توی کوچه بود
همش به آسمون نگاه میکرد
سرش رو پایین میانداخت..
بهش گفتم داداش ابراهیم چیزی شده؟
گفت: تا این موقع یکی از بندگان خدا
به ما مراجعه میکرد و مشکلش رو
حل میکردیم..
میترسم کاری کرده باشم که
خدا توفیق خدمت رو
ازم گرفته باشه..
#شهیدابراهیمهادی
@naghshnegar_ngo