شرح حکمت ۴۷ قسمت ۱۱ معیار صداقت و شجاعت و عفت.mp3
1.82M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت47 1⃣1⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح #حکمت47 1⃣1⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع https://eitaa.com/joi
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت47 ( 11 )
🔹 معیار صداقت و شجاعت و عفّت
🔰 همچنین مولا علی (علیه السلام) در حکمت های ۶۸ و ۳۸۰ ، زینت فقرا را عفّت معرفی می فرمایند.
حکمت ۶۸ : " عفت ورزيدن زينت فقر و شكرگزاری زينت بی نيازی است. "
🔻 و در حکمت ۲۵۲ ، فلسفه نهی از سرقت توسط خدا ، رواج و تحقق عفّت در جامعه ، شمرده شده است.
بنابراین باید نسبت به مسأله عفّت به شدت جدی بود. مولا علی (علیه السلام) ، ریشه بی عفّتی و آثار آن را در نهج البلاغه ، در خطبه ۸۸ ؛ قلب مرده ، گوش و چشم نابینا و ناشنوا ، از حقیقت معرفی می کنند و بی عفّتی را از نشانه های آخرالزّمان بیان کردند.
🔻در نهج البلاغه شریف ، در خطبه ۱۰۸ بند ۷ ، می فرمایند : « صَارَ الْفُسُوقُ نَسَباً، وَالْعَفَافُ عَجَباً »
در آخرالزمان فسق و فجور و بی بند و باری مایهٔ افتخار می شود و عفاف مایهٔ تعجّب و شگفتی مردم.
🔻 با این نگاه معلوم شد که رابطه عفّت با غیرت ، مسأله مهمی است که ان شاءالله در بخش بعدی به آن می پردازیم.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 162.mp3
7.23M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 #سهم_روز_صد_وشصت_ودوم خطبه ۱۶۳
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 #سهم_روز_صد_وشصت_ودوم خطبه ۱۶۳ https://eitaa.com/joinchat/98
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰روز. سهم روز صد و شصت و دوم
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه163
1️⃣ خداشناسی
♦️سپاس خداوندی را سزاست که آفريننده بندگان و گستراننده زمين و جاری کننده آب در زمين های پَست و روياننده گياه در کوه ها و تپّه های بلند می باشد، نه اوّل او را آغازی و نه اَزَلی بودن او را پايانی است، آغاز هر چيزی و جاويدان است و پايدار و ماندگار بدون مدّت و زمان است. پيشانی بندگان در برابر عظمت او به خاک افتاده، و لب ها در اعتراف به يگانگی او در حرکتند. به هنگام آفرينش برای هر پديده ای حدّ و مرزی قرار داد تا برای وجود بی نهايت او همانندی نباشد. گمان ها خدا را با اندازه ها و حرکت ها و اندام ها و آلت ها نمی توانند اندازه گيری نمايند. نمی توان گفت: خدا از کی بود؟ و تا کی خواهد بود؟ وجود آشکاری است که نمی توان پرسيد: از چيست؟ و حقيقت پنهانی است که نمی توان پرسيد در کجاست؟ نه جسم است که او را نهايتی باشد و نه پوشيده ای که چيزی او را در برگرفته باشد، به موجودات آن قدر نزديک نيست که به آنها چسبيده و آن قدر دور نيست که جدا و بريده باشد. بر خداوند، خيره نگريستن بندگان و بازگشتن لفظی به زبان آنان، نزديک شدن به تپّه ای، گام برداشتن در تاريکی شب، يا راه رفتن در مهتاب که نور می افشاند و درخشش خورشيدی که پس از ماه طلوع می کند و با طلوع و غروبش و آمدن شب و روز، چرخ زمان می گردد و تاريخ ورق می خورد، هيچ کدام پنهان نيست. خدا پيش از هر نهايت و مدّت و فراتر از هر گونه حساب و شمارش است، خدا والاتر از آنچه می باشد که عقل های عاجز تشبيه کنندگان تصوّر می کند. والاتر از صفات پديده ها و اندازه ها و قُطرهاست که برای موجودات مادّی پندارند و جايگاه هايی که برای آن در نظر می گيرند؛ زيرا حدّ و مرز و اندازه، شايسته پديده هاست و به غير خدا تعلّق دارد.
