eitaa logo
ٖؒ﷽‌ کانال رسمے ختم نهج‌البلاغـہ ıllıllı
241 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
259 ویدیو
9 فایل
یار بی پرده از در ودیوار در تجلی است یا اولی الابصار ✨✨✨🌌🌌🌌 انتقادات و پیشنهادات @nehzati_14 کپی با ذکر منبع آزاد. ✅ تاسیس کانال ۱۳۹۹/۱۲/۲ در این کانال ختم دور چهارم نهج‌البلاغه شروع شد.
مشاهده در ایتا
دانلود
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و سی‌ و سوم ❇️ دعوت معاویه به جنگ تن به تن 🔻[ یکی از جنگاوران لشکر شام به نام کُریب به میدان آمد و مبارز طلبید. سه تن از یارانم در جنگ با او کشته شدند و او که سرمست پیروزی بود، فریاد می‌زد: آیا مبارزی باقی نمانده است؟ خودم به میدان آمدم و به وی گفتم: ] 🔻وای بر تو ای کُریب! من تو را از خدا و سختگیری و انتقامش برحذر می‌دارم و به سنت خدا و سنت رسولش دعوتت می‌کنم. وای بر تو! مبادا "فرزند جگر خوار" تو را جهنمی کند! 🔻[ او با غرور و تکبر گفت: چه بسیار از این گفته‌ها که از تو شنیده‌ایم. ما را بدین سخنان نیازی نباشد. اگر خواهی، تو خود پای به میدان بگذار. کیست که شمشیر برّان به جان بخرد؟ من با ذکر "لا حول ولا قوّة الا بالله" به مصاف او رفتم و با یک ضربه او را بر زمین افکندم؛ چنان‌که در خون خویش غلتان شد. پس از او، دو تن دیگر از پهلوانان لشکر شام نیز به میدان آمدند که آن دو را نیز بر زمین افکندم. کسی بعد از آنها به میدان نیامد. معاویه را خطاب کرده و به مبارزه دعوتش کردم: ] 🔻وای بر تو معاویه! خود به میدان بیا و با من نبرد کن، تا در این میان کسانی دیگری کشته نشوند. 🔸کشف عورت عمرو‌بن‌عاص! 🔻[ عمرو‌بن‌عاص در یکی از روزهای صفین قصد غافل‌گیر کردن مرا داشت. به سراغ وی رفتم؛ ولی او خود را از اسب پایین انداخت و برای نجات جان خویش لباسش را کنار زد و عورتش را آشکار کرد. من صورت خویش را برگرداندم و او را به حال خودش رها کردم. یارانم که او را نشناخته بودند گفتند: ای امیرالمومنین، آن مرد را رها کردی؟ گفتم: ] دانستید که او کیست؟ [ آنها گفتند: او را نشناختیم. گفتم: ] او عمرو‌بن‌عاص بود که با کشف عورتش با من روبه‌رو شد و من نیز صورت خویش از او برگرداندم و رهایش ساختم. 🔸فرزندم در میدان [ گروهی از لشکر شام در زیر پرچمی گرد آمده بودند و با تمام توان از موضع خویش دفاع می‌کردند. ایستادگی و مقاومت آنها در برابر مومنان تعجب‌برانگیز بود. به یاران گفتم: ] 🔻این جماعت از موقعیت خویش عقب‌نشینی نمی‌کنند، مگر آنکه با ضربات نیزه روحشان از تن خارج و با ضربات شمشیر سرهایشان شکافته و استخوان‌هایشان متلاشی و بندبند دست‌هایشان قطع شود و پیشانی‌هایشان شکافته شود و ابروانشان بر سینه‌هایشان بریزد! کجایند دلاورمردان پایدار و طالبان خیر؟ کجایند مردانی که جان خویش را به خدای بزرگ بفروشند؟ [ گروهی از مسلمانان اعلام آمادگی کردند. فرزندم، محمّد، را صدا زدم و به وی دستور دادم: ] 🔻با آرامش و وقار به سوی آن پرچم حرکت کن و نیزه‌ات را در مقابل سینه‌های آنان نشانه برو و در همین حال، دست نگاه دار تا نظر و فرمان من به تو برسد. 