شرح حکمت ۱۰۲ آینده و مسخ ارزش ها.mp3
3.09M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت102
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح #حکمت102 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع https://eitaa.com/joincha
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت102
🔹 آینده و مسخ ارزش ها
🔻 بخشی از محتوای نهج البلاغه شریف، به ماجراها و وقایع و اوضاع آینده اختصاص دارد. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در دو مسیر زیبایی ها و زشتی های آیندهٔ حیات خودشان و دوران خودشان، هم در خطبه ها، هم در حکمت های نهج البلاغه و بعضاً در نامه ها، اشارت هایی دارند؛
🔰 از جمله در حکمت ۱۰۲ نهج البلاغه میفرمایند:
💠 " روزگاری بر مردم خواهد آمد که محترم نشمارند مگر سخن چین را و خوششان نیاید مگر از بدکار هرزه و ناتوان نگردد جز عادل؛ در آن روزگار، کمک به نیازمندان خسارت و پیوند با خویشاوندان منّت گذاری، و عبادت نوعی برتری طلبی بر مردم است. در آن زمان حکومت با مشورت زنان و فرماندهی خردسالان و تدبیر خواجگان اداره میگردد. "
🔻نکته مهمی که باید در این زمینه به آن دقت کرد، این است که در چه شرایطی جامعه اینقدر به انحطاط کشیده میشود؟
🔻جواب این سؤال را مولا علی (علیهالسلام) در خطبه ۲۱۶ میدهند؛ میفرمایند:
" اگر مردم بر حکومت چیره شوند، یا زمامدار بر رعیت ستم کند وحدت کلمه از بین میرود، نشانه های ستم آشکار، نیرنگ بازی در دین فراوان، راه گسترده سنّت پیامبر، متروک، هواپرستی فراوان، احکام دین تعطیل، بیماریهای دل فراوان میشود. مردم از اینکه حق بزرگی فراموش میشود، یا باطل خطرناکی در جامعه رواج مییابد، احساس نگرانی نمیکنند؛ پس در آن زمان، نیکان خوار و بَدان قدرتمند میشوند و کیفر الهی بر بندگان بزرگ و ترسناک خواهد بود. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 262.mp3
4.3M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 #سهم_روز_دویست_وشصت_ودوم خطبه 3 از بند 1 تا بند3
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 #سهم_روز_دویست_وشصت_ودوم خطبه 3 از بند 1 تا بند3 https://ei
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز دویست و شصت و دوم
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
📜 #خطبه3 : (خطبه شقشقيه که درد دل های امام علیه السلام از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه مطرح است.)
1⃣ شكوه از ابا بكر و غصب خلافت
♦️آگاه باشيد! به خدا سوگند ابابکر جامه خلافت را بر تن کرد، در حالیکه می دانست جايگاه من نسبت به حکومت اسلامی، چون مِحوَر آسياب است به آسياب، که دور آن حرکت می کند. او می دانست که سيل علوم از دامن کوهسار من جاری است و مرغان دورپرواز انديشه ها به بُلَندای ارزش من نتوانند پرواز کرد. پس من رِدای خلافت رها کرده و دامن جمع نموده از آن کناره گيری کردم و در اين انديشه بودم که آيا با دست تنها برای گرفتن حقِّ خود به پاخيزم؟ يا در اين محيط خفقان زا و تاريکی که به وجود آوردند، صبر پيشه سازم؟ که پيران را فرسوده، جوانان را پير و مردان با ايمان را تا قيامت و ملاقات پروردگار اندوهگين نگه می دارد. پس از ارزيابی درست صبر و بردباری را خِرَدمندانه تر ديدم. پس صبرکردم در حالیکه گويا خار در چشم و استخوان درگلوی من مانده بود و با ديدگان خود می نگريستم که ميراث مرا به غارت می برند. تا اينکه خليفه اوّل به راه خود رفت و خلافت را به پسر خَطّاب سپرد.
