eitaa logo
نهج البلاغه
36.6هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.9هزار ویدیو
63 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
نهج البلاغه
💠🔹در اين خطبه امام عليه السّلام مردم را به انجام اعمال صالح دعوت مى‌كند. خطبه در يك نگاه در اين خط
💠🔹در بخش ديگرى مردم را به توبه و بازگشت به سوى خدا تشويق مى‌كند و هشدار مى‌دهد كه از مرگ غافل نشوند و آرزوهاى دور و دراز، در دل نپرورانند چرا كه غفلت از مرگ و فريفته شدن به آرزوهاى طولانى آدمى را از كار آخرت باز مى‌دارد، ناگهان مرگ او فرا مى‌رسد در حالى كه غرق گناه است و توان دل كندن از دنيا را ندارد! بخش اوّل فاتّقوا اللّه عباد اللّه، و بادروا آجالكم بأعمالكم، و ابتاعوا ما يبقى لكم بما يزول عنكم، و ترحّلوا فقد جدّ بكم، و استعدّوا للموت فقد أظلّكم، و كونوا قوما صيح بهم فانتبهوا، و علموا أنّ‌ الدّنيا ليست لهم بدار فاستبدلوا، فإنّ‌ اللّه سبحانه لم يخلقكم عبثا، و لم يترككم سدى. ترجمه از نافرمانى خدا بپرهيزيد اى بندگان خدا! و با اعمال نيك خود، بر مرگتان پيشى گيريد و به وسيلۀ چيزى كه از دست شما مى‌رود، چيزى را كه براى شما جاودان مى‌ماند خريدارى كنيد، از اين منزلگاه دنيا، كوچ كنيد كه به شدّت براى كوچ دادن شما اقدام شده است و آمادۀ مرگ باشيد كه بر شما سايه افكنده است و از كسانى باشيد كه آنها را بانگ زدند و بيدار شدند و دانستند كه دنيا سراى ابدى آنان نيست، لذا آن را با سراى آخرت مبادله 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاهکار حاج آقا قرائتی در اثبات ولایت امام علی علیه السلام عالی بود 👌 🔶 @Nahj_Et
💠🔹اميرمؤمنان على عليه السلام در اين كلمۀ حكمت‌آميز خود به مطلبى اشاره مى‌كند كه ظاهراً واضح است؛ ولى با نهايت تأسف براى گروهى كاملا پيچيده شده است. مى‌فرمايد: «هيچ گاه دو دعوت مختلف و متضاد وجود ندارد مگر اين‌كه يكى از آن دو ضلالت و گمراهى است»؛ (مَا اخْتَلَفَتْ‌ دَعْوَتَانِ‌ إِلَّا كَانَتْ‌ إِحْدَاهُمَا ضَلَالَةً‌) . بعضى از شارحان نهج‌البلاغه مانند ابن ابى‌الحديد چون اين جمله را بر خلاف عقيدۀ خود در تصويب در فروع دين دانسته‌اند (شرح معناى تصويب خواهد آمد) آن را به مسئلۀ اختلاف در عقايد دينى تفسير كرده و گفته‌اند: دو عقيدۀ مختلف و متضاد دينى نمى‌تواند هر دو درست باشد؛ يكى از آن دو حق است و ديگرى باطل. در صورتى كه كلام امام عليه السلام عام است و هرگونه نظرات متضاد را شامل مى‌شود و گويا امام عليه السلام با اين گفتار حكيمانۀ خود مى‌خواهد عقيدۀ سخيف تصويب را ابطال كند. 🔶 @Nahj_Et
اعمال انسان در کتابی ثبت میشود‏ 📁 🔗............................... آیه دیگر که آن هم خیلی عجیب است، در سوره جاثیه است. صریح آیه قرآن است که در قیامت به انسان کتابی عرضه می‌شود که در اصطلاح مذهبی شایع امروز ما «نامه اعمال» می‌گویند. به طور کلی قرآن دائماً این مطلب را تکرار می‌کند و صرف این را نمی‌گوید که هرچه شما می‌کنید ما می‌دانیم، بلکه می‌گوید هرچه هر فرد بشر انجام می‌دهد در کتابی ثبت می‌شود و هیچ کار کوچک یا بزرگی نیست مگر اینکه در آن کتاب ثبت می‌شود و وقتی انسان در قیامت محشور می‌گردد و آن کتاب را به او عرضه می‏دارند، حیرت می‌کند و می‌گوید: ما لِهذَا الْکتابِ لایغادِرُ صَغیرَةً وَ لا کبیرَةً الّا احْصیها ، اسلام و نیازهای زمان، ج 2، ص148 🦋 🔶 @Nahj_Et