🔻[ محمّد دستور را اجرا کرد و من مالک اشتر را به همراه گروهی از لشکریان به کمک وی فرستادم. با رسیدن مالک به نزدیک دشمن، دستور حمله را صادر کردم. محمّد با سوارانش حمله کرد و دشمن را از جایگاهش به عقب راند و بسیاری از آنان را از پای درآورد. این جنگ تا پس از مغرب نیز با شدت تمام ادامه یافت و بسیاری از آنان نماز را فقط با اشاره خواندند. ] 📚منابع: ۱. الامامةوالسیاسة، ج۱، ص۱۲۶ وقعة صفین، ص۴۰۷ الفصول المهمة، ص ۸۹ و ۹۰ شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۹۴ کشف الغمة، ج۱، ص۲۴۷ الإرشاد، ج۱، ص۲۶۷ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... eitaa.com/nahgolbalaghe_192
🔴 سفارش به رعايت عدالت در قصاص 🔹 مبادا پس از من دست به خون مسلمين فرو بريد و بگوييد: اميرمؤمنان كشته شد، بدانيد جز كشنده من كسی ديگر نبايد كشته شود. درست بنگريد! اگر من از ضربت او مُردم، او را تنها يك ضربت بزنيد. 📜 ، نامه ۴۷ eitaa.com/nahgolbalaghe_192
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1034322051.m4a
2.64M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ راه درمان ترس 2⃣ 🎙حجت الاسلام eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ٖؒ﷽‌ کانال رسمے ختم نهج‌البلاغـہ ıllıllı
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 #حکمت175 ⭕️ راه درمان ترس 2⃣
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 راه درمان ترس (2) 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هنگامی كه از چيزی می ترسی، خود را در آن بيفكن، زيرا گاهی ترسيدن از چيزی، از خود آن سخت تر است. 🔻مولا علی(علیه السلام) در حکمت ۱۷۵ اینگونه می فرمایند: هنگامی که از چیزی ترسیدی، خودت را در آن بیفکن زیرا ترسیدن از چیزی از خود آن چیز بزرگتر است. یعنی توهّم میکنی ترسناک است. همه بچّه ها دارند در این استخر به راحتی می پرند، بازی می کنند، شادی می کنند، لذّت می برند، اما تو چرا می ترسی بیایی توی آب؟ چون فکر می کنی می روی خفه می شوی؟ در حالیکه اصلاً اینجوری نیست. مگر ندیدی آن طرف کسانی که حرفه ایِ شنا کردن هستند برای اینکه بتوانند بروند زیر آب ، مجبور هستند بروند از دور دورخیز کنند، با شدت شیرجه بزنند تا تازه بتوانند زیر آب. مگر به این راحتی انسان می تواند برود زیر آب بماند؟ این ترس، ترسهای توهّمی است. 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در این نگاه فوق العاده دقیق روانشناختی، می فرمایند: آنجایی که باید اقدام کرد، اگر ترسیدی اشتباه کردی.خودت را بینداز در آن موقعیت، آن موقع خواهی دید که اصلاً اینجور هم نبود که فکر می کردی. اینقدرها هم نگران کننده و خطرناک نبود. بنابراین این نوع ترس یک نقصان است، یک کمبود است، یک عیب است. 🔻لذا مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۱۰۸ نهج البلاغه معتقد هستند کسی که بیش از حد از چیزی بترسد، دچار محافظه کاری افراطی می شود. در حکمت ۱۰۸ که درباره حالات قلب فرمایش کردند، اینگونه می فرمایند: «وَ إِنْ غَالَهُ الْخَوْفُ شَغَلَهُ الْحَذَرُ»؛ یعنی اگر ترس آن را فرا بگیرد پرهیز کردن و دوری کردن از موقعیت ها آن را مشغول می کند. 🔻بنابراین در این نوع از ترس که پایه عقلانی ندارد، انسان باید یک آن دل را به دریا بزند، آن موقع خودش قشنگ احساس می کند که این ترسی که قبل از اقدام داشته، یک ترس پوشالی و توهّمی بوده است. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع eitaa.com/nahgolbalaghe_192
