ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 #حکمت161 ⭕️ ارزش مشورت و پرهی
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت161
🔷 ارزش مشورت و پرهیز از خودمحوری
🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: هر كس خود رأى شد به هلاكت رسيد و هر كس با ديگران مشورت كرد، در عقل هاى آنان شريك شد.
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۶۱ نهج البلاغه نسبت به استبداد به رأی و خودکامگی هشدار می دهند و نتیجه اش را هلاکت معرفی می کنند.
در مقابل، توصیه به مشاوره با متخصصین و نخبگان می کنند و نتیجه این مشاوره را مشارکت در عقل های آنان بیان می فرمایند.
🔻بنابراین اگر کسی بخواهد نظری که می دهد و تصمیمی که می گیرد، به کمترین خطا و قویترین پشتیبانی فکری باشد، بهترین راهبرد و استراتژی آن مشاوره با متخصصین است.
🔻در همین زمینه امیرالمؤمنین (علیه السلام) به مالک اشتر در نامه ۵۳ اینگونه امر می فرمایند: « با دانشمندان، فراوان گفتگو کن و با حکیمان فراوان بحث کن، که مایه آبادانی و اصلاح شهرها و برقراری نظم و قانونی است که در گذشته هم وجود داشته است.»
🔻اگر مشاوره برای همه مردم لازم است، برای حاکمان از همه بیشتر لازم است و هر چقدر جایگاه، پُست، منصب و مسؤولیت کسی خطیرتر و حساس تر می شود، کماً و کیفاً به مشاوره با متخصصان و نخبگان محتاج تر است تا حکیمان و عاقلان و نخبگان بتوانند ابعاد مسأله را خوب تحلیل بکنند و باز بکنند که مسؤول تصمیم گیر در لحظه تصمیم گیری هیچ نقطه ابهام و تردیدی برایش باقی نماند و تصمیمش با کمترین خطا مواجه بشود.
🔻البته مشاوره هم آدابی دارد، هر کسی لایق طرف مشاوره قرار گرفتن نیست. مولا علی(علیه السلام) در همان نامه ۵۳ نسبت به مشورت نکردن با بعضی از افراد به مالک اشتر اینگونه هشدار می دهند: «بخيل را در مشورت کردن دخالت نده که تو را از نيکوکاری باز میدارد و از تنگدستی می هراساند. ترسو را در مشورت کردن دخالت نده که در انجام کارها روحيّه تو را سُست میکند. حريص را در مشورت کردن دخالت نده که حرص را با ستمکاری در نظرت زينت میدهد. همانا بخل و ترس و حرص، غرايز گوناگونی هستند که ريشه آنها بدگمانی به خدای بزرگ است.
بنابراین هرکسی هم لایق مشاور قرار گرفتن نیست.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (4).mp3
10.71M
🔈ختم گویای #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز.
🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام)
🔷 سهم روز صد و سی و یکم: از خطبه ۱۶۴ تا خطبه ۱۶۳
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
🌹سهم #روز_صد_وسی_ویکم : خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳ #نهج_البلاغه
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه164 : (در سال ٣٤ هجری مردم در اطراف امام (علیه السلام ) جمع شده و از عثمان شکایت کردند و از او خواستند که با عثمان صحبت کند تا از اشتباهات خود دست بردارد. )
🔹 هشدار دادن به عثمان
♦️همانا مردم پشت سر من هستند و مرا ميان تو و خودشان ميانجی قرار داده اند، به خدا نمی دانم با تو چه بگويم؟ چيزی را نمی دانم که تو ندانی. تو را به چيزی راهنمايی نمی کنم که نشناسی. تو می دانی آنچه ما می دانيم. ما به چيزی پيشی نگرفته ايم که تو را آگاه سازيم و چيزی را در پنهانی نيافته ايم که آن را به تو ابلاغ کنيم. ديدی چنان که ما ديديم، شنيدی چنان که ما شنيديم، با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بودی چنان که ما بوديم، پسر ابوقُحافه «ابابکر» و پسر خطّاب، در عمل به حق، از تو بهتر نبودند. تو به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در خويشاوندی از آن دو نزديک تری و داماد او شدی که آنان نشدند. پس خدا را، خدا را، پروا کن! سوگند به خدا! تو کور نيستی تا بينايت کنند، نادان نيستی تا تو را تعليم دهند، راه ها روشن است و نشانه های دين برپاست. پس بدان که برترين بندگان خدا در پيشگاه او رهبر عادل است که خود هدايت شده و ديگران را هدايت می کند، سنّت شناخته شده را برپا دارد و بدعت ناشناخته را بميراند. سنّت ها روشن و نشانه هايش آشکار است، بدعت ها آشکار و نشانه های آن برپاست و بدترين مردم نزد خدا، رهبر ستمگری است که خود گمراه و مايه گمراهی ديگران است، که سنّت پذيرفته را بميراند و بدعت ترک شده را زنده گرداند. من از پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) شنيدم که گفت: «روز قيامت رهبر ستمگر را بياورند که نه ياوری دارد و نه کسی از او پوزش خواهی می کند، پس او را در آتش جهنّم افکنند و در آن مانند سنگ آسياب می چرخد، تا اينکه به قعر دوزخ رسيده، به زنجير کشيده شود.» من تو را به خدا سوگند می دهم که امام کشته شده اين امّت مباشی، چرا که پيش از اين گفته می شد. در ميان اين امّت، امامی به قتل خواهد رسيد که دَرِ کشتار تا روز قيامت گشوده خواهد شد و کارهای امّت اسلامی با آن مشتبه شود و فتنه و فساد در ميانشان گسترش يابد، تا آنجا که حق را از باطل نمی شناسند و به سختی در آن فتنه ها غوطه ور می گردند. برای مروان چونان حيوان به غارت گرفته مباش که تو را هر جا خواست براند، آن هم پس از ساليانی که از عمر تو گذشته و تجربه ای که به دست آورده ای. (عثمان گفت: «با مردم صحبت کن که مرا مهلت دهند تا از عهده ستمی که به آنان رفته برآيم» ) امام(علیه السلام) فرمود: آنچه در مدينه است به مهلت نياز ندارد، و آنچه مربوط به بيرون مدينه باشد تا رسيدن فرمانت مهلت دارند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
🌹سهم #روز_صد_وسی_ویکم : خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳ #نهج_البلاغه
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه163
1️⃣ خداشناسی
♦️سپاس خداوندی را سزاست که آفريننده بندگان و گستراننده زمين و جاری کننده آب در زمين های پَست و روياننده گياه در کوه ها و تپّه های بلند می باشد، نه اوّل او را آغازی و نه اَزَلی بودن او را پايانی است، آغاز هر چيزی و جاويدان است و پايدار و ماندگار بدون مدّت و زمان است. پيشانی بندگان در برابر عظمت او به خاک افتاده، و لب ها در اعتراف به يگانگی او در حرکتند. به هنگام آفرينش برای هر پديده ای حدّ و مرزی قرار داد تا برای وجود بی نهايت او همانندی نباشد. گمان ها خدا را با اندازه ها و حرکت ها و اندام ها و آلت ها نمی توانند اندازه گيری نمايند. نمی توان گفت: خدا از کی بود؟ و تا کی خواهد بود؟ وجود آشکاری است که نمی توان پرسيد: از چيست؟ و حقيقت پنهانی است که نمی توان پرسيد در کجاست؟ نه جسم است که او را نهايتی باشد و نه پوشيده ای که چيزی او را در برگرفته باشد، به موجودات آن قدر نزديک نيست که به آنها چسبيده و آن قدر دور نيست که جدا و بريده باشد. بر خداوند، خيره نگريستن بندگان و بازگشتن لفظی به زبان آنان، نزديک شدن به تپّه ای، گام برداشتن در تاريکی شب، يا راه رفتن در مهتاب که نور می افشاند و درخشش خورشيدی که پس از ماه طلوع می کند و با طلوع و غروبش و آمدن شب و روز، چرخ زمان می گردد و تاريخ ورق می خورد، هيچ کدام پنهان نيست. خدا پيش از هر نهايت و مدّت و فراتر از هر گونه حساب و شمارش است، خدا والاتر از آنچه می باشد که عقل های عاجز تشبيه کنندگان تصوّر می کند. والاتر از صفات پديده ها و اندازه ها و قُطرهاست که برای موجودات مادّی پندارند و جايگاه هايی که برای آن در نظر می گيرند؛ زيرا حدّ و مرز و اندازه، شايسته پديده هاست و به غير خدا تعلّق دارد.