2⃣ بازی ابابكر با خلافت
♦️سپس امام(علیه السلام) مَثَلی را با شِعری از أَعشی عنوان کرد: مرا با برادر جابر، «حيّان» چه شباهتی است؟ (من همه روز را در گرمای سوزان کار کردم و او راحت و آسوده در خانه بود.) شگفتا! ابابکر که در حيات خود از مردم می خواست عذرش را بپذيرند، چگونه در هنگام مرگ خلافت را به عقد ديگری در آورد؟ هر دو از شتر خلافت سخت دوشيدند و از حاصل آن بهره مند گرديدند.
3⃣ شكوه از عمر و ماجرای خلافت:
♦️سرانجام اوّلی حکومت را به راهی درآورد و به دست کسی (عمر) سپرد که مجموعه ای از خشونت، سخت گيری، اشتباه و پوزش طلبی بود. زمامدار مانند کسی است که بر شتری سرکش سوار است، اگر عَنان محکم کشد پرده های بينی حيوان پاره می شود و اگر آزادش گذارد در پرتگاه سقوط می کند. سوگند به خدا، مردم در حکومت دومی در ناراحتی و رنج مهمّی گرفتار آمده بودند و دچار دورويی ها و اعتراض ها شدند و من در اين مدّت طولانی محنت زا و عذاب آور چاره ای جز شکيبايی نداشتم، تا آنکه روزگار عُمَر هم سپری شد.
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
شرح حکمت ۱۰۳ روش برخورد با دنیا.mp3
2.74M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت103 1⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح #حکمت103 1⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع https://eitaa.com/join
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت103 (1)
🔹 روش برخورد با دنيا
🔰 در حکمت ۱۰۳ نهج البلاغه میخوانیم:
💠 (مردی از حضرت علی علیه السلام پرسید: چرا پیراهن وصله دار میپوشی؟) حضرت در جوابش فرمودند که: " با این لباس دل انسان، خاشع و نفس، رام میشود و مؤمنان از من الگو میگیرند. دنیا و آخرت، دو دشمن متفاوت اند و دو راه جدای از یکدیگر دارند؛ پس کسی که دنیاپرست باشد و به آن عشق بورزد، به آخرت کینه ورزد و با آن دشمنی خواهد کرد. دنیا و آخرت مثل شرق و غرب از هم دورند؛ هرکس به سمت یکی از آن دو حرکت کند، خود به خود از دیگری دور میشود. (بعد فرمود:) آن دو مانند دو تا هَوو هستند که به يکديگر ضرر میرسانند. "
🔰 چند نکته در این حکمت، قابل توجه است:
1⃣ یکی خشوع قلب؛
🔻مولا علی (علیهالسلام) در خطبه ۱۹۳ یک بار می فرمایند:
متّقی را میبینی درحالیکه « خَاشِعاً قَلْبُهُ »
🔻 و بار دیگر در همان خطبه ۱۹۳ میفرمایند:
متّقین را اینگونه میبینی که "خُشُوعاً فِي عِبَادَةٍ "؛
" در عبادت خدا خاشع هستند."
2⃣ دوم مسأله ذلت نفس، پیش خود انسان است؛ یک وقت انسان پیش دیگران ذلیل میشود، این بد است. اما اگر خودش، خودش را کوچک ببیند، این خوب است؛
🔻 در حکمت ۱۲۳ نهج البلاغه، حضرت میفرمایند:
" خوش به حال کسی که نفسش پیش خودش خوار باشد" ؛ « طُوبَى لِمَنْ ذَلَّ فِى نَفْسِهِ »
🔻 و در نامه ۳۱ نهج البلاغه، مولا علی (علیهالسلام)، راه رام کردن نفس را یاد مرگ میدانند و میفرمایند:
«ذَلِّلهُ بِذِکرِ المَوت » ؛
" افسار گسیختگی نفس خودت را با یاد مرگ رام کن"
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 263.mp3
6.74M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 #سهم_روز_دویست_وشصت_وسوم خطبه 3 از بند ۴ تا بند ۷
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 #سهم_روز_دویست_وشصت_وسوم خطبه 3 از بند ۴ تا بند ۷ https://ei
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز دویست و شصت و سوم
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
📜 #خطبه3 : (خطبه شقشقيه که درد دل های امام علیه السلام از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه مطرح است.)
