#ردیف_آوازی #دستگاه_ماهور #مرادخوانی #آذربایجانی #محمود_کریمی #حافظ زاهدِ خلوت‌نشین، دوش به مِی‌خانه شد از سرِ پیمان بِرَفت، با سرِ پیمانه شد صوفیِ مجلس که دی، جام و قدح می‌شکست باز به یک جرعه می، عاقل و فرزانه شد شاهدِ عهدِ شباب، آمده بودش به خواب باز به پیرانه سر، عاشق و دیوانه شد مُغْبَچه‌ای می‌گذشت، راه‌زنِ دین و دل در پِیِ آن آشنا، از همه بی‌گانه شد آتشِ رخسارِ گل، خرمنِ بلبل بسوخت چهرهٔ خندانِ شمع، آفتِ پروانه شد گریهٔ شام و سحر، شُکر که ضایع نگشت قطرهٔ بارانِ ما، گوهرِ یک‌دانه شد نرگسِ ساقی بِخوانْد، آیتِ افسون‌گری حلقهٔ اورادِ ما، مجلسِ افسانه شد منزلِ حافظ کنون، بارگهِ پادشاست دل بَرِ دل‌دار رفت، جان بَرِ جانانه شد https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#ردیف_آوازی #دستگاه_ماهور #توسی #محمود_کریمی #باباطاهر دل عاشق به پیغامی بسازد خمار آلوده با جامی بسازد مرا کیفیت چشم تو کافیست ریاضت‌کش به بادامی بسازد https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#ردیف_آوازی #دستگاه_ماهور #نصیرخوانی #محمود_کریمی #هاتف_اصفهانی به حریم خلوت خود شبی چه شود نهفته بخوانیم به کنار من بنشینی و به کنار خود بنشانیم من اگر چه پیرم و ناتوان تو ز آستان خودم مران که گذشته در غمت ای جوان همه روزگار جوانیم به هزار خنجرم ار عیان زند از دلم رود آن زمان که نوازد آن مه مهربان به یکی نگاه نهانیم https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#ردیف_آوازی #دستگاه_ماهور #خواوران #محمود_کریمی #سعدی عاشق صادق به زخم دوست نمیرد زهر مذابم بده که ماء مَعین است https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#ردیف_آوازی #دستگاه_ماهور #نهیب #عراق #محیر #عاشور #حزین #فرود #محمود_کریمی #حافظ به لطفِ خال و خط از عارفان ربودی دل لطیفه‌های عَجَب زیرِ دام و دانهٔ توست دلت به وصلِ گل ای بلبلِ صبا خوش باد که در چمن همه گلبانگِ عاشقانهٔ توست عِلاجِ ضعفِ دلِ ما به لب حوالت کن که این مُفَرّح یاقوت در خزانهٔ توست https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#ردیف_آوازی #دستگاه_ماهور #راک_هندی #محمود_کریمی #حافظ چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#ردیف_آوازی #دستگاه_ماهور #سفیر_راک #محمود_کریمی https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#ردیف_آوازی #دستگاه_ماهور #راک_عبداللّه #محمود_کریمی #حافظ در اندرونِ منِ خسته دل ندانم کیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#ردیف_آوازی #دستگاه_ماهور #راک_کشمیر #محمود_کریمی ز جان، کلام تو نیکوتر دم تو از نفس باد صبح، دلجوتر https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#ردیف_آوازی #دستگاه_ماهور #ساقی_نامه #صوفی_نامه #کُشته #محمود_کریمی #حافظ بیا ساقی آن می که حال آورد کرامت فزاید کمال آورد بمن ده که بس بیدل افتاده‌ام وزین هر دو بی‌حاصل افتاده‌ام بیا ساقی آن می که عکسش زجام بکیخسرو و جم فرستد پیام بده ساقی آن می کزو جام جم زند لاف بینائی اندر عدم بمن ده که گردم بتایید جام چو جم آگه از سرّ عالم تمام من آنم که چون جام گیرم بدست ببینم در آن آینه هر چه هست بیا ساقی آن می‌که جان پرور است دل خسته را همچون جان درخور است بده تا بنوشم به یاد کسی که هست از غمش در دلم خون بسی بیا ساقی از می ندارم گریز به یک جام باقی من را دستگیر بده که از جهان خیمه بیرون زنم سراپرده بالای گردون زنم که از دور گردون به جان آمدم روان سوی دیر مغان آورم https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#ردیف_آوازی #دستگاه_ماهور #مثنوی #محمود_کریمی #مولانا دوش بود اندر خراباتم گذار چنگ را دیدم که می نالید زار چون شنیدم ناله آن چنگ را بر من آمد مستی بی اختیار خرفه و سجاده را دادم به می در خرابات آمدم خمار وار عالمان گویند که زاهد می خورد گفتم آری خیز و جام می بیار می بیار و چنگ بنواز و بگو آنچه پنهان بود کردم آشکار سالها دزدیده بودم چنگ را این زمانم اندر آمد در کنار هر که فردا مست ناید پیش یار از جمال یار گردد آشکار https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام #محمود_کریمی #آواز_بیات_اصفهان بی همنفس و ز جور صیاد پرواز مرا نمانده در یاد ای مرگ بیا که بعد عمری دیگر شوم از اسارت آزاد جز مشت پری در این قفس نمانده دیگر نکشم آه چون نفس نمانده راه نفسم به سینه بسته بال و پرم ای خدا شکسته جان می دهم و ز کینه صیاد با خنده کنار من نشسته ای کاش ببینم روی دخترم را تا زنده نماید یاد مادرم را جان به لب شدم از دست یک یهودی سر تا سر جسمم پر شد از کبودی هنگام غروب و وقت افطار می آید و با کینه ی بسیار با سیلی و تازیانه چیند روی تن من سفره ی افطار https://eitaa.com/naghmehayeashurayi