یادی از استاد غلامعلی مهدی خانی (مجرد)
عشق، یادآور آن چهرهٔ زیبای شماست
«باغ گیلاس» هوادار غزل های شماست
در بهشت و غزل و سینه غمدیده ما
بعد از این جای شما، جای شما، جای شماست
عبدالرضا قیصری
برای ترامپ و آنچه از بیخ گوشش گذشت!
وقتی که تفاخُرش به آخَر نرود
جز با نوک تیز، باد او در نرود
آقای گلوله! ظاهرا حرف حساب
در گوش ترامپ جور دیگر نرود!
و
ای قمپزِ لاتِ لمپنِ نامیزان
«از هیتلران چه مانده و چنگیزان؟»
حالا که شده خونی و سوراخ بکن
این مسأله را به گوش خود آویزان!
عبدالرضا قیصری
@naftinashi1
برای فرزندان شهدای عرصهٔ گمنامی
بابام دیشب باز
در خواب من آمد
تصویر زیبایش
در قاب من آمد
دلتنگ او بودم
اما دلم پُر بود
در دست هایم اشک
یک ماهی سُر بود
با دست مردانه
او اشک را برداشت
بر گونهٔ خیسم
یک بوس خوشگل کاشت
پرسید شامت را...
گفتم که من سیرم
انگار می دانست
بسیار دلگیرم
گفتم که بر دیوار
عکس شهیدانی ست
عکست چرا بابا
در بین آن ها نیست
مریم نشانم داد
بابا بزرگش را:
«از آن طرف اول
آنجا! ببین آنجا!
بابا بزرگ من
در جبهه جنگیده
از خون پاک او
صد لاله روییده»
گفتم: پدر! اصلا
من با شما قهرم
هم با شما قهرم
هم مردم شهرم
گفتی که سربازِ
ایران و اسلامی
بعد از شهادت هم
سرباز گمنامی؟
با اشک و با گریه
دیشب شدم بیدار
زانو بغل کردم
با تکیه بر دیوار
تا چشم وا کردم
مادر کنارم بود
با یک بغل لبخند
در انتظارم بود
باید قوی باشیم
این را چه زیبا گفت:
با شوق بسیاری
از جای بابا گفت
او گفت بابایت
البرز و الوند است
در اوج خوشنامی
نزد خداوند است
در مدرسه امروز
خود را رها دیدم
تصویر بابا را
در ابرها دیدم
عبدالرضا قیصری
به دنیا آمدم ای دوست گویا در چنین روزی
شدم لخت و پتی گریان و رسوا در چنین روزی
در آن دوران نبود از قبل، جنس بچه ها معلوم
مشخص شد که هستم بنده «آقا» در چنین روزی
به جیغم داد ماما نو به نو پاسوخ! سربالا
به گوشم مادرم هم خواند لا! لا! در چنین روزی
دبیر و عاشق و خوش مشرب و طناز و فهمیده؟
به یک جا می تواند بود آیا در چنین روزی؟
چطوری می شود شاعر، مهندس باشد و دکتر؟
که خوشبختانه حل شد این معما در چنین روزی!
یکی شاعر برابر با دوصد ناشاعر است آری
سر آمد دورهٔ کم شاعری ها در چنین روزی!
«چه می گویی که بی گه شد سحر شد بامداد آمد»
سحر گاهان رسیدم بنده اینجا در چنین روزی!
«ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد»
زدم بی واهمه دل را به دریا در چنین روزی
خودم امروز بابایم غریق هفت دریایم
که بودم هفتمین مهمان بابا در چنین روزی
هلا عبدالرضای قیصری ای شاعر بی ریخت
چه می شد پای نگذاری به دنیا در چنین روزی؟
عبدالرضا قیصری
@naftinashi1
به پیشگاه حضرت سید (ص)
فدای خُلق تو و نام جاودانه تو
گرفته باز کسی در دلم بهانهٔ تو
خوشا نسیم بهشتی که می وزد روشن
میان منبر تو تا حریم خانهٔ تو
شکست نفس تو بت های کعبه را وقتی
نشست دست برادر به روی شانهٔ تو
«خوش است خلوت اگر یار یار من باشد»
علی الخصوص که آید به لب ترانهٔ تو
طلوع می کنی از شرق بر تمام زمین
که سر به دشت زمان می کشد زبانهٔ تو
خرابِ عطرِ نگاهِ گل محمدی ام
که دارد از نفسش می وزد نشانهٔ تو
عبدالرضا قیصری
هدایت شده از محمد قریشی_شاعر
⚖️دومین جشنواره ملی طنز عدلیه«دادخند» در استان یزد به کار خود پایان داد
🖋دومین جشنواره ملی شعر طنز عدلیه دادخند با معرفی نفرات برتر در بخش های مختلف به کار خود پایان داد.
📎 در این دوره که داوری اثار رسیده بر عهده آقایان ناصر فیض و عباس احمد بود نفرات برتر در بخش های مختلف به شرح ذیل مورد تقدیر قرار گرفتند
🌷بخش عمومی:
📍نفر اول: محمود سلطانی از استان اصفهان
📍نفر دوم: محمد حسین صادقی از استان تهران
📍نفر سوم:محمد قریشی استان فارس
🌷بخش قضا:
📍نفر اول: قاسم بای از استان گلستان
📍نفر دوم: کامران بهرامی از استان اصفهان
📍نفر سوم:سید حامد حسینی مدواری استان یزد
🌷بخش ویژه:
📍عبدالرضا قیصری از استان فارس
📍علی محمدی از استان اصفهان
📍حسن اسحاقی استان البرز
🌷شایسته تقدیر:
📍زهرا علیدوستی استان چهارمحال و بختیاری
📍مصطفی توفیقی استان خراسان رضوی
📍رضا احسان پور استان تهران
📍حسن حاتمی استان یزد
📍پروین جاویدینا استان فارس
📍سید حسین ابراهیمی استان تهران
📍سمیه رمضانی استان کردستان
📍فاطمه اکرمی استان خراسان رضوی
📍مجید رحمانی صانع استان خراسان رضوی
📍حیدر منصوری استان بوشهر
#عدلیه_یزد #قوه_قضائیه #دادگستری_یزد
#عدالت #محسنی_اژه_ای #جشنواره #شعر #طنز #دادخند #اختتامیه #برگزیده
🔊(کانال اطلاع رسانی دادگستری کل استان یزد )
📱https://eitaa.com/adlieh_yazd
📱http://instagram.com/adlieh_yazd2
🚩 ارتباط با ادمین کانال:
@admin_adlieh_yazd
هدایت شده از بی شوخی!
اگر قاضی شوم روزی... که داد خلق بستانم
«قضای عهد ماضی را شبی دستی بیفشانم»
همین حالا که این فرض محال آمد به ذهن من
به خود گفتم که اول قرض خود را از تو بستانم
«بساط عیش فرصت دان» و «داد خوشدلی بستان»
چنین گوید درون ذهن من بی وقفه وجدانم
بگیرم انتقام از هر که در عمرم بدی کرده
به من
تا یومنا!
از مهد کودک یا دبستانم
«نصیحت گوی رندان را که با حکم قضا جنگ است»
به زندان می فرستم شل شود در حد امکانم
«پس از چندین تحمل ها که زیر بار غم کردم»
خر خود را به سمت تپه ای سر سبز می رانم
سفارش؟ اصلا و هرگز! معاذالله ای مؤمن!
ولی حالا که چندین تحفه آوردی، نمی دانم...
ولی شاعر جماعت گر بیاید زیر دست من
برایش بیتی از یک شاعر طناز می خوانم:
«شب رحلت، هم از بستر روم تا قصر حورالعین»
چرا که طبق اصل اول توبه، پشیمانم!
قضاوت چیز حلوایی ست اما بنده می ترسم
قضای آسمان روزی کند با خاک یکسانم
گمانم فکر خوبی نیست، قاضی بودنم زیرا
خودم فهمیدم از این چیزها چیزی نمی دانم!
