eitaa logo
نقاش فقیر
237 دنبال‌کننده
12 عکس
2 ویدیو
5 فایل
فتح دنیا آرزوی سال های نوجوانی من بود. امپراتوری تصوراتم شرق و غرب نداشت و ماسوا را به خدمت خود می پنداشتم... تا اینکه طلبه شدم. و همه چیز به هم ریخت. تلگرام / اینستاگرام: naghashefaghir@ وبلاگ: naghashefaghir.blogfa.com
مشاهده در ایتا
دانلود
یا صاحب الزمان instagram.com/naghashefaghir
این تک بیت رو از شعر زیبا و غنی شاعر عزیز انتخاب کردم. شعر بلندی که برای سینه زنی در هیئت سروده شده / https://bit.ly/31DHYuJ
هر روز، هر سرزمین @naghashefaghir_ir
171-Edalat.jpg
326.4K
هر روز، هر سرزمین @naghashefaghir_ir
🔹آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه) 🔸 امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمی‌خواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود. روز عاشورا می‌گوید: «بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟» 🔸 شب صحبت می‌کند تا مبادا خبیثی در بین طیّب‌ها باشد، و روز سخن می‌گوید تا مبادا طیّبی در بین خبیث‌ها مانده باشد. 🔸 شب غربال می‌کند تا فقط «صالحان» بمانند و روز غربال می‌کند تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند. @haerishirazi
هدایت شده از چنین میانه میدان
🚩 ترکت الخلق طرّا فی هواکا 🚩 و ایتمت العیال لکی اراکا 🚩 فلو قطّعتنی اربا فاربا 🚩 لما حنّ الفؤاد الی سواکا «مردم را تماما به هوای تو ترک گفتم و [راضی شدم] فرزندانم یتیم گردند تا تو را ملاقات کنم.» «اگر مرا در راه عشق [خود] قطعه قطعه کنی، دلم [ذره ای] به سوی غیر تو تمایل پیدا نمی کند.»
به رنگ الله سحرگاه عجیبی بود. من از خواب ناز بیدار شده بودم و زیر لحاف گرمم، خبرت را می خواندم. تو در سرما، تکه هایت پخش زمین، "خدایا قبولم کن" می خواندی... مرا ببخش ولی بی اختیار خوشحال شدم. دست خودم نبود. چرا که می دانستم صبح و شب همین را می خواستی. من موشکِ عدو را نمی دیدیم. سهم او کوچک بود. من دست خدا را دیدم که تو را بالأخره قبول کرد. چرا خوشحال نشوم؟ این پاسخم به همسرم بود که از آرامش و رضایتم تعجب می کرد. من برای -زبانم لال- جاماندنم... شیون می کشم، ولی برای تو خوشحال شدم. و برای انسان. من همه توفیقاتی که از خونت خواهد جوشید را در آن لحظه دیدم و نمی دانستم حیاتت زیباتر است یا مماتت. حضورت سودمندتر است یا شهادت مظلومانه ات... در آن لحظات افسانه ای، حماسه ات به قدری زیبا بود که در کلمات نمی گنجید. چشمم به چشمان آرامت بود. گوشم به ترانه ای که در تمام کوچه ها پیچیده بود... شاید صدای مرحوم عزیزی بود می خواند: "هر جا از عاشقی بپرسید عشق چیست؟ تنها به زخمهای خود اشاره می کند. عشق، ترجمه زخم است. عشق، حاشیه انسان بر کتاب آفرینش است..." مرا ببخش ولی از آن سحر به بعد، چیزی برایت ننوشتم. دست خودم نبود. بوی ظهور مستم کرده بود. تا روزها، همه چیز خیره کننده بود. فقط آرام نگاه می کردم و می بوییدم و لذت می بردم. بوی مُشکت، معجزه بود. چشمان خیس مردم به رنگ الله بود. وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً شاید ثمره اصلی شهادتت، تغییر ما بود. تا روزها، بعضی چون حقیر، دلمان زنده می شد و گریه می کردیم که با خود چه کردیم... ما فولاد آبدیده نبودیم. ناخالصی ها زیاد بود. ما آمَنوا بودیم نه آمِنوا. خدا هم از لطف و رحمتش، امتحانات زیادی برایمان مقرر کرد تا مثل تو شویم و تا بالاتر... دیدی که بر ما چه سخت گذشت. از پرکشیدن خودت... تا چند ده کشته در تشییع... تا حادثه دلخراش صبح پیروزی، که همچون امتحانی عظیم، خانواده هایی را عزادار، دل ها را خون، کام ها را تلخ و همرزمان خودت را شرمنده و اهل دقت را به فکر فرو برد... تا زخم زبان و جنگ روانی دشمن... تا جنگ برای کشتن و خاک کردن امید... تا خیانت و خودخواهی عده ای از ما در فضای اجتماعی و اقتصادی... هیچ یک یاد و راه تو را در دل ما سرد نکرد. سخت بود ولی صبر کردیم. جملگی فرصت هایی برای آبدیده شدن یا وارفتن و عقب ماندن بود. من جوانم ولی مثل خودت، سال هاست فرزند این انقلابم. مرید مکتب امام مرحومم. همان مکتب خودت که سربازش بودی، مکتب امیرت، مکتب قرآن، مکتب ناب محمدی. خدا را شاهد می گیرم بعد از تو، شِکوه ناعادلانه نکردم. از آینده نترسیدم. ذره ای ناامید نشدم تا از ربوبیت عزیزی که مجنونش بودی، غفلت نکنم. تا از ریسمان "حسبی الله" جدا نشوم. حالا که به "دو بهترین" رسیدی، برای همه ما دعای "بهترین" کن. "همه‌"یی که با تقسیم ظاهری و فرقه‌‏ای آن مخالف بودی. ۱۳ دی ۱۳۹۹ | اولین سالگرد وصال شهید سپهبد ، قهرمان ما و فرزندان ما @naghashefaghir
