eitaa logo
کانال امام جماعت های دانشگاه های استان تهران
282 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
1هزار فایل
این کانال درجهت اطلاع رسانی برنامه ها و نیز هم افزایی دفاتر دانشگاه های استان تهران با اشتراک گزاری محتواهای مورد نیاز درحوزه اقامه نماز ایجاد شده است
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑 آموزش کاربردی ۱۴ جلسه امر به معروف و نهی از منکر 👇👇👇👇👇👇 https://www.aamerin.ir/fa/karbordi-1/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حجاب برای یه خانم چه فایده ای داره؟ عفاف و حجاب از دیدگاه نوروبیولوژی
عدالت‌خواهی به سبک امیرالمؤمنین(ع) - ديگران https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=46221
دلالتهای تربیتی عید قربان.pdf
812.5K
📕فیش منبر📕 متن منبر و خطبه جهت عید سعید قربان 💠 دلالتهای تربیتی عید قربان 💠 📩دانلود فــــیــــــش منبر و مرثیه ╭┅─────────┅╮ ↪️ @fishemenbar ↩️ talabeyar.ir ╰┅─────────┅╯
فرصت قربانی دادن.pdf
527.6K
📕فیش منبر📕 متن منبر و خطبه جهت عید سعید قربان 💠 فرصت قربانی دادن 💠 📩دانلود فــــیــــــش منبر و مرثیه ╭┅─────────┅╮ ↪️ @fishemenbar ↩️ talabeyar.ir ╰┅─────────┅╯
مضامین اخلاقی دعای عرفه.pdf
1.84M
✳️فیش منبر ✳️ ⭕️متناسب با شب و روز عرفه⭕️ 🌀منبرکامل🌀 ⭕️دنیای فیش منبر و مرثیه 👇👇👌💯💯 ╭┅─────────┅╮ 🌺 @fishemenbar ╰┅─────────┅╯
عید قربان-استاد قرائتی.pdf
353.8K
📕فیش منبر📕 متن منبر و خطبه جهت عید سعید قربان 💠 ویژگی های عید قربان 💠 📩دانلود فــــیــــــش منبر و مرثیه ╭┅─────────┅╮ ↪️ @fishemenbar ↩️ talabeyar.ir ╰┅─────────┅╯
پیامهای عید قربان.pdf
523.6K
📕فیش منبر📕 متن منبر و خطبه جهت عید سعید قربان 💠 پیامهای عید قربان 💠 📩دانلود فــــیــــــش منبر و مرثیه ╭┅─────────┅╮ ↪️ @fishemenbar ↩️ talabeyar.ir ╰┅─────────┅╯
خطبه اول -آیت الله جوادی آملی.pdf
611.3K
📕خطبه عید قربان📕 متن منبر و خطبه جهت عید سعید قربان 💠 عید قربان 💠 🔻خطبه اول آیت الله جوادی آملی 📩دانلود فــــیــــــش منبر و مرثیه ╭┅─────────┅╮ ↪️ @fishemenbar ↩️ talabeyar.ir ╰┅─────────┅╯
خطبه دوم -آیت الله جوادی آملی.pdf
642.6K
📕خطبه عید قربان 📕 متن منبر و خطبه جهت عید سعید قربان 💠 عید قربان 💠 🔻خطبه دوم آیت الله جوادی آملی 📩دانلود فــــیــــــش منبر و مرثیه ╭┅─────────┅╮ ↪️ @fishemenbar ↩️ talabeyar.ir ╰┅─────────┅╯
لک لبیک حسین.اعمال روز عرفه و شناخت مسلم بن عقیل. 1401.pdf
327.5K
⚫️ لک لبیک حسین ⚫️ ✅ چهار ویژگی مسلم بن عقیل ✅ روز عرفه و شهادت مسلم بن عقیل۱۴۰۱ ♦️نگارنده : حجه الاسلام بیگدلو ✅ با نشر مطالب، اهلبیت ع را یاری کنیم. ✅ منبر: ۳۴۵ ۱۴۰۱/۴/۱۸ http://eitaa.com/joinchat/3946119185Cc42a0286aa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻سخنان بسیار جالب و شنیدنی یک کشیش مبلغ مسیحی که مسلمان شد. توصیه می‌کنم این ۹ دقیقه را با دقت گوش دهید. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نحوه صحیح برخورد با بدحجابی * * ایرادش به مذهبی ها و چادری ها دقیق و طبق روایات هست 🇮🇷🇮🇷﷽🇮🇷
