نفس تازه
سلام بر حسین (علیه السلام) روزی که در آغوش پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به مباهله رفت (نَدْعُ أ
#بیست_و_چهارم_ذیالحجه #روز_مباهله نام گرفته و روزی است بسیار گرامی و دارای فضیلت بسیار. در این روز که روز نزول آیه «تطهیر» نیز هست، خداوند مهر تأییدی دیگر بر ارزشها و فضیلتهای اهل بیت(ع) و جایگاه راستین آنان در درک و شناخت اسلام راستین را باز نمود.
“خداوند اراده کرد که پلیدی را از شما خاندان دور بدارد و شما را بسیار پاک بدارد…”
پیامبر اکرم عبا بر دوش گرفته است و علی بن ابیطالب(ع)، فاطمه(س)، حسن و حسین(علیهما السلام) را زیر آن عبا گرد آورده است و در همان حال این جملات از سوی خداوند تعالی بر او نازل گشته است.
این واقعه در روز بیست و چهارم ذی الحجه اتفاق افتاده است.روزی که بنا شده بود، پس از مذاکرات بسیار پیامبر با مسیحیان نجران، بنا شده بود در مکانی با آنان گرد آید و مباهله کند.
مسیحیان نجران، پس از گفتوگوی بسیار، پیامبر با ایشان گفته بودند: «گفتو گوهای شما ما را قانع نمی کند. راه این است که در وقت معینی با یکدیگر مباهله نمائیم و بر دروغگو نفرین بفرستیم، و از خدا بخواهیم دروغگو را هلاک و نابود کند.»
در این هنگام بود که حضرت جبرائیل نازل گردید، آیه مباهله را آورد و پیامبر را مأمور کرد تا با کسانی که با او مجادله می کنند و حق را نمی پذیرند به مباهله برخیزد:
«فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقـُل تعالوا نَدعُ ابنائنا وَ ابنائکُم وَ نِسائنا و نِسائکُم وَ انفُسَنا وَ انفُسَـکُم ثُمَّ نبتـَهـِل فـَنَجعل لعنه الله علی الکاذبین.» (آل عمران / آیه ۶۱) «پس هرکه بعد از رسیدن به علم با تو محاجه کرد… پس بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان و خودتان را فرا خوانیم، آنگاه مباهله کنیم و لعنت خداوند را بر دروغگویان قرار دهیم.»
چنین بود که دو طرف مذاکره کننده رضایت دادند که بحث و گفتوگو را پایان دهند و قرار بر این شد که فردای آن روز برای اثبات حقانیت خود با یکدیگر مباهله نمایند و از خداوند بخواهد که دروغگویان را عذابی نازل کند و به کیفر برساند.
اکنون بیست و چهارم ذی الحجه است و روز مباهله فرا رسیده است. پیامبر اسلام فاطمه را به مصداق «نسائنا»، حسن و حسین را به مصداق «ابنائنا» و علی را به مصداق «انفسنا» (که نفس و خویشتن پیامبر اسلام است) فراخوانده و آنان را در زیر عبای خویش و در محضر پروردگار خویش گردآورده،این عزیزترین کسانش را تا چون گواهی بر صدق رسالتش به مباهله با مسیحیان بیرون رود.و در همین لحظه فرشته وحی آیه تطهیر را بر او نازل میکند که:
«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» / «خداوند اراده کرد که پلیدی را از شما خاندان دور بدارد و شما را بسیار پاک بدارد.»
و چنین بود که وقت مباهله فرا رسید.قبلاً پیامبر و هیئت نمایندگی «نجران»،توافق کرده بودند که مراسم مباهله در نقطه ای خارج از شهر مدینه، در دامنه صحرا انجام بگیرد.پیامبر از میان مسلمانان و بستگان خود، فقط چهار نفر را برگزیده است که در این حادثه تاریخی شرکت نمایند.زیرا در میان تمام مسلمانان، نفوسی پاک تر، و ایمانی استوارتر از ایمان این چهار تن،وجود ندارد.
پیامبر در حالی رهسپار محل قرار شد که حضرت حسین (ع) را در آغوش و دست حضرت حسن (ع) را در دست داشت،فاطمه (س) به دنبال آن حضرت و علی بن ابی طالب (ع) پشت سر وی حرکت میکردند؛پیامبر (ص)این چنین گام به میدان مباهله نهاد، او پیش از ورود به میدان «مباهله»،به همراهان خود گفت:من هر وقت که دعا کردم،شما دعای مرا با گفتن آمین بدرقه کنید.
شاید سران هیئت نمایندگی نجران گمان میکردند که محمد(ص) با افسران و سربازان خود به میدان مباهله بیاد و شکوه مادی و قدرت ظاهری خود را نشان ما دهد.اما پیامبر وارد شد در حالی که جز جگر گوشههایش کسی همراهش نبود.
