▫️أَيُّهَا النَّاسُ، مَنْ سَلَکَ الطَّرِيقَ الْوَاضِحَ وَرَدَ الْمَاءَ، وَ مَنْ خَالفَ وَقَعَ فِي التِّيهِ
🟤اى مردم! آن کس که راه واضح و آشکار را بپويد به آب مى رسد; امّا کسى که مخالفت کند در بيابان سرگردان خواهد شد (و تشنه کام جان مى دهد)
✍منظور از «طريق واضح» راهى است که قرآن و سنّت و دليل عقل ارائه داده، که انسانها را به آب حيات معنوى رهنمون مى شود و آنها که به بيراهه روند از آن محروم شده در کفر و بى ايمانى جان مى دهند.بى شک راه و روش امیر المومنین عليه السلام يکى از مصاديق روشن «اَلطَّريقُ الْواضِحُ» است، زيرا او به منزله نفس نبىّ و آگاه ترين امّت به راه و روش آن حضرت بودبديهى است کسى که از جادّه اصلى برود در اثناى راه به منزلگاههايى مى رسد، داراى آب کافى و آن کس که از بيراهه مى رود غالباً گرفتار بيابانهاى خشک و بى آب مى شود و از تشنگى هلاک مى گردد.
📙#خطبه_201
🔶 @Nahj_Et
💠وَ قَالَ علیه السلام لَأَنسُبَنّ الإِسلَامَ نِسبَةً لَم یَنسُبهَا أَحَدٌ قبَلیِ الإِسلَامُ هُوَ التّسلِیمُ وَ التّسلِیمُ هُوَ الیَقِینُ وَ الیَقِینُ هُوَ التّصدِیقُ وَ التّصدِیقُ هُوَ الإِقرَارُ وَ الإِقرَارُ هُوَ الأَدَاءُ وَ الأَدَاءُ هُوَ العَمَلُ
💠اسلام را آن چنان معرفی کنم که پیش از من کسی معرفی نکرده است: اسلام عبارت از تسلیم شدن و تسلیم، باور کردن، و باور کردن، پذیرفتن، و پذیرفتن، همان اعتراف و اقرار است، و اعتراف، آمادگی برای انجام عمل است، و انجام عمل، خود عمل صالح است). این قیاس به نام قیاس مفصول است که مرکب از چند قیاس و نتایج آنها درهم ضمیمه شده است نتیجه ی قیاس اول آن است که اسلام همان باور کردن است، و دوم: باور کردن همان پذیرفتن است و سومی آن است که پذیرفتن همان اقرار است. و نتیجه چهارم آن است که اقرار، انجام عمل است. و نتیجه پنجمی که لازم بر ملزوم، امر واضحی است. اما مقدمه دوم- چون تسلیم حق بودن تنها از راه باور داشتن شایستگی خداوند مطاع، برای تسلیم وی بودن است، پس باور داشتن آن شایستگی از لوازم تسلیم بودن به خداوند است و صدق بر آن از باب صدق لازم بر ملزوم است … است که انجام وظیفه همان عمل است. اما مقدمه ی نخست: از آن رو که اسلام عبارت از ورود در قلمرو اطاعت خداست، و لازمه ی آن تسلیم بودن به خدا و چون و چرا نداشتن با اوست، و صدق اما مقدمه سوم- چون یقین به استحقاق خداوند برای اطاعت و تسلیم مستلزم تصدیق و پذیرش چیزهایی است که از جانب خدا توسط پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسیده که عبارت از لزوم فرمانبرداری و اطاعت اوست
ادامه دارد....