2️⃣ وصف آفرينش
♦️ پديده ها را از موادّی اَزَلی و اَبَدی نيافريد، بلکه آنها را از نيستی به هستی آورد و برای هر پديده ای حَدّ و مرزی تعيين فرمود و آنها را به نيکوترين صورت زيبا، صورت گری کرد. چيزی از فرمان او سرپيحی نمی کند و خدا از اطاعت چيزی سود نمی برد، علم او به مردگانی که رفتند چونان آگاهی او به زندگانی است که هستند و علم او به آسمان های بالا چونان علم او به زمين های زيرين است.
3️⃣ شگفتی آفرينش انسان
♦️ای انسان! ای آفريده راست قامت، ای پديده نگاهداری شده در تاريکی های رحم های مادران و قرار داده شده در پرده های تو در تو! «آغاز آفرينش تو از گل و لای بود» و سپس «در جايگاه آرامی نهاده شدی تا زمانی مشخّص و سرآمدی تعيين شده» و آنگاه که در شکم مادرت حرکت می کردی، نه دعوتی را می توانستی پاسخ دهی و نه صدايی را می شنيدی. سپس تو را از قرارگاهت بيرون کردند و به خانه ای آوردند که آن را نديده بودی و راه های سودش را نمی دانستی، پس چه کسی تو را در مکيدن شير، از پستان مادر هدايت کرد؟ و به هنگام نياز جايگاه های طلب کردن و خواستن را به تو شناساند؟ هرگز آن کس که در توصيف پديده ای با شکل و اندازه و ابزار مشخّص درمانده باشد، بدون ترديد از وصفِ پروردگارش ناتوان تر و از شناخت خدا با حَدّ و مرز پديده ها دورتر است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
🌳شجره آشوب« قسمت صد و شصت و دوم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻حال به خوبی می توان فهمید نقشه بنی امیه، درگیر کردن اصحاب امام با دشمنان داخلی است تا از این طریق، به آسودگی حکومت خود را ادامه دهند. بنی امیه، با بیان فضیلت های امام علی به صورت نهانی، مشکلی ندارند؛ چون این کار آگاهی بخشی عمومی ندارد. آن ها از روشنگری و بیدار شدن عمومی با فضایل می ترسیدند. همچنین با این کار، می خواست شیعیان و اصحاب امام را فریب دهد تا حواس آنان را از جبهه کفر یا همان بنی امیه، منحرف کند.
🔻آیا مغیره دلسوز شیعیان بود که اصحاب امام علی را به نبرد با خوارج تشویق می کرد یا اجازه مدح امام علی در محافل خصوصی را می داد؟
🔻آیا عمر بن عبدالعزیر که فدک را به بنی هاشم برگرداند، دلسوز اهل بیت بود؟ اگر واقعا او دلسوز بود، خلافت را به امام باقر علیه السلام بر می گرداند.اگر زیارت امام حسین علیه السلام از سوی مأمون، اجازه داده می شود، درد دین دارد؟ یا اینکه می خواست با دادن امتیاز به شیعیان انها را از قیام های علیه بنی عباس منصرف کند؟ در این راستا، مأمون لباس های سیاه بنی عباس را سبز رنگ می کند
🔻اما متأسفانه شیعیان در طول تاریخ، به سبب نداشتن بصیرت و درک درست از روش های دشمن، نتوانستند اولویت مبارزه خود را تشخیص دهند. این موضوع، باعث شد دشمن بتواند از آگاهی نداشتن شیعیان، بهره برده و آن ها را مشغول کند تا بتواند هرچه بیشتر حکومت ظالمانه خود را ادامه دهد. ثمره این بی بصیرتی، غربت بیشتر امامان بود و از سویی استمرار ظلم.
