#زیارت_مخصوصه #امام_رضا
ناله ای بر لبم از فرط تقلا مانده
سوختم از عطش و چشم به دریا مانده
باز دلتنگِ جوادم که در این شهرِ غریب
به دلم حسرتِ یک گفتنِ بابا مانده
دست و پا می زنم امّا جگرم می سوزد
به لبِ سوختهام روضه ی زهرا مانده
جان به لب می شوم و کرب و بلا می بینم
که لب کودکی از فرط عطش وا مانده
مادرش چشم به راه است که آبش بدهند
وای از حرمله آن جا به تماشا مانده
شعلهور می شوم از زهر و حرم می بینم
که در آتش دو سه تا دخترِ نو پا مانده
دختری میدود و دامنِ او می سوزد
ردِّ یک پنجه ولی بر رُخ او جا مانده
این طرف غارت و سیلی نگاه بی شرم
آن طرف بر نوک نیزه سرِ سقّا مانده
✍حسن لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1114374154C3a90a19db7
#زیارت_مخصوصه #امام_رضا
ناله ای بر لبم از فرط تقلا مانده
سوختم از عطش و چشم به دریا مانده
باز دلتنگِ جوادم که در این شهرِ غریب
به دلم حسرتِ یک گفتنِ بابا مانده
دست و پا می زنم امّا جگرم می سوزد
به لبِ سوختهام روضه ی زهرا مانده
جان به لب می شوم و کرب و بلا می بینم
که لب کودکی از فرط عطش وا مانده
مادرش چشم به راه است که آبش بدهند
وای از حرمله آن جا به تماشا مانده
شعلهور می شوم از زهر و حرم می بینم
که در آتش دو سه تا دخترِ نو پا مانده
دختری میدود و دامنِ او می سوزد
ردِّ یک پنجه ولی بر رُخ او جا مانده
این طرف غارت و سیلی نگاه بی شرم
آن طرف بر نوک نیزه سرِ سقّا مانده
✍حسن لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1114374154C3a90a19db7