✅ #سیره_سیاسی_آقا
🚨رهبر انقلاب در نگاه سیاستمداران خارجی
🔘دکتر علی اکبر #بشارتی ، وزیر اسبق کشور :
💠 «بعدازصدور قطع نامه ۵۹۸ سازمان ملل ، از سوی کشورهای قدرتمند دنیا بر کشورها ، فشارهای زیادی وارد می شد ، که قطع نامه را بپذیریم. در همان ایام خاویر پرز دکوئیار ، #دبیر_کل اسبق سازمان ملل متحد ، برای رایزنی های لازم به #ایران آمد و با حضرت آیت الله #خامنه_ای که آن زمان #رئیس_جمهور بودند ، ملاقات کرد. پس از ملاقات، #دکوئیار به من گفت: رئیس جمهور شما از کدام #دانشگاه علوم سیاسی فارغ التحصیل شده است؟ گفتم: چطور؟ گفت: من از چند دانشگاه #معتبر دنیا مدرک #دکترای_علوم_سیاسی دارم و بیش از سی سال است که کار سیاسی می کنم و ده سال است که دبیر کل سازمان ملل هستم ؛ در این مدت کمتر #شخصیت_سیاسی بوده که وی را ندیده و با او گفت وگو نکرده باشم ؛ ولی تاکنون شخصیتی #سیاستمدارتر و #هوشمندتر از رئیس جمهور شما ندیده ام».
📰 ضمیمه ماهنامه امتداد خرداد ۱۳۸۹- ص۲۲
🌐 خبرگزاری حوزه علمیه
🆔 @sireh_agha
✅ #سیره_اخلاقی_آقا
✅ #سیره_سیاسی_آقا
🚨 فرزند رئیس جمهور ، در خط مقدم
🔘 حجت الاسلام ذوالنور:
💠 سردار فضلی نقل میکرد که ما میخواستیم به یک بهانهای #فرزند_آقا در #عملیات_ماووت نباشد. چون آقا آن زمان #رئیس_جمهور بودند و چون عملیات برون مرزی بود ، احتمال #اسارت زیاد بود و تبلیغات علیه نظام می شد ، که پسر رئیس جمهور را #اسیر کردیم.
یکی از برادران گفت : من میدانم اگر ایشان #عینک نداشته باشد ، نمیتواند در عملیات شرکت کند. این موضوع را به یکی از بسیجیان هم سنگرش در میان گذاشتیم و به او #مأموریت چنین کاری را دادیم که هر طور شده عینک ایشان را بشکن . این #بسیجی هم دو دسته عینک ایشان را کاملاً #شکست . ولی هنگام به خط شدن #گردان ، دیدیم پسر آقا هم در صف حضور دارد ، دیدیم با #نخ ، دو سر عینک را به پشت سرش بسته و آماده حضور در عملیات شده است.
📚 شمیم خاطره ها ، ص ۱۹۹
📚 خاطرات سبز ، ص ۱۳۸
✍ در تصویر ، شخص عینکی ( چهارمین نفر از سمت چپ ) ، حجت الاسلام سید مجتبی خامنهای می باشد .
🆔 @sireh_agha
✅ #سیره_اخلاقی_آقا
✅ #سیره_سیاسی_آقا
🚨 تبعیت از ولایت
🔘 آیتالله عبدالنبی نمازی :
💠 از ویژگیهای آقا ، #تبعیت از #ولایت است . مصداقش را میتوانیم در دوره دوم #ریاست_جمهوری ایشان ببینیم . ایشان خودشان هم فرمودند که: «برای مرحله دوم اصلاً تصمیم نداشتم که دوباره #کاندیدا شوم» و اگر خاطر عزیزان باشد ، پیش از #انتخابات دوره دوم ، آقا در سفری که به #مشهد داشتند ؛ در آنجا #سخنرانی مهمی انجام داده و فرمودند: «من دیگر نیستم» اما وقتی به #تهران آمدند و خدمت #امام ره رسیدند ، #امام ره فرمودند : «ورود به انتخابات بر شما #تعیّن دارد» #آقا بعد از این کلام ، تمام آن بحث هایی را که قبلاً داشتند کنار گذاشتند و #تبعیت کردند .
