه دیگه چی براش میمونه جز همین غم و غصه؟!
خُب غم و غصه هم ادمو بداخلاق و تنها میکنه...!! باید بیاد اینجا بشینه همش فکر کنه...
بعد که سر حرف باز شد یدفعه ای همدیگه رو شناختیم و وقتی سراغ پسرش رو گرفتم ..!!
از جوابش دلم شکست و خیلی ناراحت شدم..
می گفت: پسر مثل دسته گل و نجیبش بخاطر خودخواهی های اونا مثل گل جلوشون پر پر زد و از بین رفته ..
مادرجون با ناراحتی زد روی دستش و گفت :
واااای خاک بر سرم چی شده !؟ پسرشون چی شده؟؟ اسمش سعید بود، آره؟؟!
پدرجون گفت: اقای تاجیک گفته که وقتی پسرمون قاضی شد و از این محله رفتیم، هر دفعه از ازدواج حرف زد گفتیم نه ..تو حالا اول راهی باید معروف بشی... هر کسی رو انتخاب کرد گفتیم اینا در سطح تو و ما نیستن... حیفی..
باید یکی باشه بالاتر باشه...خلاصه هر کسی رو به بهانه های بیخودی و بی اساسی مثل اینا رد کردیم ...
دخترمونم همینطور نزاشتیم ازدواج کنه...
سعید که بعد از یه مدت دیگه حتی بهش میگفتیم ازدواج کن می گفت نه... و کم کم افسردگی گرفت و بعدترا هم که به دام اعتیاد افتاد و اخرشم خودکشی کرد و نتونسیم نجاتش بدیم...😭 دخترمم وقتی که به دوستای همسن و سالش نگاه میکرد که همه ازدواج کردن و با همسر و بچه هاشون مشغول زندگی و شادی ان... اون باید تک و تنها فقط طبابت کنه و مریض ببینه، اولش برای جبران شادی که نداشت... افتاد توی خط رفاقت و مهمونی و رفت و امدهای انچنانی... اما هر کدوم بعد از یه مدتی تموم میشد و اون شکسته تر و تنهاتر می شد و دیگه بعد از اینهمه کسی هم برای ازدواج با دخترم یا نبود و یا اگر هم بود دخترم زیر بار نمی رفت ..کم کم مثل سعید افسرده شد و بعد از یه مدت توی پارتی بخاطر مصرف بیش از حد مواد مرد... مادرشون هم بعد از این همه داغ و مصیبت نتونست تحمل کنه و دغ کرد. و فقط من موندم و یک دنیا حسرت و پشیمونی... که چرا وقتی پسرم خودش مایل به ازدواج بود موافقت نکردم... چرا وقتی دخترم اونهمه خواستگار داشت نزاشتم ازدواج کنه تا مثل بقیه همسن و سالهاش به زندگیش دلخوش باشه... چرا با دستهای خودمون نعمت های الهی که بهمون داده بود رو پر پر کردیم... اما واقعیت اینه که دیگه گذشته ها گذشته و الان پشیمونی سودی نداره ... و وقتی که باید این رو متوجه می شدم نشدم...
وقتی اقای تاجیک اینطوری حرف میزد همش حرفای اقای ملکی توی سرم می چرخید که میگفت: سن ازدواج که بگذره و دیر بشه، آسیب های زیادی داره.. و تا دیر نشده دست بکار بشیم..
و تازه فهمیدم که چه پشیمونی و حسرتی در انتظار ما خواهد بود اگر که این عصبانیت رو ادامه بدهم و چشمم رو ببندم و واقعیت بزرگ شدن پسرمون و تشکیل خانواده و مسئولیت پذیری آینده پسرم رو نپذیرم.. حاج خانوم خدا توی اون لحظه با اوردن تجربه و قصه ی زندگی اقای تاجیک می خواست بگه اگر الان عصبی باشی و مانع ازدواجش بشی یه همچین عاقبتی در انتظار پسر تو هم هست!! و من از اینکه دچار این عاقبت نشه ناراحت و عصبی ام!!؟ از خودم بدم امد و تازه فهمیدم که چقدر اشتباه کردم...
خیلی ناراحت اقای تاجیک و سرنوشت بچه هاش شدم اما خدا رو شکر می کردم از اینکه به موقع منو متوجه عاقبت رفتارم کرد و نگذاشت همین خطا رو من در حق پسرم انجام بدم...!
حاج خانوم تا امروز کور و کر شده بودیم و نمی خواستیم قبول کنیم که پسرمون بزرگ شده و دیگه مردی شده باید به فکر تشکیل خانواده باشه و بره دنبال زندگی خودش،
#داستان
#دلارام
#قسمت_بیست_و_یکم
❣@nafahat1❣
1_413834729.mp3
6.55M
اگر اهل هیئت و روضه و خلوت و سحر و ... هستیم، اما در رابطه ما و امام زمان، این چند تا نکته وجود داره ؛
۱ـ ❓
۲ـ ❓
۳ـ ❓
و ....
از خودمان خیلی بتـــرسیم !
مورد لعن خدا....نباشیم!!😱
🔸پیشنهاد دانلود👌
#جمعه
#امام_زمان
#استاد_رائفی_پور
#استاد_شجاعی
🌷💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷💠
@nafahat1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠🔸 مسابقه هفتگی
🌹 سلام علیکم
🔻وقتتون بخیر
هر هفته دو تا سوال می پرسیدیم به یک نفر از عزیزان پاسخگو به قید قرعه، ۴۰۰۰ تومان هدیه ناقابل شارژ تقدیم می کردم. به علت اینکه تعداد پاسخگوها زیاد بودن و هر هفته شرمنده تعدای از عزیزان میشدم، این هفته یک سوال می پرسم و به دو نفر از عزیزان پاسخگو به قید قرعه، هر کدوم ۲۰۰۰ تومان هدیه ناقابل، شارژ تقدیم میکنم.
1⃣ این مطلب از کدام قسمت کانال و مربوط به چیست؟ توضیحات مربوطه رو بفرمایید.
"دشمن آمده بود خانه بسوزاند، اما زنان روستا دست روی دست نگذاشتند. شروع کردند به نان پختن برای جبهه، نان و کلوچه، آش و مربا و... هرچه از دستشان برمیآمد، دریغ نمیکردند."
پاسخ در مطالب این هفته ی کانال نفحات موجود می باشد. 😞،فقط مطالعه چاره ی کاره.👌
مهلت پاسخگویی تا ساعت ۲۲
🌷با تشکر🌷
#مسابقه
#جمعه
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
@nafahat1