eitaa logo
قصه و نقاشی و کاردستی و بازی و ایده کودکانه
8.7هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
9.1هزار ویدیو
1.3هزار فایل
#قصه ها و کلیپ های کودکانه ایده و #نقاشی و #کاردستی #دستورزی مورد استفاده در پایه ابتدایی قابل استفاده برای معلمان و اولیا و دانش آموزان
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان اول: علی کوچولو و شجاعت در گفتن اشتباه در تعطیلات آخر هفته علی کوچولو همراه خواهرش سارا و پدر مادرشون به دیدن مادربزرگشون رفتن که توی یک مزرعه زندگی میکرد. مادربزرگ علی یک تیرکمون بهش داد تا بره توی مزرعه و باهاش بازی کنه. علی کوچولو خیلی خوشحال شد و دوید توی مزرعه تا حسابی بازی کنه، اما وسط بازی یکی از تیرهاش اشتباهی خورد به اردک خوشگلی که مادربزرگش خیلی دوسش داشت، اردک بیچاره مرد. علی کوچولو که حسابی ترسیده بود اردک رو برداشت و برد یه جایی پشت باغچه قایم کرد. وقتی رویش رو برگردوند تا بره به ادامه بازیش برسه دید که خواهرش سارا تمام مدت داشته نگاهش میکرده، اما هیچی به علی نگفت و رفت. فردا ظهر مادربزرگ از سارا خواست تا توی آماده کردن سفره ی نهار بهش کمک کنه، سارا نگاهی به علی کرد و گفت مادربزرگ علی به من گفت که از امروز تصمیم گرفته تو کارهای خونه به شما کمک کنه. بعد هم زیرلب به علی گفت: جریان اردک رو یادته. علی کوچولو هم دوید و تمام بساط ناهار رو با کمک مادربزرگش فراهم کرد. عصر همون روز پدربزرگ به علی و سارا گفت که میخواهد اونها رو به نزدیک دریاچه ببره تا باهم ماهیگیری کنن. اما مادربزرگ گفت که برای پختن شام روی کمک سارا حساب کرده است. سارا سریع جواب داد که مادربزرگ نگران نباش چون علی قراره بمونه و بهت کمک کنه. علی کوچولو در همه ی کارها به مادربزرگش کمک میکرد و هم کارهای خودش و هم کارهای سارا رو انجام میداد. تا اینکه واقعا خسته شد و تصمیم گرفت حقیقت رو به مادربزرگش بگه. اما در کمال تعجب دید که مادربزرگش با لبخندی اونو بغل کرد و گفت: علی عزیزم من اون روز پشت پنجره بودم و دیدم که چه اتفاقی افتاد. متوجه شدم که تو عمدا اینکار رو نکردی و به همین خاطر بخشیدمت. اما منتظر بودم زودتر از این بیای و حقیقت رو به من بگی. نباید اجازه میدادی خواهرت بخاطر یک اشتباه به تو زور بگه و از تو سوء استفاده بکنه. باید قوی باشی و همیشه به اشتباهاتت اعتراف کنی و سعی کنی که دیگه تکرارشون نکنی. اما این رو بدون پیش هرکسی و هرجایی به اشتباهاتت اعتراف نکنی، چون دیگران از اون اعتراف تو به ضرر خودت استفاده می کنند. @naghashi_ghese
⁉️راه‌کارهای کمک به کودکان خشن و عصبانی 🔸از تنبیه‌های غیرعلمی دوری کنید. 🔸نقش‌تون رو به خوبی ایفا کنید. یک مدل مناسب که می‌تونه عصبانیتش رو کنترل و مدیریت کنه. 🔸پاداشی رو برای رفتارهای غیرخشن در نظر بگیرید. 🔸خودتون الگوی خوبی واسش باشید. 🔸والدینی خونگرم و حامی باشید. 🔸به فرزندتون مهارت‌های رفتاری رو آموزش بدید. 🔸جایگزین‌هایی رو برای خشم و عصبانیت پیدا کنید و به فرزندتون بیاموزید. 🔸خیلی شفاف با بچه‌تون در مورد احساسات صحبت کنید. بهش کمک کنید تا احساسات خودشو به روشی سالم و مناسب بیان کنه و همه راه‌های مناسب برای مدیریت_خشم رو درنظر بگیره. 🔸مهارت‌های خودتون رو در تربیت اونا افزایش بدید. 🔸هرگونه اضطراب و استرس رو حذف کنید. 🔸همیشه بعد از بروز خشم به خود و فرزندتون وقت استراحتی بدید. این کار باعث فروکش کردن عصبانیت و ایجاد آرامش می‌شه. @naghashi_ghese
