🍂﷽🍂
#برگـــے_از_خاطراٺ
💠 پسرم حامد خیلی اهل شوخی و خنده بود، رفتارش طوری بود که اگر از کسی کدورت یا ناراحتی داشت سعی میکرد با خوبی و خنده مشکلش رو حل کنه.
⭕️ ولی یه خط قرمزی داشت.... 《 #ولایت_فقیه 》
به ولایت که میرسید میگفت منطقه ممنوعه است.
🔹یه دوستی داشتیم که با همه شوخی میکرد یک بار به شوخی بحثی کرد، که دیدم حامد کشیدش کنار و با جدیت گفت: با هر کسی دوست داری شوخی کن، با خونوادهام، خودم، دوستام ولی یادت باشه حق نداری با رهبری شوخی بکنی، به این نقطه که میرسی باید خط قرمز بکشی.
راوی 👈 مادر شهید
▫️ مدافـــع حــــرم ▫️
#شهیـــد_حامـــــد_جوانـــــے🌷
#محاکمه_مهناز_افشار
http://eitaa.com/joinchat/1011417092C050e892f98
✨﷽✨
#برگے_از_خاطراٺ
💢 محمودرضا رو بعد از شهادتش تو خواب زیاد دیدم ولی حتی یکبار هم تو لباس غیر رزمی و تو موقعیت عادی نبوده، دیشب بازم تو درگیری (شدید) می دیدمش.
🔻گمانم شهدا بعد از شهادتشون هم مشغول مبارزهاند؛ والله اعلم.
راوی 👈 برادر شهید
▫️مدافـــــع حـــــرم▫️
#شهیـد_محمودرضا_بیضـائی🌷
#محاکمه_مهناز_افشار
http://eitaa.com/joinchat/1011417092C050e892f98
🔷🔹🔹
#برگے_از_خاطراٺ
💢 یکبار فاطمه را گذاشت روی اپن آشپزخانه و به او گفت: بپر بغل بابا
و فاطمه به آغوش او پرید. بعد به من نگاه کرد و گفت: ببین فاطمه چطور به من اعتماد داشت. او پرید و میدانست که من او را میگیرم، اگر ما اینطور به خدا اعتماد داشتیم همه مشکلاتمان حل بود.
🔻توکل واقعی یعنی همین که بدانیم در هر شرایطی خدا مواظب ما هست.
به نقل از 👈 همسر شهید
▫️مدافـــــع حـــــرم▫️
#شهیـد_مصطفــــی_صــــدرزاده🌹
http://eitaa.com/joinchat/1011417092C050e892f98