🔻امروز نیز، دشمنان دین (یهود) با ایجاد خطوط انحرافی در تشیع، مسلمانان را سرگرم درگیری های داخلی میان خود می کنند (جنگ شیعه و سنی )تا اذهان و حواس آنان از استکبار جهانی، پرت شود.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
شرح حکمت ۴۷ قسمت ۱۲ معیار صداقت و شجاعت و عفت.mp3
3.03M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت47 2⃣1⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح #حکمت47 2⃣1⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع https://eitaa.com/joi
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت47 ( 12 )
🔹 معیار صداقت و شجاعت و عفّت
بخش پایانی حکمت ۴۷ ، بحث غیرت و در نهایت رابطه غیرت با عفّت است.
🔻 مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۰۵ می فرمایند : « مَا زَنَى غَيُورٌ قَطُّ » ؛ " هیچ انسان با غیرتی ، زنا نمی کند. "
معلوم می شود انسانی که دست به عمل خلاف عفّت یعنی زنا می زند ، قبل از اینکه عفّتش از بین رفته باشد ، غیرتش نسبت به ناموسش از دست رفته است.
🔰 البته امیرالمؤمنین (علیه السلام) ، در نهج البلاغه مثل همیشه ، برای این خصلت زیبای غیرت هم ، حدّ و حدود قائل اند.
🔻 مثلاً در تفاوت بین غیرت زن با غیرت مرد ، در حکمت ۱۲۴ می فرمایند : « غَیْرَةُ الْمَرْأَةِ كُفْرٌ وَغْیْرَةُ الرَّجُلِ إیمَانٌ » ؛ اگر جایی که مرد نیاز شرعی دارد ، زن غیرت به خرج بدهد، این منجر به کفر عملی می شود در حالیکه غیرت داشتن مرد نسبت به همسرش ، ایمان را تقویت می کند.
🔻 البته افراط در هر چیزی مضرّ است ؛ لذا در نامه ۳۱، خطاب به فرزند عزیزشان می نویسند : « إِیاک وَ التَّغَایرَ فِی غَیرِ مَوْضِعِ غَیرَةٍ » ؛ " بپرهیز که نابجا غیرت نشان بدهی نسبت به همسر و ناموست، چرا؟ « فَإِنَّ ذَلِک یدْعُو الصَّحِیحَةَ إِلَی السَّقَمِ » چون غیرت افراطی و بی جا ، زن پاکدامن را آلوده خواهد کرد.
🔻 بنابراین مسأله غیرت با مسأله عفّت ، رابطه مستقیم و تنگاتنگی دارند ؛ تا جایی که حضرت شاخص اندازه گیری میزان عفّت انسانها را به میزان غیرتشان وابسته می دانند و می فرمایند: « وَ عِفَّتُهُ عَلَى قَدْرِ غَيْرَتِهِ »
✅ نتیجه اخلاقی این قصه این است که اگر می خواهیم در جامعه عفت گسترش پیدا کند باید غیرت را گسترش بدهیم .
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 163.mp3
8.15M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 #سهم_روز_صد_وشصت_وسوم خطبه ۱۶۲ تا خطبه۱۶۱
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 #سهم_روز_صد_وشصت_وسوم خطبه ۱۶۲ تا خطبه۱۶۱ https://eitaa.com/
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و شصت و سوم
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه162 : (در سال ٣٧ هجری در صفین، شخصی از طایفه بنی اسد پرسید: چگونه شما را از مقام امامت که سزاوار تر از همه بودید کنار زدند؟ )
1⃣ علل و عوامل غصب امامت
♦️ای برادر بنی اسدی! تو مردی پريشان و مضطربی که نابجا پرسش می کنی ليکن تو را حق خويشاوندی است و حقّی که در پرسيدن داری و بی گمان طالب دانستنی. پس بدان که آن ظلم و خودکامگی که نسبت به خلافت بر ما تحميل شد، در حالی که ما را نَسَب برتر و پيوند خويشاوندی با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) استوارتر بود، جز خودخواهی و انحصارطلبی چيز ديگری نبود که گروهی بخيلانه به کرسی خلافت چسبيدند و گروهی سخاوت مندانه از آن دست کشيدند. داور خداست و بازگشت همه ما به روز قيامت است. (در اينجا شعر امرء القيس را خواند که:) «واگذار داستان تاراج آن غارت گران را، و به يادآور داستان شگفت دزديدن اسب سواری را.»
