eitaa logo
مرکز مردمی نفس سبزوار
343 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
969 ویدیو
8 فایل
👶ناجی فرزندان سقط👶 طبق آمار😔روزانه حداقل 10 جنین در شهر سبزوار س.ق.ط عمدی می شوند😭 در صورت مواجهه با مشاوران،تماس بگیرید🙏. 09389803541 09045158764 09153714155 ادمین👇 @darininurse @drghazanfari @salarimanesh شماره کارت 6037997950482761
مشاهده در ایتا
دانلود
سرگذشت مینا قسمت دوازدهم بابای حامد ازدواج دوم داشت و سر همین قضیه از مادر حامد جدا شده بود. حامد دوتا خواهر داشت که یکی شون اوضاع مالی بهتری داشت. خیلی اهل دخالت تو زندگی ما نبود ولی خیلی براش آبرو و حفظ ظاهر مهم بود. من که خونه شون نرفته بودم ولی حامد می گفت خونه بزرگ و لوکسی دارند. به همین خاطر خیلی دوست نداشتم تا وقتی که وسایل زندگی مون مرتب نشده کسی بیاد خونه مون. گرفتن عروسی رو هم به همون زمان موکول کردیم. اولین وسیله ای که خریدیم یخچال بود. اونم دست دوم. یخچال تمیزی بود ،حالا چه اشکالی داره؟ دسته اش شکسته باشه! برای پخت و پز فقط یه پیک نیک داشتم. به سختی یکبار خورشت درست می کردم بعد برنج رو و چایی هم معمولا نداشتیم.😞 وسیله بعدی که پیشنهاد من بود ، خرید اجاق گاز بود. و بعد از اجاق گاز، نوبت ماشین لباسشویی. کم کم داشت زندگی مون سروسامون می گرفت وای هنوز فرش و خیلی از وسایل دیگه رو نداشتیم. یک سالی به همین منوال گذشت. حامد دیگه کمتر می رفت خونه خودشون. اکثر شبها میومد دنبالم از سرکار و من ازش خواهش می کردم پیش من بمونه و نره. مامانم ، گهگاهی به من زنگ میزد. توی این یکسال مامانم به سبک قدیمها سعی کرد یه ارتباطی با خانواده حامد بگیره و سعی داشت حامد رو از ازدواج با من منصرف کنه😳 مادر حامد منطقی تر به نظر می رسید! یکم تلاش کرد برای گرفتن وام ولی بدون ثبت ازدواج وام بهمون تعلق نمی گرفت😔 بابای من که اوضاعش مشخص بود. هروقت خبری ازش میومد گفته بود مینا آبروی منو برده! بابای حامد هم که بدجور توسط همسر دوم تحت فشار بود. باوجود اینکه اوضاع بدی نداشت هیچ کاری برای حامد و کلا زندگی ما نمی کرد. در آمد من که چیزی نبود و به جایی نمی رسید . حامدهم گهگاهی کمکی به مامانش می کرد. در حد بخور و نمیر پولی داشتیم. دوست داشتم حداقل یه عروسی آبرومندانه بگیریم ولی خب تازه عروسی هم می گرفتیم کی میومد عروسی😞 مگه برو بچه های پارک رو می گفتم بیان عروسی رو شلوغ کنن. عید می گفتیم تابستون عروسی داریم. و تابستون می گفتیم عید. و همینطور یک سال دیگه هم گذشت. راستی از بچه های پارک نگفتم. گاهی با حامد بهشون سر میزنیم. رامین یادتونه؟ بچه پولدارمون؟ اقدام به خودکشی کرد و ... متاسفانه فوت کرد. مجید چی؟ اونم یادتونه؟ به خاطر مصرف زیاده از حد مشروبات غیر استاندارد کلیه هاشو از دست داد و الان داره دیالیز میشه😔. سحر ازدواج کرد و الان در شرف طلاق گرفتنه. یعنی باورتون میشه؟ در عرض یک سال اکثر برو بچه های گروه قبلی پارک مون از هم پاشیدند. البته گروه شون با افراد دیگه بزرگتر شده ولی شالوده گروه از هم پاشیده و اون صفای قدیمی رو نداره. گویا بین همه شون خوشبخت شون من و حامد بودیم که زودتر راه مون رو جدا کردیم از اینها. یادش بخیر چقدر من و حامد رو به خاطر تصمیم زودهنگام برای ازدواج سرزنش کردند. بگذریم .... یک سال تابستون که من و حامد وقتی که دیگه از گرفتن عروسی نا امید شده بودیم. یه سفر کوتاه رفتیم. آخر سفر وقتی داشتیم برمی گشتیم به خاطر سرعت بالا ماشین مون از جاده منحرف شد و خیلی ناجور چپ کرد. تصادف خیلی بدی کردیم. پای من و دست حامد شکست و بعدش یکی دوماه توی گچ بود. دوست حامد و همسرش که جلو نشسته بودند و کمربند هم داشتند فقط چندتا خراش برداشتند. بعد از مرخص شدن از بیمارستان حامد رفت خونه خودشون تا مادرش ازش مراقبت کنه و من بی کس و تنها موندم😞. البته مادرحامد از منم خواست برم من خودم تمایلی نداشتم که برم. هنوز ما رسما و بین فامیل شون معرفی نشده بودیم. حس خوبی نداشتم😔 دو روزی تنها با گچ پام خودم رو می کشیدم اینطرف و اونطرف تا اینکه بعد دو روز مامانم با کلی منت و ... خودش رو رسوند. ☘☘☘☘ مامانم دو سه روز بیشتر نبود و رفت. من موندم و یک پای داخل گچ که باید بیشتر از این حرفا باهاش دوست میشدم🤕 بالاخره