💠🔹اين كلام حكيمانه تكميلى است براى كلام گذشته و ماجرا از اين قرار است كه جنايتكارى را خدمت آن حضرت آوردند و عده‌اى از اوباش همراه او بودند (گويا مى‌خواستند مجازات او را تماشا كنند) امام عليه السلام فرمود: «خوش‌آمد مباد بر چهره‌هايى كه جز به هنگام حوادث بد ديده نمى‌شوند»؛ (وَ أُتِيَ‌ بِجَانٍ‌ وَ مَعَهُ‌ غَوْغَاءُ‌، فَقَالَ‌ لَا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ‌ لَا تُرَى إِلَّا عِنْدَ كُلِّ‌ سَوْأَةٍ‌). «مرحبا» از مادۀ «رحب» به معناى وسعت مكان است و معمولا هنگامى كه ميهمانى وارد مى‌شود، عرب به او مرحبا مى‌گويد؛ يعنى بفرماييد كه در محل وسيع و مناسبى وارد شده‌ايد. معادل آن در فارسى «خوش آمديد» است و ضد آن «لا مَرْحَباً» به معناى «خوش نيامديد» و يا «خوش‌آمد بر شما مباد». آرى همواره گروهى در جوامع بشرى در پى جنجال آفرينى يا حضور در حوادث جنجالى هستند؛ به محض اين‌كه نگاه كنند دو نفر با هم در گوشۀ خيابان دعوا مى‌كنند از اطراف جمع مى‌شوند؛ نه براى ميانجيگرى، بلكه براى اين‌كه آن صحنۀ زشت را بنگرند و يا هنگامى كه بشنوند بنا هست فلان كس را در ملأ عام مجازات كنند، دوان دوان به سوى آن صحنه مى‌روند. 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹اين كلام حكيمانه تكميلى است براى كلام گذشته و ماجرا از اين قرار است كه جنايتكارى را خدمت آن حضرت
💠🔹از بعضى روايات كه در باب حدود آمده به خوبى استفاده مى‌شود كه اميرمؤمنان على عليه السلام از اين گروه متنفر بود. در كتاب وسائل الشيعه در كتاب الحدود حديثى به اين مضمون در باب كراهت اجتماع مردم براى نگاه كردن به شخصى كه حرام مى‌خورد آمده است هنگامى كه اميرمؤمنان عليه السلام در بصره بودند مردى را خدمتش آوردند كه بنا بود حد بر او اجرا شود، ناگهان گروهى از مردم براى تماشاى آن منظره اجتماع كردند، اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: اى قنبر نگاه كن اين گروه كيانند و براى چه آمدند عرض كرد مردى هست كه مى‌خواهند حد بر او اقامه كنند (و اينها تماشاگرند)، هنگامى كه نزديك شدند امام نگاه در چهرۀ آنها كرد و فرمود: «لا مَرْحباً بِوُجُوهٍ‌ لا تُرىٰ‌ إلّا في كُلِّ‌ سُوءٍ‌ هٰؤُلاءِ‌ فُضُولُ‌ الرِّجالِ‌ أمِطْهُمْ‌ عَنّى يا قَنْبَرُ ؛ خوش آمد مباد بر چهره‌هايى كه جز در صحنه‌هاى بد ديده نمى‌شود آنها افراد بيهودۀ جامعه هستند اى قنبر آنها را از من دور ساز» 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹اميرمؤمنان على عليه السلام در اين كلمۀ حكمت‌آميز خود به مطلبى اشاره مى‌كند كه ظاهراً واضح است؛ و
💠🔹توضيح اين‌كه گروهى از اهل سنت معتقدند مجتهدانى كه اختلاف در آراء دارند؛ يكى فلان كار را حرام مى‌داند و ديگرى واجب يا يكى حرام مى‌شمرد و ديگرى حلال همگى بر حقند و عقيدۀ همه حكم الهى است نه حكم ظاهرى بلكه حكم واقعى. اين عقيده بر اثر اختلاف آراء شديدى كه ميان فقهاى آنها واقع شد ظهور كرد و متأسفانه آنان هدايت امامان اهل بيت را در اين امور نپذيرفتند و به اين گونه خطاها گرفتار شدند. از آن بدتر اين‌كه بعضى از آنها اختلاف در عقايد دينى اصول دين را هم هرچند متضاد باشد صحيح شمرده و حتى تصريح كرده‌اند كه قرآن هم مطالب