2⃣ شكوه از ستمهای معاويه
بيا و داستان پسر ابوسفيان را به يادآور، که روزگار مرا به خنده آورد، بعد از آن که مرا گرياند. سوگند به خدا که جای شگفتی نيست، کار از بس عجيب است که شگفتی را می زدايد و کجی و انحراف می افزايد. مردم کوشيدند نور خدا را در داخل چراغ آن خاموش سازند، جوشش زلال حقيقت را از سرچشمه آن ببندند، چرا که ميان من و خود، آب را وَبا آلود کردند. اگر محنت آزمايش از ما و اين مردم برداشته شود آنان را به راهی می برم که سراسر حق است و اگر به گونه ديگری انجامد. (با حسرت خوردن بر آنها جان خويش را مگذار، که خداوند بر آنچه می کنند آگاه است.)
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه161
1⃣ وصف پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم و اهل بیت علیهم السلام )
خداوند پيامبرش را با نوری درخشان و برهانی آشکار و راهی روشن، و کتابی هدايتگر برانگيخت. خانواده او نيکوترين خانواده و درخت وجودش از بهترين درختان است که شاخه های آن راست و ميوه های آن سر به زير و در دسترس همگان است. زادگاه او مکّه و هجرت او به مدينه، پاک و پاکيزه است که در آنجا نام او بلند شد و دعوتش به همه جا رسيد. خدا او را با برهانی کامل و کافی (قرآن) و پندهای شفابخش و دعوتی جبران کننده فرستاد. با فرستادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) شريعت های ناشناخته را شناساند و ريشه بدعت های راه يافته در اديان آسمانی را قطع کرد و احکام و مقرّرات الهی را بيان فرمود. پس هر کس جز اسلام دينی را انتخاب کند، به يقين شقاوت او ثابت و پيوند او با خدا قطع و سقوطش سهمگين خواهد بود و سرانجامش رنج و اندوهی بی پايان و شکنجه ای پر درد می باشد. بر خدا توکّل می کنم، توکّلی که بازگشت به سوی او باشد و از او راه می جويم، راهی که به بهشت رسد و به آنجا که خواست اوست بينجامد.
2⃣ سفارش به تقوا و عبرت از گذشتگان
♦️بندگان خدا! شما را به ترسيدن از خدا و فرمانبرداری او سفارش می کنم که نجات فردا و مايه رهايی جاويدان است. خدا آن گونه که سزاوار بود شما را ترسانيد و چنان که شايسته بود اميدوارتان کرد و دنيا و بی اعتباری آن و نابودشدنی بودن و دگرگونی آن را برای شما توصيف کرد. پس از آنچه در دنيا شما را به شگفتی وامی دارد، روی گردانيد، زيرا که مدّت کوتاهی در آن اقامت داريد، دنيا به خشم خدا نزديک ترين و از خشنودی خدا دورترين جايگاه است. پس ای بندگان خدا! از غم و اندوه و سرگرمی های دنيا چشم برگيريد، زيرا شما به جدايی و دگرگونی های امور دنيايی يقين داريد، و چونان دوست مهربانی که نصيحت گر و کوشابرای نجات رفيقش تلاش کند، خويشتن را از دنيا دور نگه داريد. و از آنچه بر گذشتگان شما رفت عبرت گيريد که چگونه بند بند اعضای بدنشان از هم گُسست، چشم و گوششان نابود شد، شرف و شکوهشان از خاطره ها محو گرديد و همه ناز و نعمت ها و رفاه ها و خوشی ها پايان گرفت که نزديکی فرزندان، به دوری و از دست دادنشان و همدمی همسران، به جدايی تبديل شد. ديگر نه به هم می نازند و نه فرزندانی می آورند و نه يکديگر را ديدار می کنند و نه در کنار هم زندگی می کنند! پس ای بندگان خدا! بپرهيزيد، چونان پرهيز کسی که به نفس خود چيره و بر شهوات خود پيروز و با عقل خود به درستی می نگرد، زيرا که جريان انسان آشکار، پرچم برافراشته، جادّه هموار و راه روشن و راست است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