#عبدالرضا_قیصری
#طنز
شعر برتر در بخش ویژه دومین جشنواره ملی دادخند
مهر ١۴٠٣
کانال طنز «بیشوخی» در
🔶ایتا👇
https://eitaa.com/bishookhi
🔶بله
https://ble.ir/bishookhi
🔶روبیکا
https://rubika.ir/@bishookhii
🔶تلگرام
https://t.me/bishookhiii
خورده ام محکم و جاندار به دیوار خودم!
رفته ام با چک و اردنگ به پیکار خودم
بعدِ آزادیِ از بند خودم فهمیدم
شده ام این ور دیوار گرفتار خودم
دست کردم که بگیرم یقهٔ روحم را
گیر کردم وسط پاچهٔ شلوار خودم
او دمش گرم طبیب دل بیماران است
من پرستار خودم هستم و بیمار خودم
می روم توی گلستان خودم گل چیدن
می رود توی سر انگشت خودم خار خودم
گیر کردم وسط ماندن و رفتن به فنا
به فنا رفتم از این روزه ی شک دار خودم
با خودم بر سر فرجام خودم سرشاخم
این وسط جز خود من نیست طرفدار خودم!
متلک های شما را اثری بر من نیست
بس که خورده است به من تهمت و لیچار خودم
قیصری نیست در این شعر اگر، شرمنده
رفته بودم طرف طنز به دیدار خودم!
عبدالرضا قیصری
https://eitaa.com/naftinashi1
17.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خداوند بخشنده پولدار!
بیفزا به پول بیابانکی
رساندم به عرضت بیفزا به پول
میفزا به طول بیابانکی
مفرما در این ماجرا دست دست
که یک کم عجوله! بیابانکی
به موی سیاهش که دادی به باد
به روح خجول بیابانکی
بخوان این دعای مرا بی غرض
نه طبق اصول بیابانکی
چرا که نهادانده ای طنز را
خودت روی کول بیابانکی
ز بس گنده شد در بیابان شعر
نوشتیم غول بیابانکی
الهی که این شعر بی بند و بار
بیفتد قبول بیابانکی!
عبدالرضا قیصری
یزد
مهرماه ١۴٠٣
اختتامیه جشنواره شعر طنز دادخند.
کم بخز در کار و بار این و آن ماری مگر؟
کرم هم دارد چنین وضعیتی! داری مگر؟
می نشینی نیم خیز و می نمایی بی قرار
با صفا! با کرم هایت گرم پیکاری مگر
تا صدایی از کسی در می رود در می روی
بند تمبان حقیری یا بدهکاری مگر؟
عرضه کن داروی بیماران مادر مرده را
این که راه و رسم مردی نیست، بیماری مگر؟
لایروبی می کنی کانال های غصه را
می خوری امواج منفی را لجن خواری مگر؟
فرط و فرط از ظلم در تاریخ نق نق می کنی
ساعت شماطه دار عصر قاجاری مگر
خارج از شوخی شدی شاخ مجازی نصف شب
می روی در دست و پای این و آن خاری مگر
قیصری جان گفتمت صد بار ول کن طنز را
می دهی دست رفیقان کار! بیکاری مگر
عبدالرضا قیصری
https://eitaa.com/naftinashi1
49.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من ملول از علم باشم، عقل من کامل کجاست؟
ای کسی که عقل کامل در نگاهت دکتراست!
صبر کن یک جور دیگر نکته را سازم بیان
گر چه شاید معتقد باشی که این یک ادعاست
من خودم یک روز رفتم دفتر دانشکده
دیدم استادی نشسته چند دانشجو به پاست
یک نفر گفت از میان جمع: استاد عزیز
ایکس در بیتی که فرمودید نقشش مبتداست
در مجلات علوم هسته ای ثابت شده
کیمیا مرز لگاریتم کتانژانت و طلاست!