گچ پام رو باز کردم و حامدم از دست گچ دستش خلاص شد. ولی عجیب بعد از راحت شدن از گچ پام دچار درد های شکمی شدم. دهانم خشک میشد و گاهی ضربان قلبم بالا میرفت. احساس خیلی عجیبی داخل شکمم داشتم انگار روده ها در حال جنگ هستند. دو نوبت دکتر رفتم. سرم و آمپول و ... ولی اثر دارو ها فقط یک ساعت بود و بعد دوباره درد شکم شروع میشد. درخواست انجام سونو داشتم و برای انجامش نوبت گرفتم. خانوم منشی وقتی هزینه سونوگرافی رو گفت من از پس مبلغش برنمیومدم. ترجیح دادم بیمارستان و بخش دولتی سونوگرافی انجام بدم. توی ذهنم افکار بدی داشتم. باخودم فکر کردم نکنه سرطان دارم که اینقدر بدحالم🤔 وقتی دکتر اون توپ دستگاه سونوگرافی رو گذاشت روی شکمم. صدای عجیبی شنیدم. آقای دکتر گفتند: مگر باردارین؟ _باردار؟😳 نهههه😨 من باردار نیستم😳 و این داستان ادامه دارد ... مرکز مردمی «🌼🦋🌼 » نفس سبزوار ╭──👶  ⃟⃟⃟ ⃟   ✨بـہ‌‌کانال‌ ما‌بپیوندید ╰┈➤ @nafas110530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام صادق عليه السلام به شيعيانش می فرمود: بَادِرُوا أَحْدَاثَكُمْ بِالْحَدِيثِ قَبْلَ أَنْ تَسْبِقَكُمْ إِلَيْهِمُ اَلْمُرْجِئَةُ نوجوانان را دريابيد و به آنان حديث و دين بيامـوزيد پيش از آن كه مرجـئه (گروهى منحرف در آن زمان) بـر شما پيشدستى كرده و آنها را بربايند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مرکز مردمی «🌼🦋🌼 » نفس سبزوار ╭┈───👶 ⃟⃟⃟ ⃟ ✨بـہ‌‌کانال‌ ما‌ بپیوندید ╰┈➤ @nafas110530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با سلام و عرض ادب خدمت همراهان گرامی🌼🌼 امروز در خدمت شما هستیم با نکات آموزنده تربیت فرزند..👶👧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
والدین اوّلین الگویی هستند که می توانند ارزش ها را به درستی به آنان بیاموزند. اگر آنان در عمل اهل ایمان، تقوا، صداقت و پاکی باشند، فرزندان می آموزند که چنین رفتار کنند. اگر آنان کم توقّع و قانع و صبور باشند، فرزندان نیز با کمبودها و کاستی ها می سازند. اگر آنان احترام یکدیگر را حفظ نمایند، فرزندان آنان نیز چنین خواهند کرد. مادر و پدری که در زندگی انضباط، ادب و نزاکت را به درستی رعایت می کنند، فرزندان آنان می آموزند که چنین باشند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مرکز مردمی «🌼🦋🌼 » نفس سبزوار ╭┈───👶 ⃟⃟⃟ ⃟ ✨بـہ‌‌کانال‌ ما‌ بپیوندید ╰┈➤ @nafas110530
فرزندی که در دوران رشدش هیچوقت با کمبود و کاستی مواجه نبوده یا هیچ گاه برای درخواستی «نه» نشنیده یا تجملات و تعلقات مادی را عامل برتری خود نسبت به دیگران بداند، مسلما دوران رشد طبیعی را طی نخواهد کرد و زمانی که دیگر سیستم حمایتی خانواده به هر دلیلی در کار نباشد، خود را در جامعه ای می بیند که در خیلی از موارد با محیط قبلی اش متفاوت است و این تناقض او را متضرر خواهد کرد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مرکز مردمی «🌼🦋🌼 » نفس سبزوار ╭┈───👶 ⃟⃟⃟ ⃟ ✨بـہ‌‌کانال‌ ما‌ بپیوندید ╰┈➤ @nafas110530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤😍 🦜 مادر است دیگر 🌿💐❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مرکز مردمی «🌼🦋🌼 » نفس سبزوار ╭┈───👶 ⃟⃟⃟ ⃟ ✨بـہ‌‌کانال‌ ما‌ بپیوندید ╰┈➤ @nafas110530
❗️هرگز فكر نكنيد هرچه سختگيرتر باشيد بهتر می توانيد فرزندتان را بهتر تربيت كنيد! خير!! 🔹والدين سختگير دو نوع بچه پرورش می دهند: 1️⃣ يا فرد مضطرب، نگران، وسواسی، كه به خود بسيار سخت می گيرد و با وجود موفقيتهايش هيچ لذتي از زندگي نمی برد. 2️⃣ يا فردي لجباز و فراري از كار! والدين عزيز با سختگيری نمی توانيم فرزندي موفق،سالم و خوشبخت تربيت كنيم، كودك تا زمانی كه به خودش و ديگری آسيب نمی رساند و به حق كسی تجاوز نمی كند بهتر است آزاد باشد! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مرکز مردمی «🌼🦋🌼 » نفس سبزوار ╭┈───👶 ⃟⃟⃟ ⃟ ✨بـہ‌‌کانال‌ ما‌ بپیوندید ╰┈➤ @nafas110530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی روزی همه تون بشه فرزندی که تسبیح خداوند رو بگه🤲🤲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مرکز مردمی «🌼🦋🌼 » نفس سبزوار ╭┈───👶 ⃟⃟⃟ ⃟ ✨بـہ‌‌کانال‌ ما‌ بپیوندید ╰┈➤ @nafas110530