💠🔹اين كار در نخستين بار ممكن است بسيار مشكل باشد ولى هرچه تكرار شود آسانتر مىگردد تا زمانى كه انسان به آن عادت مىكند و تبديل به حالت و سپس تبديل به ملكه مىشود. البته تمام صفات فضيله را مىتوان از اين راه به دست آورد؛ مثلاً علماى اخلاق دربارۀ افراد جبان و ترسو مىگويند: خود را در ميدانهاى ترسناك وارد كند و شجاعت را بر خويش تحميل نمايد. پس از مدتى عادت مىكند و ملكۀ شجاعت در او پيدا مىشود. جملۀ «قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ» نيز دليل بر اين كليت و عموميت است و در واقع امام عليه السلام آن را به عنوان درسى فراگير در مسير تحصيل فضايل تعليم داده است و اين همان چيزى است كه نه تنها علماى اخلاق، بلكه روانشناسان نيز بر آن اصرار دارند و آن را يكى از طرق رفع نقايص روانى مىشمارند. راه ديگر براى تحصيل اين صفت مهم اخلاقى، مطالعۀ حالات علما و پيشوايان بزرگ مخصوصاً رسول اكرم و ائمۀ معصومين عليهم السلام است كه آنها چقدر در برابر افراد جسور حليم و بردبار بودهاند
#حکمت_207
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به يك نكتۀ روانى اشاره مىكند كه در زندگى انسان، سرنوشتساز است، مىفرمايد: «هنگامى كه قدرت بر چيزى فزونى يابد علاقۀ به آن كم مىشود»؛ (وَ قال عليه السلام: إِذَا كَثُرَتِ الْمَقْدِرَةُ قَلَّتِ الشَّهْوَةُ) . به گفتۀ مرحوم «كمرهاى» در منهاج البراعة اين گفتار حكيمانه از يك اصل روانى معروف سرچشمه مىگيرد كه مىگويد: «الإنْسانُ حَريصٌ عَلىٰ ما مُنِعَ؛ انسان نسبت به چيزى كه براى او ممنوع شده حرص فراوان دارد». دليل آن هم روشن است؛ چيزى كه در دسترس انسان باشد و هر زمان بخواهد به آن برسد، نه براى ذخيره كردن آن دست و پا مىزند، نه به علّت از دست دادنش اضطراب دارد و اى بسا با بىاعتنايى به آن نگاه كند و حتى گاه از آن سير و ملول شود؛ ولى به عكس، چيزى كه در دسترس او نيست يا به زحمت پيدا مىشود به آن علاقه نشان مىدهد و گاه اصرار دارد بيش از مقدار حاجت خود از آن ذخيره كند. به همين دليل هنگامى كه چيزى از مواد غذايى كم مىشود، مردم به فروشگاهها هجوم مىبرند و هر كس چند برابر نيازش خريدارى مىكند و بر اثر آن، نوعى قحطى مصنوعى حاصل مىگردد. در اينگونه موارد اگر مديران جامعه فروشگاههايى را - هرچند بهطور موقت - پر از مواد مذكور كنند هجوم براى خريدن فرو مىنشيند و مردم تنها به مقدار حاجت روزانه از آن تهيه مىكنند و بازار، كساد مىشود.
#حکمت_245
🔶 @Nahj_Et
#مسابقه_سرنوشت_سازِ_آخرت
#نهج_البلاغه
💥أَلاَ وَ إِنَّ اليَوْمَ المِضْمارَ وَ غَداً السِّبَاقَ وَ السَّبَقَةُ الْجَنَّةُ وَ الْغَايَةُ النَّارُ
🦋بدانيد! امروز، روز تمرين و آمادگى است و فردا روز مسابقه. جايزه برندگان بهشت و سرانجام (شوم) عقب ماندگان آتش دوزخ است،
#خطبه_28
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به يك نكتۀ روانى اشاره مىكند كه در زندگى انسان، سرنوشتسا
💠ادامه حکمت۲۴۵
💠نيز به همين دليل است كه بازرگانان سودجو در عرصۀ داخلى و بينالمللى براى اينكه متاع خود را به قيمتهاى گزاف بفروشند، موقتاً جلوى توزيع آن را گرفته و گاه افرادى را به بازار مىفرستند كه هرچه در بازار هست خريدارى كنند و به اين ترتيب قحطى مصنوعى ايجاد كنند و سپس اجناس خود را بهتدريج به بازار مىفرستند تا به قيمت گزاف بفروشند. يكى از دلايل تحريم احتكار در اسلام نيز همين است كه ايجاد گرانى مصنوعى مىكند و مردم را در وحشت فرو مىبرد و سبب تحريك حرص مردم مىشود كه بيش از نياز خود مطالبه مىكنند و قحطى كاذب جديدى به وجود مىآورند
#حکمت_245
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار نورانى دستورى دربارۀ سوگندهاى مؤثر در برابر كارهايى كه ظالمى مرتكب شده مىدهد و مىفرمايد: «هر گاه خواستيد ظالمى را سوگند دهيد اينگونه سوگند دهيد كه از حول و قوۀ الهى برى است (اگر فلان كار را انجام داده باشد) زيرا اگر اين قسم دروغ باشد مجازات او به سرعت فرا مىرسد (يا به درد سختى مبتلا مىگردد و يا مىميرد) اما اگر چنين سوگند ياد كند: به خدايى كه جز او خدايى نيست (اين كار را نكردهام) در كيفرش تعجيل نمىشود، زيرا خدا را به يگانگى ستوده است»؛ (أَحْلِفُوا الظَّالِمَ - إِذَا أَرَدْتُمْ يَمِينَه - بِأَنَّهُ بَرِيءٌ مِنْ حَوْلِ اللّٰهِ وَ قُوَّتِهِ؛ فَإِنَّهُ إِذَا حَلَفَ بِهَا كَاذِباً عُوجِلَ الْعُقُوبَةَ، وَ إِذَا حَلَفَ بِاللّٰهِ الَّذِي لَا إِلٰهَ إِلَّا هُوَ لَمْ يُعَاجَلْ، لِأَنَّهُ قَدْ وَحَّدَ اللّٰهَ تَعَالَى) . از اين سخن امام عليه السلام روشن مىشود كه تعبيرات سوگندها بسيار متفاوت است؛ تعبيرهايى كه مدح و ثناى الهى در آن است سبب تعجيل عقوبت نمىشود اما تعبيرات خشنى كه بر ضد آن باشد، عقوبت را تعجيل مىكند.