📙شرح#حکمت_125
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص129
🔶 @Nahj_Et
حکمت ۱۱۳تا۱۱۵ استاد صادقی.mp3
8.17M
🌸🍃🌸🍃
🍃
📚شرح و تفسیر #حکمت_113 تا #حکمت_115(کلمات قصار)
⏮مرحوم استاد #میرزا_مهدی_صادقی (ره)
⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه شنیدنی؛زیبا ؛ روان و کاربردی
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امیرالمومنین چه توصیههایی برای غدیر داشتند؟
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠وَ قَالَ علیه السلام لَأَنسُبَنّ الإِسلَامَ نِسبَةً لَم یَنسُبهَا أَحَدٌ قبَلیِ الإِسلَامُ هُوَ الت
🍃ادامه شرح حکمت ۱۲۵
🍃🌼قَالَ علیه السلام لَأَنسُبَنّ الإِسلَامَ نِسبَةً لَم یَنسُبهَا أَحَدٌ قبَلیِ الإِسلَامُ هُوَ التّسلِیمُ وَ التّسلِیمُ هُوَ الیَقِینُ وَ الیَقِینُ هُوَ التّصدِیقُ وَ التّصدِیقُ هُوَ الإِقرَارُ وَ الإِقرَارُ هُوَ الأَدَاءُ وَ الأَدَاءُ هُوَ العَمَلُ
🍃🌼بنابراین پذیرش از روی یقین همان تصدیق به اوست. اما مقدمه ی چهارم- زیرا تصدیق خداوند در جهت وجوب اطاعت همان اقرار به وجود خداست. اما مقدمه پنجم: چون اقرار و اعتراف به وجوب و ضرورت امری، مستلزم آن است که شخص اعتراف کننده آنچه را که بدان اعتراف دارد، انجام دهد، بنابراین اقرار سبب الزام به انجام عمل خواهد بود. اما مقدمه ی ششم: عبارت از این است که انجام عمل، خود عملی است، زیرا انجام اطاعت واجب و لازمی را که برای خدا اقرار و اعتراف داشته چیزی جز عمل نمی باشد. نیتجه ای که از رده بندی این قیاسات به دست می آید، این است که اسلام همان عمل بر طبق فرمان خدا و برای اوست، و این معنی، تفسیر و تعریف اسلام به خاصه ای از خواص آن است همانطوری که قبلا گذشت.
📙شرح#حکمت_125
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص129
🔶 @Nahj_Et
💠🔹قَالَ علیه السلام عَجِبتُ لِلبَخِیلِ یَستَعجِلُ الفَقرَ ألّذِی مِنهُ هَرَبَ وَ یَفُوتُهُ الغِنَی ألّذِی إِیّاهُ طَلَبَ فَیَعِیشُ فِی الدّنیَا عَیشَ الفُقَرَاءِ وَ یُحَاسَبُ فِی الآخِرَةِ حِسَابَ الأَغنِیَاءِ وَ عَجِبتُ لِلمُتَکَبّرِ ألّذِی کَانَ بِالأَمسِ نُطفَةً وَ یَکُونُ غَداً جِیفَةً وَ عَجِبتُ لِمَن شَکّ فِی اللّهِ وَ هُوَ یَرَی خَلقَ اللّهِ وَ عَجِبتُ لِمَن نسَیِ َ المَوتَ وَ هُوَ یَرَی المَوتَی وَ عَجِبتُ لِمَن أَنکَرَ النّشأَةَ الأُخرَی وَ هُوَ یَرَی النّشأَةَ الأُولَی وَ عَجِبتُ لِعَامِرٍ دَارَ الفَنَاءِ وَ تَارِکٍ دَارَ البَقَاءِ
💠🔹فرمود (علیه السلام): در شگفتم از بخیل که فقری را، که همواره از آن می گریزد، بشتاب می طلبد و آن توانگری را، که در طلب اوست، از دست می دهد. پس در دنیا، زندگیش به زندگی بینوایان ماند و در آخرت چون توانگران از او حساب می کشند.
و در شگفتم از متکبر که دیروز نطفه بود و فردا مرداری بیش نخواهد بود.
و در شگفتم از کسی که در خدا شک می کند و آفریدگان خدا را می بیند.
و در شگفتم از کسی که مرگ را فراموش می کند و مردگان را می بیند.
و در شگفتم از کسی که منکر روز رستاخیز است و حال آنکه، پدید آمدن نخستین را می بیند.
و در شگفتم از کسی که دنیای فانی را آباد می سازد و جهان باقی را وا می گذارد.