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1035993826.mp3
2.09M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۲۰ تا ۱۱۷ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ eitaa.com/nahgolbalaghe_192
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۲۰ تا ۱۱۷ ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : یادآوری ویژگیهای اهل بیت (علیهم السلام) و اندرز یاران ♦️به خدا سوگند، تبليغ رسالت ها وفای به پيمان ها و تفسير اوامر و هشدارهای الهی به من آموزش داده شده، درهای دانش و روشنايی امور انسان ها نزد ما اهل بيت پيامبر است. آگاه باشيد که قوانين دين يکی و راههای آن آسان و راست است، کسی که از آن برود به قافله و سر منزل رسد و غنيمت برد و هر کس که از آن راه نرود گمراه شده پشيمان گردد. مردم! برای آن روز که زاد و توشه ذخيره می کنند و اسرار آدميان فاش می گردد عمل کنيد. کسی که از خرد خويش بهره مند نگردد، برای پند گرفتن از عقل و فکر ديگران عاجزتر است، چرا که آن غايب برای کمک کردن، از عقل حاضر او ناتوان تر است. از آتشی بپرهيزيد که حرارتش شديد و عمق آن ناپيدا و زيور آن غل و زنجير، آشاميدنی آن زردآب و چرک جوشان است. آگاه باشيد، نام نيکی که خدا برای کسی ميان مردم قرار دهد، بهتر از مالی است که برای ديگران باقی می گذارد که او را ستايش نمی کنند. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : (پس‌ از جنگ صفین و نهروان در سال ۳۸ هجری مردم را برای سرکوبی معاویه فراخواند سکوت‌ کردند. فرمود شما را چه شده آیا لال‌ هستید؟ گروهی گفتند: ای‌ امیرالمومنین! اگر تو حرکت کنی با تو حرکت می کنیم.) 1⃣ علل نكوهش كوفيان ♦️شما را چه می شود؟ هرگز راه رستگاری نپوييد و به راه عدل هدايت نگرديد! آيا در چنين شرايطی سزاوار است از شهر خارج شوم؟ هم اکنون بايد مردی از شما که من از شجاعت و دلاوری او راضی و به او اطمينان داشته باشم به سوی دشمن کوچ کند. 2⃣ مسؤوليتهای رهبری ♦️ و برای من سزاوار نيست که لشکر و شهر و بيت المال و جمع آوری خراج و قضاوت بين مسلمانان و گرفتن حقوق درخواست کنندگان را رها سازم، آنگاه با دسته ای بيرون روم و به دنبال دسته ای به راه افتم و چونان تير نتراشيده در جعبه ای خالی به اين سو و آن سو سرگردان شوم! من چونان محور سنگ آسياب، بايد بر جای خود استوار بمانم تا همه امور کشور پيرامون من و به وسيله من به گردش در آيد. اگر من از محور خود دور شوم مدار آن بلرزد و سنگ زيرين آن فرو ريزد به حقّ خدا سوگند که اين پيشنهاد بدی است. به خدا سوگند اگر اميدواری به شهادت در راه خدا را نداشتم، پای در رکاب کرده از ميان شما می رفتم و شما را نمی طلبيدم، چندان که بادِ شمال و جنوب می وزد؛ زيرا شما بسيار طعنه زن، عيب جو، رويگردان از حق و پر مکر و حيله ايد. مادام که افکار شما پراکنده است فراوانی تعداد شما سودی ندارد. من شما را به راه روشنی بردم که جز هلاک خواهان هلاک نگردند؛ آن کس که استقامت کرد به سوی بهشت شتافت و آن کس که لغزيد در آتش سرنگون شد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : ( در آغاز جنگ جمل در سال ۳۶ هجری در ستایش ياران خود فرمود.) 