نهج البلاغه
🍃🌹قَالَ علیه السلام العَجزُ آفَةٌ وَ الصّبرُ شَجَاعَةٌ وَ الزّهدُ ثَروَةٌ وَ الوَرَعُ جُنّةٌ وَ نِعم
💠ادامه شرح حکمت ۴
💥قَالَ علیه السلام العَجزُ آفَةٌ وَ الصّبرُ شَجَاعَةٌ وَ الزّهدُ ثَروَةٌ وَ الوَرَعُ جُنّةٌ وَ نِعمَ القَرِینُ الرّضَی
💥دهم- پارسایی سرمایه و دارایی است، پارسایی فضیلتی وابسته به پاکدامنی است. در تعریف آن گفته اند: خودداری نفس از متاع و خوشیهای دنیاست و چون مالداری در عرف مردم عبارت است از بی نیازی و فزونی ثروت، به خاطر شباهت پارسایی به بی نیازی حاصل از ثروت، کلمه ی ثروت را استعاره برای پارسایی آورده است از آن رو که هر دو باعث بی نیازی می باشند. یازدهم- پرهیزکاری سپر است، حقیقت پرهیزکاری عبارت است از پایبندی به کارهای خوب و از این رو لفظ الجنه را استعاره آورده است که پارسایی نیز همانند سپر انسان را از عذاب خدا در آخرت و از بزرگترین گرفتاریها در دنیا نگه می دارد، چنان که با سپر و دیگر سلاحها نگهداری می شود.دوازدهم- خوشنودی به قضای الهی همدمی نیکوست. قبلا روشن شد که خوشنودی به قضای الهی، و آنچه مقدر باشد، خود دری بزرگ از درهای بهشت، و از جمله نتایج صفات پسندیده است. بدیهی است که چنین چیزی در دنیا و آخرت همدمی نیکوست.خوشنودی به قضای الهی، همدمی نیکوست.
📙شرح#حکمت_4
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص9
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
🍃🌺وَ قَالَ علیه السلام صَدرُ العَاقِلِ صُندُوقُ سِرّهِ وَ البَشَاشَةُ حِبَالَةُ المَوَدّةِ وَ الِاحت
💠ادامه شرح حکمت ۶
🍃🌸قَالَ علیه السلام صَدرُ العَاقِلِ صُندُوقُ سِرّهِ وَ البَشَاشَةُ حِبَالَةُ المَوَدّةِ وَ الِاحتِمَالُ قَبرُ العُیُوبِ
وَ روُیِ َ أَنّهُ قَالَ فِی العِبَارَةِ عَن هَذَا المَعنَی أَیضاً المَسأَلَةُ خِبَاءُ العُیُوبِ وَ مَن رضَیِ َ عَن نَفسِهِ کَثُرَ السّاخِطُ عَلَیهِ
🍃🌸. سید- رحمت خدا بر او باد- فرموده است: بعضی گفته اند، امام (علیه السلام) در تعبیر از این مطلب این چنین نیز فرموده است: المسالمه خباء العیوب، یعنی صلح و آشتی پنهان ساختن عیبهاست. جوهری می گوید: خباء مفرد است و جمع آن اخبیه خانه ای است از کرک و یا پشم نه از مو که بر دو، یا سه عمود و یا بیشتر استوار می باشد. صلح و مسالمت فضیلتی از شاخه های پاکدامنی است، خباء را استعاره از مسالمت آورده است از آن رو که این فضیلت باعث جلب محبت و همچون خانه پوششی برای عیبهاست، و مستلزم آن است که زبان مردم از عیبجویی بسته و خاموش باشد. این مطلب که صلح و مسالمت لازمه اش عیب پوشی است، در صورتی ثابت می شود که می بینیم، نقیض آن یعنی، ستیزه جویی و سازش نکردن- با طغیان طبیعت افراد بر عیبجویی، و اظهار معایب، به منظور توهین و سرزنش همراه است.
📙شرح#حکمت_6
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص11
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹وَ قَالَ علیه السلام العِلمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ وَ الآدَابُ حُلَلٌ مُجَدّدَةٌ وَ الفِکرُ مِرآةٌ ص
💠ادامه شرح حکمت ۵
✴️قَالَ علیه السلام العِلمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ وَ الآدَابُ حُلَلٌ مُجَدّدَةٌ وَ الفِکرُ مِرآةٌ صَافِیَةٌ
✴️اندیشه ی آدمی آینه ای صاف است، گاهی مقصود از فکر، همان نیروی اندیشه و گاهی- بطور مطلق- حرکت نیروی فکری، به هر صورتی که باشد، و گاهی هم معنای دیگری مورد نظر است. اما در این جا منظور همان نیروی فکری است. کلمه ی: المرآه یعنی آینه، را استعاره آورده است از آن جهت که نیروی اندیشه وقتی که در پی مطالب تصوری و یا تصدیقی برمی آید و آنها را درمی یابد و عکس برداری می کند، چنان است که در آینه صورت اشیایی که برابر آنها قرار می گیرد، می افتد.