📙شرح#حکمت_126
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص13O
🔶 @Nahj_Et
حکمت 116 نهج البلاغه.mp3
4.66M
🌸🍃🌸🍃
🍃
📚شرح و تفسیر #حکمت_116(کلمات قصار)
⏮استاد حجت الاسلام والمسلمین #محمدی_شاهرودی کارشناس برنامه های اعتقادی و معارف اسلامی
🎤بیان شیوا و روان و ساده
⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه
🔶 @Nahj_Et
🌟قَالَ علیه السلام مَن قَصّرَ فِی العَمَلِ ابتلُیِ َ بِالهَمّ وَ لَا حَاجَةَ لِلّهِ فِیمَن لَیسَ لِلّهِ فِی مَالِهِ وَ نَفسِهِ نَصِیبٌ
🌟(هر کس در انجام کار (خدا) کوتاهی کند، دچار غم و اندوه شود. و خدا به کسی که در مال و جانش بهره ای برای او نباشد نیاز ندارد). کسی که در عمل برای خدا کوتاهی می کند، بیشتر اوقات در عمل دنیا سرگرم است و بیشتر در پی دنیا و گردآوری مال دنیاست، در صورتی که هر چه از ثروت دنیا برخوردار باشد، اولا به همان اندازه گرفتار غم و اندوه گردآوری دنیاست، و ثانیا در نگهداری و بیم از دست رفتن آنها مضطرب است. عبارت مشهوری است: از دنیا هر چه می خواهی به دست آر، و از غم و اندوه آن دو برابر نصیب ببر. پس امام (علیه السلام) انسان را از کوتاهی در اعمال چه بدنی و چه مالی برحذر داشته است با این عبارت: و لا حاجه لله … و نیاز نداشتن خدا به فرد کوتاهی کننده، کنایه از بی توجهی و به چشم زحمت به او نگاه نکردن است چون او قابلیت آن را ندارد.
📙شرح#حکمت_127
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص131
🔶 @Nahj_Et
🍃🌹قَالَ علیه السلام تَوَقّوُا البَردَ فِی أَوّلِهِ وَ تَلَقّوهُ فِی آخِرِهِ فَإِنّهُ یَفعَلُ فِی الأَبدَانِ کَفِعلِهِ فِی الأَشجَارِ أَوّلُهُ یُحرِقُ وَ آخِرُهُ یُورِقُ
🍃🌹در اول سرما (پاییز) خود را بپوشانید، و در آخر سرما (بهار) به پیشواز آن روید، زیرا سرما با جسم انسان همان کاری را می کند که با درختان، اولش می سوزاند و آخرش می رویاند). خودداری و پوشش در آغاز سرما واجب شده است، چون آغاز سرما اول پاییز است و تابستان و پاییز در خشک بودن شریکند، پس وقتی که سرما فرامی رسد، و بر بدنها نیز وارد می شود در حالی که بدنها در اثر گرما و خشکی تابستان، آمادگی برای تخلخل و باز شدن منافذ رگ و پی و خشکی پیدا کرده، و اثرپذیری بدن زیاد، و تاثیر سرما در اثر فشار حرارت غریزی سریع میگردد، در نتیجه نیروهای سردی و خشکی در بدن قوت می گیرد که این هر دو طبیعت مرگند، به همین دلیل درختان خشکیده و برگها سوخته می شوند و می ریزند و بدنها لاغر و نحیف می گردند. اما دستور به استقبال از آخر سرما یعنی آخر زمستان و آغاز فصل بهار، از آن جهت است که زمستان و بهار در رطوبت شریکند و فرقشان در این است که زمستان سرد و بهار گرم است. پس سرمای پسین هرگاه آمیخته به گرمای بهاری شود و شدتش بدان وسیله درهم شکند، بعد از آن شکستی و زیانی به بدنها ندارد و حرات غریزی قوت می گیرد و گسترده می شود، و به وسیله ی سرما با رطوبت معتدل گشته، آمادگی برای مزاج پیدا می شود که خود طبیعت زندگی است و باعث رشد و نیرو گرفتن بدنها و شکوفائی برگها و میوه هاست. عبارت: فانه … صغرای قیاس مضمری است که بدان وسیله به برخورداری و استقبال از سرما توجه داده است، و کبرای مقدر آن نیز این است: و هر چه آن طور باشد لازم است از آغازش خودداری و از پایانش استقبال نمود.
📙شرح#حکمت_128
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص132
🔶 @Nahj_Et
💠رحمت بى پايان خدا
🔹الْحَمْدُللهِِ غَيْرَ مَقْنُوط مِنْ رَحْمَتِهِ
💠«ستايش ويژه خداوندى است که کسى از رحمتش مأيوس نمى شود».
🔹چگونه ممکن است از رحمت بى پايان او مأيوس شد در حالى که خودش مى فرمايد: وَ رَحْمَتِى وَسِعَتْ کُلَّ شئ«رحمت من همه موجودات را فراگرفته است».
بنابراين انسان در هر شرايطى باشد و هر قدر آلوده به گناه گردد باز بايد به سوى خدا برگردد، و از رحمتش مأيوس نباشد که اين يأس کفر و ضلالت و بزرگترين گناهان است
📙#خطبه_45
🔶 @Nahj_Et