🛑 فنلاند در طول مدت دو دهه حائز رتبه‌ی نخست تعلیم‌وتربیت در جهان بوده است. 🔻چه رازی در پس این موفقیت نهفته است؟ 🔻60 مهارت ضروری که خانواده ها غافل از آن هستند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جهت اطلاع ✍️ محسن مهدیان ⚠️* 10 نکته بسیار عالی و برداشت کاملا غلط ولی رایج درباره حجاب اجباری در جامعه * 🔻یکم ما نداریم، حجاب الزامی داریم. تفاوتش چیست؟ برای احکام فردی اجبار نداریم، الزام برای احکام اجتماعی است. مثل تفاوت حکم مستی در خلوت و جلوت؛ در خانه و خیابان. انشالله روشن است. 🔻دوم. الزام حجاب به منظور باحجاب کردن بانوان بی حجاب نیست، بلکه برای صیانت از دموکراسی و دفاع از حق اکثریت است که اسلام را می خواهند. پس مدام بعضی ژست نگیرند که مگر چند درصد بانوان با اجبارِ حجاب، باحجاب شدند. 🔻سوم. یک جامعه در انتخاب دین آزادست، اما در انتخاب بخشی از دین آزاد نیست. مردم ما اکثریت اسلام را می خواهند و حجاب جزئی از اسلام است. پس تکلیف رفراندوم هم روشن است. رفراندوم برای انتخاب اصل دین است نه جزئیاتش. 🔻چهارم. اینکه آیا در صدر اسلام الزامی نسبت به حجاب بوده یا نه، سوال غلطی است. با فرض اینکه نبوده است باز هم مهم نیست. الزامِ اجتماعیِ حجاب از احکام تعزیری است که متناسب با زمان و مکان و شرایط اتخاذ می شود. مثل بسیاری دیگر از قوانین که زمان پیامبر نبوده و امروز هست و شرعی است. 🔻پنجم. بدحجابی در ایران ناشی از بی دینی نیست، ناشی از سبک زندگی غربی است. نشانه اش نیز حیا و عفت زنان ماست و نه ظاهرشان. پس از روی ظاهر پوشش بانوان نگوئید مردم حجاب را نمی خواهند؛ این بند بسیار مهم است. 🔻ششم. متولی حجاب در ایران تنها گشت ارشاد نیست؛ 26 نهاد متولی حجاب اند که متاسفانه در خواب عمیق اند و به کسی هم پاسخگو نیستند. کاش عدلیه به عنوان حقوق عامه به کم کاری این 26 نهاد هم ورود کند. 🔻هفتم. حجاب ملاک دینداری نیست؛ یک نشانه است در کنار دیگر نشانه ها. چه بسا زنان بدحجابی که دیندارترند و بالعکس. خیلی از بانوان این خطای اجتماعی را ندارند ولی ممکن است دهها خطای فردی و اجتماعی دیگر داشته باشند. 🔻هشتم. حجاب تنها چادر نیست. با این حال چادر طی سالهای اخیر فراتر از حجاب رفته است و به یک هویت فرهنگی-سیاسی و حتی مبارزاتی ارتقا یافته است. 🔻نهم. و موارد شبیه آن، پروژه فرهنگی علیه حجاب نیست؛ پروژه امنیتی علیه نظام است. لذا برخورد امنیتی می خواهد نه فرهنگی. 🔻دهم.مردها با دیدن زن بی حجاب الزاما به وسوسه گناه نمی افتند، بلکه دیدن زن بی حجاب خودش فی نفسه و بدون ریبه و لذت هم معصیت است. لذا بی حجابی تعرض به حقوق دیگران است.
