eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
120 دنبال‌کننده
417 عکس
482 ویدیو
4 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
من اهل کربلام!
شنیده ام که نظر میکنی به حال ضعیفان، تبم گرفت و دل خوشم به انتظار عیادت
صد سال تنهایی ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ امشب داشتیم. یکی دیگر آورده بودند. حالا دیگر نورافکن‌ها کم و بیش فضا را روشن می‌کردند و تاریکی، آنقدرها مثل دیشب غلیظ نبود. زیر نورِ بهتر میبینی چه چیز را داری بیل می‌زنی. با فقط قطر تنوره ملاتی را که داری میسازی، می‌بینی؛ اما باید کل فضا روشن باشد تا بتوانی مسلط‌تر کار کنی. خانه‌هایی را که داریم می‌سازیم، بهشان می‌گویند «نو کَپَر». نو کپرها چارچوب و دیوارهایی دارند مثل خانه‌های عادی، اما سقفشان از همان متریالی ساخته می‌شود که کپرها از آن ساخته می‌شوند. یعنی یک خانه معمولی با یک سقف کپری. ••• یک چیز اینجا برایم خیلی جالب است؛ بچه‌های این منطقه واقعا خیلی مودب‌اند! اولش فکر می‌کردم با یک عده بچه تُخس سر و کار داشته باشیم؛ اما الان می‌بینم که این بچه‌ها، خیلی به بزرگ‌ترها احترام می‌گذارند، همیشه اول سلام می‌کنند و در کارها کمک می‌کنند. خیلی نازند! تا یکی از ما را می‌بینند سریع می‌روند سراغش که "عمو بیا درس بده! بیا درس بده!" منظورشان همان جمعخوانی قرآن و بازی و خنده است‌... آنقدر این بچه‌ها، که حتی سعی می‌کنند برای ما بار اضافه نباشند و دردسر درست نکنند. امشب دیدم که موقع استراحت بین کار، پسر بچه کوچکی دست در کاسه خرما کرد؛ وقتی دید خرماها کم است و رو به اتمام، بی آنکه حتی یک خرما بردارد، دستش را از کاسه کشید و یواش یواش رفت سر ساختمان. یادم رفت بگویم؛ این بچه‌ها خیلی در کار ساخت و ساز کمک‌مان می‌کنند... ••• قبل از رفتن سر پروژه‌ها، یک شعر را در شامگاه (بجای صبحگاه) همخوانی می‌کنند: 《دوباره می‌نوشم از آن جام می ناب * به نام نامی حسین حضرت ارباب...》 خیلی قشنگ است؛ خصوصا وقتی علی آقای علوی روی سکو می‌ایستد و با آن صدای خوش، شعر را می‌خواند و جمع را هم همراه می‌کند. از آقا استاد پرسیدم: «چه کسی این شعر را گفته؟ آنقدری که من می‌فهمم شعر قوی‌ای‌ است هم به جهت فنی و هم محتوا. این شعر مال کیست؟» گفت: «آقا مهدیان.» راستش به حاج‌علی و آن اخم‌های درهم، و ادبیات لوطی نمی‌آيد شعر بگوید، آن هم چنین شعری. بخشی از شعر می‌گوید: 《سید با معرفت و رفیق دیرین * الا علمدار جهادی محبین دوباره خود را بلند کن * که دم بگیریم همگی این ذکر شیرین》 از آقا هادی پرسیدم: «دست سوخته جریان دارد یا تعبیر ادبی‌ست؟» گفت: «نه، تعبیر ادبی نیست؛ دست سید را در یکی از اردوها، برق سه فاز می‌گیرد. دستش خیلی بد می‌سوزد. آقا روح‌الله میرزایی می‌گفت به نظر من انگار دستش پُخت.» ••• از نوشتن کار من نیست. با او مواجهه مستقیم نداشتم اما روایت‌هایی که از او می‌شنوم، تصویرش را در ذهنم می‌سازد. آدم خاصّی بوده سید. 'یک هنرمند جهادی'. سید در راه برگشت از سفر اربعین، دچار تصادف شده و با اعضای خانواده‌اش فوت می‌کند. حاج قاسم یادمان داد، تا شهید نباشی، شهید نمی‌شوی. سید، شهدایی زندگی کرد و در آخر هم، یک جورهایی نصیبش شد. سید محمد آنقدر مهره مهمی بود که آقا بعد از فوتش برایش نوشت: «رحمت خدا بر هنرمند جهادگر سید محمد ساجدی و تسلیت بر بازماندگان ایشان.» آقا رضای آقازاده می‌گفت: «در ختم سید، چند اتوبوس از مناطق محروم خود را به مدرسه معصومیه رسانده بودند تا در مراسم سید شرکت کنند.» رحمت خدا بر او، و دیگر شهدای جهادگر. ... ┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب داشتیم. یکی دیگر آورده بودند. حالا دیگر نورافکن‌ها کم و بیش فضا را روشن می‌کردند و تاریکی، آنقدرها مثل دیشب غلیظ نبود. زیر نورِ بهتر میبینی چه چیز را داری بیل می‌زنی...