مسیحیان نجران که صحنه آمدن بی پیرایه پیامبر به صحنه مباهله را دیدند،همگی با بهت و حیرت به چهره یکدیگر نگاه کردند و از اینکه او فرزندان معصوم و بیگناه و یگانه دختر و یادگار خود و داماد و پسر عمویش را به صحنه مباهله آورده،انگشت تعجب به دندان گرفتند.
آنان دریافتند که پیامبر،به دعوت و دعای خود اعتقاد راسخ دارد والّا یک فرد مردد،عزیزان خود را در معرض بلای آسمانی و عذاب الهی قرار نمی دهد.
اسقف نجران گفت:من چهره هایی را میبینم که هر گاه دست به دعا بلند کنند و از درگاه الهی بخواهند که بزرگترین کوهها را از جای بکند،فوراً کنده میشود.بنابراین،هرگز صحیح نیست ما با این افراد بافضیلت،مباهله نمائیم.
و چنین بود که هیئت نصرانیان نجران درخواست مباهله را پس گرفتند و از پیامبر خواستندتا تحت حاکمیت حکومت اسلام درآیند.
از این روی روز بیست و چهارم ذی الحجه،در تقویم دینی اسلام،روزی با اهمیت شد و مهر تأییدی دیگر بر حقانیت خاندان پیامبر اکرم(ص) و اسلام راستین گردید.
منابع:
جعفر سبحانی،فروغ ابدیت
شیخ عباس قمی،مفاتیح الجنان
علامه طباطبایی،تفسیرالمیزان
⚜ @nafastazeh⚜
#روز_مباهله
💢عید فراموش شده...
🔴بدون شک یکی از لحظات مهم تاریخی در اثبات #حقانیت اهل بیت روز #مباهله می باشد که متاسفانه با آن کمتر پرداخته میشود.
💠اصل ماجرا؟
پیامبر نامهای به اسقف #نجران نوشت و در آن نامه از ساکنان نجران خواست که اسلام را بپذیرند. #مسیحیان برای مذاکره با پیامبر هیاتی سه نفره به مدینه فرستادند و در نهایت اسلام را نپذیرفتند و قرار شد در روز مشخص #مباهله کنند.
💠معنای مباهله؟
«مباهله» یعنی یکدیگر را لعن و نفرین کردن. «بَهَلَهُ اللهُ» یعنی خدا او را لعنت نماید و از رحمت خویش دور کند.
💠واقعه #مباهله و شرط حضور؟
بامداد روز مباهله، حضرت رسول(ص) به خانه حضرت امیرالمؤمنین(ع) آمد. دست امام حسن(ع) را گرفته و امام حسین(ع) را در آغوش گرفت، و به همراه حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) برای مباهله، از مدینه بیرون آمد. چون نصارا آنان را دیدند، ابوحارثه پرسید که اینها کیستند که با او همراهند؟ پاسخ شنید:
آن که پیش روی اوست، پسر عموی او و شوهر دخترش و محبوبترین خلق نزد اوست؛ آن دو طفل، فرزندان اویند از دخترش؛ و آن زن، فاطمه دختر اوست که عزیزترین خلق، نزد اوست.
پیامبر(ص) برای مباهله، به دو زانو نشست. سید و عاقب، پسران خود را برای مباهله برداشتند. ابوحارثه گفت: به خدا سوگند چنان نشسته است که پیغمبران برای مباهله مینشستند، و سپس برگشت. سید گفت: کجا میروی؟ گفت: اگر محمد بر حق نبود چنین بر مباهله جرأت نمیکرد و اگر با ما مباهله کند پیش از آنکه سال بر ما بگذرد، یکنصرانی بر روی زمین نخواهد ماند.
در روایتی دیگر آمده است که وی گفت: من صورتهایی را میبینم که اگر از خدا درخواست کنند کوهی را از جای خود بركَنَد، هر آینه کنده خواهد شد. پس مباهله مکنید که هلاک میشوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند
💠فرار نجرانی ها
سپس ابوحارثه نزد پیامبر آمد و گفت: ای ابوالقاسم! از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت ادای آن را داشته باشیم. پس، حضرت با ایشان مصالحه نمود که هر سال، دو هزار حلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد، و نیز اگر جنگی با یمن روی دهد، سی زره، سی نیزه و سی اسب را به مسلمانان، عاریه دهند، و پیامبر(ص)ضامن برگرداندن این ابزار خواهد بود. پس از نوشتهشدن صلحنامه آنان برگشتند.
📚الزمخشری، محمود، الکشاف، ۱۴۱۵ ق، ج۱، ص۳۶۸.
🔅 @nafastazeh