🛑*سه شرط حضور روحانیون دردانشگاه از دیدگاه رهبر معظم انقلاب:* 🔻روحانییی که در دانشگاه، فعال و غیرمنفعل حضور پیدا میکند و برای کاری به دانشگاه میرود و میخواهد تأثیر بگذارد، چند خصوصیت را - غیر از آن شرایط عامه - باید داشته باشد. بالاخره کسی که به دانشگاه میرود، باید عالم و برخوردار از تقوا و احتیاط در عمل و امثال اینها باشد. غیر از این چیزهایی که واضح است، دو، سه شرط دیگر هم حتماً لازم است، تا مفید باشد. 🔶*شرط اول* این است که محیط دانشگاه و مسایل دانشجو را بشناسد. اگر این خصوصیت نباشد، مفید نخواهد بود، یا خیلی کم‌فایده خواهد بود. فرض کنیم، روحانییی میخواهد به دانشگاه برود. اگر او به تفاوت محیط ذهنی و روحی و عملی و فکری دانشگاه با - مثلاً - بازار یا مسجد توجه نداشته باشد و همان‌طور که به بازار یا مسجد میرود، با همان روحیه و با همان خصوصیات و با همان مطالب، به دانشگاه برود، به گمان قوی، در برخورد اشتباه خواهد کرد. باید دانشگاه را کماهو بشناسد و مسایل دانشجویان را بداند و بفهمد که مشکل و مسأله‌ی دانشجو چیست، که من به بعضی از آن مسایل اشاره خواهم کرد. بنابراین، اولین نکته، شناخت محیط و مخاطب است. 🔶 *شرط دوم* ، علاقه و اعتقاد به دانشجوست. اگر کسی از شکل دانشجو و این جوانان این‌طوری بیزار است، پایش را به دانشگاه نگذارد. اگر کسی علوم رایج در دانشگاه را جهل میداند، اینها را اصلاً علم نمیداند، به دانشگاه نرود. باید به رسالت دانشجو و رسالت و درس این محیط، اعتقاد داشته باشد؛ دانشجو را مورد محبت خود قرار بدهد و بداند که او هم مثل همین جوانی است که پسر ماست. در آن‌جا، همین بچه‌های ما هستند. بچه‌ی ما هم گاهی بداخلاقی میکند؛ او هم بداخلاقی میکند. بچه‌ی ما هم گاهی تحت تأثیر چیزی قرار میگیرد؛ او هم قرار میگیرد. بنابراین، باید به چشم فرزندان و نزدیکان خودش نگاه کند. نمیگویم به قدر بچه‌ی خودش محبت داشته باشد - این‌که غالباً معقول و عملی نیست - لیکن محبت داشته باشد، این قشر را به چشم تعطف و علاقه و محبت نگاه کند و به این علم و این درس و این محیط، علاقه داشته باشد. سابقها، بعضی از علمای خوب بودند که با مسایل علوم جدید آشنا نبودند و اصلاً اینها را علم نمیدانستند! چنین قضیه‌یی را واقعاً من دیده بودم؛ این تصور نیست. من عالم متقی مؤمن فاضلی را دیده بودم که اصلاً اینها را علم نمیدانست؛ بلکه حتّی هرچه را که در یک کتاب غیرعربی نوشته بشود، علم نمیدانست! اصلاً کتاب فارسی را جهل میدانست و میگفت اینها چیست! ببینید، این یک طرز فکر است. البته، امروز این فکرها نیست. آن اعتقادات، شقوق دیگری هم دارد که اگر بگویم، بیشتر تعجب خواهید کرد. هرچند آن اعتقادات متعلق به دوره‌ی قدیم است، اما من خودم چنین کسی را درک کرده‌ام. فردی بود که کتاب چاپ حروفی را قابل خواندن