eitaa logo
🌹نسیم تربیت🌹
1.2هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
64 فایل
حاوی مطالب شاد..جذاب همراه بامسابقات و برنامه های متنوع ارتباط با ادمین کانال:نفیسه شامحمدی @sha900
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 بچـــــه های خوب من بعد هــر نمــاز و دعــا تسبیح رو دست بگیرید با هم بگین ای خــــــدا صــــــلوات بر محـــمد و آل پـــــاک احمــــــد @nafiseshamohamadi
سلام بچه ها..... ⁉️سؤال آيا قهـربودن با کسی، نماز و روزه رو باطل می‌کنه؟ ✅ پاسخ شما بچه های گلم👇😊 ✅ طبق نظر همه مراجع، قهربودن 😢با دیگران، کار پسندیده‌و زیبایی نيسـت❌ و اگـه موجب قطـع‌ ارتباط بشه، ؛ اما نماز و روزه رو نمی‌کنه. ❄️أللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمًَدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم❄️ ╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮ @nafiseshamohamadi ╰─═ঊঈ🔺🔺ঊঈ═─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حدیث خبرچینی وای بچه ها چقدر خبرچینی کار زشتیه😡 میدونستید بچه ها خبرچین روز قیامت، برای جهنم هیزم میبره😱😔 پس حتما حتما باید از این کار دوری کنیم ❌ @nafiseshamohamadi
🐶🐶🐶🐶🐶🐶🐶🐶🐶 ⁉️رفت‌وآمد با فامیلایی که توی خونه از این سگ گوگولیا 🐶دارن، چه حکمی داره؟ 📚 همه مراجع: 1⃣ اگه به تکالیف دینی اهمیت نمی‌دن و حلال و حرام رو رعایت نمی‌کنن، بهتره باهاشون معاشرت و ارتباط نزدیک نداشته باشین. اگه از بستگان و فامیل‌ هستن، نباید به‌طور کامل قطع ارتباط کنین. البته لازم هم نیست رفت‌وآمد حتماً حضوری باشه؛ بلکه با تلفن📞، نامه📜 و پیامک📱 و... هم می‌شه ارتباط برقرارکرد. 2⃣ اگه امربه‌معروف تأثیر داره، حتماً امربه‌معروفشون کنین. ✅ 3⃣ اگه در هر حال، رفت‌وآمدی شد، نگران نباشین؛ رفت‌وآمد با این‌طور آدم‌ها حرام نیست😊. اگه هم در غذا و دست و لباس و فرش و زندگی‌شون شک دارین🤔 که نجسه یا پاک، همه رو پاک حساب کنین. 👌✅ @nafiseshamohamadi 🔶🔸🔸🔶🔸🔸🔶🔸🔸🔶🔸🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘سلام فرشته های نازنین به حضرت معصومه سلام الله علیها 🥀جمعه برای تسلیت 🥀آمده ام من به حرم 🥀اشک گل و پروانه رو 🥀دیدم با چشم های ترم 🥀عرض سلام و تسلیت 🥀میگم‌ به صاحب الزمان(عج) 🥀شهادت امام حسن(ع) 🥀بابای مهربان شان 🥀غنچه ها باز سلام میدن 🥀به بانوی آسمونی 🥀که روضه داره در حرم 🥀با چشمه های بارونی 📝شاعر: طاهره سادات خوشدل 🎤اجرا: نازنین زهرا رجایی ☘️ 🥀☘️ 🦋🥀☘️ ☘️🦋🥀☘️ ‌‌‌ 🥀☘️🦋🥀☘️ 🦋🥀☘️🦋🥀☘️ ☘️🦋🥀☘️🦋🥀☘ 🥀☘️🦋🥀☘️🦋🥀☘️ 🍀🥀☘️ @nafiseshamohamadi 🍀🥀☘️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤔 چه کاری امام زمان را خوشحال میکنه؟ ❤️احترام به پدر و مادر❤️ 🌸 خدای مهربونم نوشته تــو کلامش 🌸 هر پدر و مادری واجبه احترامش @nafiseshamohamadi