4⃣ شكوه از شورای عمر:
♦️سپس عمر خلافت را در گروهی قرار داد که پنداشت من همسنگ آنان می باشم! پناه بر خدا از اين شورا! در کدام زمان در برابر شخص اوّلشان در خلافت مورد ترديد بودم، تا امروز با اعضای شورا برابر شوم؟ که هم اکنون مرا همانند آنها پندارند؟ و در صَف آنها قرارم دهند؟ ناچار باز هم کوتاه آمدم، و با آنان هماهنگ گرديدم. يکی از آنها با کينه ای که از من داشت روی برتافت، و ديگری دامادش را بر حقيقت برتری داد و آن دو نفر ديگر که زشت است آوردن نامشان.
5⃣ شكوه از خلافت عثمان:
♦️تا آن که سومی به خلافت رسيد. دو پهلويش از پرخوری باد کرده، همواره بين آشپزخانه و دستشويی سرگردان بود و خويشاوندان پدری او از بنی اميّه به پاخاستند و همراه او بيت المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنه ای که به جان گياه بهاری بيفتد، عثمان آن قدر اسراف کرد که ريسمان بافته او باز شد و اعمال او مردم را برانگيخت و شکم بارگی او نابودش ساخت.
6⃣ بيعت عمومی مردم با امير المؤمنين (عليه السّلام)
♦️روز بيعت، فراوانی مردم چون يال های پر پُشت کفْتار بود، از هر طرف مرا احاطه کردند، تا آنکه نزديک بود حسن و حسين(علیهما السلام) لگدمال گردند و رِدای من از دو طرف پاره شد. مردم چون گلّه های انبوه گوسفند مرا در ميان گرفتند. امّا آنگاه که به پاخاستم و حکومت را به دست گرفتم، جمعی پيمان شکستند و گروهی از اطاعت من سرباز زده از دين خارج شدند و برخی از اطاعت حق سر بر تافتند، گويا نشنيده بودند سخن خدای سبحان را که می فرمايد: «سرای آخرت را برای کسانی برگزيديم که خواهان سرکشی و فساد در زمين نباشند و آينده از آنِ پرهيزکاران است». آری، به خدا آن را خوب شنيده و حفظ کرده بودند، امّا دنيا در ديده آنها زيبا نمود و زيور آن چشم هايشان را خيره کرد.
7⃣ مسؤوليت های اجتماعی
♦️"سوگند به خدايی که دانه را شکافت و جان را آفريد، اگر حضور فراوان بيعت کنندگان نبود و ياران حجّت را بر من تمام نمی کردند و اگر خداوند از علماء عهد و پيمان نگرفته بود که در برابر شکم بارگیِ ستمگران و گرسنگیِ مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهايش می ساختم و آخر خلافت را با کاسه اوّل آن سيراب می کردم. آنگاه می ديديد که دنيای شما نزد من از آب بينی بزغاله ای بی ارزش تر است. گفتند: در اينجا مردی از اهالی عراق بلند شد و نامه ای به دست امام(علیه السلام) داد و امام(علیه السلام) آن را مطالعه می فرمود، گفته شد مسايلی در آن بود که می بايست جواب می داد. وقتی خواندن نامه به پايان رسيد، ابن عبّاس گفت: يا اميرالمؤمنين! چه خوب بود سخن را از همانجا که قطع شد آغاز می کرديد؟ امام(علیه السلام) فرمود: هرگز! ای پسر عبّاس، شعله ای از آتش دل بود، زبانه کشيد و فرو نشست، (ابن عبّاس می گويد: به خدا سوگند، بر هيچ گفتاری مانند قطع شدن سخن امام(علیه السلام) اين گونه اندوهناک نشدم، که امام(علیه السلام) نتوانست تا آنجا که دوست دارد به سخن ادامه دهد.)
می گويم: معنای سخن امام(علیه السلام) که فرمود: «کراکب الصّعبة» اين است که اگر سوارکار، مهار شتر سرکش را سخت بکشد و مرکب چموش نافرمانی کند، بينی او پاره می شود و اگر مهارش را رها کند، چموشی کرده در پرتگاهِ سقوط قرار می گيرد و صاحبش قدرت کنترل او را ندارد. می گويند «اشنق الناقه» يعنی به وسيله مهار، سرشتر را بالا بکشد و «شنقها» نيز می گويند که ابن سکيت در کتاب اصلاح المنطق گفته است؛ اينکه فرمود «اشنق لها» و نفرمود «اشنقها» برای آنکه اين کلمه را مقابل «اسلس لها» قرار داد، گويی فرموده باشد که اگر سر او را بالا کشد، يعنی آن را واگذارد تا سر خود را بالا نگاه دارد."
