eitaa logo
نهج البلاغه 📜
1.1هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
616 ویدیو
27 فایل
📍مطالعه ترتیبی کتاب ارزشمند نهج البلاغة 🖇به همراه شرح مختصر ارتباط با ادمین 👇 Yazahra256 کپی آزاد به شرط: _ 5صلوات جهت تعجیل در امر فرج
مشاهده در ایتا
دانلود
آیامیدانستید؟! امام باقر اولین امامی بودند که برای هدایت و آموزش احکام دین، برای مردم ، مبلغ دینی فرستادند؟ درزمان حیات مبارک امام باقرعلیه السلام،زمانی که آوازه علم پربار امام فراگیر شده بود، مردم کاشان، قاصدی را به مدینه،نزد امام باقرعلیه السلام، فرستادند واز ایشان درخواست کردندکه فردی مطمئن را برای ایشان بفرستندتا علوم و احکام دین را به آنها بیاموزد. امام باقرعلیه السلام،جگرگوشه خود، حضرت علی بن محمد،برادرامام صادق علیه السلام را به ایران و کاشان فرستادند. حضرت علی بن محمد،پس از ورود به کاشان دریکی از محله های کاشان، ساکن شدومورد اقبال و توجه مردم کاشان قرار گرفت و مشهورشد به سلطان علی! حضرت سلطان علی بن محمدباقر،کار تبلیغ دین و ارشاد مردم و شناساندن بهتر و را آغاز کرد. در بعضی فصول سال، این امامزاده بزرگوار به روستای اردهال میرفتند. پس ازسه سال ارشاد مجاهدانه، حکومت سفاک بنی امیه لعنة الله علیهم اجمعین، به قصد ازمیان برداشتن این امامزاده از جان گذشته،به طرف اردهال، لشکری فرستاد، مردم کاشان متوجه شدند و به سمت اردهال حرکت کردند،، اما وقتی رسیدند که این امامزاده مطهر و مظلوم را به شهادت رسانده بودند و همچون جدش اباعبدالله الحسین علیه السلام، سر مطهرش را ازبدن جدا کرده بودند😭 از آن به بعد،اردهال معروف شد به مشهد، یعنی محل شهادت! مشهد اردهال! اینگونه ائمه مظلوم ماو خاندان مطهر و پیروانشان،همیشه تحت نظر بودند و برای تعلیم ما از جان و مال و فرزندان خود میگذشتند!
🔴 من ضامن ایرانم مرحوم آیت الله میرزا مهدی آشتیانی رضوان الله علیه نقل می‌کنند: در حدود سال‌های 1320 که اوج به‌هم‌ریختگی کشور و تسلط کمونیست‌ها بر شمال ایران بود، به بیماری سختی دچار شدم. معالجات اثری نبخشید و به‌ناچار به‌قصد استشفاء، با کاروانی عازم مشهد شدم. در بین راه حالتی برایم پیش آمد که همراهان گمان کردند مشکل قلبی پیدا کرده‌ام. بنابراین اتوبوس را متوقف کرده، مشغول درمان من شدند. اما در واقع، من در آن حالت خود را در صحرای عرفات می‌دیدم. مشاهده می‌کردم که نور آن صحرا به‌سمت آسمان درحال‌انتشار است و مردم حیران و مشعوف مشغول تماشای نور آن صحرا هستند. سؤال کردم، چه خبر است؟ گفتند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به صحرای عرفات آمده‌اند! ناگهان چهارده خیمهٔ متصل‌به‌هم را مقابل خود دیدم که بزرگ‌ترین و اولین آن‌ها متعلق به رسول گرامی اسلام بود. به حضورشان شرفیاب شدم. سلام کردم. به گرمی پاسخ فرمودند. همین که تصمیم گرفتم حاجات خود را بیان کنم، فرمودند: چون زائر فرزندم «رضا» هستی، به نزد ایشان برو و حاجت بخواه. عازم خیمهٔ حضرت رضا (علیه السلام) شدم و پس از سلام و ادب، سه حاجت خود را مطرح کردم: 1⃣ مولای من! شفای خود را از این بیماری می‌خواهم - خداوند مقدر فرموده است تا آخر عمر چنین باشی 2⃣ بدهی قابل‌توجهی دارم که مستحضر می‌باشید - به‌زودی ادا می‌کنیم 3⃣ نگران فتنهٔ کمونیست‌هایی مانند... برای ایران هستم. من ضامن ایرانم. ایرانیان تا وقتی با ما هستند، به زیارت ما می‌آیند و در مجالس عزای ما شرکت می‌کنند، در امانند.