🌳 شجره آشوب« قسمت صد و شصت و سوم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻سخن پایانی
🔻ممکن است امروز کسی بگوید چرا خودتان را جای امیرالمومنین (ع) جا میزنید و قیاس با حضرت میکنید ؟ مگر نمیدانید قیاس با معصوم اشتباه و حرام است ؟ ایا درست است که برای توجیه اهداف سیاسی خود از معصوم استفاده ابزاری کنید ؟
🔻در پاسخ میگوییم دو نوع قیاس داریم یکی قیاس در رتبه و دیگری قیاس در فعل است آن چه در روایات از آن نهی شده قیاس در رتبه است یعنی رتبه و مقام هیچ کس مانند معصومین نیست اما خود قرآن دستور به الگو پذیری از سیره رفتاری و عملی معصوم را داده است. آیا لازمه الگو پذیری از معصوم مقایسه شرایط هر دو عصر نیست ؟ ما اگر شرایط را مقایسه نکنیم چگونه بفهمیم که باید مانند امام حسن آتش بس امضا کنیم یا باید مانند امام حسین بجنگیم ؟ هدف از طرح این مسائل، این نیست که بخواهیم خود و جبهه حق را امیرالمومنین معرفی کنیم و کسانی را که در جبهه نفوذی های دشمن قرار دارند اشخاصی مانند ابوموسی، اشعث، مغیره یا .... بلکه هدف، بیان سیره جبهه حق و اهل باطل و الگوهای نفوذی های دشمن است که بتوانیم در هر زمان و مکانی که وضعیت مانند وضعیت دوران امیرالمومنین شد، به درستی تصمیم گیری کنیم و جایگاه خود را در جبهه حق بدانیم.
🔻ما امیرالمومنین ع نیستیم اما شیعه و پیرو علی ع که هستیم. جالب اینکه همانند این شبهه را به خود علی ع هم وارد کردند . وقتی امیرالمومنین ع در کوفه سخن از مقاومت و الگوپذیری از پیامبر را مطرح کرد شخصی به امام نیز چنین انتقادی کرد. او به امام گفت: نه تو مانند پیامبر هستی و نه اصحاب تو آن هایی هستند که معرفی کردی. ما را به آنچه در طاقت ما نیست، مکلف نکن. امام به او فرمود: آیا من به شما گفتم که مثل محمد هستم و اصحاب من مانند اصحاب آن حضرت؟ من تنها برای شما مثل و نمونه معرفی کردم و امیدوارم که به آن ها اقتدا و تأسی کنید.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
پایان
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
شرح حکمت ۴۸ قسمت ۱ رازداری و پیروزی.mp3
3.37M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت48 1⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح #حکمت48 1⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع https://eitaa.com/joinc
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت48 ( 1 )
🔹مراحل پیروزی
🔰 در حکمت ۴۸ نهجالبلاغه، امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: « الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ وَ الرَّأْيُ بِتَحْصِينِ الْأَسْرَارِ » ؛ " پیروزی در گرو دوراندیشی و دوراندیشی به فعّال کردن فکر و تفکّر منوط به نگهداری اسرار است. "
🔻در این حکمت بسیار بسیار کاربردی و بلکه راهبردی، ابتدا باید به "الظفر"، سپس به "الحزم" و در نهایت به بحث "تفکر" و "رأی" پرداخته بشود، تا عمق مفهوم این حکمت، درک بشود.