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
شرح حکمت ۱۰۳ بخش ۲ روش برخورد با دنیا.mp3
1.85M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت103 2⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح #حکمت103 2⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع https://eitaa.com/join
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت103 (2)
🔹 روش برخورد با دنيا
3⃣ مسأله سوم، اقتداست؛
🔻حضرت فرمودند:
" با این لباس مؤمنین به من اقتدا میکنند. "
🔻در نامه ۴۵ حضرت خطاب به عثمان بن حنیف فرمودند:
« أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ » ؛
" آگاه باش، هر کس باید یک امام و پیشوایی داشته باشد که به او اقتدا کند. "
4⃣ و مسأله آخر، نسبت بین دنیا و آخرت است که با هم جمع نمیشوند؛
🔻 حضرت علی (علیهالسلام) در خطبه ۱۱۴، یک بار میفرمایند:
« كلُّ شيءٍ مِن الدُّنيا سَماعُهُ أعظمُ مِن عِيانهِ و كلُّ شيءٍ مِن الآخرةِ عِيانُهُ أعظَمُ مِن سَماعِهِ » ؛
" هر چیزی از دنیا شنیده اش بزرگتر از واقعیتش است؛ و برعکس هر چیزی در مورد آخرت، آنچه که خواهید دید، بزرگتر از آن چیزی است که شنیده بودید."
🔻 یک بار هم در همین خطبه ۱۱۴ میفرمایند:
«وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَا نَقَصَ مِنَ الدُّنْيَا وَ زَادَ فِي الْآخِرَةِ خَيْرٌ مِمَّا نَقَصَ مِنَ الْآخِرَةِ وَ زَادَ فِي الدُّنْيَا » ؛
" آگاه باشید، اگر چیزی از دنیا کم بشود و به آخرت ما افزوده بشود، بهتر از این است که از آخرت ما کم و به دنیا اضافه شود. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 264.mp3
5.37M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 #سهم_روز_دویست_وشصت_وچهارم خطبه ۲ از بند ۱ تا بند ۳
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 #سهم_روز_دویست_وشصت_وچهارم خطبه ۲ از بند ۱ تا بند ۳ https://
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز دویست و شصت و چهارم
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه2 : ( پس از بازگشت از نبرد صفين در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود.)
1⃣ ستايش پروردگار
♦️ستايش می کنم خداوند را برای تکميل نعمت های او و تسليم بودن در برابر بزرگی او و ايمن ماندن از نافرمانی او. و در رفع نيازها از او ياری می طلبم؛ زيرا آن کس را که خدا هدايت کند، هرگز گمراه نگردد و آن را که خدا دشمن دارد، هرگز نجات نيابد و هر آن کس را که خداوند بی نياز گرداند نيازمند نخواهد شد. پس ستايش خداوند، گرانسنگ ترين چيز است و برترين گنجی است که ارزش ذخيره شدن دارد و گواهی می دهم که جز خدای يکتای بی شريک معبودی نيست، شهادتی که اخلاص آن آزموده و پاکی و خلوص آن را باور داريم و تا زنده ايم بر اين باور استواريم و آن را برای صحنه های هولناک روز قيامت ذخيره می کنيم، زيرا شهادت به يگانگی خدا نشانه استواری ايمان، بازکننده درهای احسان، مايه خشنودی خدای رحمان و دورکننده شيطان است.
2⃣ ويژگی های پيامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)
♦️و شهادت می دهم که محمّد(صلی الله علیه و آله) بنده خدا و فرستاده اوست. خداوند او را با دينی آشکار و نشانه ای پايدار و قرآنی نوشته شده و استوار و نوری درخشان و چراغی تابان و فرمانی آشکارکننده فرستاد تا شک و ترديدها را نابود سازد و با دلايل روشن استدلال کند و با آيات الهی مردم را پرهيز دهد و از کيفرهای الهی بترساند.