امروز. 🐾🦋 داستان خرگوش کوچولو ✅هدف از قصه امروز: دوستی و همکاری در کودکان هست. روزی سنگ بزرگی از بالای کوه قل خورد و قل خورد و پشت در خونه خرگوش کوچولو ایستاد. خرگوش کوچولو میخواست از خونه اش بیرون بره ولی نتونست در رو باز کنه چون سنگ بزرگ جلو در بود و در باز نمیشد. خرگوش کوچولو داد زد کمک کمک. سنجاب صدای خرگوش کوچولو شنید و سریع اومد و گفت: چی شده خرگوش کوچولو؟ خرگوش کوچولو گفت: این سنگ بزرگ افتاده جلو خونم و من نمیتونم از خونه ام بیرون بیام ، لطفا کمکم میکنی این سنگو جا به جا کنی. سنجاب سنگ بزرگ رو هل داد اما هر چقد سعی کرد نتونست اون رو تکون بده ، سنجاب گفت: این سنگ خیلی بزرگ و سنگینه و من نمیتونم تنهایی اونو تکان بدم ، الآن میرم و به شیر میگم و با هم میایم و سنگو جا به جا میکنیم. سنجاب به خونه شیر رفت و ماجرای خرگوش کوچولو رو براش تعریف کرد و ازش کمک خواست اما شیر گفت: من الآن خیلی خستم و میخواهم بخوابم ، نمیتونم کمکت کنم. سنجاب ناراحت شد و با خودش گفت: بهتره به خرس بگم ، او هم قویه و هم مهربون حتما میاد و به ما کمک میکنه. سنجاب به خونه خرس رفت و ازش کمک خواست ، خرس مهربون هم قبول کرد و با سنجاب به کمک خرگوش کوچولو رفتن. خرس مهربون که خیلی قوی بود سنگ بزرگ رو از جلو خونه خرگوش کوچولو برداشت و حالا خرگوش کوچولو میتونست از خونه اش بیرون بیاد و از سنجاب و خرس مهربون بخاطر کمکی که بهش کردن خیلی تشکر کرد و دوستای خیلی خوبی برای هم شدن. چند وقته بعد خرگوش کوچولو و سنجاب و خرس مهربون توی جنگل قدم میزدن که یه دفعه صدای ناله های بلند شیر رو شنیدن. اونا سریع خودشون رو به شیر رسوندن ، شیر گفت: لطفا کمکم کنین یه خار کوچولو به پام رفته و پام خیلی درد میکنه ، من هر چقد سعی کردم نتونستم اونو از پام بیرون بیارم چون دست های من خیلی بزرگن. شیر به خرگوش کوچولو گفت: خرگوش کوچولو دست های کوچیکی داری میتونی اون خار را از پام در بیاری. خرگوش کوچولو گفت: آره ، الان کمکت میکنم تا دیگه درد نکشی و خار رو خیلی آروم از پای شیر بیرون آورد. شیر ازش خیلی تشکر کرد و بخاطر اون روزی هم که به خرگوش کوچولو کمک نکرد شرمنده شد و از اون روز به بعد به همه حیوونای جنگل کمک میکرد. @naghashi_ghese
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این بازی به تقویت درک رنگ و تفکر منطقی در کودکان کمک میکنه👌 درست کردنش هم خیلی راحته با چندتا تشتک و مقوا 😍👌😍👌😍👌😍👌😍 @naghashi_ghese
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان دوستی ب و َ یه روز اَ با عصا داشت راه می رفت. یه گوسفنده🐏 دنبال اون می دوید اَ گفت این عصاست. گوسفنده🐏 فکر کرد غذاست. 🥦 عصاشو خورد. َ اَ تلپی افتاد دنبال یک صندلی🛋 گشت ب رو دید رو اون نشست شد بَ گوسفنده🐏 عصا توی گلوش گیر کرد اونو پرت کرد بیرون گفت بَ بَ @naghashi_ghese
