eitaa logo
شرح حکمت های علوی
2.7هزار دنبال‌کننده
190 عکس
1 ویدیو
0 فایل
ارتباط با ما : @f_vahidnia کپی با ذکر لینک مجاز است
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۱۳ 📌قسمت چهاردهم ❣امیر المومنین _علیه السلام _می فرماید : ✨وَلاَ إِيمَانَ كَالْحَيَاءِ وَالصَّبْرِ✨ 💠«هيچ ايمانى مانند حيا و صبر نيست» ✍«حيا» به معناى حالت بازدارنده اى است كه انسان را از رفتن به سراغ كارهاى زشت باز مى دارد. 🔹به بيان ديگر، حيا انقباض نفس در برابر زشتى هاست و «صبر» به معناى استقامت در برابر مشكلات است; خواه مشكلات اطاعت باشد يا ترك معصيت و يا مشكلات مصائب و سختى ها. ✔️ به يقين اگر حالت حيا نباشد، ايمان بر باد مى رود و اگر صبر و استقامت در برابر مشكلات نباشد ايمان ثبات و قرارى نخواهد داشت. ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۱۳ 📌قسمت پانزدهم ❣امیر المومنین _علیه السلام _می فرماید : ✨وَلاَ حَسَبَ كَالتَّوَاضُعِ✨ 💠«هيچ ارزش و اعتبارى (براى انسان) همچون فروتنى نيست» ✍بسيارند كسانى كه از نظر شرافت خانوادگى در حد مطلوبى هستند و خودشان نيز صفات برجسته اى دارند; ✔️ولى بر اثر تكبر و خودبرتربينى، در جامعه منفورند در حالى كه متواضعان هرچند حسب و نسب عالى نداشته باشند محبوب مردمند. 💢در حديثى از پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله مى خوانيم كه به يارانش فرمود: ✨«إنَّ التَّواضُعَ يَزيدُ صاحِبَهُ رَفْعَةً فَتَواضَعُوا يَرْفَعْكُمُ اللّهُ✨ 🔹تواضع و فروتنى صاحبش را به مقام بالا مى رساند، بنابراين فروتنى كنيد تا خدا شما را بالا ببرد» ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۱۳ 📌قسمت شانزدهم ❣امیر المومنین _علیه السلام _می فرماید : ✨وَ لاَ شَرَفَ كَالْعِلْمِ✨ 💠«هيچ شرافتى چون علم و دانش نيست» ✍«شرف» به معناى شايستگى و عظمت و افتخار و نيكنامى است و به يقين، اين امور از طريق علم و دانش به دست مى آيد زيرا علم و آگاهى كليد همه افتخارات و ارزش هاى انسانى است و براى افراد نادان و جاهل جايى در جامعه انسانى وجود ندارد. 🔷قرآن مجيد و روايات اسلامى پر است از آيات و رواياتى كه در مدح و ستايش علم آمده است تا آنجا كه مركّب هاى نوك قلم دانشمندان از خون شهيدان برتر شمرده شده است. 💢در حديثى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم كه فرمود: ✨طََلْبتُ الشَّرَفَ فَوَجَدْتُهُ فِى الْعِلْمِ✨ 🔷 من به سراغ ارزش و شخصيت و شرف رفتم، آن را در علم و دانش يافتم». ✔️ بديهى است منظور از «علم» علوم و دانش هايى است كه يا جنبه معنوى دارد و يا دنياى انسان ها را سامان مى بخشد. ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۱۳ 📌قسمت هفدهم ❣امیر المومنین_علیه السلام _می فرماید : ✨وَ لاَ عِزَّ كَالْحِلْمِ✨ 💠«هيچ عزتى چون حلم نيست» ✍حليم به كسى گفته مى شود كه در برابر افراد نادان و جاهل و بى ادب عكس العمل نشان نمى دهد 🔷همچنين مشكلات زندگى را تحمل مى كند و بر اثر سعه صدر و فكر بلند، آنها را در خود حل مى نمايد و در مقابل حوادث سخت، دست پاچه نمى شود و همين ها باعث عزت اوست و بسيار ديده شده كه مردم به حمايت افراد حليم در مقابل نادان برمى خيزند. ✔️افراد بردبار در نظر مردم عزيزند، زيرا سكوتشان در برابر افراد نادان، سبك سر و بى ادب بر عزت و شخصيتشان مى افزايد; ولى نابردباران در كوچك ترين مسائل درگير مى شوند و همين امر از عزت و احترامشان مى كاهد. ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۱۳ 📌قسمت هجدهم ❣امیر المومنین _علیه السلام _می فرماید : ✨وَ لاَ مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ✨ 💠«هيچ پشتيبانى مطمئن تر از مشورت نيست» ✍هر انسانى فكرى و عقل و تشخيصى دارد; هنگامى كه عقول و افكار به يكديگر ضميمه شوند بسيار قوى تر عمل مى كنند، مسيرها روشن، موانع برطرف و نزديك ترين راه به مقصد غالباً معلوم مى شود و از اين طريق پشتيبانى مهمى براى هر فردى حاصل مى گردد. 🔷 همان گونه كه در نيروهاى جسمانى چنين است كه نيروى يك فرد همچون ريسمان باريكى است كه گسستن آن آسان است; ✔️ولى هنگامى كه نيروها به يكديگر ضميمه شد و طناب محكمى از آن تشكيل گرديد، به گفته شاعر: «چون به هم برتافتى اسفنديارش نگسلد». اين حكم در نيروهاى فكرى نيز كاملاً جارى است. 💢پایان شرح حکمت ۱۱۳ ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۱۴ ❣ امیر المومنین _علیه السلام _می فرماید : ✨إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلاَحُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ، ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ! وَإِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ، فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل فَقَدْ غَرَّرَ✨ 💠«هنگامى كه صلاح و نيكى بر زمان و اهلش ظاهر گردد اگر كسى در اين حال گمان بد به ديگرى برد كه از او گناهى ظاهر نشده به او ستم كرده است و هنگامى كه فساد بر زمان و اهلش مستولى گردد هر كس گمان خوب به ديگرى ببرد خود را فريب داده است ✍اصل در جامعه اسلامى بر حسن ظن است، ولی این به زمانى است كه چهره اسلام در محيط نمايان باشد و غالب مردم راه صلاح بپويند; 🔷اما زمانى كه فساد، غالب بر زمان شد و اكثر مردم به راه خلاف مى روند حسن ظن نسبت به افراد سبب مى شود انسان خودش را فريب دهد و بايد جانب احتياط را نگه دارد تا گرفتار توطئه ها و مفسده ها نگردد. 🔷اين بدان معنا نيست كه انسان سوء ظن خود را به اشخاص آشكار سازد و آنها را متهم كند، بلكه منظور اين است كه بدون اين كه عكس العمل منفى كه سبب اهانت به مؤمن مى شود ظاهر سازد، در عمل جانب احتياط را از دست ندهد. ✔️ گاه افرادى كه در يك زمان زندگى مى كنند با هم متفاوتند; بعضى سوابق خوبى دارند كه بايد به آنها حسن ظن داشت و بعضى داراى سوابق سوءاند كه بايد درباره آنها جانب احتياط را رعايت كرد، بنابراین معیار , فساد تمام مردم زمان نیست ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۱۵ ❣امیر المومنین علیه السلام در پاسخ سوالی که کسی از آن حضرت پرسید حال شما ای امیر المومنین علیه السلام چگونه است؟ می فرماید : ✨وَقِيلَ لَهُ(عليه السلام)كَيْفَ نَجِدُكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقال(عليه السلام): كَيْفَ يَكُونُ حَالُ مَنْ يَفْنَى بِبَقَائِهِ، وَيَسْقَمُ بِصِحَّتِهِ وَيُؤْتَى مِنْ مَأْمَنِهِ✨ 💠«چگونه خواهد بود حال كسى كه با بقاى خود فانى مى شود و با سلامت خود بيمار مى گردد و در حالى (و در جايى) كه خود را در امان مى بيند مرگش فرا مى رسد» ✍دليل اينكه چگونه انسان با بقائش فانى مى شود روشن است، زيرا عمر انسان هر قدر طولانى باشد بالاخره محدود است و هر ساعتى كه از عمر او مى گذرد يك گام به پايان عمر و فنا نزديك تر مى شود درست مانند سرمايه دارى كه هر روز مبلغى از سرمايه خود را هزينه مى كند بى آنكه درآمدى به جاى آن داشته باشد كه درباره او مى توان گفت با استفاده از سرمايه اش، مفلس و تنگدست خواهد شد. 