eitaa logo
نهج البلاغه
817 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
688 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📌قسمت سی و چهارم 🔰امیرالمومنین علیه السلام در ادامه اوصاف برجسته پرهيزگاران مى فرمايد : ▫️اَلْخَيْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ، وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ، إِنْ کانَ فِي الْغَافِلِينَ کُتِبَ فِي الذَّاکِرِينَ، وَ إِنْ کانَ في الذَّاکِرِينَ لَمْ يُکْتَبْ مِنَ الْغَافِلِينَ 💠(مردم) به خير او اميدوار و از شرّش درامانند، اگر در ميان غافلان باشد جزو ذاکران محسوب مى شود و اگر در ميان ذاکران باشد در زمره غافلان نوشته نمى شود ✍در حديثى از پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله مى خوانيم که فرمود: «ألا أُنَبِّئُکُم لِمَ سُمِّيَ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً؟ لاِيمانِهِ النّاسُ عَلى أنْفُسِهِمْ وَ أمْوالِهِمْ، ألا أُنَبِّئُکُمْ مِنَ الْمُسْلِمِ؟ اَلْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ النّاسُ مِنْ يَدِهِ وَ لِسانِهِ; آيا به شما خبر دهم چرا مؤمن مؤمن ناميده شده؟ به سبب اين که مردم را بر جان و مالشان امان بخشيده. آيا به شما خبر دهم چه کسى مسلمان است؟ کسى که مردم از دست و زبانش در سلامت باشند». 🔹هرگاه مؤمنان و مسلمانان عادى بايد چنين باشند، پرهيزگاران که نخبگان مؤمنان و مسلمانان اند به طور مسلم چنين خواهند بود; آنها منبع خيرات و برکات و همه مردم از شر آنان در امانند. 🔹واژه خير و شر مفهوم بسيار گسترده اى دارد که همه نيکيهاى مادّى و معنوى و همه شرور مادى و معنوى را شامل مى شود. ✔️جمله «إِنْ کَانَ فِي الْغَافِلِينَ...» اشاره به اين است که او در ميان افراد غافل و بى خبر، هم رنگ جماعت نمى شود و همچنان به ياد خدا و روز قيامت مشغول است و در ميان ذاکران از جمع آنها عقب نمى ماند و غفلت دامن او را نخواهد گرفت. 📝ادامه دارد... ┏━━━🍃🌹🍃━━━┓ @nahjolbalaghe ┗━━━🍁━━
📌قسمت سی و پنجم 🔰سپس امیرالمومنین علیه‌السلام اشاره به سه وصف مهم ديگر که از کرامات پرهيزگاران است کرده، مى فرمايد: ▫️يَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ، وَ يُعْطِي مَنْ حَرَمَهُ، وَ يَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ 💠کسى را که به او ستم کرده (و پشيمان است) مى بخشد و به آن کس که محرومش ساخته عطا مى کند و به کسى که پيوندش را با وى قطع کرده است، مى پيوندد ✍گاه انسان در برابر بديهاى ديگران مقابله به مثل مى کند که غالباً زاييده خوى انتقامجويى است; ولى گاه مقابله به ضدّ مى کند که اين روش اولياء الله و پرهيزگاران است; از ظلم ظالمان مى گذرد در حالى که قدرت انتقامجويى دارد و اين نوعى شجاعت است و چون از موضع قدرت انجام مى شود تسليم در برابر ظلم نيست و در برابر کسانى که او را هنگامى محروم ساخته اند عکس العملش بخشش به هنگام نياز آنهاست که اين دليل بر سخاوت است. با آنهايى که از وى قهر کرده اند آشتى مى کند و آنها را مشمول کمک هاى خود مى سازد و اين هم شجاعت است و هم سخاوت. 📝ادامه دارد... ┏━━━🍃🌹🍃━━━┓ @nahjolbalaghe ┗━━━🍁━━
