eitaa logo
آموزش نقاشی صفر تا💯
220 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
593 ویدیو
13 فایل
آموزش نقاشی صفر تا 💯 نقاش حرفه ای شو نقاشی🎨 بازی ⚽️ شعر 📖 قصه‌های قشنگ 🎼 #آموزش_نقاشی_صفر_تا_صد_برای_۳تا_۱۲سال کپی برداری فقط با ذکر منبع با تشکر تبادل ادمین: @sadatkarimeh
مشاهده در ایتا
دانلود
💐💓💐💓💐💓💐💓 🔴 مژده 🔴 مژده ان‌شاءالله از امام زمان آقای مهربان مون براتون آموزش از مبتدی را داریم 🥰 🔴فراموش نکنید با ما باشید و ما را به دوستانتون معرفی کنید.😉 🔴 مژده 🔴 مژده 💐💓💐💓💐💓💐💓💐 آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد امیرالمومنین مبارک باد🌹🎉 مـــولا علی علی❤️❤️❤️❤️ جانم علی علی❤️❤️❤️❤️ ♥️♥️
11.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 💗 به نام خدای مهربان 💗 🎥 حاج مهدی رسولی و حاج حسین طاهری 💞💐 ولادت امیرالمومنین علی (علیه‌السلام)💞💐 🥰 سلام گل‌های زیبای زندگی🥰 💞😍 سلام آقای مهربانم روز پدر مبارک😘💞 آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ا༺◍⃟ آخ‌جون ჻ᭂ࿐❁••┅┄ 🎨 جوجه تیغی☺️ با اعداد انگلیسی آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110
ا༺◍⃟ آخ‌جون ჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ 🎨 جوجه تیغی فانتزی آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110
9.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ا༺◍⃟ آخ‌جون ჻ᭂ❁❥༅••┅┄ 🍃یه بازی خلاق با هم بسازیم خیلی جذابه موافقی پس با چندتا وسیله ساده به کمک بزرگترها درست کن و لذت ببر😘 آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزی روزگاری در یک روستای سرسبز، پسری به نام آراد زندگی می‌کرد. آراد عاشق دویدن در هوای سرد زمستانی و درست کردن آدم‌برفی بود. یک روز که برف سنگینی باریده بود، آراد با عجله از خانه بیرون رفت و فراموش کرد کلاه و شال‌گردنش را بپوشد. او ساعت‌ها با دوستانش بازی کرد و خوشحال به خانه برگشت. اما شب که شد، آراد احساس کرد گلو درد دارد و بینی‌اش کیپ شده است. صبح روز بعد، تب هم کرد و دیگر نمی‌توانست از تخت بلند شود. مادر آراد با مهربانی کنارش نشست و گفت: «عزیزم، به نظر می‌رسد سرماخورده‌ای. اما نگران نباش، با استراحت و مراقبت، زود خوب می‌شوی.» او برای آراد یک لیوان چای گرم با عسل آورد و گفت: «این چای به گلویت کمک می‌کند بهتر شود.» سپس او را با پتو پیچید و از او خواست که استراحت کند. آراد پرسید: «مادر، چرا سرما خوردم؟» مادر لبخند زد و گفت: «وقتی در هوای سرد بدون لباس گرم بیرون می‌روی، بدنت ضعیف می‌شود و ویروس‌ها راحت‌تر می‌توانند تو را بیمار کنند. به همین دلیل همیشه باید مراقب باشی و لباس مناسب بپوشی.» در روزهای بعد، آراد در خانه ماند، سوپ گرم خورد و حسابی استراحت کرد. مادرش او را تشویق می‌کرد که آب زیادی بنوشد و از داروهایی که دکتر داده بود استفاده کند. کم‌کم حال آراد بهتر شد و تبش از بین رفت. وقتی کاملاً خوب شد، آراد با خوشحالی گفت: «این بار وقتی به برف بازی می‌روم، حتماً شال و کلاهم را می‌پوشم!» از آن به بعد، آراد یاد گرفت که در زمستان بیشتر از خودش مراقبت کند و همیشه لباس گرم بپوشد. او همچنین فهمید که استراحت و گوش دادن به حرف‌های مادر چقدر می‌تواند به او کمک کند تا زودتر خوب شود. و اینگونه آراد دوباره با شادی و سلامت به بازی‌هایش برگشت، اما این بار با شال و کلاه! آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110
