⛔️ شبهه:
امام علی در زمان خلافت، سپاه به ایران فرستاد و مردم ایران را قتل عام کرد.
(فارسنامه ابن بلخی برگ 116و117 و تاریخ ایران، زرینکوب برگ 350-351)
❇️ پاسخ:
🔸عبدالحسین زرینکوب در بخشی از کتاب "تاریخ ایران بعد از اسلام" می نویسد:
«بعد از کشته شدن عثمان باز اهل #استخر سر به شورش برآوردند و عبدالله بن عباس به فرمان #علی (ع) عصیان آن ها را در سیل خون فروشست.»(۱)
❗️ زرینکوب برای این سخن خود به #فارسنامه ی #ابن_بلخی استناد کرده است.
🔸اما آنچه ابن بلخی آورده چنین است:
«پس حادثه ی (مرگ) امیرالمومنین عثمان افتاد و نوبت خلافت به امیرالمومنین علی(ع) آمد. ولایت عراق و #پارس جمله به عبدالله بن عباس (رض) سپرد و در آن فور مردم #اصطخر دیگر باره سر برآوردند و غدر کردند. عبدالله بن عباس لشکر آنجا کشید و اصطخر به قهر بگشاد و خلایق بی اندازه بکشت...»(۲)
می دانیم که ابن بلخی کتاب خود را در سال ۵۱۰ یا ۵۲۰ هجری نوشته و یکی از مهم ترین منابع او نیز تاریخ طبری بوده است.(۳) پس باید سراغ اصل این روایت را از طبری پی بگیریم.
❗️طبری درباره ی شورش ناحیه ی #فارس در زمان خلافت #امام_علی (ع)، چند روایت ذکر کرده است. از جمله:
🔸وقتى مردم فارس از دادن خراج ابا ورزيدند على (ع) درباره ی كسى كه ولايتدار فارس شود با كسان مشورت كرد، جاريه بن قدامه گفت: اى امير مؤمنان! مى خواهى مردى سخت سر و سياستدان و با كفايت را به تو نشان دهم؟ گفت: كى؟ گفت: زياد. گفت: اين كار از او ساخته است. و او را ولايتدار فارس و كرمان كرد و با چهار هزار كس آنجا فرستاد كه بر ولايت تسلط يافت و به استقامت آمدند.
🔸وقتى مردم جبال بشوريدند و خراج دهان طمع آوردند كه خراج را بشكنند و سهل بن حنيف را كه عامل على(ع) بود از فارس برون كردند، ابن عباس بدو گفت: كار فارس را كفايت مى كنم. آنگاه سوى بصره رفت و زياد را با گروهى بسيار سوى فارس فرستاد كه به كمك آنها بر فارس تسلط يافت و خراج دادند.
🔸پيرى از مردم استخر گويد: پدرم مى گفت: زياد را ديدم كه سالار فارس بود و ولايت يك پارچه آتش بود، زياد چندان مدارا كرد كه مانند پيش به اطاعت و استقامت آمدند و به جنگ نپرداخت.
طبری، پیش از این روایات، یادآوری می کند که: در همین سال (۳۹ هجری) ابن عباس پس از بازگشت به بصره، به دستور امام علی(ع)، زیاد را به سوی فارس و کرمان فرستاد.(۴)
🔺 با توجه به مطالب پیشین، روشن شد زرینکوب مطلبی به استناد فارسنامه آورده و درباره ی صحت و سقم آن اظهارنظری نکرده است.
ابن بلخی نیز مدعی شده است در زمان امام علی (ع)، شورش مجدد مردم استخر به شدت توسط ابن عباس سرکوب شده و بسیاری کشته شده اند.
اما گزارش ابن بلخی دارای اشکالات جدی است، زیرا :
1⃣ عبدالله بن عباس از سوی امام (ع) مدتی والی بصره بوده است و خود هرگز به فارس نرفته است. آنکه به آنجا لشکر کشیده تا به اوضاع آن سامان سر و سامان دهد، #زیاد_بن_ابیه بوده است.
2⃣ زیاد با وجود آنکه پس از شهادت امام علی (ع) و پیوستن به #معاویه، جنایات بسیاری در حق پیروان آن حضرت مرتکب شد، اما در مدت امارت بر فارس و در ایام شورش استخر، به جنگ و خشونت متوسل نشد و با سیاست کارها را پیش برد.