🔹ستودن ياران نيكوكار ♦️شما ياران حق و برادران دينی من می باشيد در روز جنگ چون سپرِ محافظ، دورکننده ضربت ها و در خلوت ها محرم اسرار من هستيد. با کمک شما پشت کنندگان به حق را می کوبم و به راه می آورم و فرمانبرداری استقبال کنندگان را اميدوارم. پس مرا با خيرخواهی خالصانه و سالم از هر گونه شکّ و ترديد ياری کنيد. به خدا سوگند من به مردم از خودشان سزاوارترم. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : سرزنش انسانهای خودپرست ♦️ نه اموال خود را در راه خدايی که آن مالها را روزی شما کرد می بخشيد، نه جان ها را در راه خدایِ جان آفرين به خطر می افکنيد. دوست داريد مردم برای خدا شما را گرامی دارند امّا خودتان مردم را در راه خدا گرامی نمی داريد. از فرود آمدن در خانه های گذشتگان عبرت گيريد و از جدايی با نزديک ترين برادران و دوستان پند پذيريد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ eitaa.com/nahgolbalaghe_192
1_1036260291.mp3
1.8M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۲۰ تا ۱۱۷ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ eitaa.com/nahgolbalaghe_192
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و سی‌ و چهارم ❇️ قدردانی و تشکر از یاران 🔸بشارت 🔻[ مُنذِر‌بن‌حمیصه همدانی در جمع سپاهیان برخاست و عرض کرد: یا امیرالمومنین، قبیله "عکّ" و "اشعر" از معاویه ثروت و هدایا خواستند و امتیازات فراوان از بهره‌های دنیوی طلب کردند و به‌راستی که دین خود را به دنیا فروختند و در مقابل هدایت، راه گمراهی برگزیدند. ولی ما آخرت را بر دنیا و عراق را بر شام ترجیح دادیم و تو را در مقابل معاویه برگزیدیم. به خدا سوگند، مطمئن هستیم که آخرت ما بسیار نیکوتر از دنیای آنان است و عراق ما بهتر از شام آنان و امام ما هدایت‌یافته‌تر از امام آنان است؛ پس در این نبرد ایستادگی کن و ما را به کام مرگ بفرست که ما همگی در رکاب تو آماده‌ی جان‌فشانی هستیم. او را نزد خویش را فراخواندم و بین دو چشمش را بوسیدم و گفتم: ] 🔻بر شما بشارت باد! امیدوارم که شما از جمله کسانی باشید که فردای قیامت در بهشت برین از همسایگان نزدیک رسول خدا صلی الله علیه و آله باشید. 🔸شما سپر و نیزه من هستید 🔻[ نماز صبح را در میان قبیله ربیعه خواندم و خطاب به آنان گفتم: ] چه افتخار بزرگی برای توست ای ربیعه! شما سپر و نیزه من هستید! 🔻[ و هنگامی که پرچم‌های قبیله ربیعه را دیدم و به من گفتند که آنها پرچم‌های ربیعه است، گفتم: ] در حقیقت آنها پرچم‌های خداست. خداوند اهل آن پرچم‌ها را محافظت فرماید و مقاومتشان را بیشتر و گام‌هایشان را ثابت کند. 🔸شما به یاری خدا شتافتید 🔻[ در جمع قبیله "همدان"حاضر شدم و خطاب به آنان گفتم: ] ای جماعت همدان، به راستی که شما یپر و نیزه‌ی من هستید. ای همدانیان، شما جز خدا را یاری نکردید و غیر از خدا را پاسخ نگفتید! 🔻[ سعید‌بن‌قیس در پاسخ من عرض کرد: ما به دعوت خدا و نیز به دعوت تو پاسخ گفتیم و رسول خدا صلی الله علیه و آله را یاری کردیم و در رکاب تو با آن‌کس که همانند تو نیست جنگیدیم؛ پس ما را به هر میدان که دوست داری، گسیل دار. در این جمع بود که گفتم: ] اگر من دربان دروازه بهشت باشم، بی‌گمان به قبیله همدان گویم: با سلام و سلامتی وارد شوید. 