📌قسمت سی و ششم 🔰امیر المومنین علیه السلام در ادامه بیان اوصاف پرهیزگاران می فرماید: ✍دو جمله «بَعِيداً فُحْشُهُ، لَيِّناً قَوْلُهُ» اشاره به اين است که برخورد آنان با همه مردم با زبان خوب و تعبيرات محبّت آميز است و خشونت در گفتار و سخنان زشت از آنها دور است. نه تنها چنين سخنانى نمى گويند، بلکه با آنها فاصله زيادى دارند. 🔹«غايب بودن منکر» اشاره به معدوم بودن آن است; يعنى منکرى از آنها سر نمى زند که در برابر مردم خود را نشان دهد. اين احتمال نيز وجود دارد که اگر لغزشى از آنان سر زند، حداقل لغزش آشکارى نيست تا جامعه را آلوده سازد. ✔️«معروف» اشاره به همه خوبيهاست که عقل و وجدان و شرع آن را مى شناسد و با آن بيگانه نيست (از ماده عرفان به معناى شناخت است). منظور از «اقبال خير و ادبار شرّ» آن است که آنها در انجام نيکيها پيوسته رو به پيش مى روند و اگر بديهايى در گذشته داشته اند، همواره از آن فاصله مى گيرند. 📝ادامه دارد... ┏━━━🍃🌹🍃━━━┓ @nahjolbalaghe ┗━━━🍁━━
📌قسمت سی و هفتم 🔰امیرالمومنین علیه‌السلام سه وصف ديگر از اوصاف پرهیزگاران بيان مى دارد و مى فرمايد : ▫️فِي الزَّلاَزِلِ وَقُورٌ وَ فِي الْمَکَارِهِ صَبُورٌ، وَ فِي الرَّخَاءِ شَکُورٌ 💠در برابر حوادث سخت، استوار، و در حوادث ناگوار، شکيبا و به هنگام فراوانى نعمت شکرگزار است ✍«زلازل» در اصل به معناى زلزله هاست; ولى در اينجا رويدادهاى سخت و فتنه هاى بزرگى مراد است که دلها را تکان مى دهد. پرهيزکاران در برابر اين گونه حوادث، روحيه خود را از دست نمى دهند و مانند کوه در برابر اين طوفانها به مضمون «اَلْمُؤْمنُ أصْلَبُ مِنَ الْجَبَلِ»ايستادگى به خرج مى دهند و اين نشان مى دهد که پرهيزکارى به معناى کناره گيرى از اجتماع و عافيت طلبى نيست، بلکه پرهيزکاران واقعى کسانى هستند که در مقابل حوادث سخت، سينه سپر مى کنند و با شجاعت براى نجات خود و جامعه در حل مشکلات مى کوشند. 🔹صبر در مکاره، يکى از شاخه هاى صبر است که شامل هر گونه مصيبت و حادثه ناگوار مى شود. پرهيزکاران در اين ميدان هم سربلند و پراستقامتند، زيرا بى تابى در برابر مصائب و مشکلات از يک سو انسان را به گناه و سخنان نادرست مى کشاند و از سوى ديگر راه پيدا کردن حل مشکل را به روى انسان مى بندد. ✔️شکرگزارى آنها، به هنگام فزونى نعمت، ناشى از تواضع آنان در برابر خدا و خلق است; نه همچون مغروران متکبّر که وقتى به مال و مقام و ثروتى مى رسند همه چيز را فراموش کرده، سرکشى را در برابر خالق و مخلوق آغاز مى کنند. 📝ادامه دارد... ┏━━━🍃🌹🍃━━━┓ @nahjolbalaghe ┗━━━🍁━━