نمیدانست! میگفت این کتابها بیربط است و باید روی ورقه‌های بزرگ، با خط عبدالرحیم یا شخص دیگری نوشته شده باشد و چاپ سنگی شود! این را از باب یک نمونه‌ی بارز گفتم. معلوم است که در بین علمای حاضر و بخصوص بین علمایی که با محیطهای جدید انقلابی سروکار دارند، مخصوصاً آنهایی که به دانشگاه میروند، این افکار نیست؛ اما میخواهم بگویم که اگر مایلید در محیط دانشگاه، کمترین نشانه‌یی از بینونت شما با آن دانشجو وجود نداشته باشد - بینونتی که پنجاه سال، هشتاد سال، با دشمنی دشمنان و با همین طرز فکرهایی که به آن اشاره کردم، به وجود آمده - رابطه‌ی خود را با دانشجو، بر اساس محبت و علاقه قرار دهید و به رسالت او و درس و محیط تحصیلش، اعتقاد داشته باشید. این طرز فکری که من نقل کردم، آیا بین محیطهای فکری جدید و قدیم، بینونت به وجود نمیآورد؟ دشمن هم که کمک کرد. اگر میخواهید آثار این بینونت از بین برود و این زخم ملتئم بشود، لااقل در رابطه‌ی با شخص شما در دانشگاه، باید محبت و اعتقاد را در حد نصاب داشته باشید. این جوانان نازنین و پاک و به‌دردبخور و مورد کمال ترحم در مقابله‌ی با بعضی از جریانات فاسد فکری و غیره را، باید با علاقه و محبت نگهداشت و حفظشان کرد و مثل مرغی که از جوجه‌های خودش محافظت میکند، نباید رهایشان کرد. باید با این روحیه به دانشگاه بروید. 🔶 *شرط سوم* - که خیلی هم مهم است - این است که این کسی که به دانشگاه میرود، بداند که نحوه‌ی رابطه‌ی او با این محیط و این مخاطب، اثباتاً و نفیاً، تأثیر بسیار بزرگی در امور مهم دارد. نگویید مثل این است که آدم منبر میرود. ما برای منبر، به این‌جا و آن‌جا، مسافرت میکردیم و در بعضی جاها میفهمیدیم که منبر خراب شد. آدم روی منبر خودش میفهمد که خراب کرده است. در آن زمان میگفتیم، حالا خراب شد که خراب شد، مشکلی نیست؛ حداکثرش این است که دهه‌ی بعد دعوت نمیکنند؛ یا اگر میخواستند پاکت سنگینتری بدهند، پاکت سبکتری خواهند داد؛ یا خواهند گفت که این آخوند، تازه‌کار است و در نتیجه، یک منبری دیگر را به ج
ای من دعوت میکنند. بنابراین، تأثیر بدگفتن و خراب کردن من، همین‌قدر است. یک وقت این‌طور نیست و انسان میفهمد که اگر این‌جا خراب کرد، اثرش تعیین کننده است. فرض کنید که فرزند شما، از لحاظ فکر سیاسی یا اعتقادی، اول بار به دام یک عده طرار فکر افتاده است و اینها او را به چیزهایی متوجه کرده‌اند که البته شیطانی و غلط، اما پُرجاذبه است و شما اصلاً نمیگذاشتید که جوانتان به شعاع این چیزها نزدیک بشود. برای این فرزند شبهه به وجود آمده و سراغ شما - که پدر روحانی و عالم و مورد اعتقاد این پسر هستید - آمده و میگوید: پدر! فلان قضیه چه‌طوری است؟ در این‌جا، شما چه احساسی دارید؟ احساس میکنید که اگر من در پاسخ به این بچه یک ذره اشتباه کردم، بچه‌ام را از دست داده‌ام. این، اولِ لغزشگاه است. در این‌جا، دیگر کوتاهی نمیکنید، با عصبانیت اقدام نمیکنید، زمام اراده‌ی فکر را به سخن سبک یا سست و یا حتّی تعبیر سست رها نمیکنید. اگر دیدید از عهده برنمیآیید که جواب این جوان را بدهید، میگویید اشکال ندارد، پیش فلانی میرویم. شما فرد مسلطتری را پیدا میکنید، تا او بتواند پاسخ آن طراری دشمن را بدهد. با این احساس باید با دانشجو روبه‌رو بشوید. دانشجو هم که یک نفر نیست؛ یک خیل عظیمند. این کسی که امروز در دانشگاه هست، مثل ماها نیست که فعلیتش با قوّه‌اش، هفتاد سال فاصله داشته باشد. قوّه و فعل این دانشجو، پانزده سال یا ده سال فاصله دارد و در آینده‌ی نزدیکی - نه آینده‌ی دوری - قوّه‌اش به فعل میرسد؛ یعنی دو سال دیگر لیسانس میشود، پنج سال یا شش سال دیگر دکتر میشود، یک رشته‌ی تخصصی هم میگیرد، دو سال هم علافی میکشد و بعد از این ده سال، آدم متخصصی است که همه‌ی دستگاهها پول گزاف به او میدهند و او را با همه‌ی وجود میخواهند. او در آن زمان، یک کارشناس سازمان برنامه و بودجه، یا یک مهندس عالیرتبه‌ی وزارت مسکن، یا مدیر فلان اداره‌ی سیاسی میشود و یا فلان بخش عمرانی و کشاورزی و غیره را راه‌اندازی میکند؛ یعنی کار مملکت به دست این فرد می‌آید. به این دانشجو، به چشم بیاهمیت نگاه نکنید. اگر شما توانستید این دانشجو را متدین و مؤمن و دلسوز و مخلص بار بیاورید - بعداً عرض خواهم کرد که ما از دانشجو چه توقعی باید داشته باشیم و او را چگونه بار بیاوریم - او مثمرثمر خواهد شد و نسبت به روحانیت، قضاوت خوبی خواهد داشت. اما اگر خدای نکرده، شما از عهده‌ی این کار برنیامدید و طوری شد که از لحاظ فکری، یا از لحاظ عملی و یا از لحاظ عاطفی، بین او و شما به هم خورد، بعید است که او بین شما و روحانیت، تفکیک قائل بشود. مثلاً اگر من و شما سوار ماشین هستیم و در جاده‌یی میرویم، یک افسر ژاندارمری به آن‌جا برسد و چهار تا بدوبیراه بگوید، شما هر افسر ژاندارمی را که فردا در خیابان ببینید، به طور ناخودآگاه و بدون این‌که خودتان بخواهید، این حکم ظالمانه را در ته قلبتان میکنید و از او بدتان می‌آید؛ قهری است. این حکم ظالمانه است؛ اما وجود دارد. یک ملبس فعال، به عنوان مظهر و نماینده‌ی روحانیت - این، غیر از آن ملبسی است که مثلاً در خیابان راه میرود و غلطی هم کرده است؛ همه که مثل او نیستند - خدای نکرده اشکالی در کارش وجود داشته باشد، بعید است که آن جوان، این قضاوت ظالمانه را نکند و بقیه‌ی روحانیت را با منی که در دانشگاه هستم، مقایسه نکند. یعنی تأثیر کار، این‌قدر زیاد است. روحانی در دانشگاه، این تأثیر را هم باید بداند. بنابراین، شرط سوم، عبارت از آگاهی و اطلاع نسبت به تأثیر عمیق نقش مثبت یا منفی روحانی در دانشگاه است. کسی که وارد دانشگاه میشود، باید این سه شرط را بداند