eitaa logo
نفیس
145 دنبال‌کننده
170 عکس
11 ویدیو
0 فایل
دِلَم گِرِفت، دِلَم جوشید. چیزی مِثلِ قَند توی دِلم آب شُد اینجا می نویسم.🪴 نفیسه شیرین بیگی 𔘓ْلینْڪِ ناشِناس https://harfeto.timefriend.net/17185339100262
مشاهده در ایتا
دانلود
⏰ بحث زمان در مورد مکان قبلا صحبت کردیم. امروز می رسیم به بحث زمان. موردی که معمولا نادیده گرفته می شود و داستان در بی زمانی رخ می دهد. این باعث می شود ما بخش عمده ای از صحنه و اتمسفر را از دست بدهیم. اغلب وقتی می گوییم زمان بیاورید به ابتدایی ترین کار بسنده می کنند و شروع اینگونه است. _من روز سه شنبه صبح ساعت هشت .... من می گویم شبیه گزارش حوادث روزنامه می ماند. چرا اینگونه نوشته؟ چون زمان در داستانش هیچ کاره است و نقشی ندارد همان را هم به زور اول ماجرا تپانده است. اما به این مثال زیر دقت کنید. نور از پنجره اریب می تابید و تا پشت تخت کشیده شده بود. نامه باد برگهای زرد را به شیشه می زد. ما اینجا روز را نشان می دهیم احوالی ظهر. هوا آفتابی و باد و برگ زرد نشان از پاییز دارد. هم زمان را داریم و هم این زمان زنده است و فضا به کار می دهد. کار جان دارد. پس در کاربرد عنصر زمان آن را به چشم زینت مجلس نمی بینیم زمان خودش داستان ساز است. حالا اگر زمانه داستان را هم در نظر بگیریم چه می شود ؟ مثلا شما یک داستان عاشقانه را ببری در ایام عید نوروز. یا یک داستان طنز را ببری در ایام محرم... و .... همه اینها به جذابیت کار کمک می کند و کلی فرهنگ و آیین به کار اضافه می کند. در مثال اول عاشق و معشوق در مهمانی عید شرکت می کنند و اتفاقات و دیالوگها دور یک محور واقعی می چرخد و به غنای کار کمک می کند. یک مورد دیگر استفاده از زمان همسو در جهت داستان است. آنرا به مجال دیگر می سپارم. https://eitaa.com/nafys3390