📙شرح#حکمت_5
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص10
🔶 @Nahj_Et
💠ادامه شرح حکمت ۸
✳️قَالَ علیه السلام اعجَبُوا لِهَذَا الإِنسَانِ یَنظُرُ بِشَحمٍ وَ یَتَکَلّمُ بِلَحمٍ وَ یَسمَعُ بِعَظمٍ وَ یَتَنَفّسُ مِن خَرمٍ
✳️. و مقصود امام (علیه السلام) از گوشت، زبان است زیرا زبان گوشت سفید نرمی آمیخته به مویرگهای کوچک فراوانی است که خون در
آنها جریان دارد و از این رو به رنگ سرخ می نماید و زیر زبان مویرگها و عصبهای زیادی موجود است و در زیر دو دهانه وجود دارد که آب دهان از آنها جاری می شود که این دو دهانه به گوشت غده ای نرمی می رسد که در بن آن قرار گرفته به نام مولد لعاب و به وسیله ی همین دو دهانه است که زبان و پیرامون آن بطور طبیعی تر و تازه است. و مقصود امام (علیه السلام) از استخوانی که به وسیله ی آن صداها را می شنود، همان استخوانی است که به آن، حجری می گویند، استخوانی سخت که در مجرای گوش با پیچ و خمهای زیادی قرار گرفته و همانطور ادامه می یابد تا می رسد به عصبی که از دماغ خارج می شود و جایی که مرکز جریان روحی حامل قوه ی شنوایی است، و مقصود امام (علیه السلام) از خرم (شکاف) سوراخ بینی است. در تمام این موارد و نظایر اینها چه در بدن انسان و چه در سایر حیوانات، عبرتی است برای کسی که درصدد عبرت گرفتن است، و کمال گواهی به وجود آفریدگار حکیم آنهاست. و هر کسی که در اجزای بدن انسان دقت کند، دلایلی از حکمت خداوندی را مشاهده می کند که اندیشه ی انسان مات و مبهوت، و عقل حیران و سرگردان می شود. امام صادق (علیه السلام) آیه ی مبارکه: و خلق الانسان ضعیفا را قرائت فرمود، آنگاه گفت: چگونه ناتوان و ضعیف نباشد که به وسیله ی یک پیه می بیند، و با استخوانی می شنود و توسط گوشتی سخن می گوید؟ در چهار مورد امام (علیه السلام) رعایت سجع متوازی را نیز کرده است.
📙شرح#حکمت_8
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص13
🔶 @Nahj_Et
💠ادامه شرح حکمت۷
🔆وَ الصّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنجِحٌ وَ أَعمَالُ العِبَادِ فِی عَاجِلِهِم نُصبُ أَعیُنِهِم فِی آجَالِهِم
🔆. عنوان داروی مفید و شفابخش را استعاره برای صدقه آورده است، از آن رو که صدقه همانند دارو است، اما در دنیا به دلیل حدیث نبوی (صلی الله علیه و آله): (بیمارانتان را با صدقه به درمان برسانید) و راز مطلب آن است که صدقه باعث جلب همتها و همسویی دلها بر محبت صدقه دهنده و گرایش به خداوند پاک در برطرف ساختن ناراحتیها از وی به منظور بقای اوست، بنابراین صدقه در این جهت همچون دارویی شفابخش است. و اما در آخرت از آن رو که صدقه وسیله ای، برای رفع گرفتاریهای اخروی است، همانطوری که قبلا توضیح داده شد. بیست و یکم- اعمال بندگان خدا در آخرت جلو چشمانشان قرار می گیرد یعنی آشکارا در برابر چشمانشان قرار می گیرد، و راز مطلب همان است که قبلا روشن شد، نفوس مردم تا وقتی که در دنیاست، هم نقض خوبی و هم بدی دارد، لکن در پوششهایی از اشکال جسمانی و موانعی که از درک واقعیتها وجود دارد، اما وقتی که این پوششها با جدایی از دنیا به یک طرف روند، تمام امور روشن می شود، و در نتیجه، هر کار خوبی را که انجام داده و زمیه ی هر کار بدی را که داشته است، درمی یابد، همانطوری که خداوند متعال فرموده است: فکشفنا عنک عطاءک فبصرک الیوم حدید و همینطور آیه ی یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا
📙شرح#حکمت_7
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص12
🔶 @Nahj_Et
📿الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ
🔮پيروزى در دورانديشى و دور انديشى در به كار گيرى صحيح انديشه
✍ حَزْم که به معناى دوراندیشى و مطالعه عواقبِ کار است ، یکى از مهم ترین عوامل پیروزى است زیرا افراد سطحى نگر که گرفتار روزمرّگى هستند در برابر حوادث پیش بینى نشده به زودى به زانو در مى آیند و رشته کار از دستشان بیرون مى رود و شکست مى خورند.
