eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
107 دنبال‌کننده
498 عکس
615 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
سن مشکل عشق نیست؛ زمان نمی‌تواند بلور اصل را کدر کند _مگر آنکه تو پیوسته برق انداختن آن را از یاد برده باشی...
خداوندِ خدا، پیش از آنکه انسان را بیافریند، عشق را آفرید؛ چرا که میدانست انسان، بدون عشق، دردِ روح را ادراک نخواهد کرد، و بدون دردِ روح، بخشی از خداوند خدا را درون خویشتنِ خویش نخواهد داشت...
• عشق، یک قطار مسافربری نیست تا تو اگر کمی دیر رسیدی، قطار رفته باشد و تو مانده باشی _با چمدان های سنگین، با تاسف، با قطره‌های اشکی در چشمانِ حسرت. • پویشِ عشق در خود عشق است، نه در گلِ عطرآگینی که به سینه عشق میزنی و نه در گردنبند مرواریدی که به گردنش می‌اندازی. • در بی زمانیِ عشق، حرکتْ جوهر است و تجزیه ناپذیر از نفسِ عشق...
﷽ 💙 «یـکـ عــاشــقـــانــهـ آرامـ»، یک عاشقانه پُر تلاطم و پُر فراز و نشیب ✨نادر در این کتاب، معنای واقعی عشق در برابر نسخۀ پوچ و مجازی آن را به ما می‌شناساند، و از ضرورت دوست داشتن و مصائب آن می‌گوید. ✨نادر، بر خلاف نویسندگان هم عصر خود، به زندگی نگاهی مملو از امید و سرشار از عشق و محبت، امـا واقع گرایانه دارد... از آنجا که گیله مرد کوچک اندام، عسل را از پدرش خواستگاری می‌کند گرفته تا آنجا که سخن از سیب زمینی زغالی داغ، نمک نرم و بوی گُل پَر به میان می آورد و آنجا که حمله ساواکی ها به حملۀ مغولان تشبیه می کند، همگی سرشار از زندگی‌ست... ❕نادر اگر ضد امپریالیسم، ضد استعمار، ضد روشنفکرنمایی و دین گریزی قلم نمی‌زد، حتماً به عنوان پدر ادبیات فارسی شناخته می‌شد؛ اما او در دوران اوج شهرتِ خود با روشنفکرنماها دست به یقه شد و آنها را رسوا ساخت و به همین خاطر از طرف آنها و حتی بعضی دوستان، طرد و بایکوت شد... او معجونی از بـاورها، عُلقـه‌ها و تعهّـدها بود... 💥جهت شـادی روحـش، فاتحه‌ای قرائت بفرمایید...
سن مشکل عشق نیست؛ زمان نمی‌تواند بلور اصل را کدر کند _مگر آنکه تو پیوسته برق انداختن آن را از یاد برده باشی...
خداوندِ خدا، پیش از آنکه انسان را بیافریند، عشق را آفرید؛ چرا که میدانست انسان، بدون عشق، دردِ روح را ادراک نخواهد کرد، و بدون دردِ روح، بخشی از خداوند خدا را درون خویشتنِ خویش نخواهد داشت...
• عشق، یک قطار مسافربری نیست تا تو اگر کمی دیر رسیدی، قطار رفته باشد و تو مانده باشی _با چمدان های سنگین، با تاسف، با قطره‌های اشکی در چشمانِ حسرت. • پویشِ عشق در خود عشق است، نه در گلِ عطرآگینی که به سینه عشق میزنی و نه در گردنبند مرواریدی که به گردنش می‌اندازی. • در بی زمانیِ عشق، حرکتْ جوهر است و تجزیه ناپذیر از نفسِ عشق...