📚 چشمه نور ، ص ۷۶
📚 حدیث آفتاب ، ص ۳۱۵
🆔 @sireh_agha
✅ #سیره_سیاسی_آقا
🚨 فعالیت های بی وقفه
🔘حجت الاسلام عبدالرضا ایزدپناه:
💠 آیت الله خامنه ای به #جهاد و مخالفت علیه #طاغوت ، شُهره شهر مشهد بود. در دانشگاه و بین #روشنفکران ، #افتخار حوزه ها بودند و در حوزه علمیه بیدارگر و احیاگری غریب.
وقتی به آن سالها برمیگردم و چهره ایشان را در ذهنم میآورم ، گویا #شیری بود در #قفس؛ خشمی مقدس علیه طاغوت زمان. با تمام فشارها و محدودیتهایی که #ساواک مشهد بر ایشان وارد می کرد ، نتوانست او را از جهاد بازدارد . #سخنرانی او #ممنوع بود ولی با ایجاد محفل درسی ، تفسیر قرآن ، نهجالبلاغه و... #طلاب و #دانشگاهیان را با مایههای انقلابی و زندگی ساز اسلامی آشنا میکرد.
او کانون مبارزه در مشهد بود ، بعدها تشکلهای #مخفی ایجاد کرده بود ، هم در سطوح عالمان بالای حوزه و هم در سطح طلاب و مدارس و هم در بازار و دانشگاه ؛ حتی در ادارات و ارتش #نفوذ کرده بود و اعلامیه ها توسط آن ها پخش می شد.
📚 در سایه خورشید ، ص ۶۹
📰 نسل کوثر ، ص ۷۲ و ۷۳
🆔 @sireh_agha
✅ #سیره_سیاسی_آقا
🛑خاطرات رهبر انقلاب از #زندان ستمشاهی!
🚨من خودم را برای #اعدام آماده کردهام
🔘 رهبر انقلاب :
💠 [بازجو پرسید:] شما این حرف ها را در #منبر زدهاید؟ اشاره کرد به بعضی از حرفهایی که زده بودم؛ از جمله دعوت مردم به شورش و قیام . من #انکار کردم.
-گفت: پس در منبر چه حرفهایی زدهاید؟
-گفتم: درباره #مدرسه_فیضیه و فجایعی که در آنجا اتفاق افتاد صحبت کردم ، چون من #طلبهام، #مسلمانم، از فجایعی که در مدرسه فیضیه گذشت، سخت متاثرم، خواستم مردم نیز بدانند که بر سر طلبهها چه آمده است.
شروع کرد مرا نصیحت کردن و در پایان گفت: #قول بدهید که دیگر از این حرفها نزنید و بروید.
-گفتم: من چنین قولی نمی توانم بدهم.
-گفت: اگر قول ندهید من مجبورم به شما #سخت بگیرم، زیرا که مأمورم.
-گفتم: من هم #مأمورم، من هم مأمورم که این حرفها را بزنم. یکباره چشمش گرد شد که من چه ماموریتی دارم و از طرف چه کسی مأمورم.
-پرسید: از طرف چه کسی مامورید؟ -گفتم: #از_جانب_خدا.
-سخت تحت تاثیر قرار گرفت و گفت: این کار خطر دارد، مشکلات دارد، شما #جوانید.
-گفتم: من فکر نمیکنم بالاتر از #اعدام کاری باشد. شما بالاتر از اعدام ندارید و من خودم را برای اعدام آماده کردهام ، همه کارهای شما زیر اعدام است.
-واقعاً #مبهوت شده بود و گفت: شما که خود را برای اعدام آماده کردهاید، من به شما چه بگویم. پس در اتاق تشریف داشته باشید....
📚شرح اسم ، ص ۱۳۶
🆔 @sireh_agha