مجموعه اشعار بچههای گروه نفسهای عمیق با موضوع شهادت #امام_سجاد
#چالش_مصرع
مدینه تشنه ی تکرار ربنایش بود
#صادق_بخشی
༺م . نظرے༻:
مدینه تشنه ی تکرار ربنایش بود
طنین غصه تلخی که در صدایش بود
بچه شیعه:
مدینه تشنه ی تکرار ربنایش بود
صحیفه شاهد سجاده و دعایش بود
به یاد غربت در کربلا ؛ غمین میشد
همیشه حزن و غم کهنه در صدایش بود
ز یاد روضه ی اصغر؛ دمی نشد سیراب
که اشک همدم هر لحظه ی عزایش بود
مرور بزم شراب و خرابه و ساعات
به صبح و شام شریک غم و غذایش بود
به قصر کوفه و شام آبرو ببرد از خصم
که خطبه خواند و یزید این کمین* سزایش بود
کمست از نفس حقِ او غزل خواندن
که شعر بنده ی سرحلقه ی رهایش بود...
*کمترین
😷 💚εαɖᵃT سادات الحسینی💚:
مدینه تشنه ی تکرار ربنایش بود
و عشق ، معنی دیدار کربلایش بود
به کربلا ز غل و زنجیر و سنگ عدو
جگر به کنار پر زخون عبایش بود
دلم گرفته از این جماعت دلسنگ
که حزن و غصه وغم در کلامش بود
کوله بستم حاضرم یاصاحب صبر:
هزار زخم نخورده به جای جایش بود
ز کربلا نشان به پا و دستهایش بود
همیشه اشک و همیشه غمی به صورت داشت
مدام بغض غریبی سرِ صدایش بود
چنان نزار و پریشان به روضه ها میشد
که روضه خوان نگران از هوارهایش بود
به آب و طفل و جوانی نظاره که میکرد
تر از زیادیِ اشکش پرِ قبایش بود
حزین و غمزده بود و اسیر درد اما
" مدینه تشنه ی تکرار ربنایش بود"
الهی...عجل لولیك الفرج...:
مدینه تشنه ی تکرار ربنایش بود
وخاک سرد بقیعیش به انتظارش بود...
همان که بر سر نی دیده رأس بابا را
همان که با تن تبدار در کنارش بود...
#محرم
https://eitaa.com/joinchat/2095644695C087c9bc0a2