گفت استاد: این که می گویی خودت پی برده ای
یا اباطیلی بدون منبع و بی اتکاست؟
نُمره پُمره نیست در کار و اگر ثابت نشد
می دهم از بوق آویزان شوی چون آش ماست
این عبارت از سر خشم است... قاطی کرده بود
خشم هم یک عامل حرف و حروف نا بجاست
آن پسر... [پر واضح است این که طرف دختر نبود
لطف استادان به جنس دختران بی انتهاست]
آن پسر... [البته بعضی از پسر ها هم اوهوم!
وضعشان خواهر تر و تیتیش تر از دختراست!]
آن پسر می شد که بحث علمی اش را با ادب
در کلاس درس او مطرح نماید رک و راست
باز با این حال استاد گل و فرهیخته
در خصوص بحث علمی نوع برخوردش خطاست
می توان رفتار ایشان را چنین تفسیر کرد
چون ملول از علم بوده بر زبانش ناسزاست
لا یَتِمُّ العقل... اگر دنبال دانش نیستی
این سخن فرموده ی شیرینِ مولایم «رضا (ع)» ست
در تمام عمر باید در پی دانش دوید
می شود مرداب هر سر چشمه ای که ایستاست
شعر من هر چند مثل بنده دستش خالی است
در عوض دلخوش به اینم شاعرش عبدالرضاست!
عبدالرضا قیصری
Kazem Bazr Afkan - Leila Shodim(1).mp3
9.12M
یک آهنگ بشنوید
خواننده: کاظم بذرافکن
شاعر: عبدالرضا قیصری
روز میلاد حضرت زینب کبری (س) هم هست و شعر هم بی ارتباط نیست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این دوران، علی! با آن همه ایمان چه می کردی
تو با اوضاع پر بحران این میدان چه می کردی
اگر خلخالی از پای زنی... غوغاست در جانت
تو با سلاخی ده ها هزار انسان چه می کردی
چه می گفتی اگر قرآن اسیر جهل و آتش بود
تو ای قرآن ناطق، کاتب قرآن! چه می کردی؟
«امیر المؤمنین دارد نهال کفر می کارد»
اگر از سوی شیطان می شد این عنوان چه می کردی؟
تو مهتابی تو خورشیدی، تو با اوهام جنگیدی
بگو، روشن بگو مولا تو با اینان چه می کردی
شهادت شهد جان بخشی است اما ای همه غیرت!
ترور می شد اگر در خانه ات مهمان چه می کردی؟
عبدالرضا قیصری
https://eitaa.com/naftinashi1
گفت: این یارانه ات! کمتر بخر، گفتم عجب!
گفت: سهم از سهم ما کمتر ببر! گفتم عجب!
گفتم: این آخر کفاف خرج ما را... گفت هیس!
شاد باش و راضی و فرمان ببر! گفتم عجب!
گفتم: آیا جان من، شاسی بلندت داده اند؟
گفت: ای آقا دریغ از یک سپر، گفتم عجب!
گفتم: آن آرای مادر مرده را شفاف کن
گفت: فعلاً سه نکن دارد ضرر، گفتم عجب!
گفتمش که؛ وعده هایت مانده در گوشم هنوز
گفت: پس ای گوش شیطان باش کر! گفتم عجب!
گفتم: ای بابا! چرا نرخ دلار افزایشی است
گفت: رویت را بکن کم ای پسر! گفتم عجب!
گفتم: عضو مافیایی یا از آن ترسیده ای؟
گفت: شیرم، شک نکن دارم جگر، گفتم عجب!
گفتم: از دست بزرگان نیست کاری ساخته؟
گفت: از آن دلبران نامی نبر! گفتم عجب!
ناله کردم: ای خدا! اینجا کسی مسئول نیست؟
گفت: یک قدری بگو آهسته تر! گفتم: ههب!!
در می آرد آخر این اوضاع خر تو خر پدر
گفت: شاکر باش که داری پدر، گفتم عجب!
گفتمش: در عین قدرت ناله و فریاد چیست؟
گفت جداً ناله کن! دارد اثر، گفتم عجب!
«یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض»
گفته حافظ، دوستش داری اگر، گفتم عجب!
گفتم: از عبدالرضای قیصری هم یاد کن
گفت: ول کن! طنز دارد دردسر، گفتم عجب!