🔷اما اين كه انسان چگونه به سبب سلامتش بيمار مى شود از اين نظر است كه سلامتى انسان به سبب كار كردن منظم تمام دستگاه هاى بدن است; ولى همين كار كردن منظم آن را تدريجاً فرسوده مى كند و انواع اختلالات روى مى دهد و سرانجام از كار باز مى ايستد. ✔️راز اينكه چگونه انسان از محل امنش آسيب مى پذيرد آن است كه عوامل آسيب پذيرى در درون وجود خود انسان پنهان است. ناگهان با اختلالى كه در يكى از رگ هاى قلب يا مغز رخ مى دهد سكته قلبى يا مغزى به او عارض مى شود و او را نيمه جان مى سازد و يا به جهان ديگر مى فرستد. ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۱۶ 📌قسمت اول ❣امیر المومنین _علیه السلام _می فرماید : ✨ كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَج بِالاِْحْسَانِ إِلَيْهِ،✨ 💠«چه بسيارند كسانى كه به وسيله نعمتى كه به آنها داده شده غافل مى شوند ✍ «مستدرج» از ريشه «استدراج» به معناى چيزى را تدريجاً به سمت و سويى بردن آمده است. 🔸در قرآن مجيد اين تعبير در دو آيه (182 سوره «اعراف»، و 44 سوره «قلم») ذكر شده و مفهوم آن در هر دو مورد يكى است و آن اين كه كسى را مرحله به مرحله بدون اين كه خود متوجه شود در دام مجازات گرفتار كنند درست مثل اين كه كسى از بيراهه به سوى پرتگاه مى رود اما نه تنها او را از اين كار نهى نكنيم بلكه به دليل آنكه مستحق مجازات و كيفر است او را نيز تشويق كنيم. ناگهان به لب پرتگاه مى رسد و خود را در دام مجازات مى بيند، وحشت مى كند و راه بازگشت در برابر خود نمى بيند و از همان جا مى لغزد و در پرتگاه سقوط مى كند. 🔷خدا به افرادى كه طغيان را به اوج خود مى رسانند نيكى مى كند، نعمت مى بخشد، مقام مى دهد و ناگهان در ميان ناز و نعمت گرفتار مجازاتشان مى سازد، مجازاتى كه در آن حالت بسيار دردناك است. 🌷 در آيه 44 سوره «انعام» مى خوانيم: ✨فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَىْء حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُّبْلِسُونَ✨ 🔷هنگامى كه آنچه را به آن ها تذكر داده شده فراموش كردند ما درهاى همه گونه نعمت را بر آنها گشوديم تا زمانى كه (كاملاً) به آنچه به آنها داده شده بود خوشحال شدند. ناگهان آنها را به عذاب گرفتار ساختيم و يكباره نوميد شدند». ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۱۶ 📌قسمت دوم ❣امیر المومنین _علیه السلام _می فرماید : ✨وَمَغْرُور بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ،✨ 💠(چه بسيارند كسانى كه) به سبب پرده‌پوشى خدا بر آنها مغرور مى‌گردند ✍اشاره به كسانى است كه مورد آزمون الهى از طريق پرده پوشى خداوند نسبت به گناهان آنها قرار مى گيرند. 🔷خدا، ستار العيوب است و تا آن جا كه ممكن باشد بر گناهان بندگانش پرده مى افكند تا بيدار شوند و توبه كنند و به راه حق باز گردند ✔️ولى گروهى به عكس، مغرور مى شوند و از اين ستر الهى فريب مى خورند و بر شدت و كثرت گناه مى افزايند. با توجه به اين كه «چون كه از حد بگذرد رسوا كند» سرانجام پرده ها بالا مى رود و آنها رسواى خاص و عام مى شوند. ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۱۶ 📌قسمت سوم ❣امیر المومنین _علیه السلام _می فرماید : ✨ وَمَفْتُون بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِ! ✨ 💠(چه بسيارند كسانى كه) بر اثر تعريف وتمجيد از آنان فريب مى‌خورند ✍اشاره به يكى ديگر از راه هاى نفوذ شيطان و هواى نفس در انسان است; گاه مردم از روى حسن ظن و گاه از طريق تملق و چاپلوسى به مدح و ثناى افرادى مى پردازند; 🔷ولى گاه آنها كه از حال خود باخبرند و وضع خود را با آنچه به صورت مدح و تمجيد گفته مى شود كاملاً متفاوت مى بينند بيدار شده و سعى مى كنند خود را با حسن ظن مردم موافق كنند، ✔️ گاهى با اين سخنان، فريب مى خورند و خود را مقرب درگاه الهى و در اوج فضيلت و اخلاق مى پندارند، در حالى كه در دام شيطان و هواى نفس گرفتارند. ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۱۶ ❣امیر المومنین_ علیه السلام _می فرماید : ✨وَمَا ابْتَلَى اللَّهُ أَحَداً بِمِثْلِ الاِْمْلاَءِ لَهُ✨ 💠خداوند هيچ كس را به چيزى مانند مهلت دادن (و ادامه نعمت ها و ترك عقوبت) آزمايش نكرده است»; ✍ اشاره به حال كسانى است كه خداوندِ حليم و غفور آنها را از طريق بخشيدن نعمت و گسترش روزى و مانند آن مى آزمايد شايد به پاس نعمت هاى الهى بيدار شوند و باز گردند; 🔷اين گسترش نعمت ها سبب غفلت و بى خبريشان شده و همچنان راه خطا را با شتاب ادامه مى دهند، ناگهان خدا آنها را گرفته و مجازات مى كند; مجازاتى كه بسيار دردناك است، 🔷 زيرا در ميان نعمت هاى الهى غوطه ور و سرگرم لذاتند كه در يك لحظه همه چيز دگرگون مى شود و همچون «قارون» كه با داشتن آن همه امكانات در اوج غرور و غفلت قرار داشت، گرفتار عذاب ناگهانى الهى شده و در يك لحظه همه چيز خود را از دست مى دهند. پایان حکمت ۱۱۶ ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۱۷ ❣️امير المومنين _عليه السلام _مي فرمايد : ✨هَلَك فِي رَجُلاَن: مُحِب غَال، وَمُبْغِض قَال.✨ 💠 دو كس درباره من هلاك شدند: دوست غلو كننده و دشمن كينه توز! ✍ امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه، افراط و تفريط در امر محبت اولياء الله را نكوهش مى كند و مى فرمايد: 🔹بى شك محبت اولياء الله از اركان ايمان است و همان سبب پيروى بى قيد و شرط از آنان و در نتيجه سبب نجات در دنيا و آخرت مى شود 🔹 ولى اگر اين محبت از حد اعتدال تجاوز كند و به شكل غلو در آيد و امام را به مقام نبوت يا الوهيت برساند، به يقين چنين محبتى گمراهى و ضلالت است. ✔️همان گونه كه اگر محبت محو شود و جاى خود را به عداوت و دشمنى دهد سبب خروج از ايمان و گمراهى و ضلالت خواهد بود. ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۱۸ ❣امیر المومنین _علیه السلام _می فرماید : ✨إِضَاعَةُ الْفُرْصَةِ غُصَّةٌ✨ 💠«از دست دادن فرصت مايه غم و اندوه است» ✍ فرصت به معناى فراهم شدن اسباب انجام كارى است، زيرا بسيارى از كارها به ويژه كارهاى مهم نيازمند به مقدماتى است كه گاه از اختيار انسان بيرون است. 🔷هنگامى كه بر اثر پيش آمدهايى آن اسباب فراهم گردد بايد هرچه زودتر از آنها استفاده كرد و به مقصد رسيد، زيرا بسيار مى شود فرصت از دست رفته هرگز باز نمى گردد. ✔️جوانىِ انسان، فراغت، نشاط كار، صحت و سلامت همه از فرصت هايى است كه به سرعت مى گذرد و گاه به آسانى يا هرگز باز نمى گردد. ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۱۹ ❣️امير المومنين _عليه السلام _مي فرمايد : ✨مَثَل الدُّنْیا کَمَثَل الْحَیَّه لَیِّن مَسُّها، والسَّم النَّاقِع فِی جَوْفِها، یَهْوِی إِلَیْها الْغِر الْجَاهِل، ویَحْذَرُها ذُو اللُّب الْعَاقِل.✨ 💠«دنیا مانند مار (خوش و خط و خال) است که به هنگام لمس کردن نرم به نظر مى رسد در حالى که سم کشنده در درون آن است (به همین دلیل) مغرورِ نادان به سوى آن مى رود و خردمند عاقل از آن حذر مى کند» ✍ طبیعت دنیا داراى این دو ویژگى ؛ ظاهرى فریبنده و باطنى خطرناک است; 🔷کاخ ها، زر و زیورها، لباس ها، غذاهاى رنگارنگ و عیش و نوش ها مظاهر جذاب دنیاست; ولى در درون، غفلت، بى خبرى از خدا ، آلوده شدن به انواع گناهان را براى به دست آوردن یا حفظ آن با خود دارد. 🔹 در مثال مورد نظر تضاد ظاهر و باطن دنیا با تمثیل به مار نشان داده شده که به هنگام لمس آن بسیار نرم و ملایم به نظر مى رسد و انسانِ بى خبر از لمس آن لذت مى برد در حالى که اگر یک لحظه غافل شود سم «ناقع» (سم قاتل و جان گدازى) که در درون این حیوان خطرناک است از طریق نیش آن به بدن انسان منتقل مى شود. ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۲۰ 🔴 از امام عليه السلام در مورد قريش سؤال شد. امام عليه السلام فرمود: 💠 اما بنى مخزوم، گل هاى قبيله قريشند كه ما دوست داريم با مردانشان هم سخن شويم و با زنانشان ازدواج كنيم، 🔸اما طايفه بنى عبد شمس، از همه بدانديش تر و بخيل ترند، 🔸اما ما (طايفه بنى هاشم) از همه آنها به آنچه در دست داريم بخشنده تريم و به هنگام بذل جان از همه سخاوتمندتر; 🔸جمعيت آنها بيشتر و مكرشان فزون تر و زشت ترند ✔️ و ما فصيح تر و دلسوزتر و زيباتريم. @nahjol_balagheh_1
۱۲۰ 🔴ويژگى هاى قبايل قريش 🔰 اين كلام حكيمانه در پاسخ كسى بيان شد كه از امام(ع) درباره ويژگى هاى قبايل قريش سؤال كرد ، امام علیه السلام نيز به سه قبيله معروف آنها («بنى مخزوم»، «بنى عبد شمس» و «بنى هاشم») اشاره كرد و ويژگى هاى روحى و جسمى آنها را بر شمرد و در واقع به عنوان يك روان شناس ماهر در عبارات كوتاهى سجاياى آنها را بررسى كرد. 👈نخست درباره طايفه قريش ـ از قبيله «بنى مخزوم» سخن مى گويد و مى فرمايد: ✨فَقَال أَمَّا بَنُو مَخْزُوم فَرَيْحَانَة قُرَيْش، نُحِب حَدِيث رِجَالِهِم، والنِّكَاح فِي نِسَائِهِم ✨ 💠«اما بنى مخزوم گل هاى قبيله قريش اند كه ما دوست داريم با مردانشان هم سخن شويم و با زنانشان ازدواج كنيم ✍ مخزوم» جد اين قبيله فرزند «يقظة بن مرة» بود. اين طايفه به پاكيزگى و برخورد خوب و حسن معاشرت معروف بودند. 🔸امام(ع) نيز همين اوصافشان را ستود نه اوصاف معنوى و اخلاقى ديگر را . و مى دانيم كه «ابو جهل» معروف، «وليد» و دودمان «مغيره» از دشمنان سرسخت اسلام از اين قبيله بودند كه شأن نزول بعضى از آيات قرآن مسائل مربوط به آنها را تشكيل مى دهد. ⚜️از جمله در شأن نزول آيات 11و12 سوره مدثر 🔻گفته اند كه اين آيات درباره «وليد بن مغيره» ى معروف است كه تصميم داشت با قرآن معارضه كند. ⚜️و آيه شريفه 49 سوره دخان 🔻 درباره «ابو جهل» نازل شده كه مذمت شديدى در اين آيات از هر دو به چشم مى خورد. ادامه دارد... ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۲۰ 🔴ويژگى هاى قبايل قريش 🔰 سپس امام (ع) به سراغ معرفى طايفه «بنى عبد شمس» مى رود ✔️ كه «ابو سفيان»، «معاويه» و «بنى اميه» از اين قبيله اند، مى فرمايد: ✨وَأَمَّا بَنُو عَبْدِ شَمْس فَأَبْعَدُهَا رَأْيا، وأَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاء ظُهُورِهَا✨ 💠 «اما طائفه بنى عبد شمس از همه بدانديش تر و بخيل ترند» ✍ جمله «أَبْعَدُهَا رَأْياً» و «أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا» 🔻گاه به شكل مدح تفسير شده به اين گونه كه آنها داراى افكارى عميق و دورنگرند و نسبت به آنچه در اختيار دارند شجاعانه دفاع مى كنند 🔻 و گاه به صورت دو وصف مذموم تفسير شده ✔️ جمله «أَبْعَدُهَا رَأْياً» يعنى دورترين قبايل قريش از حقند 🔻و «أَبْعَدُهَا رَأْياً» و «أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا» به اين معنا تفسير شده كه آنها بخيل ترين افرادند نسبت به چيزهايى كه در اختيار دارند. 🔹با توجه به شواهد و قراين تاريخى و وجود افرادى همچون «ابو سفيان»، «معاويه» و «بنى اميه» در ميان آنها، تفسير دوم مناسب تر به نظر مى رسد و جمله «امكر» و «انكر» كه بعدا خواهد آمد نيز شاهد اين مدعاست. 📝ادامه دارد... ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۲۰ 🔰 در ادامه امام علیه السلام از بنى هاشم ياد كرده، مى فرمايد: ✨وَأَمَّا نَحْن فَأَبْذَل لِمَا فِي أَيْدِينَا، وَأَسْمَح عِنْدالْمَوْت بِنُفُوسِنَا، وهُم أَكْثَر وأَمْكَر وأَنْكَر، ونَحْن أَفْصَح وأَنْصَح وأَصْبَح.✨ 💠 «اما ما (طايفه بنى هاشم) از همه آنها به آنچه در دست داريم بخشنده تر و به هنگام بذل جان از همه سخاوتمندتريم، جمعيت آنها بيشتر و مكرشان فزون تر و زشت ترند و ما فصيح تر و دلسوزتر و زيباتريم» ✍ فصاحت بنى هاشم نمونه بارز آن در پيغمبر اكرم و اميرمؤمنان (عليهما السلام) و خطبه هاى نهج البلاغه و نامه ها و كلمات قصار آن كاملاً نمودار است. 🔻دعاى عرفه امام حسين(عليه السلام) و دعاهاى صحيفه سجاديه نيز نمونه هاى ديگرى از اين فصاحت بى بديل است. 🔸خيرخواهى آنها درباره اسلام تا آنجا بود كه تا پاى جان ايستادند و همه چيز را براى حفظ اسلام در صحنه هايى همچون كربلا و غير آن فدا كردند. 🔸زيبايى صورت آنها در تواريخ كاملا منعكس است. 🔸بذل و بخشش آنان در زندگى امير مؤمنان كه هزار برده را با دسترنج خود آزاد كرد و در ركوع نماز انگشتر گران قيمتى را به سائل داد و آيه در مدح او نازل شد 🔸و در زندگى بانوى اسلام فاطمه زهرا(عليها السلام) كه پيراهن شب زفافش را به سائل تقديم كرد 🔸و در زندگى امام حسن(عليه السلام) كه در طول عمر خود چند بار تمام اموالش را ميان خود و نيازمندان تنصيف نمود ✔️و همچنين در زندگى امام صادق(عليه السلام) كه بخشى از اموال خود را به دست يكى از شيعيان سپرده بود تا اگر اختلافى در ميان شيعيان در باره مسائل مالى ببيند مبلغ مورد اختلاف را از اموال او بپردازد و ميان آنها صلح و صفا برقرار سازد معروف است. ( پايان) ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۲۱ ❣امیر المومنین _علیه السلام _می فرماید : ✨شَتَّانَ مَا بَيْنَ عَمَلَيْنِ عَمَل تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَتَبْقَى تَبِعَتُهُ وَعَمَل تَذْهَبُ مَؤُونَتُهُ وَيَبْقَى أَجْرُهُ. 💠چقدر اين دو عمل با هم متفاوتند: عملى كه لذتش مى رود و عواقب سوء آن باقى مى ماند و عملى كه زحمتش مى رود و اجر و پاداشش باقى است. ✍در ميان كارهاى نيك و بد و اعمال حسنه و سيئه ـ با اين كه هر كدام جنبه مثبت و منفى دارند ـ اين تفاوت آشكار ديده مى شود; 🔷 اعمال گناه آلود داراى لذتى موقتى و ناپايدار است كه به زودى زايل مى گردد ولى عواقب بد آن هم در دنيا و هم در آخرت دامان انسان را مى گيرد. مثلاً انسانى براى برخوردارى از لذتى آنى به شراب پناه مى برد. ممكن است اين ماده مخدر ساعتى او را از غم و اندوه تهى كند و در نشئه اى لذت بخش فرو برد; اما به زودى پايان مى يابد و آثار سوء آن در تمام اعضاى بدن او تدريجاً ظاهر مى شود و در آخرت نيز از شراب طهور بهشتى و نوشيدن آب كوثر محروم مى گردد. 🔷 ولى به عكس، انسانى كه به سراغ بندگى خدا مى رود و در ميدان جهاد با نفس و جهاد با دشمن حاضر مى شود، هر چند با مشكلاتى روبرو مى گردد; اما اين مشكلات تدريحا از بين مى رود و اجر و پاداش دنيوى و اخروى آن باقى مى ماند. ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۲۲ ❣امیر المومنین علیه السلام در تشييع جنازه يكى از مؤمنان شركت داشت، صداى خنده بلند كسى را شنيد و فرمود: ✨وَتَبِعَ جِنَازَةً فَسَمِعَ رَجُلاً يَضْحَكُ فَقَالَ(عليه السلام): كَأَنَّ الْمَوْتَ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا كُتِبَ، وَكَأَنَّ الْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا وَجَبَ، وَكَأَنَّ الَّذِي نَرَى مِنَ الاَْمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيل إِلَيْنَا رَاجِعُونَ! 💠گويى مرگ در دنيا بر غير ما نوشته شده و گويى حق در آن بر غير ما واجب گشته و گويى اين مردگانى را كه مى بينيم مسافرانى هستند كه به زودى به سوى ما باز مى گردند ✍به يقين خنديدن كسى در تشييع جنازه آن هم با صداى بلند كه به گوش مولا على(عليه السلام)برسد نشانه نهايت غفلت و بى خبرى است كه در اين جهان دارد. به همين دليل امام با سه تشبيه به آن شخص و امثال او هشدار دارد: ⚜ تشبيه اول: 🔷كار تو مثل اين است كه گمان مى كنى مرگ مال ديگران است و تو حيات جاويدان دارى. روزى جنازه تو را نيز بر مى دارند و تشييع كنندگان تو را به سوى آرامگاه ابدى ات مى برند. آيا دوست دارى آن روز دوستانت در تشييع جنازه تو بخندند؟ ⚜تشبیه دوم: 🔷آيا «حق» ـ به معناى وظايف واجب و مسئوليت هاى الهى و وجدانى ـ مخصوص ديگران است و تو مستثنا هستى و يا اين كه تمام حقوق واجبه را ادا كرده اى و الان خوشحالى و مى خندى؟ ⚜تشبیه سوم: 🔷 آيا گمان مى برى تشييع جنازه مانند بدرقه مسافرانى است كه به زودى به سوى تو باز مى گردند؟ گرچه چند روزى رنج فراق را تحمل مى كنى ولى به هنگام بازگشت شادى زائد الوصفى جاى آن را پر مى كند؟ در حالى كه سفر مرگ، سفرى است كه هرگز بازگشتى در آن نبوده و نخواهد بود و رنج فراق و جدايى از عزيزان از دست رفته جاويدان است. با اين حال چه جاى خنديدن است. 📝ادامه دارد... ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۲۲ ❣️ امير المومنين _عليه السلام _در ادامه مي فرمايد : ✨نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ، وَنَأْكُلُ تُرَاثَهُمْ، كَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُم ✨ 💠«ما آنها را در قبرشان جاى مى دهيم و ميراث آنها را مى خوريم (و چنان غافل و بى خبريم كه) گويى بعد از آنها جاودانه مى مانيم» ✍ غافل از اين كه فردا نيز ديگران ما را در قبرهايمان جاى مى دهند و ميراثمان را در ميان خود تقسيم مى كنند و اين روند همچنان ادامه مى يابد ✔️ بنابراين از هم اكنون بايد به فكر آن روز باشيم نه اين كه خنده مستانه سر دهيم و همه اين واقعيت ها را به دست فراموشى بسپاريم. 