مردی در هوای گرم از تشنگی له له میکرد ؛ بچه ای 👦 را در کوچه دید و از او خواست برایش آب 🚰 بیاورد.
بچه گفت : دوغ داریم🍶
مرد گفت : بیاور!
بچه یک ظرف 🥣 دوغ آورد ، مرد تشنه دوباره دوغ خواست ؛ بچه رفت و دوباره یک ظرف دوغ آورد.
آن مرد که از محبت ❤ بچه شرمنده شده بود گفت : خیلی ممنون به شما زحمت دادم.
کودک گفت : خواهش میکنم زحمتی نیست ، ما اصلا این دوغ 🍶 را لازم نداشتیم ، چون موش 🐭 مرده در آن آفتاده بود 🤮
آن مرد در حالی که ظرف 🥣 پر از دوغ را در دستش داشت با عصبانیت 😤 به زمین انداخت.
آن کودک فریاد زد : مامان این آقا ظرفی 🥣 را که در آن غذای سگ 🐶 را میدادیم به زمین انداخت و شکست. 🤣🤣😂😁😂
✨ بچه ها بیاید سعی کنیم ؛ وقتی به کسی محبتی میکنیم از جان و دل باشه و چیزی رو که برای خودمون نمی پسندیم برای دیگران هم نپسنیدم ✨
✍ امام صادق (ع) می فرمایند :
🌸 🌿 هر چه را برای خودت دوست داری برای دیگران نیز دوست بدار و هر چه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند. 🌿 🌸
📚 منبع : کافی ، ج۲ ، ص۱۶۹
#روایت
#داستانک
#خندونک
🍰 @nafiseshamohamadi