eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
115 دنبال‌کننده
484 عکس
601 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
به کسانی که می‌خوان زبان رو شروع کنن، یا شروع کردن و به هر دلیلی ادامه ندادن توصیه می‌کنم که این صوت‌ها رو گوش بدن 👆🏻👆🏻 استاد "یاسر اسداللهی" که ۱۵ ساله مدرس زبان هستن، تو این صوت حدودا ۲۰ دقیقه‌ای نکات بسیار مهمی راجع به زبان‌آموزی مطرح می‌کنن 👌🏻
لینک کانالشون هم توی پست هست دوستان می‌تونن عضو بشن و استفاده کنن 🙏🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از امیرمهدی ژوله خوشم نمیاد. نه شخصیت نچسبش رو می‌پسندم، نه طرز فکرشو؛ ولی اینجا حرفای حکیمانه‌ای می‌زنه: "بابا تهش خودتی دیگه، من چی‌ام مگه؟!" "اصن هیچی اینقدر جدی نیست، هیچی اینقدر مهم نیست..."
رفتیم تصادفاً به زلفش ما را سر پیچ و تاب کشتند! محمد سهرابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی بـابـی انـت و امـّی حق اگر جلوه با وجه اتـم کرده در انسان کان نه سهل است و نه آسان به خود حق کـه تـو آن جـلوه با وجه اتمـّی بـابـی انـت و امّـی آدمی، جامع جمعیت و مـوجود اتم است گر به معنای اعم است تو بهین مظهر انسان، بـه معنای اعمـی بـابـی انـت و امـّی چون بود آدم کامل غرض از خلقت آدم پس بـه ذریّه آدم جـز شمـا مهـد نبوت نبـود چیز مهمّی بـابـی انـت و امّـی یا علی! خواهمت آن شعشعه تیغ زر افشان هم بدو کفر سر افشان بایدم این لمعان دیده، ندانم به چه لمّی بـابـی انـت و امّـی
ہم کو ان سے وفا کی ہے امید جو نہیں جانتے وفا کیا ہـے۔۔۔ «جان تم پر نثار کرتا ہوں میں نہیں جانتا دعا کیا ہے...» دل ناداں! تجھے ہوا کیا ہے؟ آخر اس درد کی دوا کیا ہے؟ ہم ہیں مشتاق اور وہ بیزار یا الٰہی یہ ماجرا کیا ہے؟ میں بھی مُن٘ہ میں زبان رکھتا ہوں کاش پوچھو کہ مدعا کیا ہـے میں نے مانا کہ کچھ نہیں غالبؔ مفت ہاتھ آئے تو بُرا کیا ہے؟!
زاهد نداشت تاب جمال پری‌رُخان کنجی گرفت و ترس خدا را بهانه ساخت! قتیل لاهوری
ای وای از این بیچارگی کین گونه دامن گیر شد من زود سمتت آمدم گویا ولیکن دیر شد عشقت چنان در قلب من آتش کشیده تا سرم کز آسمان چشم من باران غم لبریز شد دور از منی و در دلم هر لحظه یادت میکنم حیران همی پرسم چرا؟ ما را چنین تقدیر شد من شهریارم گرچه چون او مرد عقبی نیستم اما چه شیرین سرنوشت من بدو تشبیه شد ۱۴۰۲/۹/۹
همه اینان که گرد خود بینی مگسانند گرد شیرینی دل آتش گرفته‌ی ما را تو چرا نزد خود نمی بینی منم و ملتی که می‌خواهد دل من از دلت جدا باشد دل ما نیز سوی یک دیگر بشود گرچه بی صدا باشد به تو سوگند یا به چشمانت که در این راه با تو میمیرم که مگر لحظه‌ای خدا خواهد ز رقیبان تو را که پس گیرم همه‌ی عمر در پیت بودم و ز عشقت دمی نیاسودم که تویی آنکه از ازل دانم که فقط من برای او بودم چه کنم بی نگاه گیرایت که کنون از نگاه من دوری و خدا داند اینکه میدانم که به دوری چنین تو مجبوری همه ام اشک و آه و لبخندم و تویی مرهم همه دردم به فراغت اگر ضعیفم من به کنار تو چون دماوندم تو کجایی در این شب تارم که ز درد دلت خبر دارم همه‌ی شهر را به دنبالت که غمی از دل تو بر دارم نشناسی تو روح را که چنان آسمان شب باشد اگرم تیره و سیاه اما به دلش شمس و نجم و مه باشد ۱۴۰۲/۹/۱۰
دل گفت مرا علم لَدُنی هوس است تعلیمم کن اگر تُرا دست رس است گفتم که: الف،گفت: دگر؟ گفتم: هیچ در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.