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👫👫👫👫👫👫👫👫 💜ایده_ای_تغذیه_ای 👌👌 😋تزئین بشقاب زیبا و خوردنی😍برای کوچولوهای نازتون❤️ 😋😋😋 به همین سادگی به همین خوشمزگی😋 @naghashi_ghese
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖رابطه و 🥘 خانواده کمی فکر کنیم🤔 ببینیم با خودمون چند چندیم اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ💚 @naghashi_ghese
بهترین راه.mp3
9.57M
🌹بهترین راه🌹 🙍‍♂بالای ۴ سال 🎤با اجرای : اسماعیل کریم نیا (عموقصه گو) 🗣قرائت : سوره بقره آیه۲۷ و ۲۸ 🎶تدوین:عمو قصه گو 📚منبع:قصه های خیلی قشنگ @naghashi_ghese
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قصه شب 💠 قصه‌ شب:«میمون کوچولو آنقدر حرف نزن» ✍️ نویسنده: محمد رضا فرهادی حصاری 🎤 با اجرای: مریم مهدی زاده، سما سهرابی، محمد علی حکیمی و راحیل سادات موسوی 🎞 تنظیم: محمد مهدی نقیب زاده و علیرضا آذرپیکان 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: کودکان یاد بگیرند به جای زیاد حرف زدن زیاد گوش بدهند تا چیزهای مفید یاد بگیرند. @naghashi_ghese
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺فقط دختردارا ببینن❤️🌹 تو این پست 3 تا نکته طلایی برای پدر و مادرهایی که دختر دارن گفته شده... حتما ببینید🔺 @naghashi_ghese
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ تصور کن یک روز صبح که از خواب بیدار میشی ببینی به جز خودت هیچ کس توی دنیا نیست و تو صاحب تمام ثروت زمین هستی اون روز چه لباسی میپوشی؟ چه طلایی به خودت آویزون میکنی؟ با چه ماشینی گردش میکنی؟ کدوم خونه رو برای زندگی انتخاب میکنی؟ شاید یک نصفه روز از هیجان این همه ثروت به وجد بیای اما کم کم می فهمی حقیقت چیه وقتی هیچ کس نیست که احساستو باهاش تقسیم کنی، لباس جدیدتو ببینه برای ماشینت ذوق کنه، باهات بیاد گردش، کنارت غذا بخوره، همه این داشته هات برات پوچه دیگه رانندگی با وانت یا پورشه برات فرقی نداره... خونه دو هزار متری با 45 متری برات یکی میشه... طلای 24 عیار توی گردنت خوشحالت نمیکنه همه اسباب شادی هست اما هیچ کدومشون شادت نمیکنه چون کسی نیست که شادیتو باهاش تقسیم کنی اون وقته که میبینی چقدر وجود آدم ها با ارزشه چقدر هر چیزی هر چند کوچیک و ناقص با دیگران بزرگ و با ارزشه. شاید حاضر باشی همه دنیا رو بدی اما دوباره آدم ها کنارت باشند ..... ♥️قـدر همدیگه رو بـدونیم♥️ @naghashi_ghese
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درست کردن جامدادی🎒 ‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@naghashi_ghese
هدایت شده از تدریس یار پایه اول
👶 | جملات ممنوعه برای بچه‌های زیر ۶ سال 🔸 کودکان زیر ۶ سال هر چیزی رو ببینن و بشنون، باور می‌کنن! پس خیلی مراقب گفتار و رفتارتون باشید. حتی اگه با اون‌ها شوخی می‌کنید. 🔸 اون‌ها باور می‌کنند و وقتی متوجه اشتباه بودن حرفتون بشن، اعتمادشون به شما از بین میره و دروغگویی رو از شما یاد می‌گیرن. مثلا این جملات ممنوع رو می‌گین! 🔸بمیرم برات! 🔸می‌خورمت! 🔸دیگه مامانت نیستم! 🔸لولو می‌خوره تورو! 🔸غذا نخوری کوچولو می‌مونی! 🔸پلیس دستگیرت می‌کنه! حتی اگه کسی حرف اشتباهی به فرزندتون زد، سریعا و همون لحظه بگید؛ «نه اینجوری هم نیست» و خانواده @tadriis_yar1