«اجالة» به معناى جولان دادن و «رأى» به معناى فکر است و منظور از جولان دادن فکر این است که انسان همچون اسب سوارى که در تمام اطراف میدان نبرد قبل از شروع گردش مى کند تا از نقاط ضعف و قوت با خبر شود باید در مسائل مهم نیز چنین کند و تمام جوانب یک مسئله را از خوب و بد بدون اغماض بررسى کند تا بتواند تصمیم صحیح بگیرد.
📙 #حکمت_48
🔶 @Nahj_Et
حکمت 11-إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّکَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ ….mp3
1.64M
🍃🌼قَالَ علیه السلام مَن ضَیّعَهُ الأَقرَبُ أُتِیحَ لَهُ الأَبعَدُ
🍃🌼کسی که خویشاوندان نزدیک ترکش کنند، کسان بسیار دور، به او خواهند رسید. یعنی، خداوند مقرر کرده و اراده اش بر این تعلق گرفته است که برای هر چیزی علت و سببی قرار دهد تا بدان وسیله و با وجود آن سبب، آن چیز ضرورت پیدا کند. چون اکثر وقتها نزدیکترین افراد خاندان و فامیل انسان برای منافع و کارهای لازم او اقدام می کنند، در حکمت خداوندی مقرر نشده است که جز از طریق آن سودی عاید انسان شود، بناچار اگر آنها وی را ترک گویند و رها سازند، باید خداوند کسانی را از افراد بسیار دور و بیگانه مقدر و معین کند تا مصالح و کمک و یاری او را عهده دار شوند.
📙شرح#حکمت_14
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/19
🔶 @Nahj_Et
💠قَالَ علیه السلام مَا کُلّ مَفتُونٍ یُعَاتَبُ
💠ابن ابی الحدید می نویسد: آنگاه که امام علی (علیه السلام) قصد داشت با اصحاب جمل جنگ کند، عبدالله بن عمر سعد بن وقاص و امثالشان آن حضرت را یاری نکردند و از حرکت با وی صرف نظر کردند. حضرت جمله بالا را فرمود، کنایه از اینکه شما که به سلامتی، تن پروری و خوش گذرانی (که در حقیقت بلاست) آلوده شده اید سرزنش نخواهید شد بروید من نیازی به شما ندارم! انسان بلا دیده ای که کنترل خود را از دست داد هیچ کجا ارزش ندارد، اما مومن در بلا استوار خواهد بود.
📙شرح#حکمت_15
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص20
🔶 @Nahj_Et
🍃🌺وَ قَالَ علیه السلام تَذِلّ الأُمُورُ لِلمَقَادِیرِ حَتّی یَکُونَ الحَتفُ فِی التّدبِیرِ
🍃🌺کارها تابع مقدراتند، به حدی که تدبیر و مال اندیشی باعث نابودی و هلاکت می گردد). به خاطر پیروی کارها از تقدیر الهی و جریان امور بر طبق قضای الهی، کلمه ی ذل یعنی خواری، را استعاره آورده است، از آن رو که انسان از قدر ناآگاه است. امکان دارد از نتایج پیروی امور از مقدرات این باشد که آنچه را شخص ناآگاه مصلحت پنداشته و به تصور سود داشتن انجام می دهد همان باعث هلاکت و نابودی وی گردد. در این عبارت اشارتی است بر ضرورت استناد کارها به خدا و تکیه نداشتن بر تدبیر و دوراندیشی، و بریدن از ماسوا و توجه تنها به او.
📙شرح#حکمت_16
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص21
🔶 @Nahj_Et