2️⃣ وصف آفرينش
♦️ پديده ها را از موادّی اَزَلی و اَبَدی نيافريد، بلکه آنها را از نيستی به هستی آورد و برای هر پديده ای حَدّ و مرزی تعيين فرمود و آنها را به نيکوترين صورت زيبا، صورت گری کرد. چيزی از فرمان او سرپيحی نمی کند و خدا از اطاعت چيزی سود نمی برد، علم او به مردگانی که رفتند چونان آگاهی او به زندگانی است که هستند و علم او به آسمان های بالا چونان علم او به زمين های زيرين است.
3️⃣ شگفتی آفرينش انسان
♦️ای انسان! ای آفريده راست قامت، ای پديده نگاهداری شده در تاريکی های رحم های مادران و قرار داده شده در پرده های تو در تو! «آغاز آفرينش تو از گل و لای بود» و سپس «در جايگاه آرامی نهاده شدی تا زمانی مشخّص و سرآمدی تعيين شده» و آنگاه که در شکم مادرت حرکت می کردی، نه دعوتی را می توانستی پاسخ دهی و نه صدايی را می شنيدی. سپس تو را از قرارگاهت بيرون کردند و به خانه ای آوردند که آن را نديده بودی و راه های سودش را نمی دانستی، پس چه کسی تو را در مکيدن شير، از پستان مادر هدايت کرد؟ و به هنگام نياز جايگاه های طلب کردن و خواستن را به تو شناساند؟ هرگز آن کس که در توصيف پديده ای با شکل و اندازه و ابزار مشخّص درمانده باشد، بدون ترديد از وصفِ پروردگارش ناتوان تر و از شناخت خدا با حَدّ و مرز پديده ها دورتر است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
گزارش موضوعات مهم خطبه ۱۶۴ تا خطبه ۱۶۳.mp3
4.03M
🔊 گزارش موضوعات مهم خطبه ۱۶۴ تا خطبه ۱۶۳
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
1_1001221911.mp3
6.1M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت162
⭕️ ضرورت رازداری
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 #حکمت162 ⭕️ ضرورت رازداری 🎙
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت162
🔷 ضرورت رازداری
🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: آن كس كه راز خود را پنهان دارد، اختيار آن در دست اوست.
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۶۲ نهج البلاغه می فرمایند: آن کس که راز خود را پنهان دارد، اختیار آن در دست اوست.
🔻 به هر حال هر انسانی برای خودش اسراری دارد، مثل عیوبی که دارد و نمی خواهد کسی از آنها باخبر بشود، مثل سابقه ای که دارد و نمی خواهد کسی از آن باخبر بشود ،اموالی که دارد نمی خواهد همه بدانند یا هر چیز دیگری که دوست ندارد به دلایل موجه، دیگران در جریانش قرار بگیرند.
🔻 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مورد راز توصیه هایی در نهج البلاغه دارند از جمله همین حکمت ۱۶۲ که می فرمایند: تا وقتی که این راز را در خودت پنهان می کنی ،اختیارش در دست خودت است.