عبدالرضا قیصری
https://eitaa.com/naftinashi1
34.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ابوالفضل بیهقی عمری از استادش بونصر مشکان آموخت و همنشین ایشان بود. برای من که عبدالرضا ام، همنشینی چندانی با استادم ابوالفضل زرویی ممکن نشد! 😎 مگر همین چند خاطره ای که در یادبود ایشان گفتم. در حضور همشهری های ارجمندش و عزیزانی همچون استاد سعید بیابانکی، مهدی پرنیا (شیخ غیر مفید) و دیگر شاعران و عزیزان.
ایشان که سرآمد طنزنویسان بود، دهم آذر ماه ٩٧ و نا بهنگام آسمانی شد.
14.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی در انجمن شعر سعدی در شیراز
بهشتِ معرفت بی کرانه ات دادند
در آشیانهٔ توحید خانه ات دادند
شکوه مادری خاندان عصمت را...
عجب توان غریبی به شانه ات دادند
تو آن طلیعهٔ صبحی که از چهار جهت
فروغ منتشر جاودانه ات دادند
تو آن کبوتر مهری که از حریم عطا
به دست شیر خدا آب و دانه ات دادند
تو آن پرندهٔ نوری که تیره اندیشان
لهیب آتش و آهن به لانه ات دادند
قرار بود که هرگز تو را نیازارند
چه دردها به دل بی کرانه ات دادند؟
چه غصب ها که به نخل ولایت آوردند
چه غصه ها به دل نازدانه ات دادند
به دانه دانهٔ تسبیح می دهی تسکین
به ذکر نام خدا پشتوانه ات دادند
برای آن که جهان را چنان بیفروزی
از آتش دل مولا زبانه ات دادند
هلا جلالت مریم! خدیجه، آسیه، زن!
که فخر و مرتبهٔ چند گانه ات دادند
هزار فوج فرشته تحیت خود را
هزار مرتبه بر آستانه ات دادند...
سحر به دامن تسبیح، تازه شد که مرا
مجال زمزمهٔ شاعرانه ات دادند
عبدالرضا قیصری
آفرین! رشد طلا را نیز جراحی کنید
نرخ حامل های ما را نیز جراحی کنید
با رِبا آهن رُبا در جیب ملت می کنند
نرخ سود بانک ها را نیز جراحی کنید
خودرو ملی زیان بخش است؟ پس با بستنش
اندکی وضع هوا را نیز جراحی کنید!
«خشت اول چون نهد معمار کج» تدبیر چیست؟
قیمت رهن بنا را نیز جراحی کنید
در همين حالت که بی هوشیم و پاره، دست کم
وضع درمان و دوا را نیز جراحی کنید!
راستی اجرای احکام بزهکاران چه شد
وضع اجرای جزا را نیز جراحی کنید
«می روم مجلس پی شفافیت، رأیم دهید»
صاحب این ادعا را نیز جراحی کنید
ماجرای اُفت جمعیت خودش یک ماجراست
عامل این ماجرا را نیز جراحی کنید!
کدخدای پیر هم تحریم ها را بر نداشت
وعده های کدخدا را نیز جراحی کنید
جو*، جوابِ «جانمی جانِ» جوادان را نداد
جو خرِ گندم نما را نیز جراحی کنید!
بی خدا ها دسته دسته مردمان را می کشند
جانشینان خدا را نیز جراحی کنید!
دستتان بیکار شد، بعد از همین شعر سخیف
شاعرش عبدالرضا را نیز جراحی کنید!