3⃣ طبق تاریخ طبری، پس از آنکه عبدالله بن عامر از سوی عثمان والی بصره شد، مردم فارس سر به شورش برداشته و حاکم آنجا عبیدالله بن معمر را کشتند. ابن عامر نیز به تلافی آن، به استخر حمله کرد "و بسیار کس از آنها بکشت که هنوز از آن به ذلّت درند."(۵)
👈پس کسی که در شورش نخست مردم فارس دست به کشتار زده "عبدالله بن عامر" بوده و ظاهراً ابن بلخی وی را با "عبدالله بن عباس" که در رفع ناآرامی بعدی در زمان امام علی(ع) نقش نظارتی داشته، اشتباه گرفته است.
❗️بنابرین برخلاف ادعای اسلام ستیزان، آن حضرت هیچ فرمانی برای کشتار مردم فارس صادر نکرده است و شورش مجدّد آن دیار، بدون خشونت پایان یافته است.
🔺ناگفته نماند بلاذری نیز در کنار روایاتی که به فتح استخر و کشتار شورشیان به دست ابن عامر دلالت دارند، روایتی آورده که طبق آن پیمان شکنی اهل استخر در زمان امارت ابن عباس بر عراق رخ داده و او بوده که آنجا را مجدداً گشوده است.(۶) اما در این روایت هم (با فرض صحت آن) هیچ اشاره ای به قتل عام شورشیان توسط ابن عباس نشده است!
📚 پی نوشت ها:
۱.تاریخ ایران بعد از اسلام، چاپ ۱۳۸۳، ص ۳۵۰ و ۳۵۱
۲.فارسنامه، چاپ ۱۳۸۵، ص ۱۱۶ و ۱۱۷
۳.مصطفی ندیم، ارزش تاریخی کتاب فارسنامه، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، اسفند ۱۳۸۰، ص ۳۳ _ لیلی محمدی، فارسنامه و ابن بلخی، همان، مهر ۱۳۸۲، ص ۵۴
۴.ترجمه ی تاریخ طبری، ج ۶، ص ۳۲۵
۵.تاریخ طبری، ج ۳، ص ۳۲۰ و ترجمه ی تاریخ طبری، ج ۵، ص ۲۹۳
۶.رک به ترجمه ی فتوح البلدان، ص ۵۴۳ و ۵۴۴
✍ اکبر عزیزیان
☑️ @naghdeelhad
⛔️ شبهه:
امام علی در زمان خلافت، سپاه به ایران فرستاد و مردم ایران را قتل عام کرد.
(فارسنامه ابن بلخی برگ 116و117 و تاریخ ایران، زرینکوب برگ 350-351)
❇️ پاسخ:
🔸عبدالحسین زرینکوب در بخشی از کتاب "تاریخ ایران بعد از اسلام" می نویسد:
«بعد از کشته شدن عثمان باز اهل استخر سر به شورش برآوردند و عبدالله بن عباس به فرمان علی (ع) عصیان آن ها را در سیل خون فروشست.»(۱)
❗️ زرینکوب برای این سخن خود به فارسنامه ی ابن بلخی استناد کرده است.
🔸اما آنچه ابن بلخی آورده چنین است:
«پس حادثه ی (مرگ) امیرالمومنین عثمان افتاد و نوبت خلافت به امیرالمومنین علی(ع) آمد. ولایت عراق و پارس جمله به عبدالله بن عباس (رض) سپرد و در آن فور مردم #اصطخر دیگر باره سر برآوردند و غدر کردند. عبدالله بن عباس لشکر آنجا کشید و اصطخر به قهر بگشاد و خلایق بی اندازه بکشت...»(۲)
می دانیم که ابن بلخی کتاب خود را در سال ۵۱۰ یا ۵۲۰ هجری نوشته و یکی از مهم ترین منابع او نیز تاریخ طبری بوده است.(۳) پس باید سراغ اصل این روایت را از طبری پی بگیریم.
❗️طبری درباره ی شورش ناحیه ی فارس در زمان خلافت امام علی (ع)، چند روایت ذکر کرده است. از جمله:
🔸وقتى مردم فارس از دادن خراج ابا ورزيدند على (ع) درباره ی كسى كه ولايتدار فارس شود با كسان مشورت كرد، جاريه بن قدامه گفت: اى امير مؤمنان! مى خواهى مردى سخت سر و سياستدان و با كفايت را به تو نشان دهم؟ گفت: كى؟ گفت: زياد. گفت: اين كار از او ساخته است. و او را ولايتدار فارس و كرمان كرد و با چهار هزار كس آنجا فرستاد كه بر ولايت تسلط يافت و به استقامت آمدند.