📌قسمت سی و هشتم 🔰امیرالمومنین علیه‌السلام به سه وصف ديگر از اين اوصاف فضيلت اشاره کرده، مى فرمايد : ▫️لاَ يَحِيفُ عَلَى مَنْ يُبْغِضُ، وَ لاَ يَأْثَمُ فِيمَنْ يُحِبُّ. يَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ يُشْهَدَ عَلَيْهِ 💠«به کسى که او با وى دشمنى دارد ستم نمى کند، و به سبب دوستى با کسى مرتکب گناه نمى شود، و پيش از آنکه شاهدى بر ضدّش اقامه شود اعتراف به حق مى کند ✍اين سه وصف، همه ناشى از روح حق طلبى و عدالت خواهى پرهيزگاران است. عادل کسى است که نه حق دشمنش را از او دريغ دارد، همان گونه که قرآن مجيد مى گويد: «(وَلاَ يَجْرِمَنَّکُمْ شَنئَانُ قَوْم عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُوا); دشمنى با گروهى سبب نشود که عدالت را درباره آنان اجرا نکنيد». و نه به دوستانش بيش از آنکه حق دارند بدهد و سبب تضييع حق ديگران شود، همان گونه که قرآن کريم در اين باره مى فرمايد: «(وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ کَانَ ذَاقُرْبَى); هنگامى که سخنى مى گوييد عدالت را رعايت کنيد، هر چند درباره بستگان نزديک شما باشد». 🔹اعتراف آنها به حق قبل از اقامه شهود نيز از همين جا سرچشمه مى گيرد، زيرا کسانى در مقابل شهود تسليم مى شوند که تسليم حق نيستند و اقامه شهود، آنها را مجبور به تسليم مى کند; اما کسى که خواهان حق و عدالت است شخصاً به دنبال صاحب حق مى رود تا او را بيابد و حق او را ادا کند و پشت خود را از بار مظلمه ديگران سبک سازد. در اين ميدان بدهکاران به دنبال طلبکاران مى روند و افراد امانتدار در جستجوى صاحبان امانتند به عکس آنچه در جوامع بى تقوا ديده مى شود. ✔️آرى، پرهيزگاران واقعى آنهايى هستند که نه دوستيها و نه دشمنيها هيچ يک آنها را از مرز حق و عدالت دور نمى کند و براى اداى حقوق نياز به دادگاه و دادستانى ندارند. 📝ادامه دارد... ┏━━━🍃🌹🍃━━━┓ @nahjolbalaghe ┗━━━🍁━━
📌قسمت سی و نهم 🔰امیرالمومنین علیه‌السلام در ادامه بیان اوصاف پرهیزگاران ▫️لاَ يُضِيعُ مَا اسْتُحْفِظَ 💠آنچه حفظش را به او سپرده اند تباه نمى سازد ✍جمله «لاَ يُضِيعُ مَا اسْتُحْفِظَ» مفهوم وسيعى دارد که همه امانت هاى الهى و مردمى را شامل مى شود. از نماز گرفته که قرآن درباره آن مى گويد «(وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ); مؤمنان کسانى هستند که بر نمازهاى خود محافظت دارند (از ريا و سمعه و هرکارى که به صحت نماز و يا قبول آن لطمه مى زند)». ✔️همچنين امانتهاى ديگرى; مانند قرآن مجيد و احکام اسلام، فرزندانى که خدا به آنها داده و امانتهاى مختلفى که مردم به آنها مى سپارند براى حفظ آنها سخت مى کوشند و هرگز به سبب سهل انگارى و غفلت و کوتاهى، آنها را تباه نمى کنند. 📝ادامه دارد... ┏━━━🍃🌹🍃━━━┓ @nahjolbalaghe ┗━━━🍁━━
📌قسمت چهل و یکم 🔰امیرالمومنین علیه‌السلام در ادامه بیان اوصاف پرهیزگاران ▫️وَ لاَ يُنَابِزُبِالاَْلْقَابِ، وَ لاَ يُضَارُّ بِالْجَارِ، وَ لاَ يَشْمَتُ بِالْمَصَائِبِ، وَ لاَ يَدْخُلُ فِي الْبَاطِلِ، وَ لاَ يَخْرُجُ مِنَ الْحَقِّ ✍جمله «وَ لاَ يُنَابِزُ بِالاَْلْقَابِ» اشاره به همان چيزى است که در قرآن مجيد آمده، مى فرمايد: (وَلاَ تَنَابَزُوا بِالاَْلْقَابِ) يکديگر را با لقب هاى زشت و ناپسند خطاب نکنيد». زيرا ذکر اين گونه القاب، آتش کينه و عداوت را در دل ها بر مى انگيزد و طرف مقابل را به عکس العمل وا مى دارد و فضاى جامعه را مسموم مى کند و شخصيت افراد را در هم مى شکند. 