🔸اندوهم تسکین یافت [ در یکی از روزهای جنگ، جناح راست لشکر بر اثر حمله دشمن عقب‌نشینی کرد. مالک اشتر را به سراغ آنها فرستادم و گفتم به آنها بگو: ] 🔻آیا از کام مرد فرار می‌کنید. که هیچ‌گاه توان عاجزکردن آن را ندارید و به دنبال زندگانی کوتاهی هستید که هیچ‌گاه برای شما باقی نخواهد ماند؟! [ حضور مالک اشتر در جمع آنان مؤثر واقع شد و آنها با حمله به لشکر شام، توانستند به موضع قبلی خویش بازگردند و لشکر شام را به عقب‌نشینی وادار کنند. در جمع آنها حاضر شدم و خطاب به آنان گفتم: ] 🔻فرار و عقب‌نشینی شما از صف‌هایتان را مشاهده کردم و دیدم که جفاکاران ستمگر و فرومایگان حقیر و اعراب بیابانگرد شام، شما را عقب می‌رانند. شما از بزرگان و سرشناسان شریف عرب و شب‌زنده‌داران به تلاوت قرآنید و آنگاه که خطاکاران گمراه شوند، شما دعوت کننده به حقید. 🔻 پس از آن فرار و عقب‌نشینی، اگر حمله و پیشروی نمی‌کردید، گناه فرار از جنگ و گریز از میدان نبرد بر شما نوشته می‌شد و به نظر من همگی هلاک می‌شدید. اما از سوز دلم کاسته شد و داغ اندوهم تسکین یافت آنگاه که دیدم شما دشمن را عقب راندید و صف‌هایشان را درهم شکستید و همان‌گونه که شما را کنار زده بودند، شما نیز آنان را از لشکرگاهشان بیرون راندید و با شمشیر‌ها کشته‌های دشمن را بر روی هم انباشته کردید و فراریان دشمن را همچون شتران تشنه افسارگسیخته، از آبشخورشان راندید و به هر سو گریزان کردید. 🔻اکنون پایداری کنید که آرامش و سکینه بر شما نازل شد و خداوند در پرتو یقین، گام‌هایتان را استوار کرد. باشد تا هر گریزنده از جنگ بداند که خداوند را به خشم می‌آورد و خویشتن را به هلاکت می‌اندازد. آری، فرار از میدان جنگ موجب خشم و غضب الهی، ذلّت و خواری همیشگی، ننگ جاودانه، از کف دادن غنیمت و تباهی زندگی است و به‌راستی که فرارکننده، بر عمر خویش نمی‌افزاید و پروردگارش را راضی نمی‌کند و در حقیقت، مرگ بهتر است از اینکه مردی گرفتار چنین رسوایی‌هایی شود و به فرار اعتراف کند. 📚منابع: ۱. الفتوح، ج۱، ص۳۶۴ ۲. الکامل، ج۳، ص۲۹۹ ۳. الفتوح، ج۱، ص۲۵۴ ۴. شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۲۶ ۵. وقعة صفّین، ص ۲۸۸ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... eitaa.com/nahgolbalaghe_192
🔵 تلاش برای حفظ نعمتها 💠 از فرار نعمت ها بترسيد، كه هر گريخته اى را بازگشت نيست. 📒 ، حکمت۲۴۶ eitaa.com/nahgolbalaghe_192
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1036028784.mp3
3.18M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ ابزار ریاست (بردبارى فراوان) 🎙حجت الاسلام eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ٖؒ﷽‌ کانال رسمے ختم نهج‌البلاغـہ ıllıllı
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 #حکمت176 ⭕️ ابزار ریاست (بردب
