هدایت شده از نوشتنی جات
نزدیک کتابفروشی
برادران بسیجی را دیدم
پرچم سیاه به دست
لباس پلنگی کامپیوتری بر تن
موتور تریل زیر پا
ارادتشان را نشان می دادند
پ .ن :دمشان گرم ،من که با این قماش آبم توی جوب نمی رود ،حرکتشان را تحسین می کنم ،این ساعات و این لحظه
سندروم ماتحت بی قرار گرفتن یک بیماری نیست ،عین صحت است .
این لحظه ها کانت و هگل شدن ،روشنفکربازی در آوردن ،جز مرداب شدن و لجن پراکنی ،چیزی نمی دهد
این لحظه ها لحظه های صغری کبری چیدن نیست .لحظه چرا و چطور و آینده چه ...نیست ،لحظه حسین منزوی شدن است باید غزل سرود
لحظه قزلی شدن است باید روایت کرد
لحظه چلیپا شدن است باید کشید
لحظه یانگوم شدن است ،باید چشید(این آخری را صرفا جهت به هم نریختن وزن آوردم)
#روایت_محبت
#برادران_خواهران_عاشق_شوید
#ننشینید
#بنگریید
#بگریید
#بگریانید
@neveshtanijat