🔹آزار نرساندن به همسايگان و شماتت نکردن مصيبت زدگان که به دنبال مسئله «تنابز به القاب» آمده، اشاره به رعايت حقوق اجتماعى و احترام انسان ها در همه جوانب است. 🔹از سوى ديگر مى دانيم مصيبت زده، همچون انسان مجروحى است که نياز مبرم به تسليت دارد و شماتت مانند نمک پاشيدن بر زخم اوست و هيچ انسان باوجدانى چنين اجازه اى را به خود نمى دهد که بر زخم کسى نمک بپاشد. ✔️عدم ورود پرهيزگاران در باطل و عدم خروج از دائره حق است که مفهوم وسيعى دارد و به مقتضاى آن پرهيزگار، در افکار باطل رفتار باطل و گفتار باطل وارد نمى شود و در همه چيز و همه جا و نسبت به هر کس و هر کار، تابع حق است و مطلقاً از حق عدول نخواهد کرد. 📝ادامه دارد... ┏━━━🍃🌹🍃━━━┓ @nahjolbalaghe ┗━━━🍁━━
📌قسمت چهل و دوم 🔰امیرالمومنین علیه‌السلام در ادامه بیان اوصاف پرهیزگاران ▫️إِنْ صَمَتَ لَمْ يَغُمَّهُ صَمْتُهُ، وَ إِنْ ضَحِکَ لَمْ يَعْلُ صَوْتُهُ، وَ إِنْ بُغِيَ عَلَيْهِ صَبَرَ حَتَّى يَکُونَ اللّهُ هُوَ الَّذِي يَنْتَقِمُ لَهُ 💠هر گاه سکوت کند سکوتش وى را غمگين نمى سازد واگر بخندد صدايش به قهقهه بلند نمى شود، و هر گاه به او ستمى شود (حتى الامکان)صبر مى کند تا خدا انتقامش را بگيرد ✍پرهيزگاران از سکوت خود غمگين نمى شوند، با اينکه سکوت در بسيارى از مواقع سبب پژمردگى و اندوه است، زيرا سکوت مايه نجات از بسيارى از آفات لسان است، به علاوه سبب تفکّر در اين امور دين و دنياست. 🔹پرهيزگاران با صداى بلند نمى خندند، زيرا قهقهه هاى بلند، راه و رسم ثروتمندان مغرور و افراد بى خيال است. ✔️جمله «وَ إِنْ بُغِيَ عَلَيْهِ...» اشاره به اين است که گاهى دوستان و بستگان و حتى برادران ممکن است ستمى بر انسان وارد کنند که اگر بخواهند به انتقامجويى برخيزد، درگيرى ها ادامه مى يابد و چه بسا به جاى خطرناک و غير قابل جبران برسد. هر گاه در اين گونه موارد انسان راه شکيبايى و تحمّل پيش گيرد و طرف مقابل را به خدا واگذارد، هم خودش از وسوسه هاى خطرناک شيطان رهايى مى يابد و هم آرامش جامعه را حفظ مى کند; ولى بديهى است اين سخن ناظر به دشمنان لجوج و بى رحم نيست که در برابر آنها صبر و سکوت، سبب طغيان و ظلم بيشتر است. 📝ادامه دارد... ┏━━━🍃🌹🍃━━━┓ @nahjolbalaghe ┗━━━🍁━━
📌قسمت چهل و سوم 🔰 امیر المومنین به چهار وصف برجسته ديگر از اوصاف پارسايان اشاره مى کند که هر يک مکمّل ديگرى است، مى فرمايد : ▫️نَفْسُهُ مِنْهُ فِي عَنَاء. وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَة 💠نفس خود را به زحمت مى افکند; ولى مردم از دست او راحتند، خويشتن را براى آخرت به تعب مى اندازد و مردم را از ناحيه خود آسوده مى سازد ✍اشاره به اين است که مشکلات را براى راحتى ديگران پذيرا مى شود; مثلا هر گاه مشکلى در جامعه پيدا شود او براى حل آن خويشتن را به زحمت مى افکند تا ديگران راحت باشند و در واقع اين نوعى ايثار و فداکارى است که انسان براى راحتى بندگان خدا، مشکلات اجتماعى را تحمل کند. 🔹بعضى از شارحان نهج البلاغه جمله سوم و چهارم «أَتْعَبَ نَفْسَهُ...» را به منزله دليل براى دو جمله قبل دانسته اند; يعنى اگر نفس او از ناحيه خودش در زحمت است به سبب اين است که پيوسته براى آماده کردن سراى آخرت مى کوشد و اگر مردم از دست او راحتند به واسطه اين است که او براى اين کار تصميم گرفته است. ✔️اين احتمال نيز وجود دارد که اين دو جمله، ناظر به مسئله ديگرى باشد; دو جمله قبل، اشاره به امور مادى و اين دو جمله اشاره به امور معنوى باشد. 📝ادامه دارد... ┏━━━🍃🌹🍃━━━┓ @nahjolbalaghe ┗━━━🍁━━
