eitaa logo
در محضر نهج البلاغه
360 دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
14 فایل
🔼 ترویج انس با نهج البلاغه,آرام آرام و ختم آن همراه با شرح مختصر از اینکه مطالب را با لینک کانال منتشر میکنید ممنونم 🔽لینک کانال ما در ایتا http://eitaa.com/joinchat/1114374154C3a90a19db7 🔽 ارتباط با آدمین @piroozy
مشاهده در ایتا
دانلود
شکوفایی عقل در پرتو علم 🔹 درخشش و شکوفایی عقلِ جامع بین نظر و عمل و نیز تاریکی و افول آن، وابسته به صائب و نیز به صالح است. علم دوگونه است: علم صاحب خانه یا میزبان و علم اکتسابی یا مهمان. علم میزبان، فطرت و خردی است که خداوند در جان انسان نهاده است؛ ﴿ و نفس و ما سوّیها ٭ فألهمها فجورها و تقویها ﴾. این ، دستبرد پذیر و زایل شدنی نیست؛ ولی باید مراقب بود تا غبار گرایش مادی آن را نپوشاند؛ ﴿ و قد خاب من دسّها ﴾ . به دیگر سخن، فطرت و عقل از میان رفتنی نیست، ولی ضعیف و مستور می شود. 🔹 خداوند همگان را راستگو و راست کردار آفرید؛ چنان که کودک همواره راست می گوید، مگر آن که به طنز یا به جِد، دروغ را به او بیاموزند. نسبت علمی انسان به نیک و بد، یکسان است؛ یعنی هم بدی را می فهمد، هم خوبی را؛ ولی گرایش او نسبت به زشت و زیبا یکسان نیست. فقط به سوی نیکی و حق است و و دست نخورده انسان هرگز بدخواه نیست و به بدی گرایش ندارد. بنابراین، زمینه دریافت معارف الهی در جان همگان وجود دارد... . 🔹 علم در یک نگاه، دو قسم است: علم مهمان و علم میزبان. علم مهمان، دانشی است که در حوزه یا دانشگاه تدریس می شود و چنین علمی دوام ندارد؛ چنان که بسیاری از دانسته ها در دوران سالخوردگی از یاد انسان می رود و بسیاری از دانشوران در کهنسالی دچار فراموشی می شوند. علم میزبان در ضمیر انسان و به منزله چراغ هدایت است که برخی شعله آن را کم می نمایند و بعضی اشتعال آن را زیاد می کنند. پیامبران، مهمانی را به خانه دل انسان ها دعوت می کنند که با میزبان خود سازگار و هماهنگ باشد. چنین مهمانی، نور چراغ صاحب خانه را زیاد می کند تا شبستان جان افشان روشن گردد و او عالمِ با عمل شود... . 🔹 ... برده ای اهل نماز و عبادت، به همراه صاحب بی نمازش از کوچه و خیابان می گذشتند که هنگام نماز به کنار مسجدی رسیدند. غلام از فرصت استفاده کرد و با اجازه صاحبش، برای ادای نماز اوّل وقت به مسجد رفت. نماز و نیایش غلام، اندکی به درازا کشید و مالک او که بیرون مسجد در انتظار بود، طاقتش به سرآمد و دَرِ مسجد را گشود و او را همچنان سرگرم عبادت یافت. پرسید: چرا از مسجد بیرون نمی آیی تا برویم؟ غلام پاسخ داد: من اجازه خروج ندارم. مالک، شگفت زده پرسید: چه کسی اجازه نمی دهد؟ پاسخ داد: همان کسی که به تو اجازه ورود به مسجد و نماز خواندن در آن را نمی دهد؛ یعنی تو را به حال خودت رها کرد و توفیق خاص را از تو دریغ نمود. البته در همه این موارد، آنچه به خدای سبحان انتساب دارد، است و نه بیش از آن که مستلزم جبر گردد. 📚 شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی ص126 تا 128 http://eitaa.com/joinchat/1114374154C3a90a19db7