و کيف تری ليلي... @naghashefaghir_ir
173-Majnoon.jpg
116K
فایل استوری / وضعیت @naghashefaghir_ir
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ خَیْرَ ما سَئَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصّالِحُونَ 😭 عید فطر مبارک😔
🤲 در مواجهه‌ی با پیروزی‌ها به بهانه مقاومت حماسی و حوادث خونین منطقه و مسائل پیش روی کشورمان... چیزی ذهنم را مشغول کرده، و آن خالی بودن گروه ها و کانال ها از دعای خیر و طلب نصرت از خداوند متعال و نذر و توسل است. این فضا را با زمان دفاع مقدس یا حتی چند سال پیش در حوادث مختلف مقایسه کنید. وای به حال مسلمانی که چهار تا موشک و پهباد، توجه و نیازش را از امداد الهی غافل کند. مگر نمی دانیم: "پیروزی فقط و فقط با اراده و لطف خداوند متعال به دست می‌آید." (1) اتفاقا همه می‌دانیم ولی در عمل خیلی غافلیم. این حجم از پرداختن به رزمندگان و اسباب مادی و این غلفت از اراده و تقدیرات الهی ما را به جایی نمی رساند. هر چند پیشرفت ها موجب افتخار است و خبرها باید متصف به جزییات باشند. و هر چند اصل اعتقادات صحیح است اما اعتقاد قلبی خاک گرفته کافی نیست. باید در کنار تلاش‌های شبانه‌روزی، یاد خدا، نصرت خدا و تقدیراتی که فقط به دست او رقم می خورد، اظهار و انتشار و تکثیر شود. باید لا به لای تمام این کارها و حرف ها، ان شاء الله و الحمدلله باشد. باید موج توسلات به اهل بیت علیهم السلام فراگیر شود. باید دعا و مناجات و تؤبه و در نتیجه ذلت باطنی داشته باشیم تا خدا عزت ظاهری عنایت کند. چه در مبارزه با دشمن یا منافقین، چه در بیماری ها و امتحانات، چه در حمایت از مظلومین جهان. همه این حوادث و امتحانات برای حرکت انسان به سمت توحید است و لازمه آن، افزایش معرفت و دقت در نیت ها و یاد و توجهات همیشگی نفس به سمت خداست. قبل، حین و بعد از عمل. خداوند متعال، مقدرات لحظه به لحظه جهان را دقیقا با نیت و توجهات نفوس ما در همان ایام رقم می‌زند نه با ظاهر تلاش جسمی و علمی. ظرافت‌های معرفتی را گم نکنیم. قدرت حقیقی عالم را در عرض چیزهای دیگر و یا با ظاهری کمرنگ و صوری نیاوریم. چه موشک و واکسن و چه سردار عزیز شهیدمان، همه از نعمات و توفیقات الهی ست. این عزت و نعمت ها را به نحوی نبینیم که نیاز ما به همین یاد مجدد و تسبیح خدا، دچار غفلت شود و یا در کلام خود، از قدرت و امکانات و حتی زیبایی شهدا، بیش از تفضلات کریمانه خداوند یاد کنیم یا خوشحال شویم. به نظرم این توسلات و توجهات، معروف بزرگی است که باید مدام به یکدیگر یادآوری کنیم. 🔸 در آخر کلام نورانی خداوند متعال را در این بیان رهبر عزیز انقلاب ببینید: "در مواجهه‌ی با پیروزی‌ها قرآن به ما درس میدهد: اِذا جاءَ نَصرُ اللهِ وَ الفَتحُ | وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجًا | فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ وَ استَغفِرهُ اِنَّه کانَ تَوّابًا؛(۲) نمیگوید خوشحالی کن، مثلاً برو وسط میدان شعار بده؛ فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّک؛ [می‌گوید] برو تسبیح کن؛ این مربوط به تو نیست، مربوط به خدا است؛ استغفار کن. در خلال این حرکت ممکن است یک غفلتی از تو سر زده باشد، از خدای متعال طلب مغفرت کن؛ در برخورد با حوادث مثبت این جوری باید برخورد کرد: دچار غرور نشدن! و از خدا دانستن که: «وَ ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ وَلکِنَّ اللهَ رَمىٰ».(۳) این اغترار به نفْس [فریب خودن از نفس] و اغترار [نسبت] به خدا که انسان غرّه بشود، [درست نیست]؛ «فَحَقُّ لَکَ اَن لا یَغتَرَّ بِکَ الصِّدّیقون»؛(۴) در دعای صحیفه‌ی سجّادیّه [آمده] که: صدّیقون هم نبایستی اغترار پیدا کنند به تو که بگویند: «ما که دیگر با خدا وضعمان روشن است و ...»؛ نخیر، خدای متعال با صدّیقون هم رودربایستی ندارد؛ [اگر] یک وقت خطائی بکنند، ضربه را خواهند خورد. کاری که انجام میگیرد، کار خوبی را که انجام گرفته، از خودمان ندانیم، از خدا بدانیم. واقع قضیّه هم همین است." ۱۳۹۷/۱۲/۲۳ ۱. ۱۲۶ آل عمران. ۲. سوره مبارکه النصر ۳. الأنفال آیه ۱۷ ۴. صحیفه‌ی سجّادیّه، دعای ۳۹