دوستی خاله خرسه 🐻👨🦳
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود . پیرمردی در دهی دور در باغ بزرگی زندگی می کرد . این پیرمرد از مال دنیا همه چیز داشت ولی خیلی تنها بود ، چون در کودکی پدر و مادرش از دنیا رفته بود و خواهر و برادری نداشت . او به یک شهر دور سفر کرد تا در آنجا کار کند . اوایل ، چون فقیر بود کسی با او دوست نشد و هنگامیکه او وضع خوبی پیدا کرد حاضر نشد با آنها دوست شود ، چون می دانست که دوستی آنها برای پولش است
یک روز که دل پیرمرد از تنهائی گرفته بود به سمت کوه رفت . در میان راه یک خرس را دید که ناراحت است . از او علت ناراحتیش را پرسید . خرس جواب داد : ” دیگر پیر شده ام ، بچه هایم بزرگ شده اند و مرا ترک کرده اند و حالا خیلی تنها هستم . “
وقتی پیرمرد داستان زندگیش را برای خرس گفت ، آنها تصمیم گرفتند که با هم دوست شوند .
مدتها گذشت و بخاطر محبتهای پیرمرد ، خرس او را خیلی دوست داشت . وقتی پیرمرد می خوابید خرس با یک دستمال مگسهای او را می پراند . یک روز که پیرمرد خوابیده بود ، چند مگس سمج از روی صورت پیرمرد دور نمی شدند و موجب آزار پیرمرد شدند .
عاقبت خرس با وفا خشمگین شد وبا خود گفت : ” الان بلائی سرتان بیاورم که دیگر دوست عزیز مرا اذیت نکنید . “
و بعد یک سنگ بزرگ را برداشت و مگسها را که روی صورت پیرمرد نشسته بودند نشانه گرفت و سنگ را محکم پرت کرد .
و بدین ترتیب پیرمرد جان خود را در راه دوستی با خرس از دست داد .
و از اون موقع در مورد دوستی با فرد نادانی که از روی محبت موجب آزار دوست خود می شود این مثل معروف شده که می گویند ”دوستی فلانی مثل دوستی خاله خرسه است . “
#ضرب_المثل
@naghashi_ghese
💭🐪خواب شتر 🐪💭
هوا گرم و شتر بی حال و خسته
به زیر سایه ی نخلی نشسته
دو چشمش بسته بود و خواب می دید
دوباره خواب دشت و آب می دید
چه شیرین بود خواب پنبه زاران
نه باری بود و نه چوب شتربان
در آن جا می چرید و شادمان بود
زِ لب هایش روان آب دهان بود
شتربان آمد و فریاد زد هِی
بجنب از جا شتر جان خواب تا کِی
زبان بسته پرید از خواب شیرین
دوباره خواند این آواز غمگین
شتر در خواب بیند پنبه دانه
گَهی لُف لُف خورد گَه دانه دانه
#ضرب_المثل
🐫
💭🐪
🐪💭🐪
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
https://eitaa.com/teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #داستان زیبای آش نخورده و دهان سوخته(ضرب المثل) 🦋
بیان زیبای ضرب المثل با شعر😍
#ضرب_المثل #داستان
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
https://eitaa.com/teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese
28.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ضرب_المثل
"بشنو و باور نکن"
💜
🌈💜
╲\╭┓
✅جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese
#کاردستی #هنر #آموزش
15.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آش نخورده و دهن سوخته🍲☹️
#ضرب_المثل📖
✅جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese
#کاردستی #هنر #آموزش
قسم روباه را بارو كنيم يا دم خروسو؟🦊🐓
يكي بود ، يكي نبود ، خروسي بود بال و پرش رنگ طلا ، انگاري پيرهني از طلا، به تن كرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمائي مي كرد . خروس ما اينقدر قشنگ بود كه اونو خروس زري پيرهن پري صدا مي كردند .
خروس زري از بس مغرور و خوش باور بود هميشه بلا سرش مي اومد براي همين آقا سگه هميشه مواظبش بود تا برايش اتفاقي نيافته .
روزي از روزا آقا سگه اومد پيش خروس زري پيرهن پري ، بهش گفت : خروس زري جون .
خروسه گفت : جون خروس زري
سگ گفت : پيرهن پري جون
خروس : جون پيرهن پري
سگ : مي خوام برم به كوه دشت ، برو تو لونه ، نكنه بازم گول بخوري ، درو رو كسي وا نكني
خروس گفت : خيالت جمع باشه ، من مواظب خودم هستم .
آقا سگه رفت ، بي خبر از اينكه روباه منتظر دور شدن اون بود .