در حکمت ۳۸۱ همین مفهوم را یک مقداری بازتر می فرمایند: سخن در بند توست تا آن را نگفته باشی، اما وقتی گفتی تو در بند آن هستی. پس زبانت را نگهدار، آنچنان که طلا و نقره خود را نگه می داری زیرا چه بسا سخنی که نعمتی را طرد یا نعمتی را جلب میکند. مادامی که حرف نزدی اختیار در دست خودت است، اما به محض اینکه زبان گشودی و سخن گفتی دیگر اختیار تو در دست آن است یعنی آثار و تبعات آن را تو باید دنباله روی کنی.
🔻با این نگاه مولا علی(علیه السلام) در حکمت ۶ نهج البلاغه نگهداری راز در سینه را نشانه عاقل میدانند و میفرمایند: «صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ» ؛ سینه خردمند صندوق راز اوست. و ما باید بیاموزیم که برای رسیدن به اهداف خودمان با برنامه ریزیهایی که میکنیم، یکی از مهمترین شروط این است که کاری را که میخواهیم انجام بدهیم تا وقتی به نتیجه نرسیده به هر کسی اعلانش نکنیم. اگر می خواهیم برنامه ای اقتصادی داشته باشیم، برنامه ای عبادی داشته باشیم، برنامه مطالعاتی میخواهیم داشته باشیم، هر هدفی را می خواهیم برایش برنامه ریزی کنیم، راه پیروز شدن در آن هدف و برنامه این است که مراقب باشیم این قصد و برنامه و هدف خودمان را به کسانی که ارتباطی به آنها ندارد و نیازی نیست چیزی بدانند، جلو جلو اعلان نکنیم.
🔻در حکمت ۴۸ حضرت پیروزی و دست یافتن به ظفر را دارای یک فرایندی می دانند که اوج آن رازداری است. پیروزی در دوراندیشی و دوراندیشی در به کار گیری درست اندیشه و به کارگیری درست اندیشه مشروط به راز داری است.
🔸بنابراین اگر کسی راز دار نباشد ، طرح و اندیشه و برنامه و نقشه ای که ریخته است را نمی تواند پیاده کند و اگر نتواند درست کار و نقشه اش را پیاده کند، آن اهداف دور را نمی تواند به دست بیاورد و اگر نتواند به اهداف دوری که برنامه ریزی کرده برسد، قاعدتاً دیگر پیروز نیست.
بنابراین ما باید مراقبت کنیم که حرفهایی که می زنیم آیا حامل اسرار ما به دیگران هست یا نه؟ و آیا دیگران ضرورتی دارد از اسرار ما باخبر باشند یانه؟ یک بار دیگر در پایان حکمت ۱۶۲ را می خوانیم حضرت میفرمایند: آنکس که راز خود را پنهان دارد اختیار آن در دست اوست.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (5).mp3
8.15M
🔈ختم گویای #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز.
🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام)
🔷 سهم روز صد و سی و دوم: از خطبه ۱۶۲ تا خطبه ۱۶۱
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
🌹سهم #روز_صد_وسی_ودوم : خطبه ۱۶۲ تا ۱۶۱ #نهج_البلاغه
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه162 : (در سال ٣٧ هجری در صفین، شخصی از طایفه بنی اسد پرسید: چگونه شما را از مقام امامت که سزاوار تر از همه بودید کنار زدند؟ )
1⃣ علل و عوامل غصب امامت
♦️ای برادر بنی اسدی! تو مردی پريشان و مضطربی که نابجا پرسش می کنی ليکن تو را حق خويشاوندی است و حقّی که در پرسيدن داری و بی گمان طالب دانستنی. پس بدان که آن ظلم و خودکامگی که نسبت به خلافت بر ما تحميل شد، در حالی که ما را نَسَب برتر و پيوند خويشاوندی با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) استوارتر بود، جز خودخواهی و انحصارطلبی چيز ديگری نبود که گروهی بخيلانه به کرسی خلافت چسبيدند و گروهی سخاوت مندانه از آن دست کشيدند. داور خداست و بازگشت همه ما به روز قيامت است. (در اينجا شعر امرء القيس را خواند که:) «واگذار داستان تاراج آن غارت گران را، و به يادآور داستان شگفت دزديدن اسب سواری را.»