🔻درباره ظفر یعنی پیروزی در نهجالبلاغه، نکاتی که مربوط می شود به پیام حکمت ۴۸، این نکات هستند:
🔸۱. نکته اول: هر پیروزی، در حقیقت پیروزی نیست؛ بلکه پیروزی های واقعی داریم و پیروزی های کاذب؛
🔻مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۲۷ نهجالبلاغه می فرمایند: « مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِه » ؛
" کسی که از طریق گناه به مقصود خودش می رسد، خیال کرده که پیروز شده و به نتیجه رسیده است؛ بلکه او اصلاً پیروز نشده "
🔸۲. نکته دوم : همچنین بین کسی که در به دست آوردن دنیای پست احساس پیروزی می کند و کسی که از آخرت چیزی بدست آورده، مولا علی (علیه السلام)، فاصله ای بیش از فاصله آسمان تا زمین قائل هستند و در حکمت ۳۷۰ می فرمایند: « وَ مَا الْمَغْرُورُ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الدُّنْيَا بِأَعْلَى هِمَّتِهِ كَالْآخَرِ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الْآخِرَةِ بِأَدْنَى سُهْمَتِهِ »
؛ " کسی که فریب دنیا را خورده و با نهایت زور و تلاش و همّتش توانسته است چیزی از دنیا به دست آورد، این در واقع به قدر کسی نیست که همّتی کرده، ولو چیز اندکی از آخرت سهم برده است."
یعنی سهم اندک از آخرت، بسیار شرف دارد بر بهره بالای از دنیا.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 164.mp3
10.37M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 #سهم_روز_صد_وشصت_وچهارم خطبه ۱۶۰ بند ۱ تا۴
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 #سهم_روز_صد_وشصت_وچهارم خطبه ۱۶۰ بند ۱ تا۴ https://eitaa.com
🌹 ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و شصت و چهارم
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه160: (در شهر کوفه در سال ٣٧ هجری، هنگام حرکت دادن مردم به سوی صفین و جنگ با شامیان، ایراد فرمود.
1⃣ خداشناسی
♦️فرمان خدا قضای حتمی و حکمت و خشنودی او مايه امنيّت و رحمت است؛ از روی علم، حکم می کند و با حلم و بردباری می بخشايد. خدايا! سپاس تو راست بر آنچه می گيری و عطا می فرمايی و شفا می دهی يا مبتلا می سازی. سپاسی که تو را رضايت بخش ترين، محبوب ترين و ممتازترين باشد، سپاسی که آفريدگانت را سرشار سازد و تا آنجا که تو بخواهی تداوم يابد، سپاسی که از تو پوشيده نباشد و از رسيدن به پيشگاهت باز نماند، سپاسی که شمارش آن پايان نپذيرد و تداوم آن از بين نرود. خدايا! حقيقتِ بزرگی تو را نمی دانيم، جز آن که می دانيم تو زنده ای و احتياج به غير نداری، خواب سنگين يا سبک تو را نمی ربايد، هيچ انديشه ای به تو نرسد و هيچ ديده ای تو را ننگرد، اما ديده ها را تو می نگری و اعمال انسان ها را شماره فرمايی و قدم ها و موی پيشانی ها زمام امور همه به دست تو است، خدايا آنچه را که از آفرينش تو می نگريم، واز قدرت تو به شگفت می آييم و بدان بزرگی قدرت تو را می ستاييم، بسی ناچيزتر است در برابر آنچه که از ما پنهان و چشم های ما از ديدن آنها ناتوان و عقل های ما از درک آنها عاجز است و پرده های غيب ميان ما و آنها گسترده می باشد.
