💠🍃 تحقیقی جدید در مورد تاثیر دین و معنویت بر افراد مبتلا به بیماری های روانی :
✏️ published in the journal Spirituality in Clinical Practice.
🔸اکثریت جوانان مبتلا به بیماری های شدید روانی - اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی یا افسردگی عمده - دین و معنویت را در رابطه با سلامت روانی خود در نظر می گیرند
🔹محققان داده ها را از 55 جوان (18 تا 25 ساله) با بیماری های شدید روانی که از خدمات اضطراری بحران استفاده می کردند، مورد بررسی قرار دادند. محققان نوشتند: از 55 مورد بالغ جوان مصاحبه شده، 34 مورد مذهب یا معنویت را در زمینه گفتگو در مورد علائم سلامت روان و استفاده از خدمات آنها به صورت کم یا بدون فعالیتی و زحمتی، ذکر کرده اند.
🔸نمونه برای مطالعه ، دارای تنوع نژادی و تعادل جنسیتی بود.همه کسانی که مصاحبه شده اند، خود را مذهبی نمی دانند،به عنوان مثال 41 درصد وقتی از آن ها در مورد اولویت مذهب پرسیده شد پاسخ های مثل "جز این"،"من نمیدانم" و "هیچی" میداند.با این حال، محققان دریافتند که مذهب و معنویت به عنوان یک راه منحصر به فرد ظاهر شد که این نمونه قادر به درک شرایط دشوار زندگی و کشکمش های سلامتی روان است.
🔹محققان میگویند که:"این افراد جوان نه تنها با بیماری های جدی روانی مبارزه می کردند، بلکه انها بدبختی های شدیدی مثل توهین، فقر، بی خانمانی، اعتیاد، تجربیات دم به مرگ، از دست دادن و کمبود شدید دسترسی به خدمات پزشکی و سلامت روان را تجربه کرده اند.با این حال، بسیاری به منظور توضیح، شناخت و یا سازماندهی شرایط خود از طریق دیدگاه مذهبی / معنوی شان تلاش کردند و از خداوند به عنوان منبع آسایش و پشتیبانی سخن گفتند."
🔸جناب اگزاندلر، درباره بحث های مذهب و معنویت گفت :فیلی در یک اتاق وجود دارد.اگر ما به نادیده بگیریم،ما از یک مولفه ای بزرگ زندگی مردم چشم پوشی کردیم که ممکن است به موضوع بالینی مرتبط باشد
🔹محققان همچنین دریافتند که افراد مورد بررسی استفاده از مقابله های مثبت مذهبی ،مقابله های منفی مذهبی یا تجربه های منفی را توصیف کردند. ارتباطشان با خدا یا یک قدرت برتر را مطرح کردند و نقش سیستم پشتیبانی و ایمان را شرح دادند.
🔸مقابله ی مثبت مذهبی شامل دعا، خواندن متون دینی، حمایت از جوامع مذهبی و معنوی و شناسایی معنای دینی و معنوی در شرایط دشوار می باشد.
🔹مقابله منفی مذهبی یا تجربه منفی، شامل داشتن یک تجربه منفی در رابطه با یک سازمان مذهبی بود که حمایت و یا دریافت پیام های زیان بار از جامعه مذهبی نیست.
🔸اگزاندلر می گوید: "آن هایی که پیرامون ارتباط خود با خدا یا قدرتی برتر به بحث پرداخته اند، از این که خدا برای آن ها حس راحتی یا محافظت شدن را فراهم می کرده، ایشان را برای چیزی که هستند پذیرفته یا مداخله مثبتی در زندگی آن ها داشته، بحث کرده اند. افرادی که نقش نظام های حمایتی و ایمان را تشریح کرده اند، غالبا خانواده و دوستان را با ارجاع به دین یا خدا، #حامی خود توصیف کرده اند، و برخی حتی به دیگر افراد درگیر با بیماری ذهنی پیشنهاد کرده اند که دین و معنویت را وارد عمل کنند".
🔹#برخی از مصاحبه شدگان بیان کرده اند که برای انها اشاره به خدا و دین به خانواده و دوستانشان را کمتر مفید دیدند.
🔸به عنوان مثال، یک زن سفید پوست 22 ساله با عدم شناخت مذهب در مصاحبه خود اشاره کرد که یکی از اعضای خانواده "سعی می کند به من بگوید که رفتن به کلیسا برای من بهتر خواهد بود؛ زیرا به من کمک خواهد کرد تا آرامش را پیدا کنم، و این واقعا کاملا برعکس است!
🔹جالب این است که محققان خاطر نشان کردند که تقریبا تمام شرکت کنندگانی که تجربیات منفی با مذهب و معنویت را گزارش کرده اند ،به کاربردن مقابله ی مثبت مذهبی و معنوی یا داشتن رابطه مثبت با خدا نیز گزارش کرده اند
🔸اگزاندلر گفت چنین پیچیدگی اهمیت دین و معنویت را در ارزیابی اولیه با یک مراجعه کننده برجسته می کند.بسیار انتقادی است که ارائه دهندگان مراقبت های سلامت روانی به خوبی مجهز و آموزش دیده شوند تا نقش پیچیده مذهب و معنویت در زندگی بزرگسالان جوان مبتلا به بیماری های روانی جدی را تعیین کنند.شناختن این که دین و معنویت میتواند به عنوان یک منبع عظیم از حمایت و انعطاف پذیری یا منبعی از درد و ناراحتی باشد، حتی اگر (دین و معنویت) یک قسمت از کل زندگیشان را دربر گیرد.
⚗ سایت علمی ساینس دیلی (2018)
🌐https://www.sciencedaily.com/releases/2018/07/180730120344.htm
☑️ @naghdeelhad