🔸وقتى مردم جبال بشوريدند و خراج دهان طمع آوردند كه خراج را بشكنند و سهل بن حنيف را كه عامل على(ع) بود از فارس برون كردند، ابن عباس بدو گفت: كار فارس را كفايت مى كنم. آنگاه سوى بصره رفت و زياد را با گروهى بسيار سوى فارس فرستاد كه به كمك آنها بر فارس تسلط يافت و خراج دادند.
🔸پيرى از مردم استخر گويد: پدرم مى گفت: زياد را ديدم كه سالار فارس بود و ولايت يك پارچه آتش بود، زياد چندان مدارا كرد كه مانند پيش به اطاعت و استقامت آمدند و به جنگ نپرداخت.
طبری، پیش از این روایات یادآوری می کند که: در همین سال (۳۹ هجری) ابن عباس پس از بازگشت به بصره، به دستور امام علی(ع)، زیاد را به سوی فارس و کرمان فرستاد.
🔺 با توجه به مطالب پیشین، روشن شد زرینکوب مطلبی به استناد فارسنامه آورده و درباره ی صحت و سقم آن اظهارنظری نکرده است.
ابن بلخی نیز مدعی شده است در زمان امام علی (ع) شورش مجدد مردم استخر به شدت توسط ابن عباس سرکوب شده و بسیاری کشته شده اند.
اما گزارش ابن بلخی دارای اشکالات جدی است زیرا:
1⃣ عبدالله بن عباس از سوی امام (ع) مدتی والی بصره بوده است و خود هرگز به فارس نرفته است. آنکه به آنجا لشکر کشیده تا به اوضاع آن سامان سر و سامان دهد، زیاد بن ابیه بوده است.
2⃣ زیاد با وجود آنکه پس از شهادت امام علی (ع) و پیوستن به معاویه، جنایات بسیاری در حق پیروان آن حضرت مرتکب شد، اما در مدت امارت بر فارس و در ایام شورش استخر، به جنگ و خشونت متوسل نشد و با سیاست کارها را پیش برد.
3⃣ طبق تاریخ طبری، پس از آنکه عبدالله بن عامر از سوی عثمان والی بصره شد، مردم فارس سر به شورش برداشته و حاکم آنجا عبیدالله بن معمر را کشتند. ابن عامر نیز به تلافی آن، به استخر حمله کرد "و بسیار کس از آنها بکشت که هنوز از آن به ذلّت درند.
👈پس کسی که در شورش نخست مردم فارس دست به کشتار زده "عبدالله بن عامر" بوده و ظاهراً ابن بلخی وی را با "عبدالله بن عباس" که در رفع ناآرامی بعدی در زمان امام علی(ع) نقش نظارتی داشته، اشتباه گرفته است.
❗️بنابرین برخلاف ادعای اسلام ستیزان، آن حضرت هیچ فرمانی برای کشتار مردم فارس صادر نکرده است و شورش مجدّد آن دیار، بدون خشونت پایان یافته است.
🔺ناگفته نماند بلاذری نیز در کنار روایاتی که به فتح استخر و کشتار شورشیان به دست ابن عامر دلالت دارند، روایتی آورده که طبق آن پیمان شکنی اهل استخر در زمان امارت ابن عباس بر عراق رخ داده و او بوده که آنجا را مجدداً گشوده است. اما در این روایت هم با فرض صحت آن هیچ اشاره ای به قتل عام شورشیان توسط ابن عباس نشده است!
🔹 بنابراین شبههافکنان با در هم آمیختن دو واقعه، سعی کردند چهرهی سراسر نور و عدالت امیرالمومنین علیه السلام را در نزد ایرانیان خدشهدار کنند.
📚 پی نوشت ها:
۱.تاریخ ایران بعد از اسلام، چاپ ۱۳۸۳، ص ۳۵۰ و ۳۵۱
۲.فارسنامه چاپ ۱۳۸۵ ص ۱۱۶ و ۱۱۷
۳.مصطفی ندیم ارزش تاریخی کتاب فارسنامه کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، اسفند ۱۳۸۰، ص ۳۳ _ لیلی محمدی، فارسنامه و ابن بلخی، همان مهر ۱۳۸۲، ص ۵۴
۴.ترجمه ی تاریخ طبر، ج ۶ ص ۳۲۵
۵.تاریخ طبری ج ۳ ص ۳۲۰ و ترجمه ی تاریخ طبری، ج ۵، ص ۲۹۳
۶.رک به ترجمه ی فتوح البلدان ص ۵۴۳ و ۵۴۴
✍ اکبر عزیزیان
☑️ @naghdeelhad