eitaa logo
🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
852 ویدیو
46 فایل
@MLN1360 کانال دوم ما: 🎀دونفره های عاشقی🎀 💌 @DoNafarehayeAsheghi 💌
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید_مرتضی_آوینی : هر ڪه می خواهد ما را بشناسـد ، داستان ڪربلا را بخواند @NafasseAmigh
ارباب‌ ازتمام‌عشقمان فاصلھ‌اش‌سهم‌من‌است💔↯ این‌همان‌سخت‌ترین قسمت‌"عاشق‌"شدن‌است @NafasseAmigh
🏴💎🏴💎🏴 بگو چه بود اگر خواب یا خیال نبود؟! که روح سرکش من در زمان حال نبود مگو که هیچ به دریا نمی‌شود پیوست اگر که رود نبود و اگر زلال نبود تمام قاعده‌ها را شکست در هم عشق! بزرگ و کوچکی آن‌جا به سن و سال نبود در آن شلوغی اگر گم شدن بلد بودی خیال یافتن خویشتن محال نبود... قسم به آبلۀ پا و اشک شوقِ سلام که رنج راه، کم از لذت وصال نبود در آن مسیر دلم بس که یاد زینب کرد به چشم هر چه می‌آمد به جز جمال نبود زمین چه داشت اگر این طریق و جاده نبود؟ زمان چه داشت اگر این زمانِ سال نبود؟ کسی نگفت چرا پاسخ سؤالم را چه بود آن سفر آیا؟ اگر خیال نبود نشد که شرح دهم حال بی‌مثالم را که این دو خط غزل من، زبان حال نبود @NafasseAmigh 🏴💎🏴💎🏴
«چشم گریان سویت ازشام خراب آورده ام» «خیز،ای لب تشنه ازبهرتوآب آورده ام» گربپرسی داغ توباسینه ی خواهرچه کرد قامت خم گشته ای بهرجواب آورده ام اشک،سرخ وچهره،زردوتن،سیاه وموسفید این همه سوغات ازشام خراب آورده ام اشک میبارم زداغ چارساله دخترت گرچه پرپرشدگلت باخودگلاب آورده ام همرهم زین العباداین حجت داداررا جان وتن مجروح ازبزم شراب آورده ام @NafasseAmigh
🖤🌿🖤🌿🖤 زشت است درد خویش را هرسو کشیدن از غیر خاکت منت دارو کشیدن اصلا مژه بر چشم من خاصیتش چیست؟ غیر از قدمگاه تو را جارو کشیدن سوگند بر روی تو من با هر که باشم با تو نباشم اهل زیر و رو کشیدن اجر ریاضت های سالک کمتر است از یکبار فرش روضه را جارو کشیدن بی اطلاع از جای روضه ، روضه رفتند بعضی قدیمی ها فقط با بو کشیدن با پای سالم کربلا رفتن کجا و پای فلج خود را سر زانو کشیدن از مرگ پروانه سراپا اشک میریخت شمع سحر در لحظه ی سوسو کشیدن از آن زمان که پنجه در گیسویت افتاد سخت است راحت شانه بر گیسو کشیدن دست عقیله چندباری شد بریده از پیکر تو موقع چاقو کشیدن @NafasseAmigh 🌿🖤🌿🖤🌿
گر که بیایم یا نه؟! نکند فرق که با بردن نامت دل من آرام است @NafasseAmigh #
🏴🌿🏴🌿🏴 مگیر از زائرانت لحظه‌ای فیض زیارت را مبند این‌گونه بر یاران خود راه سعادت را گدایانت به شوق وصل می‌آیند و می‌گویند مگیر ای شاه از ما پاپتی‌ها این محبت را نجف تا کربلا عشق است، موکب موکبش رحمت خدا بخشیده انگاری به خُدامت سخاوت را چنان گِرد تو می‌آیند خَلقُ الله از هر سو تداعی می‌کند هر اربعین روز قیامت را تو با هفتاد و دو یارت به روی نیزه‌ها رفتی و آوردی کنار خویش هفتاد و دو ملت را اگر داغی به پا دارند تاول نیست می‌دانم زمین بوسیده در هر گام، پای زائرانت را @NafasseAmigh 🌿🏴🌿🏴🌿