🔰در پايان اين كلام حكمت آميز، امام (عليه السلام) فرمود: ✨ثُمَّ قَدْ نَسِينَا كُلَّ وَاعِظ وَوَاعِظَة، وَرُمِينَا بِكُلِّ فَادِح وَجَائِحَة!✨ 💠«بعد از اينها ما هر واعظ و اندرز دهنده اى را فراموش كرديم در حالى كه هدف مسائل سنگين و آفات نابود كننده قرار گرفتيم 💢 (با اين حال چه جاى غفلت و فراموشى است؟) ✍ بعضى از حوادث مانند موت (و يا بعضى آفت ها و بليه ها ) به عنوان واعظه از آن تعبير مى شود. زيرا مرگ اطرافيان به روشنى ما را اندرز مى دهد كه بيدار باشيد و به پايان زندگى خود و وظائفى كه در برابر آن داريد، بينديشيد به خصوص اين كه معلوم نيست فردا ، چه كسى از ما باشد و چه كسى نباشد. ( پايان ) ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۲۳ 📌قسمت اول ❣️امير المومنين _عليه السلام _مي فرمايد : ✨طُوبَى لِمَنْ ذَلَّ فِي نَفْسِهِ✨ 💠 «خوشا به حال كسى كه در نزد خود كوچك و متواضع است (و در نظر مردم بزرگ و عزيز)» ✍ اين كلام حكيمانه شرح كوتاه و پرمعنايى از صفات سعادتمندان خوش بخت است كه در ضمن هشت وصف بيان شده است. 🔹امام (عليه السلام) نخستين وصف را همان تواضع و فروتنى ذكر كرده است، زيرا مى دانيم تكبّر كه نقطه مقابل آن است سرچشمه انواع گناهان است. ✔️ نخستين معصيتى كه اتفاق افتاد ، تكبّر شيطان بود كه منشأ همه بدبختى ها براى خود و ديگران گرديد . ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۲۳ 📌قسمت دوم ❣️امير المومنين _عليه السلام _مي فرمايد : ✨ وَطَاب كَسْبُه ✨ 💠«و خوشا به حال كسى كه كسب و كار او پاك و حلال باشد» ✍ مى دانيم يكى از عوامل موفقيت و نشاط عبادت و استجابت دعا كسب حلال است تا آنجا كه در كتاب شريف كافى ج 2 ص 486 از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: 🌷«مَن سَرَّه أن يُسْتَجاب دَعْوَتُه فَلْيَطِب مَكْسَبَه; 🔷كسى كه خوشحال مى شود از اين كه دعايش مستجاب گردد بايد كسب خود را پاك و حلال كند». ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۲۳ 📌قسمت سوم ❣️امير المومنين _عليه السلام _مي فرمايد : ✨وَصَلَحَتْ سَرِيرَتُهُ✨ 💠«خوشا به حال كسى كه باطن او پاك و صالح است» ✍🏻 صلاح باطن عبارت از خلوص نيت، پاكى فطرت و خيرخواهى براى همه انسان هاست. ✔️ از آنجا كه اعمال و اقوال انسان تراوشى از صفات درونى اوست، كسى كه درونى پاك داشته باشد اعمال و رفتار و اقوالش نيز پاك و شايسته است. ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══
۱۲۳ 📌قسمت چهارم ❣️امير المومنين _عليه السلام _مي فرمايد : ✨وَ حَسُنَتْ خَلِيقَتُهُ✨ 💠«و خوشا به حال كسى كه اخلاق او نيكو است» ✍«خليقة» كه به معناى خلق و خوست دو گونه تفسير شده است: بعضى آن را به معناى خلق و خوى باطنى تفسير كرده اند كه اشاره به كسانى است كه باطنى پاك دارند و به كسى شر نمى رسانند. 🔷بعضى نيز آن را به معناى برخورد خوب و گشاده رويى با مردم تفسير كرده اند 🔷 معناى دوم مناسب تر به نظر مى رسد، زيرا در جمله قبل «صَلَحَتْ سَرِيرَتُهُ» به حسن باطن اشاره شده بود، بنابراين جمله مورد بحث اشاره به حسن ظاهر و برخورد خوب با مردم است. ✔️حُسن خلق به اندازه اى در اسلام اهميت دارد كه در بعضى از روايات، از پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله به عنوان «حُسْنُ الْخُلْقِ نِصْفُ الدّينِ» «نصف دين» معرفى شده است. ═══✙❆♡❆✙═══ 💝 @nahjol_balagheh_1 ═══✙❆♡❆✙═══