💚نفس المهموم💚
#خاطرات_شـهدا🌷
🔰چند روحانی و از جمله #سیدبرهان آمده بودند منطقه.💕 قبل از شروع عملیات #امالحسنین «علیها سلام» بود که سیدحمید را دیدم👀👀 و گفتم: «سید! اسم عملیات امالحسنین علیها سلام است و ایام فاطمیه هم هست...»😔 میخواستم عکسالعملش را ببینم👀 که قبل از ادامه حرفم گفت:
باید برم #سیدبرهان رو بیارم تا برام روضه #حضرت_زهرا بخونه. 😢
🔰روضه که شروع شد، سیدحمید دیگر نتوانست جلوی خودش را بگیرد. زد زیر گریه و ...😭
🔰در چند عملیاتی که با هم بودیم، ندیدم کفش👟 بپوشد. موقع عملیات که میشد، کفشهایش را در میآورد و با پای برهنه میرفت عملیات.💥علتش را که میپرسیدیم، میگفت: «با پای برهنه راحتترم.»
🔰توی عملیات #بیتالمقدس وقتی بچهها دشمن را از جفیر عقب راندند، سید با پای برهنه رفت روی جاده و ایستاد به نماز...☺️
طبق معمول توی عملیات کفشهایش 👟را در آورده بود و با پای برهنه توی منطقه راه میرفت.
🔰ازش پرسیدم چرا با پای برهنه راه میری سید...؟ گفت: «برای پس گرفتن این زمین #خون داده شده.🌷 این زمین #احترام داره و خون بچهها روش ریخته شده، آدم باید با پای برهنه روش راه بره.»🌷
🔰اواسط عملیات خیبر بود که مجددا سید را دیدم. 👀طبق معمول پابرهنه بود و با بچههای لشکر ثارالله✌️ آمده بود تا در عملیات شرکت کند.👌
گفتم: آقا سید...این جاها؟
گفت: «#جدهام_زهرا بهم گفته بیام این جا.»🌷
🔰بادگیر تنش بود و چفیهاش را هم پیچیده بود دور گردنش.👩🚀
این حرف را که زد #اشک از چشم هر دو نفرمان سرازیر شد.😢 همدیگر را بغل کردیم و سیر گریه کردیم...😭
✍ به روایت همرزم شهید🌷
#شهید_سیدحمید_میرافضلی 🌷
ولادت : ۱۳۳۵/۱۱/۱۷ رفسنجان
شهادت : ۱۳۶۲/۱۲/۲۲ جزیره مجنون
بر اثر شلیک مستقیم گلوله تانک
http://eitaa.com/joinchat/1011417092C050e892f98