متضاد و متناقضى گفته و همۀ آنها صحيح است. مرحوم علامۀ شوشترى از ابن قتيبة در كتاب مختلف الحديث نقل مى‌كند كه عبيد الله بن حسن، از متكلمان اهل سنت كه مدتى قاضى بصره بود نظر داشت كه قرآن دلالت بر اختلاف دارد؛ آن كس كه معتقد به آزادى اراده است صحيح مى‌گويد و مطابق بعضى از آيات قرآن است و آن كس كه معتقد به جبر است او هم صحيح مى‌گويد و موافق بعضى از آيات قرآن است، پس همۀ آنها درست مى‌گويند! روزى از او سؤال شد كه دربارۀ معتقدان به جبر و اختيار چه مى‌گويى‌؟ گفت: هر دو گروه صحيح مى‌گويند 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به افرادى كه در رسيدن به مقصودشان ناكام مى‌مانند دستورى مى‌دهد كه مايۀ آرامش است، مى‌فرمايد: «هنگامى كه آنچه را مى‌خواهى انجام نمى‌گيرد، هرگونه باشى اعتنا نكن»؛ (إِذَا لَمْ‌ يَكُنْ‌ مَا تُرِيدُ فَلَا تُبَلْ‌ مَا كُنْتَ‌) . براى اين جمله تفسيرهاى متعددى از سوى شارحان نهج‌البلاغه ذكر شده است؛ اكثر شارحان بر اين عقيده‌اند كه اين سخن حكيمانه اشاره به همان چيزى است كه در قرآن مجيد آمده: «لِكَيْلاٰ تَأْسَوْا عَلىٰ‌ مٰا فٰاتَكُمْ‌» يعنى هنگامى كه به مقصد نرسيدى غمگين مباش، چرا كه اگر مقصود مادى است دنياى مادى بقايى ندارد و اگر مقصود معنوى است خداوند براى تلاشى كه كردى به تو اجر و پاداش مى‌دهد. بعضى ديگر مانند «محمد عبده» گفته‌اند كه منظور اين است كه اگر به مقصود نرسيدى دست از تلاش و كوشش بر ندار و به سخنان اين و آن اعتنا مكن. بعضى ديگر گفته‌اند: مقصود اين است كه اگر به مقصود نرسيدى به همان حال كه هستى راضى باش تا از مقام و مرتبۀ تو نزد خداوند كاسته نشود. 🔶 @Nahj_Et
💠🔹🖤 امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: ای دنیا! ای دنیای حرام! از من دور شو، آیا برای من خودنمایی می‌کنی؟! یا شیفته من شده ای تا روزی در دل من جای گیری؟ هرگز مباد! غیر از مرا بفریب، که مرا در تو هیچ نیازی نیست؛ تو را سه طلاقه کرده ام، تا بازگشتی نباشد. دوران زندگی تو کوتاه، ارزش تو اندک و آرزوی تو پست است. آه از توشه اندک، و درازی راه، و دوری منزل، و عظمت روز قیامت... 📚 نهج البلاغه _77 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به افرادى كه در رسيدن به مقصودشان ناكام مى‌مانند دستورى مى‌
💠🔹تفسير چهارمى براى اين سخن به نظر مى‌رسد كه از بعضى جهات مناسب‌تر است و آن اين‌كه اگر به مقصود نرسيدى به هر صورت باشى تفاوتى نمى‌كند مثل اين‌كه كسى هدفش اين بوده كه در فلان شهر زندگى كند و موفقيت خود را تنها در آنجا مى‌بيند. اگر اين مقصود براى او حاصل نشود چه تفاوتى مى‌كند كه در هر شهر ديگرى باشد، زيرا همه شهرها نسبت به خواستۀ او يكسان است و نبايد در اين‌باره سخت‌گيرى كند. اين شبيه چيزى است كه مرحوم «علامۀ شوشترى» در شرح نهج البلاغۀ خود آورده كه زنى تنها يك پسر داشت و از دنيا رفت. آن مادر گفت: من مى‌خواستم اين فرزند من زنده بماند حال كه از دنيا رفت هر كس ديگرى مى‌خواهد بعد از او زنده بماند يا نماند. بارها گفته‌ايم كه ارادۀ چند معناى مختلف از عبارت واحد مانعى از نظر ادبى ندارد و در نثر و نظم كلام عرب و ساير لغات، نمونه‌هاى فراوانى از آن هست، بنابراين ممكن است تمام معانى فوق در محتواى كلام امام عليه السلام جمع باشد 🔶 @Nahj_Et