📌قسمت چهل و چهارم 🔰حضرت سرانجام با ذکر چهار فضيلت برجسته ديگر صفات پرهيزکاران را پايان مى بخشد. ▫️أَتْعَبَ نَفْسَهُ لاِخِرَتِهِ، وَ أَرَاحَ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ. بُعْدُهُ عَمَّنْ تَبَاعَدَ عَنْهُ زُهْدٌ وَ نَزَاهَةٌ; وَ دُنُوُّهُ مِمَّنْ دَنَا مِنْهُ لِينٌ وَ رَحْمَةٌ، لَيْسَ تَبَاعُدُهُ بِکِبْر وَ عَظَمَة، وَلاَ دُنُوُّهُ بِمَکْر وَ خَدِيعَة 💠دورى اش از کسانى که دورى مى کند به سبب زهد و حفظ پاکى است و نزديکى اش به کسانى که نزديک مى شود مهربانى و رحمت است، نه اينکه دورى اش از روى تکبّر و خودبزرگ بينى باشد و نزديکى اش براى مکر و خدعه (و بهره گيرى مادى) ✍امام عليه السلام در ذکر اين اوصاف به نکته مهمى اشاره مى کند و آن اينکه: پارسايان در پيوندهاى اجتماعى، دوستيها و دشمنيها، برقرار ساختن رابطه ها يا قطع کردن ارتباط که در تعامل افراد جامعه نسبت به يکديگر اجتناب ناپذير است، اهداف مقدّسى را دنبال مى کنند; اگر از کسى دور مى شوند به جهت آلودگى او يا براى آن است که نزديک شدن به او آنها را گرفتار زرق و برق دنيا مى سازد که آنها به آن مبتلا گشته اند.نزديک شدن آنان به افراد براى اين است که ارشاد جاهلى کنند يا تنبيه غافلى و يا کمک به ضعيف و دردمندى، به عکس دنياپرستان که دورى آنها از افراد به سبب خودبزرگ بينى است و نزديک شدن براى گرفتن بهره هاى مادى و فريب دادن و نيرنگ است. 📝ادامه دارد... ┏━━━🍃🌹🍃━━━┓ @nahjolbalaghe ┗━━━🍁━━
📌قسمت چهل و چهارم 🔴سرنوشت همّام پس از شنيدن اين خطبه تکان دهنده . 🔰فَقَالَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عليه السلام: أَمَا وَ اللّهِ لَقَدْ کُنْتُ أَخَافُهَا عَلَيْهِ. ثُمَّ قَالَ: أَهکَذَا تَصْنَعُ الْمَوَاعِظُ الْبَالِغَةُ بِأَهْلِهَافَقَالَ لَهُ قَائِلٌ: فَمَا بَالُکَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ!فَقَالَ(عليه السلام): وَيْحَکَ، إِنَّ لِکُلِّ أَجَل وَقْتاً لاَ يَعْدُوهُ، وَ سَبَباً لاَ يَتَجَاوَزُهُ فَمَهْلاً! لاَ تَعُدْ لِمِثْلِهَا، فَإِنَّمَا نَفَثَ الشَّيْطَانُ عَلَى لِسَانِکَ! 🌐هنگامى که سخن اميرمؤمنان به اينجا رسيد) همام فريادى کشيد و مدهوش شد و جان داد به خدا سوگند من از اين پيشامد بر او مى ترسيدم. سپس فرمود: اين گونه اندرزهاى رسا به آنها که اهل موعظه اند، اثر مى گذارددر اينجا کسى به امام عرض کرد: پس چرا اين مواعظ با شما چنين نمى کند «امام در پاسخ او فرمود: واى بر تو هر اجل و سرآمدى وقت معيّنى دارد که از آن نمى گذرد و سبب خاصّى دارد که از آن تجاوز نمى کند سپس افزود : «آرام باش ديگر چنين سخنى مگو! اين سخنى بود که شيطان بر زبان تو جارى ساخت ادامه مطلب 👇