داستان سوره فلق برای کودکان یکی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربان هیچ‌کس نبود. دختر کوچولویی بود به نام زهرا. زهرا شب که می‌­شد، نمی‌‌توانست راحت بخوابد و همش می‌­ترسید. مادرش به او گفت: دختر گلم چرا نمی‌­خوابی؟ زهرا جواب داد: مادر من از تاریکی می‌­ترسم. مادرش گفت: دختر عزیزم اتاقت که خیلی تاریک نیست، تازه تا خدا را داری، تو نباید از چیزی بترسی، پس بگو «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَق‏». زهرا کوچولو گفت: مامان این چیزی که الان گفتی، یعنی چی؟! مادرش جواب داد: این آیه‌ای از قرآن بود و یعنی بگو پناه می‌­برم به پروردگار صبح. چون صبح روشن است و از تاریکی به خدایی که روشنایی را آفرید، پناه ببر. زهرا آرام تکرار کرد: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَق‏» اما زهرا خانم قصه ما هنوز نمی‌­توانست بخوابد و با کلافگی گفت: مادر گاهی صدایی می‌­آید و من از سروصداهایی که می‌­شنوم، می‌ترسم، نمی‌­توانم بخوابم، اذیتم می‌­کند. مادر گفت: دخترم بگو «مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ» زهرا گفت: مامان جونم اینهایی که گفتی یعنی چی؟ مادرش جواب داد: یعنی به خدای مهربان می‌­گویی: از شرّ تمام آنچه آفريده و از شرّ هر موجود شرور، وقتی كه شبانه وارد مى‌‏شود، به خدا پناه می‌­برم. زهرا کوچولو ذوق زده شد و گفت: مامان مامان آرام آرام یک بار دیگر تکرار کن تا من هم این‌­ها را به خدا بگویم. مادرش لبخندی زد و دوباره آرام تکرار کرد و زهرا هم این آیات را خواند. مادر زهرا ادامه داد و گفت: دوست داری از شر آدم­‌های بد، آدم­های حسود هم به خدا پناه ببری؟ زهرا آرام و لبخند به لب جواب داد: بله. مادرش گفت: پس بگو: «وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ» یعنی؛ و از شرّ جادوگرانی كه هر تصميمى را سست مى‌‏كنند و از شرّ هر حسودى، هنگامى كه حسد مى‏‌کند هم به خدا پناه می‌­بریم. زهرا بعد از تکرار کردن این آیات، به مادرش گفت؛ فکر می‌­کنم دیگر بتوانم بخوابم، من دیگر از چیزی نمی‌­ترسم. چون اگر کسی بخواهد مرا اذیت کند، خدا مواظبم است و به او اجازه نمی‌­دهد. مادر لبخندی زد و گفت: بله دختر قشنگم، همین‌طور است. این آیاتی که امشب یاد گرفتی، آیات سوره فلق بود. یادت باشد، هر زمان از چیزی یا کسی ترسیدی این سوره را بخوانی تا از شر همه موجودات و آدم‌های بد در امان باشی. زهرا کوچولو خوش‌حال شد، مادرش را بغل کرد و بوسید، بعد شب‌به‌خیر گفت و چشمانش را بست و آرام خوابید. آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110
14.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 💔 به نام خدای مهربان 💔 🥰سلام گل‌های زیبای باغ زندگی🥰 😘💞با هم بگیم سلام آقا جان مهربون ما عیدی می‌خوایم💞😘 آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110