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 ابزار ریاست (بردبارى فراوان) 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بردباری و تحمل سختيها ابزار رياست است. 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۷۶ درباره مهمترین صفتی که باید رئیس، فرمانده و کسی که نیروها و مجموعه هایی را زیر نظر دارد باید، داشته باشند بیان می فرمایند. "سعهٔ صدر" به نظر مولا علی(علیه السلام) ابزار ریاست است. 🔻در حکمت ۱۷۶ می خوانیم: «آلَةُ الرِّيَاسَةِ سَعَةُ الصَّدْرِ»؛ ابزار ریاست سعه صدر داشتن است. 🔻مولا امیرالمؤمنین (علیه السلام) اساساً قلب مؤمن واقعی را وسیع ترین چیز در عالم می دانند و در حکمت ۳۳۳ میفرمایند: «الْمُؤْمِنُ أَوْسَعُ شَيْ‏ءٍ صَدْراً»؛ سینهٔ مؤمن از هر چیزی فراختر و وسیع تر است. مؤمن به خودی خود باید سعه صدر داشته باشد، چه برسد وقتی که ریاست پیدا کند. وقتی ریاست پیدا کرد، چون در مقابل ناملایمت های زیادی قرار میگیرد، از طرفی قدرت هم دارد برای اینکه اقدام بکند، اگر سعه صدر بالایی نداشته باشد، کارش به ظلم و اجحاف کشیده میشود. 🔻 لذا مولا علی(علیه السلام) در مترقّی ترین منشور حکومت داری و مدیریت که "عهدنامه مالک اشتر" (نامه ۵۳ نهج البلاغه) است، خطاب به ایشان در بند دوم، سوم، چهارم، مطالبی نوشتند که بسیار بسیار به این موضوع مرتبط هست. می نویسند: «مهربانی با مردم را پوشش دل خويش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز مانند حيوان شكاری باشی كه خوردن آنان را غنيمت دانی، زيرا مردم دو دسته اند؛ دسته ای برادر دينی تو و دسته ديگر همانند تو در آفرينش می باشند. اگر گناهی از آنان سر می زند يا علّتهایی بر آنان عارض می شود، يا خواسته و ناخواسته اشتباهی مرتكب می گردند، آنان را ببخشای و بر آنان آسان گير، آن گونه كه دوست داری خدا تو را ببخشايد و بر تو آسان گيرد. همانا تو از آنان برتری و امام تو از تو برتر و خدا بر آن كس كه تو را فرمانداری مصر داد والاتر است كه انجام امور مردم مصر را به تو واگذارده و آنان را وسيله آزمودن تو قرار داده است. هرگز با خدا مستيز كه تو را از كيفر او نجاتی نيست و از بخشش و رحمت او بی نياز نخواهی بود. بر بخشش ديگران پشيمان مباش و از كيفر كردن شادی مكن و از خشمی كه می توانی از آن رها گردی شتاب نداشته باش. به مردم نگو به من فرمان دادند و من نيز فرمان می دهم، پس بايد اطاعت شود كه اين گونه خود بزرگ بينی دل را فاسد و دين را پژمرده و موجب زوال نعمتهاست. و اگر با مقام و قدرتی كه داری، دچار تكبّر يا خود بزرگ بينی شدی به بزرگی حكومت پروردگار كه برتر از حکومت تو است بنگر كه تو را از آن سركشی نجات می دهد و تند روی تو را فرو می نشاند و عقل و انديشه ات را به جايگاه اصلی باز می گرداند. بپرهيز كه خود را در بزرگی همانند خداوند پنداری و در شكوه خداوندی همانند او دانی زيرا خداوند هر سركشی را خوار می سازد و هر خود پسندی را بی ارزش می كند. با خدا و با مردم و با خويشاوندان نزديك و با افرادی از رعيّت خود كه آنان را دوست داری انصاف را رعايت كن، كه اگر چنين نكنی ستم روا داشتی و كسی كه به بندگان خدا ستم روا دارد خدا به جای بندگانش دشمن او خواهد بود و آن را كه خدا دشمن شود دليل او را نپذيرد، كه با خدا سر جنگ دارد تا آنگاه كه باز گردد يا توبه كند و چيزی چون ستمكاری نعمت خدا را دگرگون نمی كند و كيفر او را نزديك نمی سازد كه خدا دعای ستمديدگان را می شنود و در كمين ستمكاران است». 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع eitaa.com/nahgolbalaghe_192