2⃣ شكوه از ستمهای معاويه
بيا و داستان پسر ابوسفيان را به يادآور، که روزگار مرا به خنده آورد، بعد از آن که مرا گرياند. سوگند به خدا که جای شگفتی نيست، کار از بس عجيب است که شگفتی را می زدايد و کجی و انحراف می افزايد. مردم کوشيدند نور خدا را در داخل چراغ آن خاموش سازند، جوشش زلال حقيقت را از سرچشمه آن ببندند، چرا که ميان من و خود، آب را وَبا آلود کردند. اگر محنت آزمايش از ما و اين مردم برداشته شود آنان را به راهی می برم که سراسر حق است و اگر به گونه ديگری انجامد. (با حسرت خوردن بر آنها جان خويش را مگذار، که خداوند بر آنچه می کنند آگاه است.)
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه161
1⃣ وصف پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم و اهل بیت علیهم السلام )
خداوند پيامبرش را با نوری درخشان و برهانی آشکار و راهی روشن، و کتابی هدايتگر برانگيخت. خانواده او نيکوترين خانواده و درخت وجودش از بهترين درختان است که شاخه های آن راست و ميوه های آن سر به زير و در دسترس همگان است. زادگاه او مکّه و هجرت او به مدينه، پاک و پاکيزه است که در آنجا نام او بلند شد و دعوتش به همه جا رسيد. خدا او را با برهانی کامل و کافی (قرآن) و پندهای شفابخش و دعوتی جبران کننده فرستاد. با فرستادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) شريعت های ناشناخته را شناساند و ريشه بدعت های راه يافته در اديان آسمانی را قطع کرد و احکام و مقرّرات الهی را بيان فرمود. پس هر کس جز اسلام دينی را انتخاب کند، به يقين شقاوت او ثابت و پيوند او با خدا قطع و سقوطش سهمگين خواهد بود و سرانجامش رنج و اندوهی بی پايان و شکنجه ای پر درد می باشد. بر خدا توکّل می کنم، توکّلی که بازگشت به سوی او باشد و از او راه می جويم، راهی که به بهشت رسد و به آنجا که خواست اوست بينجامد.
2⃣ سفارش به تقوا و عبرت از گذشتگان
♦️بندگان خدا! شما را به ترسيدن از خدا و فرمانبرداری او سفارش می کنم که نجات فردا و مايه رهايی جاويدان است. خدا آن گونه که سزاوار بود شما را ترسانيد و چنان که شايسته بود اميدوارتان کرد و دنيا و بی اعتباری آن و نابودشدنی بودن و دگرگونی آن را برای شما توصيف کرد. پس از آنچه در دنيا شما را به شگفتی وامی دارد، روی گردانيد، زيرا که مدّت کوتاهی در آن اقامت داريد، دنيا به خشم خدا نزديک ترين و از خشنودی خدا دورترين جايگاه است. پس ای بندگان خدا! از غم و اندوه و سرگرمی های دنيا چشم برگيريد، زيرا شما به جدايی و دگرگونی های امور دنيايی يقين داريد، و چونان دوست مهربانی که نصيحت گر و کوشابرای نجات رفيقش تلاش کند، خويشتن را از دنيا دور نگه داريد. و از آنچه بر گذشتگان شما رفت عبرت گيريد که چگونه بند بند اعضای بدنشان از هم گُسست، چشم و گوششان نابود شد، شرف و شکوهشان از خاطره ها محو گرديد و همه ناز و نعمت ها و رفاه ها و خوشی ها پايان گرفت که نزديکی فرزندان، به دوری و از دست دادنشان و همدمی همسران، به جدايی تبديل شد. ديگر نه به هم می نازند و نه فرزندانی می آورند و نه يکديگر را ديدار می کنند و نه در کنار هم زندگی می کنند! پس ای بندگان خدا! بپرهيزيد، چونان پرهيز کسی که به نفس خود چيره و بر شهوات خود پيروز و با عقل خود به درستی می نگرد، زيرا که جريان انسان آشکار، پرچم برافراشته، جادّه هموار و راه روشن و راست است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
گزارش موضوعات مهم خطبه ۱۶۲ تا خطبه ۱۶۱.mp3
3.6M
🔊 گزارش موضوعات مهم خطبه ۱۶۲ تا خطبه ۱۶۱
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
1_1002247740.mp3
7.88M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت163
⭕️ فقر و نابودی
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 #حکمت163 ⭕️ فقر و نابودی 🎙ح
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت163
🔷 فقر و نابودی
🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: فقر، مرگ بزرگ است.