سید محمد آنقدر مهره مهمی بود که آقا بعد از فوتش برایش نوشت: «رحمت خدا بر هنرمند جهادگر سید محمد ساجدی و تسلیت بر بازماندگان ایشان.»
👓 در پی اعتراض یک طلبه تهرانی به سرو مشروبات الکلی در یکی از رستورانهای تهران و ضرب و شتم وی توسط مالک رستوران و کارگران وی، حضرات اساتید دروس خارج وداخل طی بیانیه هایی از این حرکت طلبه ابراز شرم و انزجار نمودند: 🔹 حضرت استاد دیلمانی: آن طلبه الفبای امر به معروف و نهی از منکر را بلد نبود. 🔹 حضرت استاد شهشهانی: فیلم حرکت آن طلبه را دیدم و از کار او احساس شرم کردم. 🔹 جناب استاد سمبلانی: باید امر برادر مؤمن را حمل بر صحت نمود .شاید آن مایع، سرکه شیره بوده. من از آن برادر رستوران دار عذرخواهی می‌کنم. 🔹 حضرت استاد سرتکانی: آن طلبه که فهمیده شراب سرو می‌کنند را باید حد زد. او از کجا مزه شراب را می‌دانسته؟ قطعا قبلا خورده بوده. 🔹 جناب استاد بهلول‌نژاد: کجا پیامبر(ص) به رستوران می‌رفت؟ طلبه‌ها چرا این کارها را می‌کنند؟!
💠 / مسئول اجرای امر به معروف و نهی از منکر چه کسی است؟ وظیفه مسئله در ادبیات قرآنی بر عهده یکایک آحاد جامعه، خصوصا نخبگان است. در خواست الهی از امت مسلمان این است که از این جمع متفرد یک امت واحده ای بشوید که با اعتصام به حبل الله بتوانید پیشرانی حرکت بشریت را عهده‌دار شوید. ◀️ مشاهده فیلم در ایتا 🔹 «آیات و نکات»، پرونده رمضانی رسانه رسمی حوزه برای ماه مبارک رمضان است که در سی شماره به بیان سی آیه از قرآن کریم پرداخته که به صورت روزانه تقدیم شما خوبان خواهد شد. @HawzahNews / خبرگزاری‌حوزه
اَللّهُمَّ لَکَ صُمْنا وَ عَلى رِزْقِکَ اَفْطَرْنا فَتَقَبَّلْ مِنّا اِنَّکَ اَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ... 🤲🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
النساء: ... وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِّمَنِ اتَّقَىٰ وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا ﴿۷۷﴾ أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
النساء: إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَٰئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿۱۷﴾ وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّىٰ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَٰئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿۱۸﴾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 مقام معظم رهبری: 📍نعمت خدمتگزاری را و توان خدمتگزاری را که خدای متعال به شما [جهادگران] هدیه کرده است، قدر بدانید؛ خدا را شکر کنید؛ افزایش این گنجینه‌ی معنوی را از خدا بخواهید. 📍و این را بدانید که هر جامعه‌ای و هر کشوری از یک چنین سرمایه‌ی عظیمی و ذی‌قیمتی برخوردار باشد، بدون هیچ تردیدی خواهد توانست به برترین قله‌های عزت و عظمت دست پیدا کند. 📍و این سرنوشت قطعیِ جامعه‌ی شما و ملت شماست. عامل آن هم، موتور محرکِ آن هم، همین روحیه‌ای است که شما دارید. 💠 دیدار با جهادگران بسیجی ۱۳۸۹/۰۶/۳۱
صد سال تنهایی ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ به قول آقای استاد، زندگی یک مثل سکه‌ای است که یک روی آن "نشاط در ماندن"، و روی دیگرش "میل به رفتن" است. وقتِ کار، نشاط در زیستن و امید به زندگی را می‌بینی؛ غلغله‌ای‌ست سر پروژه‌ها. یک عده در دیوارچینی به اوس سِد مهدی کمک می‌کنند، یک سری زیر دست اوس حیدر در و دیوار را تخریب می‌کنند برای جاگذاری پنجره‌ها، و چند نفر هم با اوس عبدالعلی کف سرویس و حمام‌ها را کاشی می‌کنند. یک نفر هم مثل من، ور دست حاج‌آقا