ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 110.mp3
4.58M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 #سهم_روز_صد_و_دهم ازخطبه ۲۲۰ تا خطبه ۲۱۷
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 #سهم_روز_صد_و_دهم ازخطبه ۲۲۰ تا خطبه ۲۱۷ http://eitaa.com/na
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و دهم
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄
📜 #خطبه220 : در وصف سالكان
🔹پوينده راه خدا
♦️عقلش را زنده کرد و نفس خويش را كشت، تا آنكه جسمش لاغر و خشونت اخلاقش به نرمی گراييد، برقی پرنور برای او درخشيد و راه را برای او روشن كرد و در راه راست او را كشاند و از دری به در ديگر برد تا به در سلامت و سرای جاودانه رساند، كه دو پای او در قرارگاه امن با آرامش تن استوار شد، این پاداش آن بود كه دل را درست به كار گرفت و پروردگار خويش را راضی كرد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه219: (در ميدان نبرد جمل در سال ۳۶ هجری وقتی به جنازه طلحه و عبد الرحمن بن عتاب رسید،فرمود:)
🔹تأسف بر كشتگان جمل
♦️ابومحمد (طلحه) در اين مكان غريب مانده است، به خدا سوگند خوش نداشتم قريش را زير تابش ستارگان كشته و افتاده بينم. به خونخواهی بر فرزندان "عبدمناف" دست يافتم، ولی سركردگان "بنی جمح" از دستم گريختند، آنان برای كاری كه در شان آنها نبود سر برافراشتند و پيش از رسيدن به آن سركوب شدند.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه218: درباره كسانی برای جنگ با حضرت به بصره رفتند
🔹 افشای خيانت ناكثان
♦️بر كارگزاران و خزانه داران بيت المال مسلمانان كه در فرمان من بودند و بر مردم شهری كه تمامی آنها بر اطاعت من و وفاداری در بيعت با من وحدت داشتند هجوم آوردند، آنان را از هم پراكندند و به زبان من در ميانشان اختلاف افكندند و بر شيعيان من تاختند، گروهی را با نيرنگ كشتند و گروهی دست بر شمشير فشرده با دشمن جنگيدند تا صادقانه خدا را ملاقات كردند.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه217 : گله از قریش
🔹شكوه از قريش
♦️خدايا من بر ضد قريش و يارانشان از تو كمك می خواهم، كه پيوند خويشاوندی مرا بريدند و كار مرا دگرگون كردند و همگی برای مبارزه با من در حقّی كه از همه آنان سزاوارترم متّحد گرديدند و گفتند: «حق را اگر توانی بگير و يا تو را از حق محروم دارند، پس يا با غم و اندوه صبر كن، يا با حسرت بمير». به اطرافم نگريستم ديدم كه نه ياوری دارم و نه كسی از من دفاع و حمايت می كند، جز خانواده ام كه مايل نبودم جانشان به خطر افتد، پس خار در چشم فرو رفته، ديده بر هم نهادم و با گلویی که استخوان در آن گير كرده، جام تلخ را جرعه جرعه نوشيدم و در فرو خوردن خشم در امری كه تلخ تر از گياه حنظل و دردناك تر از فرو رفتن تيزی شمشير در دل بود شكيبایی كردم.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
🌳شجره آشوب« قسمت صد و دهم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻ب)از سوی دیگر ابن قتیبه آورده است که وی با عدهای اهل یمن، بعد از پیشنهاد حکمیت از سوی لشکر شام، پیش امام علی آمدند و گفتند آنچه را که سپاه شام در مورد حکمیت میگویند بپذیرد. او به امام چنین گفت:
🔻 «در آن صورت مردم انصاف را در مورد تو رعايت مىكنند. به خدا سوگند، اگر از آنان قبول نكنى كسى همراه تو باقى نمىماند؛ و تير و سنگى همراه تو نخواهيم انداخت و در هيچ جايگاهى همراه تو نخواهيم بود.»