🔻علی (علیه السلام) در حکمت ۱۶۳ نهج البلاغه می فرمایند: «الْفَقْرُ الْمَوْتُ الْأَكْبَرُ »؛ فقر بزرگترین نوع مرگ است.
🔻باید دید چرا فقر این چنین هولناک و مهلک است و در واقع باید چه کرد؟
🔻 اولاً فقر هم مثل ثروت و ثروتمندی مایه آزمایش است.
در خطبه ۹۱ بند ۱۳ می خوانیم: روزیِ انسان ها را اندازه گيری و مقدّر فرمود، گاهی کم و زمانی زياد و به تنگی و وسعت به گونه ای عادلانه تقسيم کرد تا هر کس را که بخواهد با تنگی روزی يا وسعت آن بيازمايد و با شکر و صبر، غنی و فقير را آزمايش نماید.
🔻 البته مولا علی(علیه السلام) که فقر را مرگ بزرگتر می دانند، فقر و غنای حقیقی را در آخرت می دانند.
در حکمت ۴۵۲ می فرمایند: فقر و غنای حقیقی پس از عرضه اعمال به خداوند در قیامت معلوم می شود.
🔻 اما فقر در دنیا می تواند آفاتی داشته باشد. برخی از آفات فقر در نهج البلاغه اینگونه بیان شده اند:
1⃣ ناقص شدن دين
2⃣ سرگردان شدن عقل و فکر
3⃣ برانگیخته شدن کینه ها و دشمنی ها
در حکمت ۳۱۹ حضرت خطاب به فرزندانشان محمد حنفیه می فرمایند: " ای فرزند! من از تهيدستی بر تو هراسناكم، از فقر به خدا پناه ببر، زیرا همانا فقر، دين انسان را ناقص و عقل را سرگردان و عامل کینه دشمنی است."
4⃣ احساس غربت:
مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۵۶ می فرمایند: غنا در غربت وطن است ولی فقر در وطن غربت است.
🔻در عرف جامعه متأسفانه حرف انسان عاقل و حکیم را اگر فقیر باشد، فقط به جرم اینکه فقیر است کسی باور نمی کند و استدلالش را قبول نمی کنند.
در حکمت ۳ می فرمایند: «وَ الْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ» ؛ فقر باعث می شود انسان تیزهوش از بیان حجّت و دلیل و استدلالش لال بشود.
5⃣ بی آبرویی:
در خطبه ۲۲۵ مولا علی(علیه السلام) بعضی دیگر از آفات فقر را در قالب دعا اینگونه می فرمایند: خدايا! آبرويم را با بی نيازی نگهدار." پس فقر گاهی می تواند به بی آبرویی بکشد. "مقام و شخصيتم را با تنگدستی از میان مبر، که از روزی خواران بخواهم روزی درخواست کنم و از بدان و اشرار طلب مهر و محبت کنم و مبتلا به ستایش کسانی بشوم که به من عطا می کنند و با مذمّت کسانی که به من عطا نکرده اند و منعم کرده اند آزمایش بشوم."
🔹وظیفه فقرا در برابر فقر و تنگدستی و وظیفه متموّلین در برابر فقرا:
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) از طرفی معتقدند که فقرا باید در عین فقر و البته تلاش، آداب و زینت فقر را حفظ کنند.
درباره زینت و آداب فقر در حکمت ۳۴۰ اینگونه می فرمایند: عفت زینت فقر است و شکر زینت عفاف.
درباره اینکه عفت فقیر یعنی چه؟ هم در حکمت ۴۰۶ خودشان توضیح داده اند: چه نکوست تواضع اغنیا در برابر فقرا برای طلب پاداش الهی و از آن نیکوتر خویشتنداری فقرا در برابر اغنیا برای توکل برخدا.
همچنین مولا علی(علیه السلام) در حکمت ۳۷۲ فقیری که به خاطر فقر دینش را به دنیا نمی فروشد، یکی از چهار ستون قوام دین و دنیا معرفی کرده اند و خطاب به جابربن عبدالله انصاری می فرمایند: ای جابر! قوام دین و دنیا به چهار چیز است:
🔸عالمی که به علم خود عمل می کند.
🔸جاهلی که از آموختن استنکاف نمی کند.
🔸 بخشنده ای که بخل نمی ورزد.
🔸 فقیری که دین خود را به دنیا نمی فروشد.
🔻بر این اساس مولا علی(علیه السلام) معتقد هستند خداوند سهم فقرا را در اموال اغنیاء قرار داده است.
در حکمت ۳۲۸ می خوانیم: همانا خدای سبحان روزیِ فقرا را در اموال اغنیاء قرار داده است، پس فقيری گرسنه نمی ماند، جز به كاميابی ثروتمندان و خداوند از ثروتمندان درباره فقرا باز خواست خواهد کرد.
راه هایی هم در نهج البلاغه برای رفع فقر آمده است که ان شاءالله به بهانه حکمت دیگری تقدیم خواهد شد.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (6).mp3
14.92M
🔈ختم گویای #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز.
🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام)
🔷 سهم روز صد و سی و سوم: خطبه ۱۶۰
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
🌹 سهم #روز_صد_وسی_وسوم : خطبه ۱۶۰ #نهج_البلاغه
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه160: (در شهر کوفه در سال ٣٧ هجری، هنگام حرکت دادن مردم به سوی صفین و جنگ با شامیان، ایراد فرمود.
1⃣ خداشناسی
♦️فرمان خدا قضای حتمی و حکمت و خشنودی او مايه امنيّت و رحمت است؛ از روی علم، حکم می کند و با حلم و بردباری می بخشايد. خدايا! سپاس تو راست بر آنچه می گيری و عطا می فرمايی و شفا می دهی يا مبتلا می سازی. سپاسی که تو را رضايت بخش ترين، محبوب ترين و ممتازترين باشد، سپاسی که آفريدگانت را سرشار سازد و تا آنجا که تو بخواهی تداوم يابد، سپاسی که از تو پوشيده نباشد و از رسيدن به پيشگاهت باز نماند، سپاسی که شمارش آن پايان نپذيرد و تداوم آن از بين نرود. خدايا! حقيقتِ بزرگی تو را نمی دانيم، جز آن که می دانيم تو زنده ای و احتياج به غير نداری، خواب سنگين يا سبک تو را نمی ربايد، هيچ انديشه ای به تو نرسد و هيچ ديده ای تو را ننگرد، اما ديده ها را تو می نگری و اعمال انسان ها را شماره فرمايی و قدم ها و موی پيشانی ها زمام امور همه به دست تو است، خدايا آنچه را که از آفرينش تو می نگريم، واز قدرت تو به شگفت می آييم و بدان بزرگی قدرت تو را می ستاييم، بسی ناچيزتر است در برابر آنچه که از ما پنهان و چشم های ما از ديدن آنها ناتوان و عقل های ما از درک آنها عاجز است و پرده های غيب ميان ما و آنها گسترده می باشد.
2⃣ راههای خداشناسی
♦️ پس آن کس که دل را از همه چيز تهی سازد و فکرش را به کار گيرد تا بداند که چگونه عَرش قدرت خود را برقرار ساخته ای و پديده را چگونه آفريده ای و چگونه آسمان ها و کرات فضايی را در هوا آويخته ای و زمين را چگونه بر روی امواج آب گسترده ای؟ نگاهش حسرت زده و عقلش مات و سرگردان و شنواييش آشفته و انديشه اش حيران می ماند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
🌹 سهم #روز_صد_وسی_وسوم : خطبه ۱۶۰ #نهج_البلاغه
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه160
3⃣ وصف اميدواری به خدا
♦️به گمان خود ادّعا دارد که به خدا اميدوار است! به خدای بزرگ سوگند! که دروغ می گويد، چه می شود او را که اميدواری در کردارش پيدا نيست؟ پس هر کس به خدا اميدوار باشد بايد، اميد او در کردارش آشکار شود. هر اميدواريی جز اميد به خدای تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است. گروهی در کارهای بزرگ به خدا اميد بسته و در کارهای کوچک به بندگانِ خدا روی می آورند؛ پس حقِّ بنده را ادا می کنند و حقِّ خدا را بر زمين می گذارند، چرا در حقِّ خدای متعال کوتاهی می شود و کمتر از حقِّ بندگان رعايت می گردد.
آيا می ترسی در اميدی که به خدا داری دروغگو باشی؟ يا او را در خور اميد بستن نمی پنداری؟ اميدوار دروغين اگر از بنده خدا ترسناک باشد، حقِّ او را چنان رعايت کند که حقَّ پروردگار خود را آن گونه رعايت نمی کند، پس ترس خود را از بندگان آماده و ترس از خداوند را وعده ای انجام نشدنی می شمارد و اينگونه است کسی که دنيا در ديده اش بزرگ جلوه کند و ارزش و اعتبار دنيا در دلش فراوان گردد که دنيا را بر خدا مقدّم شمارد و جز دنيا به چيز ديگری نپردازد و بنده دنيا گردد.
4⃣ سیری در زندگی پیامبران «برای انتخاب الگوهای ساده زیستی»
♦️برای تو کافی است که راه و رسم زندگی پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) را اطاعت نمايی تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی ها و عيب های دنيا و رسوايی ها و زشتی های آن باشد، چه اينکه دنيا از هر سو بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) بازداشته و برای غير او گسترانده شد، از پستان دنيا شير نخورد و از زيورهای آن فاصله گرفت. اگر می خواهی دومی را، موسی(علیه السلام) (کسی که با خدا سخن گفت) و زندگی او را توصيف کنم، آنجا که می گويد: «پروردگارا! هر چه به من از نيکی عطا کنی نيازمندم». به خدا سوگند! موسی(علیه السلام) جز قرص نانی که گرسنگی را برطرف سازد چيز ديگری نخواست، زيرا موسی(علیه السلام) از سبزيجات زمين می خورد، تا آنجا که بر اثر لاغری و آب شدن گوشت بدن، سبزی گياه از پشت پرده ی شکم او آشکار بود و اگر می خواهی سومی را، حضرت داوود(علیه السلام) صاحب نی های نوازنده و خواننده بهشتيان را الگوی خويش سازی، که با هنر دستان خود از ليف خرما زنبيل می بافت و از همنشينان خود می پرسيد: چه کسی از شما اين زنبيل را می فروشد؟ و با بهای آن به خوردن نان جوی قناعت می کرد. و اگر خواهی از عيسی بن مريم(علیه السلام) بگويم که سنگ را بالش خود قرار می داد، لباس پشمی خشن به تن می کرد و نان خشک می خورد، نان خورشت او گرسنگی و چراغش در شب ماه و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمين بود. ميوه و گُلِ او سبزيجاتی بود که زمين برای چهارپايان می روياند. زنی نداشت که او را فريفته خود سازد، فرزندی نداشت تا او را غمگين سازد، مالی نداشت تا او را سرگرم کند و آز و طمعی نداشت تا او را خوار و ذليل نمايد. مرکب سواری او دو پايش و خدمتگزار وی، دست هايش بود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192