✨🖤✨🖤✨ بالم شكسته ، از پرم چيزی نگويم از كوچ پُر دردسرم چيزی نگويم طوفان سختی باغمان را زيرورو كرد از لاله های پرپرم چیزی نگويم حق می دهم نشناسی ام؛ اما برادر از آنچه آمد بر سرم، چيزی نگويم وقت وداعِ آخرت، عالم به هم ريخت از شيون اهل حرم چيزی نگويم آتش گرفتن گرچه رسم وسنت ماست از دامن شعله ورم چيزی نگويم بگذار سر بسته بماند روضه هايم از ماجرای معجرم چيزی نگويم كم سوتر از چشمان من، چشمان زهراست از گريه هایِ مادرم چيزی نگويم آن صحنه هایِ سهمگين يادم نرفته افتادنت از رویِ زين يادم نرفته از نعل اسب و بوريا چيزی نگويم از آن غروب پُر بلا چيزی نگويم در عصر عاشورا النگوهام گم شد از غارت خلخالها چيزی نگويم گفتم به تو انگشترت را در بياور ! از ساربانِ بی حيا چيزی نگويم در كوچه های كوفه ناموست زمين خورد اصلاً شبيه مجتبی؛ چيزی نگويم شهر علی نشناخت بانوی خودش را از جامه هایِ نخ نما چيزی نگويم شاگردهايم سنگ بارانم نمودند از چهره هایِ آشنا چيزی نگويم بی آبروها ! چادرم را پس ندادند از اين به بعد روضه را... چيزی نگويم ای خيزران خورده،لبم بی حس تر از توست از خاك برخيز و بگو كه اين سر از توست؟ از خاطراتم همسفر چيزی نگويم حتی كمی هم مختصر ! چيزی نگويم منزل به منزل، محملم در تيررس بود از سنگهایِ خيره سر چيزی نگويم حتماً خبر داری مرا بازار بردند! آن هم منی كه… !؟ بيشتر چيزی نگويم از درد پهلو لحظه ای خوابم نمی برد از گريه هايم تا سحر چيزی نگويم من در مدينه طشت ديدم،سر نديدم! از كاخ شام و طشت زر چيزی نگويم طفلی سكينه داشت جان می داد از ترس دق می كنم اين بار اگر چيزی نگويم ديدم كه ملعون تر از آن شامی، يزيد است از جمله ی -باشد ببر- چيزی نگويم شرمنده ام كه درد و دل كردم برادر بی تو چگونه خانه برگردم برادر!؟ @NafasseAmigh ✨🖤✨🖤✨
▪️⭐️▪️⭐️▪️ تا مرا در گناه دید حسین زودتر از همه دَوید حسین باید از او فقط شنید خدا باید از ما فقط شنید: حسین گِل مردم به ما چه مربوط است گِل ما را که آفرید حسین در اِزای دو قطره خون گلوش از خدا خلق را خرید حسین حج نرفتیم، کربلا رفتیم کعبه را سمت ما کشید حسین کعبه هم در طواف می‌گوید لک لبیک یا شهید، حسین آنقَدَر داد زد ته گودال تا به دادِ همه رسید حسین نیزه‌ها هر کدام طعمی داشت همه را یک به یک چشید حسین از زرنگی نیزه‌دار نبود به خدا نیزه را ندید حسین @NafasseAmigh
🔘💫🔘💫🔘 باز هم اوّلِ مهر آمده بود و معلّم آرام اسم‌ها را می‌خواند اصغر پورحسین! پاسخ آمد: حاضر قاسم هاشمیان! پاسخ آمد: حاضر اکبر لیلا زاد ... پاسخش را کسی از جمع نداد بارِ دیگر هم خواند: اکبرِ لیلازاد! پاسخش را کسی از جمع نداد همه ساکت بودیم جای او این‌جا بود اینک امّا ، تنها یک سبد لالهٔ سرخ در کنارِ ما بود لحظه‌ای بود ، معلّم سبدِ گل را دید شانه‌هایش لرزید همه ساکت بودیم ناگهان در دلِ خود زمزمه‌ای حس کردیم گلِ فریاد شکفت! همه پاسخ دادیم: حاضر ، ما همه اکبرِ لیلا زادیم ... @NafasseAmigh 💫🔘💫🔘💫
تصویری ویژه از نجوای سردار دلها در کنار مزار مطهر سلام الله علیها ✨ ❗️تو که جان خودت را وقف امنیت حرم بی بی کرده بودی، اینچنین سر به زیر انداخته ای! فردای محشر چگونه سر بالا بگیرند آنانکه زخم زبان ها زدند بر مدافعان این حرم ؟!❓😔 @NafasseAmigh