#حکمت_253
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار نورانى دستورى دربارۀ سوگندهاى مؤثر در برابر كارهايى كه ظالمى مرتكب
💠🔹در حديث معروفى كه در كتب مختلف آمده مىخوانيم: شخصى نزد منصور، خليفۀ عباسى از امام صادق عليه السلام بدگويى كرد. منصور به دنبال حضرت فرستاد و هنگامى كه امام عليه السلام حضور پيدا كرد عرض كرد: فلان كس دربارۀ شما چنين و چنان مىگويد. امام عليه السلام فرمود: چنين چيزى دروغ است؛ اما بدگويىكننده گفت: دروغ نيست و واقعيت دارد. امام عليه السلام او را به برائت از حول و قوۀ الهى اگر دروغگو باشد قسم داد. او همين سوگند را ياد كرد و هنوز گفتارش تمام نشده بود كه فلج شد و مانند قطعۀ گوشتى بىجان به روى زمين افتاد! پاى او را گرفتند و كشانكشان از مجلس بيرون بردند و امام صادق عليه السلام از اين توطئه رهايى يافت. در رخداد ديگرى مىخوانيم كه منصور دوانيقى به امام صادق عليه السلام عرض كرد: يكى از ياران شما به نام «معلى بن خنيس» مردم را به سوى شما فرا مىخواند و (براى خروج كردن) اموالى ذخيره مىكند
#حکمت_253
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام نورانى به طريقۀ آزمايش شخصيت انسانها اشاره مىكند و مىفرمايد: «در دگرگونى حالات گوهر مردان شناخته مىشود»؛ (فِي تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ، عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ) . در كافى در ادامۀ اين كلام نورانى آمده است «وَ الْأيّامُ تُوضِحُ لَكَ السَّرائِرَ الْكامِنَةَ ؛ و گذشت روزها اسرار پنهانى را بر تو آشكار مىسازد». «جواهر» جمع «جوهر» به معناى اشياى گرانبهايى است كه از معدن استخراج مىكنند، به ذات و طبيعت هر چيزى نيز اطلاق مىشود و در اينجا نيز منظور همين است. بسيار مىشود كه ظاهر و باطن افراد مختلف است؛ ظاهرى آراسته دارند در حالى كه درون، آلوده است. ظاهرش پاكدامن، زاهد، شجاع و پرمحبت است؛ ولى باطن كاملاً بر خلاف آن است و گاه به عكس افرادى ظاهراً كماستقامت، فاقد سخاوت و بىتفاوت به نظر مىرسند در حالى كه در باطن شجاع و نيرومند و باتقوا هستند. چگونه مىتوان به اين تفاوتها پى برد و درون اشخاص را كشف كرد و معيارى براى همكارى و عدم همكارى با آنها جستوجو نمود؟ بهترين راه همان است كه مولا در كلام بالا فرموده است.
#حکمت_217
🔶 @Nahj_Et
❇️مرحوم سيّد رضى اين گفتار حكيمانۀ امير مؤمنان على عليه السلام را به توسط فرزندزادۀ گرامىاش امام باقر عليه السلام نقل كرده مىگويد: ابو جعفر محمد بن على الباقر عليهما السلام از آن حضرت چنين نقل كرده است كه فرمود: «در زمين دو امان و وسيلۀ نجات از عذاب الهى بود كه يكى از آنها برداشته شد دومى را دريابيد و به آن چنگ زنيد»؛ (وَ حَكَى عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ عليهما السلام أَنَّهُ قَالَ كَانَ فِي الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ، وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا، فَدُونَكُمُ الْآخَرَ فَتَمَسَّكُوا بِهِ) . آنگاه امام عليه السلام به شرح اين دو بر اساس استنباطى كه از يكى از آيات قرآن مجيد كرده مىپردازد و مىفرمايد: «اما امانى كه برداشته شد وجود رسول اللّٰه صلى الله عليه و آله بود (كه خداوند به بركت وجود او هرگز عذابى بر اين امت نازل نكرد؛ ولى او از ميان ما رفت) و امانى كه باقى مانده استغفار است، همانگونه كه خداوند متعال مىفرمايد: «تا تو در ميان آنها هستى خداوند آنها را عذاب نمىكند و تا آنان نيز از گناهان خود استغفار مىكنند خداوند عذابشان نخواهد كرد»؛ (أَمَّا الْأَمَانُ الَّذِي رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله، وَ أَمَّا الْأَمَانُ الْبَاقِي فَالْاِسْتِغْفَارُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: وَ مٰا كٰانَ اللّٰهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ مٰا كٰانَ اللّٰهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ)
🔶 @Nahj_Et