2⃣ راههای خداشناسی
♦️ پس آن کس که دل را از همه چيز تهی سازد و فکرش را به کار گيرد تا بداند که چگونه عَرش قدرت خود را برقرار ساخته ای و پديده را چگونه آفريده ای و چگونه آسمان ها و کرات فضايی را در هوا آويخته ای و زمين را چگونه بر روی امواج آب گسترده ای؟ نگاهش حسرت زده و عقلش مات و سرگردان و شنواييش آشفته و انديشه اش حيران می ماند.
3⃣ وصف اميدواری به خدا
♦️به گمان خود ادّعا دارد که به خدا اميدوار است! به خدای بزرگ سوگند! که دروغ می گويد، چه می شود او را که اميدواری در کردارش پيدا نيست؟ پس هر کس به خدا اميدوار باشد بايد، اميد او در کردارش آشکار شود. هر اميدواريی جز اميد به خدای تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است. گروهی در کارهای بزرگ به خدا اميد بسته و در کارهای کوچک به بندگانِ خدا روی می آورند؛ پس حقِّ بنده را ادا می کنند و حقِّ خدا را بر زمين می گذارند، چرا در حقِّ خدای متعال کوتاهی می شود و کمتر از حقِّ بندگان رعايت می گردد.
آيا می ترسی در اميدی که به خدا داری دروغگو باشی؟ يا او را در خور اميد بستن نمی پنداری؟ اميدوار دروغين اگر از بنده خدا ترسناک باشد، حقِّ او را چنان رعايت کند که حقَّ پروردگار خود را آن گونه رعايت نمی کند، پس ترس خود را از بندگان آماده و ترس از خداوند را وعده ای انجام نشدنی می شمارد و اينگونه است کسی که دنيا در ديده اش بزرگ جلوه کند و ارزش و اعتبار دنيا در دلش فراوان گردد که دنيا را بر خدا مقدّم شمارد و جز دنيا به چيز ديگری نپردازد و بنده دنيا گردد.
4⃣ سیری در زندگی پیامبران «برای انتخاب الگوهای ساده زیستی»
♦️برای تو کافی است که راه و رسم زندگی پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) را اطاعت نمايی تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی ها و عيب های دنيا و رسوايی ها و زشتی های آن باشد، چه اينکه دنيا از هر سو بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) بازداشته و برای غير او گسترانده شد، از پستان دنيا شير نخورد و از زيورهای آن فاصله گرفت. اگر می خواهی دومی را، موسی(علیه السلام) (کسی که با خدا سخن گفت) و زندگی او را توصيف کنم، آنجا که می گويد: «پروردگارا! هر چه به من از نيکی عطا کنی نيازمندم». به خدا سوگند! موسی(علیه السلام) جز قرص نانی که گرسنگی را برطرف سازد چيز ديگری نخواست، زيرا موسی(علیه السلام) از سبزيجات زمين می خورد، تا آنجا که بر اثر لاغری و آب شدن گوشت بدن، سبزی گياه از پشت پرده ی شکم او آشکار بود و اگر می خواهی سومی را، حضرت داوود(علیه السلام) صاحب نی های نوازنده و خواننده بهشتيان را الگوی خويش سازی، که با هنر دستان خود از ليف خرما زنبيل می بافت و از همنشينان خود می پرسيد: چه کسی از شما اين زنبيل را می فروشد؟ و با بهای آن به خوردن نان جوی قناعت می کرد. و اگر خواهی از عيسی بن مريم(علیه السلام) بگويم که سنگ را بالش خود قرار می داد، لباس پشمی خشن به تن می کرد و نان خشک می خورد، نان خورشت او گرسنگی و چراغش در شب ماه و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمين بود. ميوه و گُلِ او سبزيجاتی بود که زمين برای چهارپايان می روياند. زنی نداشت که او را فريفته خود سازد، فرزندی نداشت تا او را غمگين سازد، مالی نداشت تا او را سرگرم کند و آز و طمعی نداشت تا او را خوار و ذليل نمايد. مرکب سواری او دو پايش و خدمتگزار وی، دست هايش بود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd