#نوحه_امام_حسین_علیه_السلام #نوحه_شب_عاشورا #نوحه_زنجیرزنی #کربلایی_غلامرضا_فغفوریان #آوازافشاری امشب، شبِ ميثاقِ دلداده و دلدار است‌ چشم عاشقان امشب تا سپيده، بيدار است‌ مى‌كند وداع امشب‌ با حسين خود زينب‌ امشب از حرم، بوىِ ياس و لاله مى‌آيد آهنگ مناجات و اشك و ناله مى‌آيد مى‌كند وداع امشب‌ با حسينِ خود زينب‌ امشب سند عشقِ شيعه مى‌شود امضا فردا، شود آغازِ انقلاب عاشورا مى‌كند وداع امشب‌ با حسين خود زينب‌ امشب، شب بيدارى با نماز و قرآن است‌ نور ديده زهرا شمع جمع ياران است‌ مى‌كند وداع امشب‌ با حسين خود زينب‌ امشب، عاشقان حق تا سپيده، بيدارند از جمال وجهُ اللَّه ديده برنمى‌دارند مى‌كند وداع امشب‌ با حسين خود زينب‌ امشبى فقط زينب بنگرد حسينش را چون سر از تن پاكش مى‌شود جدا، فردا مى‌كند وداع امشب‌ با حسين خود زينب https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#نوحه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام #نوحه_زنجیرزنی #کربلایی_غلامرضا_فغفوریان #آوازافشاری عباس نوجوانم ای برادر،ابوالفضل سقای کودکانم ای برادر،ابوالفضل دادی تو وعده آب،برادر،ابوالفضل برکودکان بی تاب،برادر،ابوالفضل ای خسرو مدینه،برادر،ابوالفضل آب آور سکینه،برادر،ابوالفضل سردار لشکر من،برادر،ابوالفضل بودی تو یاور من،برادر،ابوالفضل تیر غمت برادر بر قلب من نشسته بار غم گرانت پشت مرا شکسته اگر چه هر دو دستت در راه دین جدا شد اگر چه جان پاکت در راه دین فدا شد رفتی برای طفلان آب آوری برادر از تیر و نیزه ها شد جسمت به خون شناور از تشنگی به خیمه سکینه در فغان است از هجرت ای برادر از دیده خون فشان است رفتی کنار شط و آب از وفا نخوردی لب تشنه جان به جانان در علقمه سپردی جسمت به خون تپان شد،برادر،ابوالفضل گلهای من خزان شد،برادر،ابوالفضل عباسم ای برادر،برادر،ابوالفضل عباسم ای برادر،برادر،ابوالفضل https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#نوحه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام #نوحه_زنجیرزنی #کربلایی_غلامرضا_فغفوریان #آوازافشاری ای همه پشت و پناه و یاورم ای علمدار سپاه و لشکرم بود امیدم تا مرا یاری کنی سالها بهرم علمداری کنی ای دریغا شد امیدم نا امید بی برادرم گشتم و پشتم خمید تا تو بودی خیمه ها آرام بود دشمنم در کربلا ناکام بود تا تو بودی من پناهی داشتم با وجود تو سپاهی داشتم تاتوبودی خیمه ها غارت نشد بعد تو کس حافظ یارت نشد تا تو بودی چهره ها نیلی نبود دست ها آماده سیلی نبود تا تو بودی دست زینب باز بود بودنت در خیمه ها اعجاز بود تا که مشگت پاره و بی آب شد دشمن پر کینه ات شاداب شد https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#نوحه_حبیب_بن_مظاهر #کربلایی_غلامرضا_فغفوریان #آوازافشاری ای شهادت،آرزویت،یاحبیب بن مظاهر خون به صورت،آبرویت،یاحبیب بن مظاهر ای که کردی جان فدایم در ره دین خدایم با وجود هر جفایی آمدی در کربلایم من غریبم،من غریبم از برای یاری ما آمدی از کوفه امشب بر جمال دلربایت گشته روشن چشم زینب مرحبا بر این شجاعت می کند زینب دعایت در دلت اینک نداری آرزویی جز شهادت من غریبم،من غریبم یا حبیبی یا حبیبی،قلب اطفالم کباب است کودک شش ماهه من ،تشنه یک جرعه آب است بسته دشمن روی ما آب اصغر من گشته بی تاب دشمنم از روی کینه حنجرش را کرده سیراب من‌غریبم،من غریبم من از این صحرا برایت نامه دادم تا بیایی هم ببینی غربتم را،هم مرا یاری نمایی مرحبا بر تو حبیبم خود که می دانی غریبم من ندارم درد و رنجی چون که حق باشد طبیبم من غریبم،من غریبم یا حبیبی ظهر فردا،رو در این صحرای خون کن از صفای تازه ی خون روی خود را لاله گون کن خنجر خود را کشیدی قلب دشمن را دریدی عاقبت در خون طپیدی بهر خود جنت خریدی من غریبم،من غریبم https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#نوحه_امام_جواد_علیه_السلام #حاج_سیدمجیدبنی_فاطمه #آوازافشاری دشمنانت یک طرف ، آن آشنا از یک طرف بی وفایی یک طرف ، زهرِ جفا از یک طرف کلِ عالم خون بگرید در عزای تو کم است ارضیان از یک طرف ، اهلِ سما از یک طرف ارباً إرباً شد دلت از فتنه و نامردیش زهرِ کاری یک طرف ، رقاصه ها از یک طرف تشنه ای و … طالبِ آبی و … این ها یک طرف بر زمین می ریزد آب ، آن بی حیا از یک طرف یا جوادالائمه می کشد جسم تو را تا بام خانه ، پیکرت می خورد بر کنج پله ، بی هوا از یک طرف خاطراتِ کوچه و گودال پیرت کرده اند داغِ مادر یک طرف ، کرب و بلا از یک طرف یا جوادالائمه تشنگی تاب و توانش را ربود و ناگهان بر زمین افتاد از زین شاه ما از یک طرف پیر مردان آمدند و بهرِ قربت می زدند با لگد از یک طرف ، چوبِ عصا از یک طرف https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#نوحه_امام_حسین_علیه_السلام #نوحه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیه #حاج_میثم_مطیعی #آوازافشاری زنده بادا حسین که حفظ قرآن از اوست مرده بادا یزید که ظلم و طغیان از اوست زیر هرسنگ و خاک موید آن خون پاک زنده بادا دین اسلام آن سه ساله که خود، فخر بزرگان از اوست جوهر عالمان، شور شهیدان از اوست خطبه‌ ای آتشین خواند و گفتا چنین زنده بادا دین اسلام آن سه ساله که شد، همسفر نیزه ها آن کبوتر که شد، نامه بر کربلا با قد خم! چه گفت اهل عالم! چه گفت زنده بادا دین اسلام شاعر: میلاد عرفان پور https://eitaa.com/naghmehayeashurayi