کانٹوں کو مت نکال چمن سے او باغباں یہ بھی گلوں کے ساتھ پلے ہیں بہار میں
۱۱ آذر ماه یکصدمین سالروز تولد جلال آل احمد است، البته به گواه شناسنامه وی، (ظاهرا پدرش تولد او را ۷ فروردین ۱۳۰۳ یادداشت کرده است.) روشنفکر، ادیب و نویسنده ای اثرگذار که حداقل سه دوره فکری متفاوت را از سر گذرانده و پا به پای تحولات اجتماعی سیاسی جامعه خویش تحول یافته و در پایان به نهضت ۱۵ خرداد به رهبری امام خمینی دل بسته است. او در داستان نویسی سبک خاصی داشت. جملات کوتاه و قاطع، بی باک و پرخاشگر، پر احساس و کاملا همراه با حالات مخاطب، ناظر به آداب و سنن جامعه، بخشی از ویژگی های نثر اوست. تاثیرگذارترین ساحت اندیشه ای وی، نقد روشنفکران ایرانی و ادا و اطوار روشنفکری فکلی در دو کتاب غرب زدگی و در خدمت و خیانت روشنفکران است. گزارش توصیفی او از اوضاع روشنفکری به دلیل هم افقی و همراهی جلال با آنان در دهه ۲۰ گزارشی دقیق، صادقانه و انتقادی است. رهبر معظم انقلاب که از دهه چهل با او در ارتباط بوده یادداشتی در پاسخ به پرسش های انتشارات رواق در سال ۵۸ مرقوم فرموده اند که سندی مهم در جلال پژوهی به شمار می آید. می توانید متن این یادداشت را در لینک ذیل مطالعه فرمائید. https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8018 ایشان به تاریخ ۱۳۷۷/۲/۲۲ در جمع دانشجویان دانشگاه تهران، در بیانات مهمی با ارجاع به جلال آل احمد به نقد و بررسی جریان روشنفکری در ایران پرداختند. مطالعه این سخنرانی را اکیدا توصیه می کنم. https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2888 https://eitaa.com/amin_asadpour
برو ای توبه کاینجا صرف بشکن بشکن است امشب مرا خون سبو و جام و خم بر گردن است امشب به عقل بی خرد گو تا بگیرد دامن ما را که دست عشق عاقل هم مرا بر دامن است امشب
نمی سازد غذای مانده با طبع تو ای معنی غم امشب همین امشب بخور، فردا خدایی هست
شوری به سر نمانده چرا آرزو کنم؟ قلبی دگر نمانده که آن را رفو کنم من منتظر شدم بنشینی برابرم اکنون چگونه من به نبود تو خو کنم؟ از گاه بودن تو که شرمنده‌ام چنین باید به لحظه های نبود تو رو کنم (شرمنده ام ز دوست که دل نیست قابلش) باید میانه سینه غمش را فرو کنم من در میان دست گروهی مخالفم روزی که این دسیسه‌ی رندانه رو کنم در منزلم همی بنشینم به انتظار تا اینکه گیسوی تو در این خانه بو کنم چون من به درگه تو چنین آورم پناه بنشین که با تو بهر خودم گفتگو کنم من هرچه در توان دلم شد گذاشتم اما نشد که تر، لبی از آن سبو کنم فریاد میزنم به تمنای بودنت یک لحظه باش تا که جهان زیر و رو کنم مرا ببین که چه آورده بر سرم این ماجرا که ترک سر و آبرو کنم ۱۴۰۲/۹/۱۵
درس خوندن مثل تاسیس استارتاپ می‌مونه 🚫 حالا برید پادکست ۱۰صبح رو گوش کنید... 🎙: ۱۰ صبح در شنوتو ۱۰ صبح در کست‌باکس سایت پادکست ۱۰ صبح ؟
مقدار یار هم‌نفس چون من نداند هیچ‌کس ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را