eitaa logo
آموزش نقاشی کودکان 🎨
2.5هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
2.1هزار ویدیو
7 فایل
نقاشی می تواند مهارت تصمیم گیری کودکان را تقویت کند. آموزش نقاشی مجازی با ارائه مدرک معتبر در پایان دوره کانال نقاشی عمومی ثبت نام 👈 @maysa_90 ☟ تبلیغات ☟ https://eitaa.com/joinchat/2825257787C55cf018383
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸به نام خدای مهربان 🌸 یکی بود دو تا نبود ،زیر گنبد کبود قصه گو نشسته بود،قصه می گفت برای بچه‌ها ،قصه های خوب برای بچه‌های خوب،آی قصه قصه قصه ،نون و پنیر و پسته در جنگل سرسبزی🌲🌳🌴 درختان، حیوانات 🐀🐿🦒🦌🐇، گل ها و سبزه ها💐🌷🌹🌺 قارچ ها🍄🍄 به خوبی و خوشی و مهربانی کنار هم زندگی می کردند. این جنگل یک مدرسه بزرگ پر از شور و نشاط داشت و بچه آهو‌ها🦗، خرگوش‌ها🐰، موش‌ها🐭 و بقیه حیوانات جنگل به این مدرسه می رفتند و حرف های خوب، شعر‌های خوب، خوندن و نوشتن یاد می گرفتند. زنگ نقاشی بود و همه حیوانات خوشحال بودند که می خواهند نقاشی بکشند. مو خاکستری🐀 که موش تپل مپل کلاس بود؛ دفتر نقاشی، پاک‌کن، یک جعبه مداد رنگی که بیست و چهار رنگ قشنگ داشت از کیفش بیرون آورد و مداد رنگی آبی را برداشت و دریا کشید. خرگوشی 🐇 کنار مو‌ خاکستری نشسته بود؛ به مو خاکستری گفت:«لطفا مداد رنگی به من می دی، آخه من مداد رنگی ندارم.» مو خاکستری اخم کرد و جواب داد:«نه، نه نمی دم.» خرگوشی ناراحت شد و گوشه ایی نشست و نقاشی کردن بچه ها را تماشا کرد. خانم معلم خرگوشی را دید ناراحت نشسته است، پرسید:«عزیزم چرا نقاشی نمی کشی؟» خرگوشی گفت:«مداد رنگی ندارم.» خانم معلم به بچه ها گفت:«کسی هست مداد رنگی به خرگوشی قرض بده؟ تا بتونه نقاشی بکشه دوباره بهتون پس می ده.» بچه آهو گفت:«من رنگ آبی به خرگوشی می دم تا بتونه آسمون یا دریا🌊 بکشه.» خارپشت گفت:«من رنگ سبز می دم تا درخت🌳، سبزه و گل🌷 نقاشی کنه‌» میمون 🐵گفت:«من مداد رنگی زردم رو به خرگوشی می دم تا خورشید و موز🍌 بکشه چون من موز خیلی دوست دارم‌.» همه به حرف میمون خندیدند. مو خاکستری از اینکه مداد رنگی به خرگوشی نداده بود پشیمون شد و مداد رنگی به دوستش داد. 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلامی بامهر و محبت 🍃به ياران مهربان 🌺صبح آدینه تون پرازخیروبرکت 🍃ولحظه هاتون 🌸پرازشادی باشه 🍃آرزومندم امروز 🌺قاصدک 🍃زنگ خوشبختی رو 🌸براتون به صدا در بیاره 🌺آدینه تـون به زیبـایی گـل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همیشه خواب مؤمن عبادت نیست، گاهی خیانت است! مثل وقتی که پای رژیم صهیونیستی در میان باشد... امروز خواب روزه داران عبادت نیست! به پاخیزید... 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخ جون کارتون😍 ‌ این قسمت: هدیه برای عمولو 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
khodaye-khobam128.mp3
5.95M
🎵 خدای خوبم😍 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
38.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام بابای مهربون 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
چراغ.mp3
15.35M