*جو بایدن مثلاً
عبدالرضا قیصری
https://eitaa.com/naftinashi1
هدایت شده از غلامرضا کافی
هشتمین رویداد فرهنگی ادبی *کوچه باغ*
جریان شناسی شعر فارس - شهرستان مرودشت
کارشناس و مجری: دکتر غلامرضا کافی
سخنران: دکتر عبدالرضا قیصری
شاعران مدعو: مجتبی صادقی، اسماعیل خلیفه، علی فروزان فر
🕓زمان: یکشنبه ۲۵ آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶
🏛مکان: شیراز – چهارراه حافظیه – مجموعه فرهنگی هنری حافظ - سالن غزل
انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استان فارس
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس
مؤسسه فرهنگی هنری آفتاب مهر صبا
قرارگاه شهید آوینی
#کوچه-باغ #مرودشت #شعر #شاعران #اداره-کل-فرهنگ-و-ارشاد-اسلامی-فارس #جریان-شناسی-شعر-فارس
🎙️ *بیست و هشتمین محفل شعر اردیبهشت*
*این بار با طعمی از طنز در شعر جدی!*
این یکشنبه قراره دور هم جمع بشیم و از زاویهای تازه به شعر نگاه کنیم؛ *استفاده از ظرفیت طنز در شعر جدی* ! موضوعی که هم جدی و عمیقه، هم پر از ظرافت و خندههای شیرین.
✨ *مهمانان ویژه:*
*دکتر اسماعیل امینی* – استاد برجسته شعر و طنز که قبلاً هم در محفل مجازی با صحبتهایش غوغا کرد و این بار، به درخواست شما عزیزان، افتخار حضورشون رو داریم.
*عبدالرضا قیصری* – شاعر و طنزپرداز توانمند که دیدگاهها و اشعارش پر از نکات جالب و شنیدنیه.
علاوه بر صحبتهای جذاب این دو استاد، تا هر زمان وقت بشه شعرخوانی هم داریم تا با هم از دنیای شعر و طنز بیشتر لذت ببریم.
📅 *یکشنبه، ۲۵ آذر*
🕟 *ساعت ۱۶:۳۰*
💬 منتظر حضور گرم و صمیمی شما هستیم تا این محفل رو با هم زیباتر کنیم.
قدمتون سر چشم، بیاین که حسابی جای شما کنار ما خالیه! 🌹
راستی! این جلسه، مقدمه جایزه شعر این ماه هم هست که انشاءالله هفته آینده به همراه یه ویژه برنامه برگزار میشه...😌 با ما همراه باشید❤️
*T.me/ordibehesht_poetry*
با سلام
جمعه شب از قاب شبکه تلویزیونی فارس مهمان شما خواهم بود.
در ویژه برنامه شب چله. از ساعت ٩ شب به بعد.
ارادتمند عبدالرضا قیصری
شب یلدا شد و محشر به پا شد
دوباره باجناقم ماجرا شد
همین که باجناق از در آمد
رکورد با کلاسی جابجا شد
دچار خودکشی شد سیب قرمز
لباس موز از شش سو جدا شد
شکم را کرد سفره هندوانه
خیار از انتهای سفره پا شد
انار بی زبان از ترس ترکید
دهان پسته ها این قدر وا شد
چرقّی کرد و شد بشکسته تخمه
بخار چایی از حسرت هوا شد
ژله وا رفت در آغوش بشقاب
رخش با قاب بشقاب آشنا شد
در این بودم که واویلا چگونه
چنین گشت و چنین وضعی چرا شد
چگونه این قدر تربار و تخمه
درون این قدر همریش جا شد؟
...
زنم زد ناگهان بر شانهٔ من
که پاشو که نماز تو قضا شد!
خودش هم رفت و در سجاده ای سبز
نشست و گرم تسبیح و دعا شد
چه کابوسی! خدا را واقعاً شکر
که راحت دفع همریش بلا شد
سپس گفتم: چگونه شکر گویم
که مردی این چنین همریش ما شد
چه توفیقی در این شبهای چله
نصیب شاعرت عبدالرضا شد!
عبدالرضا قیصری
https://eitaa.com/naftinashi1
ای صدر نشین شهرداری
ای تشنهی طرح ابتکاری
ای خستهٔ روزهای تعطیل
ای شیفتهی اضافه کاری
دانشجوی رشته سیاست
استاد-تمامِ پاسکاری
ای آن که بعید نیست یک روز
بر کله ی ما چمن بکاری
یک شاعر شوخ شهروندم
از تلخی و نق زدن فراری
وقتی که تو آمدی سر کار
دادم به خودم امیدواری
بودی تو زرنگ و بیش فعال
در کار جهادی و فشاری
اما چه قدر موال و بلوار
مجموعه مالی و تجاری؟
تا کی پل روگذر برادر؟
شل کن د بس است سفت کاری
بعد از دو هزار سال خدمت
می خواهی اگر تو رستگاری...