عباسی ملات درست می‌کند، مثل یک شرکت تولیدی! تازه شرکتمان اسم هم دارد: ملات گستر اندیشان عباسی :))) خلاصه هم فال است و هم تماشا. ••• اما موقع استراحت، بعد از شوخی و خنده، و خوردن میان‌وعده (این میان وعده‌ها هم داستان دارد! شاید برایتان تعریف کردم...) فضا می‌شود. اینجاست که میل به رفتن را می‌بینی. علی آقای علوی که شروع می‌کند، جمع‌مان از زمین کَنده می‌شود. حال عجیبی حاکم می‌شود. هوا بارانی می‌شود. اَبْكي لِظُلْمَةِ قَبرِی، ناله‌ها بلند می‌شود؛ اَبْكي لِضيقِ لَحَدي، گریه امان نمی‌دهد؛ اَبْكي لِسُؤالِ مُنْكَر وَ نَكير اِياي... روضه‌های جهادی خیلی با روضه‌های شهری فرق می‌کند؛ باید باشی تا ببینی. همه‌اش حال خوش است، بدون دور ریز. ••• نمی‌فهمد چرا یک عده چند صد کیلومتر از خانه‌شان دور می‌شوند و خستگی یک سفر چندین ساعته را به جان می‌خرند تا ده-دوازده روز برای مردم یک منطقه پَرت که -اصلا نمی‌شناسندشان- ملات بسازند و دیوار بکشند و کاشی‌کاری کنند. انسان غربی حالی‌‌اش نمی‌شود که این عدّه، در همین کار است. انسان غربی مَنَش فقط خودش است و خودش؛ اما این عدّه مَن‌شان تا آن پیرمرد روستایی که زبانش را هم نمی‌فهمند، گسترش پیدا کرده. بچّه‌های جهادی، من‌های بزرگی دارند. ••• در کلوزآپ، همه‌اش سختی است و خستگی و کثیفی؛ در مدیوم شات، همدلی است و همکاری؛ و در لانگ شات رشد است و توسعه‌ی مَن... ... ┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رانندگی رو تقسیم کردن! 😂 گاز و دنده با یه نفر، کلاج و ترمز هم با یه نفر دیگه 😄
۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ • روزه، دریٖچـه‌ای به عالـم معنـٰا • () ۱. در ماه مبارک رمضان، فضا برای دریافت فیض الهی مهیّا تر از دیگر زمان هاست؛ انسان از درون حس می‌کند که در این ماه به عالم غیب نزدیک تر است تا زمان های دیگر؛ و متوجه می شود که القائات شیطان در این ماه کمتر بر او اثر می‌کند. به عبارتی مقدّر شده است که در این ماه حجاب های عالم غیب کمرنگ تر شوند. ۲. باید التفات داشت به اینکه بهشت و جهنّم روی دیگرِ همین زندگی ماست و اگر در این ماه حسّ می‌کنیم که حال خوبی داریم و از عبادت و نیایش در این ماه لذّت می‌بریم باید بدانیم که بهشت نزدیک شده ایم. ۳. ما باید انتظارمان از روزه گرفتن را مشخّص کنیم؛ وگرنه یک ماه را گرسنگی کشیده ایم بدون اینکه هیچ گونه آورده‌ای داشته باشد. روزه آنقدر شأن بالایی دارد که باعث تولید صفتی همچون یکی از صفات الهی در انسان می‌شود. از آنجا که ما برای ساعاتی خود را از خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها بی نیاز می‌بینیم، صفتی همانند «غنی» در ما ایجاد می‌شود که یکی از صفات الهی است. ۴. روزه به نوعی تمرین کشتن هوس هاست که موجب احیای قلب می‌شود که به موجب آن، قابلیّت دریافت حقایق عالیه در انسان افزایش پیدا می‌کند. قلب که احیا شد، بر تمامی جوارح حکومت می‌کند و موجب جلوگیری از جولان شهوات می‌شود. ۵. گرفتن روزه باعث زیادت تضرّع می‌شود و انسان‌ها را را بیشتر به یاد نیستانی که از آن بریده شده‌اند می‌اندازد. نیستان عالم غیب... ۶. گاهی انسان می‌خواهد کار مهمی را انجام بدهد امّا نمی‌تواند زیرا تقوی و اراده‌ای ضعیف دارد. روزه باعث تقویّت اراده و تقوی می‌شود. ... م.بُـــرهان ۱۴۰۲/۰۱/۰۵ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ نسخه pdf «کتاب روزه دریچه‌ای به عالم معنا» را از اینجا دریافت کنید.
(۱) روایتی از امام صادق(ع) راجع به آثار روزه‌داری کتاب «روزه دریچه‌ای به عالم معنا» از اینجا دریافت کنید.
اَللّهُمَّ 🤲🏻 لَکَ صُمْنا...