همينكه آقا سگه حسابي دور شد ، روباه ناقلا جلوي لونه خروس زري اومد تا نقشه اش رو عملي كنه ،
جلوي پنجره ايستاد و شروع كرد به آواز خوندن :
اي خروس سحري
چشم نخود سينه زري
شنيدم بال و پرت ريخته
نذاشتن ببينم
نكنه تاج سرت ريخته
نذاشتن ببينم
خروس زري كه به خوشگلي خودش افتخار ميكرد خيلي بهش بر خورد ، داد زد : ” نه بال و پرم ريخته ، نه تاج سرم ريخته . “
روباه گفت اگه راست ميگي ، بيا پنجره رو بازكن تا ببينمت .
خروس مغرور پنجره رو باز كرد و جلوي پنجره نشست و گفت : بيا اين بال و پرم ، اينم تاج سرم .
و همينكه خروس سرش رو خم كرد كه تاجش و نشون بده ، روباه بدجنس پريد و گردن خروس را گرفت .
خروس زري داد زد : آي كمك ، كمك ، آقا سگه به دادم برس .
آقا سگه با گوشهاي تيزش صداي خروس زري را شنيد و به طرف صدا دويد .
دويد و دويد تا به روباه رسيد .
از روباه پرسيد : ” آي روباه ناقلا خروس زري را نديدي ؟ “
روباهه كه دهان آقا خروسه رو بسته بود و اونو توي كوله پشتي انداخته بود ، شروع كرد به قسم خوردن كه والا نديدم ، من از همه چيز بي خبرم ، و پشت سر هم قسم مي خورد .
يكدفعه چشم آقا سگه به كوله پشتي افتاد و گفت :” قسم روباه و باور كنم يا دم خروس را ؟“
آقا روباهه تازه متوجه شد كه دم خروس از كوله پشتي اش بيرون آمده ، پس كوله پشتي اش رو انداخت و تا مي توانست دويد تا از دست سگ نجات پيدا كند .
و خروس زري پيرهن پري هم همراه آقا سگه به خونشان برگشتند .
🔆 وقتي كسي دروغي بگه ، ولي نشانه اي وجود داشته باشه كه حرف او را نقض كنه از اين ضرب المثل استفاده مي كنيم.🔆
#ضرب_المثل📖
✅جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese
#کاردستی #هنر #آموزش
سارقی بُزی دزدیده بود. کسی او را نصیحت میکرد و میگفت «در روز قیامت در حضور صاحب بُز باید حساب و کتاب پس دهی. در آن روز بُز حاضر میشود و به زبان میآید و علیه تو شهادت میدهد»
دزد گفت: من هم فوراً همان جا شاخِ بُز را میگیرم و تحویل صاحبش میدهم! دزد حاضر بُز حاضر!
از آن پس این حکایت به عنوان ضربالمثل در مواردی که همه شواهد برای اثبات واقعیت مطلبی وجود داشته باشد استفاده میشود.
امثال و حکم، علی اکبر دهخدا
#ضرب_المثل 📜
✅جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese
#کاردستی #هنر #آموزش
#ضرب_المثل
✨سالی که نکوست از بهارش پیداست
این ضرب المثل در مواقعی به کار میرود که انجام کاری از ابتدا مشخص است که چه اتفاقی میافتد و شروع کار پایان آن را نشان میدهد.
این ضرب المثل به خاطر وضع آب و هوا در فصل بهار بوجود آمده. اگر در فصل بهار بارندگی خوب و کافی باشد میگویند سال خوبی است اما اگر بارندگی نباشد و هوا خشک و گرم باشد میگویند سال خوبی نیست و در واقع «سالی که نکوست از بهارش پیداست.»
در ادامه این ضرب المثل جملهی دیگری هم هست که امروزه کمتر استفاده میشود و بیشتر مانند یک ضرب المثل جداگانه کاربرد دارد:
سالی که نکوست از بهارش پیداست
ماستی که ترشه از تغارش پیداست
قسمت دوم ضرب المثل هم، مانند بخش اولش همان معنا را دارد. در گذشته که ماست را در تغار[1] درست میکردند، اگر ماست بد بود و چربی اضافه پیدا میکرد، هم ارزانتر بود و هم باید فقط در تغار نگهداری و فروخته میشد. بنابراین تغاری بودن ماست به معنی بد بودن آن بود.
دوستان عزیز، ضرب المثلهایی که کلمه «بهار» و «نوروز» دارند، با نام ضرب المثلهای نوروزی شناخته میشوند که ما یکی از آنها را توضیح دادیم.
[1]تغار: ظرف سفالی بزرگی که در آن ماست نگه میداشتند.