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1037543440.mp3
3.37M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۱۶ تا ۱۱۵ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ eitaa.com/nahgolbalaghe_192
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۱۶ تا ۱۱۵ ┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄ 📜 : (این خطبه در شهر کوفه در سال ۳۸ هجری برای تشویق کوفیان به نبرد نهایی ایراد شد.) 1⃣ ويژگيهای پيامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) ♦️خداوند پيامبر(صلی الله علیه و آله) را فرستاد تا دعوت کننده به حق و گواه اعمال خلق باشد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) بدون سُستی و کوتاهی رسالت پروردگارش را رسانيد و در راه خدا با دشمنانش بدون عذرتراشی جنگيد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) پيشوای پرهيزکاران و روشنی بخش چشم هدايت شدگان است. (و از همين خطبه است؛) 2⃣ اندرز ياران ♦️ مردم! اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است با خبر بوديد از خانه ها کوچ می کرديد، در بيابان ها سرگردان می شديد و بر کردارتان اشک می ريختيد و چونان زنان مصيبت ديده بر سر و سينه می زديد و سرمايه خود را بدون نگهبان و جانشين رها می کرديد و هر کدام از شما تنها به کار خود می پرداختيد، و به ديگری توجهّی نداشتيد. افسوس آنچه را به شما تذکّر دادند فراموش کرديد و از آنچه شما را ترساندند ايمن گشتيد. گويا عقل از سرتان پريده و کارهای شما آشفته شده است. 3⃣ تعريف يارانی كه به شهادت رسيدند ♦️ به خدا سوگند، دوست داشتم که خدا ميان من و شما جدايی اندازد و مرا به کسی که نسبت به من سزاوارتر است ملحق فرمايد. به خدا سوگند، آنان مردمی بودند نيک انديش، ترجيح دهنده بردباری، گويندگان حق و ترک کنندگان ستم. پيش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند و در به دست آوردن زندگی جاويدان آخرت و کرامت گوارا پيروز شدند. 4⃣ خبر از خونريزی و شكمبارگی حجاج بن يوسف ثقفی. ♦️ آگاه باشيد به خدا سوگند، پسرکی از طايفه ثقيف (حجّاج بن يوسف ثقفی) بر شما مسلّط می گردد که هوسباز و گردنکش و ستمگر است. سبزه زارهای «اموال و دارايی ها» شما را می چرد و چربی شما را آب می کند. ابو وَذَحه: بس کن. (وَذَحه نوعی سوسک است چون ماجرايی با حَجّاج دارد، او را «ابووذحه» خطاب فرمود که اينجا جای آوردن آن نيست. می گويند وَذَحَه سوسک مخصوصی است حَجّاج را گزيد که بدنش وَرَم کرد و مُرد) ┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄ eitaa.com/nahgolbalaghe_192
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۱۶ تا ۱۱۵ ┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄ 📜 🔹دعا برای طلب باران ♦️"خداوندا! کوههای ما از بی آبی شکاف خورده و زمين ما غبارآلود و دام های ما در آغُل های خود سرگردانند و چون زنِ بچّه مرده فرياد می کشند و از رفت و آمد بی حاصل به سوی چراگاه ها و آبشخورها خسته شده اند. بار خدايا! بر ناله گوسفندان و فرياد و آه شتران مادّه رحمت آور. خدايا! به سرگردانی آنها در راهها و ناله هاشان در خوابگاه ها رحمت آور. بار خدايا! هنگامی به سوی تو بيرون آمديم که خشکسالی پياپی هجوم آورده و