- آقا، آقا عموجان!بیدار شو ... موقع نماز است. با دست✋ تکانش داد. ابوهاشم آهسته چشم باز کرد. خیلی خسته 😥بود. تمام بدنش درد می‌کرد. با ناله‌ی کوتاه سر جایش نشست. دوست جوانش به زخم گوشه‌ی چشمش خیره شد؛ بعد دستمال نم‌دار را روی زخمش گذاشت. ابوهاشم باز ناله کرد.😩 - آخر این بی‌رحم‌ها از تو چه می‌خواهند که هر روز شکنجه‌ات می‌کنند؟ چه می‌خواهند؟ مگر نمی‌دانی؟ می‌گویند هم‌نشینی با فرزند پیامبر گناه و جرم بزرگی است😡. چون او دشمن خلیفه است و تو از او حمایت می‌کنی و با او آمد و شد داری. هر دو نماز صبح را خواندند. ابوهاشم روی تشک کهنه‌اش نشست. دوست جوانش هم دراز کشید و نگاهی به ابوهاشم کرد: «توی فکری عموجان! بگیر بخواب. دیشب که نتوانستی از درد بخوابی.» - در فکر نامه‌ای📜 هستم که به مولایم امام حسن عسکری (علیه السّلام) نوشته‌ام. نمی‌دانم چرا جوابش دیر شد.😔 - مگر چه نوشته‌ بودی؟ - از شکنجه‌هایی که هر روز تحمّل می‌کنم😔. از ایشان خواستم برای آزادی‌ام کاری بکند. دیگر توان تحمّل این همه آزار را ندارم. 😭می‌ترسم نامه به دستشان نرسیده باشد؛ آن وقت باید در این زندان زیر شکنجه‌های زندانبان‌های خلیفه بمیرم. - نگران نباش ان شاء اللّه که نامه‌ات به دستش رسیده. پیرمرد روی تشک دراز کشید. نور آفتاب🌞 از دریچه‌ی کوچک به داخل اتاق نمور می‌تابید. سر و صدای یک زندانی از اتاقک رو به رو می‌آمد. گویا با زندانبان جر و بحث می‌کرد. زندانبان دیگر قفل در را باز کرد. ابوهاشم ترسید😨: «آه! نکند باز آمده‌اند مرا ببرند و شکنجه‌ام کنند!» در با صدای خشکی باز شد. نگهبان ظرفی نان خشک و خرما جلوی در گذاشت. نگاهی به پیرمرد و دوست جوانش کرد: «کدامتان ابوهاشم هستید؟»🤔 - منم.✋ نگهبان نامه‌ای را به طرف او انداخت و گفت: «بگیر! نامه‌رسان همین الآن آورد.» در بسته شد. ابوهاشم دست دراز کرد و نامه را برداشت. با خوشحالی😍 گفت: «خدا را شکر🤲. این نامه از طرف مولایم امام حسن عسکری (علیه السّلام) است.» بعد نامه را باز کرد و خواند. دوست جوانش که برق شادی😍 را در چشم‌های ابوهاشم می‌دید، کمی جلوتر رفت. - چه شده عموجان؟ مثل این که خبر خوبی به تو رسیده! - آری ... مولایم خبر خوبی به من داده که می‌دانم همان طور خواهد شد. - چه خبری؟🤔 ایشان نوشته‌اند: «تو امروز آزاد می‌شوی و نماز ظهرت را در خانه‌ات می‌خوانی.» - راست می‌گویی؟ حتماً او درباره‌ی آزادی‌ات با خلیفه صحبت کرده. - نه، نه این طور نیست. مولایم هرگز به خلیفه‌ی ستمگر رو نمی‌زنند و از او چیزی نمی‌خواهند. -پس چطور می‌گوید امروز آزاد می‌شوی؟ - ایشان فقط از خدا کمک🤲 می‌گیرند. ای مرد جوان، مگر نمی‌دانی او فرزند رسول خدا و جانشین اوست؟ دوست جوانش لبخند زد و گفت: «عموجان نمی‌دانم چه می‌گویی ولی باورش سخت است. اگر او سفارشت را به خلیفه نکرده، نباید امیدی به آزادی داشته باشی. من با اینکه به امام حسن (علیه السّلام) احترام می‌گذارم، امّا به علم غیب و دعایی که آدم را نجات دهد اعتقاد ندارم.» ابوهاشم گفت: «بعضی چیزها هست که تو نمی‌دانی. من امامم را خوب می‌شناسم. سال‌هاست که در محضر مولایم هستم. هرگز از ایشان دروغ نشنیده‌ام.» بعد لباس و وسایلش را جمع کرد و توی بقچه ریخت. - چه کار می‌کنی عمو؟ - می‌بینی که دارم وسایلم را جمع می‌کنم. دیگر چیزی به آزادی‌ام نمانده.😍 دوستش خندید 🙂و گفت: «پیرمرد، با اینکه خیلی دوست دارم آزاد شوی، ولی فکر می‌کنم داری اشتباه می‌کنی. خیلی ساده و خوش‌باوری! آن‌ها هر روز دارند شکنجه‌ات می‌کننند. طوری با تو رفتار می‌کنند انگار دشمن اصلی خلیفه هستی؛ بعد انتظار داری یک‌دفعه بیایند و بگویند تو آزادی؟! نه من که باورم نمی‌شود؛ امام حتماً برای اینکه دلت را شاد کند و به تو امید بدهد، این‌ها را نوشته.»😊 ابوهاشم گفت: : «دوست من، می‌دانم که باور نمی‌کنی؛ امّا بدان امام ما هرگز ❌با دروغ و نیرنگ امید نمی‌دهند. ایشان چیزهایی می‌دانند که ما نمیتوانیم آن‌را بفهمیم.» دوستش ظرف نان و خرما را برداشت و گفت: «بیا کمی نان و خرما بخور و از این خیال‌های بیهوده دست بردار.» خودش لقمه‌ای گرفت و شروع کرد به خوردن. ع @nafiseshamohamadi
در همین موقع سر و صداهایی در راهرو پیچید. قفل در صدا کرد و باز شد.😨 سروکلّه‌ی رئیس زندان پیدا شد. رئیس زندان کمی به عمو هاشم نگاه کرد😡 و گفت: «آزادی پیرمرد. وسایلت را جمع کن.» ابوهاشم به دوستش نگاه کرد و لبخند🙂 زد. دوستش با تعجّب😳 به او و رئیس زندان نگاه کرد. اصلاً باورش نمی‌شد. ابوهاشم از رئیس زندان پرسید: «آیا کسی برای آزادی من سفارش کرده است؟» ـ هرگز! این لطف خلیفه است. اگرچه خودم هم نمی‌دانم چرا خواست تو را آزاد کند. رئیس زندان این را گفت و رفت. ابوهاشم از جا بلند شد و دوست جوانش را در آغوش گرفت. دوستش گفت: «حق با تو بود.👌 من اشتباه می‌کردم. او واقعاً جانشین شایسته‌ی پیامبر(صلّی اللّه و علیه و آله و سلّم) است.👌 اگر او را دیدی بگو برای من هم دعا کند»🤲. ع @nafiseshamohamadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقا مبارک است رَدای امامتت ای غایب از نظر به فدای امامتت می خواستند حق تو را هم قضا کنند کَذاّبها کجا و عبای امامتت ما زنده ایم از برکات ولایتت @nafiseshamohamadi آغاز امامت حضرت امام زمان مبارک باد 🎉🌸
امام زمان عزیزمون دوست دارن بینمون صلح وصفا باشه😍 دوستی باشه😊..و هرگز بینمون قهر نباشه ❌ امام زمانم زود زود تشریف بیارید..🤲 عج @nafiseshamohamadi
بچه های باهوش و زرنگ امام زمان عج دوست ندارن❌ بینمون دعوا و جنگ باشه😱 بایدهمه جا دوستی😍 و صفا باشه.. امام زمانم زود زود تشریف بیارید..🤲 عج @nafiseshamohamadi