پیگیر هوای شاعران باش
آرام دل هنروران باش!
ای آن که خطا نکرده هرگز
ای آن که نمی دهی مجوز
ای آن که شده امور عمران
از دست تو بی قرار و عاجز
شهر از تو گرفته سخت رونق
لپش شده از فشار، قرمز
روشن شده چلچراغ پاساژ
اغذیه طلب کند مبارز
مانده ست ادب ولی چرا قهر
کرده است هنر به گوشه ای کز
بگذار برای تو بگویم
صد البته داخل پرانتز
بنگر تو به ژرفنای تاریخ
بشنو الکی نمی دهم تز
جاوید شود اساس هر شهر
گر اهل هنر شوند بارز
سعدی شده اعتبار شیراز
شیراز، عزیز شد به حافظ
ما نیز به جای خود توانیم
کولاک کنیم مثل مارکز
پس کفش به پا بکن از آهن!
در حومهٔ شهر و در مراکز
پیگیر هوای شاعران باش
آرام دل هنروران باش!
عبدالرضا قیصری
https://eitaa.com/naftinashi1
هدایت شده از خبرنامه شاعران
فرهیخته محترم
جناب آقای /سرکار خانم
با سلام و احترام
هرگاه نقد سازنده، لباسی می پوشد از جنس لبخند و راهی به دل ها می جوید از راه همدلی، خود را به حقیقتِ «طنز» نزدیک تر می یابد. گسترش هنر و ادبیات طنزآمیز، دعوتی خواهد بود از گستره ای فراگیر از مخاطبان که دوستدار تبسم هستند و پذیرای تفکر.
💥همزمان با برگزاری دویست و یکمین نشست طنزنویسان فارس، خندیشه
💥و "کارگاه درآمد زایی از تولید محتوای طنز در فضای مجازی"
اینک با افتخار از شما دعوت می کنیم در آیین گشایش "دفتر طنز حوزهٔ هنری فارس" با حضور میهمانان ویژه و جمعی از فعالان عرصه هنر طنز حضور به هم رسانید.
📆 زمان: دوشنبه ۱٠ دی ماه ١۴٠٣
🕔 ساعت ١۶
🏠 مکان: حوزهٔ هنری فارس
کانال طنزپردازان فارس "بیشوخی" در
🔶ایتا👇
https://eitaa.com/bishookhi
🔶بله
https://ble.ir/bishookhi
🔶روبیکا
https://rubika.ir/@bishookhii
🔶تلگرام
https://t.me/bishookhiii
16.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با احترام به باجناق
همان همریش عزیز
شعر طنز یلدایی
برنامهٔ خودمونی
عبدالرضا قیصری
https://eitaa.com/naftinashi1
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤سخنی درباره شعر مرودشت
عبدالرضا قیصری
برنامهٔ کوچه باغ
آذرماه ١۴٠٣
تالار حافظ شیراز، سالن غزل
https://eitaa.com/naftinashi1
هدایت شده از فرهنگ و هنر فارس
29.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍 کلیپ برنامه #کوچه_باغ
(جریان شناسی شعر شاعران فارس)
🔸جلسه هشتم : شهرستان #مرودشت
📌با حضور :
کارشناس مجری : #غلامرضا_کافی
#دکتر_عبدالرضا_قیصری (سخنران)
#علی_فروزان_فر (شاعر)
#اسماعیل_خلیفه (شاعر)
#مجتبی_صادقی ( شاعر)
🎥مشاهده فیلم کامل
🔻🔻🔻
https://www.aparat.com/v/weq62y5
🔸شیراز - آذر ماه 1403
#اداره_کل_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی_فارس
🔸ارتباط با ما:
🔻🔻🔻
Eitaa.com/farhangi_fars