ابرهای پُر باران از ما پشت کرده و خشک و نامهربان بدون بارش قطره ای باران گذشتند. خدايا! تو اميد هر بيچاره و حل کننده مشکلات هر طلب کننده می باشی. خدايا! تو را می خوانيم در اين هنگام که همه نااميد شده اند و ابر رحمت بر ما نمی بارد و حيوانات ما نابود گرديدند. ما را به کردارمان عذاب نکنی و به گناهان ما کيفر ندهی. خدايا! رحمت خود را با ابر پُر باران و بهار پر آب و گياهان خوش منظر شاداب بر ما نازل فرما؛ بارانی درشت قطره بر ما فرو فرست که مُردِگان را زنده و آنچه از دست ما رفته به ما بازگرداند. خدايا! ما را با بارانی سيراب کن که زنده کننده، سيراب سازنده، فراگير و به همه جا رونده، پاکيزه و با برکت، گوارا و پُر نعمت، گياه آن بسيار، شاخه های آن به بار نشسته و برگ هايش تازه و آبدار باشد تا با چنان بارانی بنده ناتوان را توان بخشی و شهرهای مرده ات را زنده سازی. خدايا! بارانی ده که بسيار ببارد تا زمين های بلند ما پر گياه شود و در زمين های پست روان گردد و نعمت های فراوان در اطراف ما گسترش يابد تا با آن ميوه های ما بسيار، گلّه های ما زنده و فراوان و سرزمين های دورتر از ما نيز بهره مند گردند و روستاهای ما از آن نيرومند شوند. اينها همه از برکات گسترده و بخشش های فراوان تو باشد که بر سرزمين های فقرزده و حيوانات وحشی ما نازل می گردد. خداوندا! بارانی ده دانه درشت که پياپی برای سيراب شدن گياهان ما ببارد چنان که قطرات آن يکديگر را برانند و دانه های آن به شدّت بر هم کوبيده شوند؛ نه رعد و برقی بی باران و ابری بی ثمر و کوچک و پراکنده و نه دانه های ريز باران همراه با بادهای سرد. خدايا! بارانی پُر آب فرو فرست که قحطی زدگان به نعمت های فراوان رسند و آثار خشکسالی از ميان برود که همانا تويی خداوندی که پس از نااميد شدن مردم باران را فرو می فرستی و رحمت خود را همه جا گسترش می دهی و تويی سرپرست نظام آفرينش که به ستودن سزاواری. می گويم: «انصاحت جبالنا» يعنی کوه ها بر اثر خشکی از هم شکافته است و «انصاح الثّوب» وقتی گفته می شود که لباس از هم شکافته باشد «انصاح النّبت و صاح وصوح» به هنگامی که گياه خشک گردد می گويند و همه اين چند واژه به يک معنا است. و جمله «وهامت دوابّنا» از ماده «هيام» به معنی عطش است و «حدابير السّنين» جمع «حدبار» به معنای شتری است که بر اثر راه رفتن ناتوان شده است. امام(علیه السلام) سال های قحطی را به چنين شتری تشبيه کرده است. «ذوالرمه» شاعر می گويد: حدابير ما تنفکّ الّا مناخة علی الخسف او نرمی بها بلدآ قفرآ شتران ناتوانی که هيچ گاه از هم جدا نمی گردند جز در خوابگاه ها يا اينکه آنها را در محيط های بی آب و علف قرار دهند. و جمله «ولاقزع ربابها» يعنی از قطعات کوچک و پراکنده اَبر نباشد و جمله «ولا شفان ذهابها» در تقدير «ولا ذات شفان ذهابها» است «شفان» به معنی باد سرد و «ذهاب» به معنی باران های نرم می باشد. و کلمه «ذات» حذف گرديد زيرا شنونده به آن آگاه بود." ┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄ eitaa.com/nahgolbalaghe_192
⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️ با سلام به همراهان گرامی 📢 این بخش که مربوط به نهج البلاغه می باشد ، ان شاالله پس از آماده سازی در کانال قرار خواهد گرفت.