3⃣ شناخت عصر جاهليت
♦️خدا پيامبرِ اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنه ها گرفتار شده، رشته های دين پاره شده و ستون های ايمان و يقين ناپايدار بود. در اصول دين اختلاف داشته و امور مردم پراکنده بود؛ راه رهايی دشوار و پناهگاهی وجود نداشت؛ چراغ هدايت بی نور و کوردلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصيت می شد و شيطان ياری می گرديد؛ ايمان بدون ياور مانده و ستون های آن ويران گرديده و نشانه های آن انکار شده، راههای آن ويران و جادّه های آن کهنه و فراموش گرديده بود. مردم جاهلی شيطان را اطاعت می کردند و به راههای او می رفتند و در آبشخور شيطان سيراب می شدند. با دست مردم جاهليّت، نشانه های شيطان، آشکار و پرچم او برافراشته گرديد. فتنه ها مردم را لگدمال کرده و با سُم های محکم خود نابودشان کرده و پابرجا ايستاده بود. امّا مردم حيران و سرگردان، بی خبر و فريب خورده، در کنار بهترين خانه (کعبه) و بدترين همسايگان (بت پرستان) زندگی می کردند. خواب آنها بيداری و سُرمه چشم آنها اشک بود؛ در سرزمينی که دانشمند آن لب فرو بسته و جاهل گرامی بود.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
شرح حکمت ۱۰۴ فضیلت زهد و تهجّد.mp3
3.65M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت104 1⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح #حکمت104 1⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع https://eitaa.com/join
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت104 (1)
🔹 فضیلت زهد و تهجّد
🔰 حکمت ۱۰۴ نهجالبلاغه، حاوی دو نکته اصلی است:
1⃣ یکی زهد و بی رغبتی اولیاءالله نسبت به دنیا
2⃣ و دوم مستجاب بودن دعای سحر و دعای نماز شب خوان ( الّا در مواردی استثنایی)
🔸اما دربارهٔ زهد دنیا کافی است به خطبه ۱۶۰ نهجالبلاغه ،بند چهارم و پنجم، مراجعه بفرمایید؛ حضرت میفرمایند:
" برای تو کافیست که راه و رسم پیامبر اسلام را، اطاعت نمایی؛ (سپس اوضاع بعضی از انبیاء عظام را درباره زهد و بی رغبتی نسبت به دنیا، اینگونه بیان میکنند:) اگر می خواهی دوّمی را موسی (علیهالسلام) که خدا با او سخن میگفت و زندگی او را توصیف کنم، آنجا که میگوید: پروردگارا! هر چه به من از نیکی ها کنی نیازمندم. به خدا سوگند، موسی (علیهالسلام) جز قرص نانی که گرسنگی را برطرف سازد، چیز دیگری نخواست؛ زیرا موسی از سبزیجات زمین میخورد تا آنجا که بر اثر لاغری و آب شدن گوشت بدن، سبزیِ گیاه، از پشت پرده شکم او آشکار بود؛ و اگر می خواهی سومی را حضرت داوود (علیهالسلام)، صاحب نِی های نوازنده و خواننده بهشتیان را، الگوی خویش سازی، که با هنر دستان خود از لیف خرما زنبیل میبافت و از همنشینان خود میپرسید: چه کسی از شما این زنبیل را میفروشد؟ و با بهای آن به خوردن نان جویی قناعت میکرد. و اگر می خواهی از عیسی بن مریم بگویم که سنگ را بالش خود قرار میداد، لباس پشمی خشن به تن میکرد و نان خشک میخورد؛ نان خورشت او گرسنگی و چراغش در شب، ماه و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمین بود. میوه و گل او سبزیجاتی بود که زمین، برای چهارپایان میرویاند؛ زنی نداشت که او را فریفته خود سازد، فرزندی نداشت تا او را غمگین سازد، مالی نداشت تا او را سرگرم کند و آز و طمعی نداشت تا او را خوار و ذلیل نماید. مَرکب سواری او دو پایش و خدمتگزار وی، دست هایش بود. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/989069416C879b5d64bd