🔻در بخش های بعد درباره رسالت اشعث در نبرد صفین، مفصلا بحث و تحلیل خواهیم کرد.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
4_6044159733080787388.mp3
3.7M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت38 5⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح #حکمت38 5⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع http://eitaa.com/nahgo
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت38 ( 5 )
🔷 حماقت ونشانه های آن
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در ادامه حکمت ۳۸ می فرمایند: « أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ » ؛ یعنی بزرگترین فقر حماقت است.
🔰 پیرامون حماقت دو نشانه و یک توصیه در نهج البلاغه داریم.
🔸نشانه های حماقت:
1⃣ اما نشانه اول این است که کسی عیبی در مردم ببیند و آن را زشت بشمارد ولی به همان عیب در وجود خودش راضی باشد.
🔻حضرت در حکمت ۳۴۹ می فرمایند: «وَ مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ » ؛ و کسی که در عیوب مردم دقّت کند و آن عیوب را در مردم زشت بشناسد وسپس همان عیب را برای خودش راضی بشود، پس چنین کسی حقیقتاً احمق است.
2⃣ نشانه دوّم این است که احمق قبل از اینکه بیاندیشد، سخن می گوید.
🔻در حکمتهای ۴۰ و ۴۱ با دو عبارت تقریباً متفاوت، حضرت این حقیقت را بیان فرمودند.
🔻در حکمت ۴۰ فرمودند: «لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ» ؛ زبان عاقل پشت قلب او حرکت می کند ، « وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ» ؛ اما قلب و عقل انسان احمق تابع زبانش هستند.
🔻در حکمت ۴۱ هم فرمودند: « قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِي فِيهِ» ؛ قلب انسان احمق در دهان اوست در حالی که « وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِي قَلْبِهِ » ؛ زبان انسان عاقل در قلب اوست.
🔻 بر این اساس مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۸ می فرمایند: « يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ» ؛ پسرم بپرهیز از همراهی و دوستی با احمق ، چرا؟ « فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ » ؛ بخاطر اینکه احمق میخواهد به تو نفع برساند اما ضرر می رساند.
🔻 بنابراین بزرگترین فقر نداشتن عقل درست و حسابی در عمل است.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 111.mp3
7.9M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 #سهم_روز_صد_ویازدهم خطبه ۲۱۶ از بند۱ تا بند ۲
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 #سهم_روز_صد_ویازدهم خطبه ۲۱۶ از بند۱ تا بند ۲ http://eitaa.c
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و یازدهم
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
📜 #خطبه216 : از سخنرانیهای امام (علیه السلام) در صحرای صفين
1⃣ حقوق اجتماعی
🔻پس از ستايش پروردگار، خداوند سبحان برای من بر شما به جهت سرپرستی حكومت حقی قرار داده و برای شما همانند حق من، حقی تعيين فرموده است. پس حق گسترده تر از آن است كه وصفش كنند، ولی به هنگام عمل تنگنایی بی مانند دارد. حق اگر به سود كسی اجراء شود، ناگزير به زيان او نيز روزی به كار رود و چون به زيان كسی اجرا شود روزی به سود او جريان خواهد داشت. اگر بنا باشد حق به سود كسی اجرا شود و زيانی نداشته باشد، اين مخصوص خدای سبحان است نه ديگر آفريده ها، به خاطر قدرت الهی بر بندگان و عدالت او بر تمام موجوداتی كه فرمانش بر آنها جاری است. لكن خداوند حق خود را بر بندگان، اطاعت خويش قرار داده و پاداش آن را دوچندان كرده است، از روی بخشندگی و گشايشی كه خواسته به بندگان عطا فرمايد.
2⃣ حقوق متقابل رهبری و مردم
🔻پس خدای سبحان برخی از حقوق خود را برای بعضی از مردم واجب كرد و آن حقوق را در برابر هم گذاشت كه برخی از حقوق برخی ديگر را واجب گرداند و حقّی بر كسی واجب نمی شود مگر همانند آن را انجام دهد. و در ميان حقوق الهی بزرگترين حق، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است ؛ حقّ واجبی كه خدای سبحان بر هر دو گروه لازم شمرد و آن را عامل پايداری پيوند ملت و رهبر و عزّت دين قرار داد.
پس امور مردم اصلاح نمی شود مگر به وسیله کارگزاران صالح و کارگزاران هم نمی توانند امور را اصلاح کنند مگر به شرط استقامت مردم و آنگاه كه مردم حقّ رهبری را ادا كنند و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت يابد و راههای دين پايدار و نشانه های عدالت برقرار و سنّت پيامبر (صلی الله علیه واله وسلم) پايدار گردد. پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حكومت اميدوار و دشمن در آرزوهايش مأيوس می شود. اما اگر مردم بر حكومت چيره شوند، يا زمامدار بر رعيّت ستم كند، وحدت كلمه از بين می رود، نشانه های ستم آشكار و نيرنگبازی در دين فراوان می گردد و راه گسترده سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) متروك، هواپرستی فراوان، احكام دين تعطيل و بيماريهای دل فراوان گردد، مردم از اينكه حق بزرگی فراموش می شود يا باطل خطرناكی در جامعه رواج می يابد، احساس نگرانی نمی كنند، پس در آن زمان نيكان خوار و بدان قدرتمند می شوند و كيفر الهی بر بندگان بزرگ و دردناك خواهد بود. پس بر شماست كه يكديگر را نصيحت كنيد و نيكو همكاری نماييد.
درست است كه هيچ كس نمی تواند حق اطاعت خداوندی را چنانكه بايد بگذارد؛ هر چند در به دست آوردن رضای خدا حريص باشد و در كار بندگی تلاش فراوان نمايد، لكن بايد به مقدار توان، حقوق الهی را رعايت كند كه يكی از واجبات الهی، يكديگر را به اندازه توان نصيحت كردن و برپا داشتن حق و ياری دادن به يكديگر است. هيچ كس هر چند قدر او در حق بزرگ و ارزش او در دين بيشتر باشد، بی نياز نيست كه او را در انجام حق ياری رسانند و هيچ كس گرچه مردم او را خوار شمارند و در ديده ها بی ارزش باشد، كوچكتر از آن نيست كه كسی را در انجام حق ياری كند يا ديگری به ياری او برخيزد.
(پس يكی از ياران به پا خاست و با سخنی طولانی امام را ستود، حرف شنوایی و اطاعت از امام را اعلام داشت آنگاه امام فرمود:) كسی كه عظمت خدا در جانش بزرگ و منزلت او در قلبش والاست، سزاوار است كه هر چه جز خدا را كوچك شمارد و از او سزاوارتر كسی كه نعمتهای خدا را فراوان در اختيار دارد و بر خان احسان خدا نشسته است، زيرا نعمت خدا بر كسی بسيار نگردد جز آنكه حقوق الهی بر او فراوان باشد.
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
🌳شجره آشوب« قسمت صد و یازدهم»
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻4. معاویه بعد از شهادت امام علی، تعدادی از افراد را تحریک کرد و به آن ها وعده داد تا امام حسن را ترور کنند. از جمله این افراد، اشعث بن قیس بود.
🔻این گزارش نیز حاکی از رابطه اشعث با بنی امیه است که تلاش بر حذف فیزیکی اهل بیت نیز داشتند.
🔻5. از دیگر نشانه های نفاق اشعث که سعی در حذف فیزیکی امام داشت و با بنی امیه و خوارج همکاری می کرد، دریافت پول از عمروعاص و تحریک و پناه دادن ابن ملجم-لعنه الله علیه- برای ترور امام در مسجد کوفه بود.
🔻همچنین معاویه در صفین، شاعران را تحریک می کرد تا اشعث را بر ضد امام علی، برانگیزد. این نکته نیز می رساند معاویه حساب خاصی روی اشعث برای شکست سپاه امام باز کرده بود.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
4_6046334210598243435.mp3
5.65M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت38 6⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح #حکمت38 6⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع http://eitaa.com/nahgo
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت38 (6)
🔷 عجب و خودپسندی
🔻 موضوع دیگری که در ادامه حکمت ۳۸ بیان شده است مسأله "عُجب یا خودپسندی" است.
🔹 " عُجب" یعنی اینکه انسان در خودش یک فضیلتی، یک هنری و یک توانمندی را درک کند و نسبت به آن متعجّب و خودپسند و خودخواه شود.
🔻 آثار شومی در زبان مولا علی (علیه السلام) برای مسأله و پدیده زشت عُجب بیان شده :
1⃣ اوّل تنهایی
🔻در حکمت ۱۱۳ می فرمایند: « لَا وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ » ؛ هیچ تنهایی ای وحشتناک تر از عجب نیست.
2⃣ دوّم ترس
🔻همین حکمت ۳۸ می فرمایند : « أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ » ؛ ترسناک ترین ترس، عُجب است.
3⃣ سوّم حسادت به عقل، یعنی آسیب رساندن به عقل
🔻حضرت در حکمت ۲۱۲ می فرمایند: «عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ أَحَدُ حُسَّادِ عَقْلِهِ » ؛ خود پسندی انسان یکی از حسودان عقل اوست.
شما عزیزان می دانید که حسادت یعنی چه ، حضرت در حکمت ۲۲۵ می فرمایند: «الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَادِ» ؛ تعجّب می کنم از اینکه حسودان از سلامت بدنشان غفلت می کنند، یعنی با حسادت دارند به خودشان و بدنشان ضرر می زنند.
🔻پس عُجب انسان به خودش اوّلاً ضربه به جسمش و ثانیاً ضربه به عقلش می زند. لذا مولا علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ خطاب به امام مجتبی (علیه السلام) می فرمایند: « وَ اعْلَمْ أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ وَ آفَةُ الْأَلْبَابِ» بدان! همانا خوپسندی بر خلاف صواب و درستی است، بدان که اعجاب آفت و آسیب به عقلها است.
4⃣ اثر شوم بعدی، منع ازدیاد نعمت و رشد است.
یعنی عجب و خودپسندی مانع رشد انسان و ازدیاد نعمتها می شود.
🔻 در حکمت ۱۶۷ می فرمایند: « الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ الِازْدِيَادَ » ؛ عُجب مانع ازدیاد نعمت و رشد می شود.
🔻بر اساس این آثار شوم از منظر مولا علی (علیه السلام)، حتی گناهی که انسان را نزد خدا شرمنده بکند بهتر از حسنه و کار نیکی است که باعث عُجب انسان شود. در حکمت ۴۶ این حقیقت را فرمودند که : «سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُكَ»؛ گناهی که تو را شرمنده بکند نزد خدا از کار نیکی که تو را به عُجب بکشاند بهتر است.
🔻با این مقدّمات حضرت در نهج البلاغه توصیه های نسبت به عُجب دارند:
🔸 ۱. اولاً در حکمت ۱۵۰ می فرمایند : « لَا تَكُنْ مِمَّنْ يُعْجَبُ بِنَفْسِهِ إِذَا عُوفِيَ» ؛ از آدمهایی نباش که وقتی سالم و تندرست هستند دچار عُجب می شوند.
🔸۲. ثانیاً در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر می نویسند: « إِیَّاکَ وَ الْإِعْجَابَ بِنَفْسِکَ» ؛ بپرهیز از اینکه خودپسند بشوی، « وَ الثِّقَةَ بِمَا یُعْجِبُکَ مِنْهَا » ؛ و اینکه اطمینان کنی به چیزهایی که به واسطه آن دچار عجب شدی، « وَ حُبَّ الْإِطْرَاءِ» ؛ بپرهیز از اینکه دلت بخواهد که مردم تو را ستایش کنند.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 112.mp3
3.61M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 #سهم_روز_صد_ودوازدهم خطبه ۲۱۶ بند۳
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 #سهم_روز_صد_ودوازدهم خطبه ۲۱۶ بند۳ http://eitaa.com/nahgol
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و دوازدهم
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
📜 #خطبه216: یکی از سخنرانی های امام در صفین
3⃣ روابط سالم و متقابل رهبر و مردم
🔻از پست ترين حالات زمامداران در نزد صالحان اين است كه گمان برند آنها دوستدار ستايش باشند و كشورداری آنان بر كبر و خودپسندی استوار باشد. خوش ندارم در خاطر شما بگذرد كه من ستايش را دوست دارم و خواهان شنيدن آن می باشم. سپاس خدا را كه چنين نبودم و اگر ستايش را دوست می داشتم، آن را رها می كردم به خاطر فروتنی در پيشگاه خدای سبحان و بزرگی و بزرگواری كه تنها خدا سزاوار آن است. گاهی مردم ستودن افرادی را برای كار و تلاش روا می دانند. اما من از شما می خواهم كه مرا با سخنان زيبای خود نستاييد، تا نفس خود را به وظایفی كه نسبت به خدا و شما دارم خارج سازم و حقوقی كه مانده است بپردازم و واجباتی كه بر عهده من است و بايد انجام گيرد اداء كنم. پس با من چنانكه با پادشاهان سركش سخن می گويند، حرف نزنيد و چنانكه از آدمهای خشمگين كناره می گيرند دوری نجوييد و با ظاهرسازی با من رفتار نكنيد و گمان مبريد اگر حقّی به من پيشنهاد دهيد بر من گران آيد، يا در پی بزرگ نشان دادن خويشم. زيرا كسی كه شنيدن حق يا عرضه شدن عدالت بر او مشكل باشد، عمل كردن به آن دشوارتر خواهد بود. پس از گفتن حق يا مشورت در عدالت خودداری نكنيد، زيرا خود را برتر از آنكه اشتباه كنم و از آن ايمن باشم نمی دانم، مگر آنكه خداوند مرا حفظ فرمايد. پس همانا من و شما بندگان و مملوك پروردگاريم كه جز او پروردگاری نيست. او مالك ما و ما را بر نفس خود اختياری نيست، ما را در آنچه بوديم خارج و بدانچه صلاح ما بود درآورد، به جای گمراهی هدايت و به جای كوری بينایی به ما عطا فرمود.
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
🌳شجره آشوب« قسمت صد و دوازدهم»
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻رسالت اشعث در حکومت امام اشعث پس از اینکه از آذربایجان عزل شد، به کوفه آمد. امام در اولین اقدام، شروع به محاسبه اموال اشعث کرد و آنچه را وی از بیت المال برداشته بود اخذ و به بیت المال برگرداند. اشعث در اثر این اقدام امام، کینه ایشان را به دل گرفت.
🔻در مروج الذهب مسعودی آمده است که: «اشعث بن قيس را كه از طرف عثمان حاكم آذربايجان و ارمنيه بود عزل كرد و نيز جرير بن عبدالله بجلى را كه از طرف عثمان حاكم همدان بود عزل كرد. اشعث به سبب همين عزل و اينكه هنگام بازگشت على درباره دخالت در اموال آنجا با او سخن داشته بود كينه او را بدل داشت.»
🔻 اشعث به حضرت اعتراض کرد و گفت درزمان عثمان، وی به محاسبه اموال نمی پرداخت. حضرت به وی فرمود اگر اموال را به ایشان پس ندهد با شیمشیر وی را خواهد زد. همچنین حضرت، سایر عمال عثمان را، احضار و اموال بیت المال را که در دست ایشان بود به جای خود بازگرداند. در بخش های بعد خواهیم گفت که اشعث برای مقابله با امیرالمومنین مسجدی را بنا کرده بود که حضرت از نماز خواندن در آن منع کرد.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192