👧🧒 ※ چراغ وقتی دلیل یه چیزی رو نمی‌دونین، چی کار می‌کنین؟ مطالعه می‌کنین، سوال می‌کنین، تحقیق می‌کنین، یا مثل سمیرای قصه ما شروع به غرغر کردن می‌کنین؟ نویسنده : سمیه تنهائی 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠✨یارب به جلال و جاهِ احمد 🤍✨صــلــوات 💠✨بر باغِ گل و بهارِ سَرمَد 🤍✨صــلــوات 💠✨بـــر  فــخــرِ بــشــر، 🤍✨بـــه آیــت لـطـف خـدا 💠✨بر خاتَم انبیا محمد مصطفی 🤍✨صـــلــوات 💠صبح شنبه را مزین به صلوات کنید 💠✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 🤍✨وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باعدد 4 ماشین بکش👌 🚗🚗🚗🚗🚗🚗 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
37.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎈 کارتون باب اسفنجی ♨️ 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
18.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎈 کارتون خانواده روباه کوچولو ♨️ 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساخت ماشین سرعتی با چوب بستنی و باتری قلمی🔋🏎 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
🌸 داستان بزرگترین قلک دنیا علی زیر درخت نارنج، تنهایی نشست و به عکس های کتابش نگاه کرد. علی به پارسا نگاه کرد و با خودش گفت: من اصلا دویدن دور حوض را دوست ندارم. دیگر هم با تو بازی نمی کنم. پسرها دور حوض مشغول بازی با ماهی ها شدند. دخترها هم پشت سر هم به گل ها آب دادند. همه دور تا دور ایوان نشستند. پدربزرگ برای دایی رضا خاطره تعریف می کرد. مادر بزرگ هم به خاله نرگس بافتنی یاد می داد. پدر علی سینی شربت بهار نارنج را وسط گذاشت و پشت سرش، مادر علی سینی شیرینی را آورد. بچه ها دویدند سمتِ ایوان. پدربزرگ از بین قرآن چند تا پول در آورد. وقتی بچه ها شیرینی و شربت شان را خوردند، از کوچک به بزرگ پشت سر هم ایستادند. پدربزرگ را بوسیدند و عیدی شان را گرفتند. علی عیدی اش را گرفت و آن را به مادرش داد. مادرش گفت: این پول را بگذار جیبت. وقتی پول هایت زیاد شد، یک چیز خوب با آن بخری. علی دستش را به شلوارش کشید و گفت: من که جیب ندارم. دایی رضا گفت: من دارم. بگذارش داخل جیب من. همه خندیدند. خاله نرگس علی را داخل بغلش نشاند و گفت: وقتی خیاطی یاد گرفتم خودم برایت جیب می دوزم. مادربزرگ، ته مانده بطری بهار نارنج را داخل پارچ شربت خالی کرد و بطری را سمت علی دراز کرد و گفت: بگذارش توی آفتاب. وقتی خشک شد، میشه یه قلک. دایی رضا گفت: یه قلک خوشبو. پارسا داد زد: هیچکس نمیتونه منو بگیره؟ همه بچه ها دویدند دنبالش اما علی رفت داخل بغل مادربزرگ نشست. بزرگترها مشغول حرف زدن شدند. علی گفت: قلک برا چیه؟ مادربزرگ سر علی را بوسید و گفت: قلک برا جمع کردن چیزهای با ارزشه مثل پول یا هر چیز دیگه. علی پرسید: با ارزش یعنی چی؟ مادربزرگ گفت: با ارزش یعنی چیزهایی که دوست شان داریم و می خواهیم از شان نگه داری کنیم. علی به بطری نگاهی کرد و گفت: اما بعضی چیزهایی که دوست دارم، داخل این جا نمی شوند مثل توپم مثل ماشینم. مادربزرگ خندید و گفت: هر چیزی قلک خودش را دارد. بعضی چیزها هم اصلا قلک لازم ندارند. صدای بلندی آمد. همه به حیاط نگاه کردند. پارسا داخل حوض افتاد. پارسا، آن قدر دست و پا زد که پایش خورد به گلدان شمعدانی و گلدان افتاد و شکست. همه دویدند سمت حوض. دایی رضا، پارسا را بیرون آورد. خاله نرگس، پتو را دور پارسا پیچید و او را برد داخل اتاق. پدربزرگ کنار شمعدانی نشست و گل های شمعدانی را نوازش کرد. علی کنارش نشست و گفت: اگر برای تان خیلی با ارزش است، آن را داخل قلک من بگذارید. پدربزرگ سر علی را نوازش کرد. پدر علی رفت و از کنار سبد میوه ها یک چاقو آورد و بالای بطری را برید و گل شمعدانی را داخل آن گذاشت. علی و پدرش کنار حوض ماندند تا آنجا را تمییز کنند. بقیه رفتند داخل ایوان. پدر گفت: آب حوض کثیف شده. آخر کار باید راهش را باز کنم تا برود داخل باغ پشتی. پدر مشغول نظافت شد. علی کنار حوض نشست و پرسید: هر چیزی قلک خودش رو داره یعنی چی؟ پدر گفت: خب قلک ها با هم فرق دارند. بعضی هاشون کوچیک اند بعضی ها بزرگ. هر چیزی به قلک مخصوص خودش نیاز داره. علی پرسید: بزرگترین قلک چقدره؟ پدر گفت: اگه قرار باشه همه چیزهای با ارزش داخل اش باشند، باید از همه چیز بزرگتر باشه. علی یک دور چرخید و تمام اتاق ها و حیاط خانه پدربزرگ را نگاه کرد و گفت: پس اینجا هم یه قلکه. پدر خندید و گفت: دوست داری داخل قلک شنا کنی؟ پدر، علی را بغل کرد و با هم پریدند داخل حوض. ✍ نویسنده: حسین مجاهد 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸ان شاءالله امروزتون 🍃🌸پراز خیر و برڪت باشه 🌸تنتون سلامت 🍃🌸ڪسب و ڪارتون موفق و 🌸زندگیتون غرق درخوشبختے باشه 🍃🌸الهے امروز یڪے از 🌸بهترین روزاے زندگیتون باشه 🍃🌸حال دلتون خوب خوب 🌸یڪشنبه تون عالے وپُر برڪت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساخت منچ سه بعدی 🎲😍 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
18.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخ جون کارتون 😍 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.مرحله به مرحله با من بکش 😍 ماگ و لیوان 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
15.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. آخ جون کارتون😍 جوجه اردک زشت 🦆 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🌷سلام صبح زیباتون بخیر به بیست و هشتمین روز ماه مبارک رمضان 🌙 خوش آمدید🌷 🌷دوشنبه تون متبرک به نگاه خدا 💖الهی 🌷یه روز آرام 💖یه روز پربرکت 🌷یه دعای مستجاب 💖یه عبادت نورانی 🌷یه زندگی پراز سلامتی 💖سرشار ازبهترینها 🌷داشته باشید 💖پیشاپیش عید سعید فطر مبارک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.مرحله به مرحله با من بکش 😍 خانه 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
37.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این داستان چوپان دروغگو 🤦‍♂🐺🐑 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
🔸️داستان‌های شعری از زندگی امام علی ع 🔸️این قسمت: گل پسرچشم عسلی 🌸وقت نماز امام علی ع 🌱داخل مسجد که رسید 🌸دوستان خود را آنجا دید، ولی 🌱یک آقا را آن‌جا ندید 🌸به آنها گفت: دوستان خوب 🌱آن یکی دوستمان کجاست؟ 🌸تو خانه است؟ رفته سفر؟ 🌱یا این‌که این نزدیکی‌هاست؟ 🌸با خنده گفتند همگی 🌱صاحب یک پسر شده 🌸شکر خدا دوست شما 🌱چند ساعته پدر شده 🌸امام علی ع با شادی گفت: 🌱پس ما هم آن جا برویم 🌸نمازمان تمام که شد 🌱دیدن آنها برویم 🌸وقتی امام بچه را دید 🌱خندید و گفت: بانمک است 🌸هدیه‌ی زیبای خداست 🌱پا قدمش مبارک است 🌸گل پسر چشم عسلی 🌱صورت ناز تپلی 🌸تو چشمهایش افتاده بود 🌱صورت زیبای علی ع 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقاشی روی سنگ😍 👩‍🎨👨‍🎨 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════ 🖌️ @naghashiparimah🖌️ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌═════‌‌‌‌🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا