eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔈 #بر_مدار_بیماردلان 🎙 استاد امینی خواه 🔰 جلسه اول * "فان حزب الله هم الغالبون"؛ خط امامت تا همی
02 Bar Madare Bimardelan(1403-09-12)Tehran.mp3
25.14M
🔈 🎙 استاد امینی خواه 🔰 جلسه دوم * بیماردلان در میانه فتنه؛ از لغزش تا سقوط در ولایت شیطان [2:38] * ولایت یعنی اوج نزدیکی؛ تعریفی کاربردی از عمق المیزان [5:39] * تو بخواه، من فرمان‌بردارم؛ ولایت به زبان عشق و اطاعت [8:32] * از گاو شیرده تا نوکر حلقه‌به‌گوش؛ تحقیر سعودی‌ها زیر چتر ولایت کفار [10:25] * احرام خونین به علت برائت از کفار! ؛ روایت تلخ کشتار حجاج در سال 66 [17:41] * از اختلاف انصار تا ورود مهاجرین؛ چگونه سقیفه رقم خورد؟ [20:13] * وقتی حق در مسجد خطبه می‌خواند؛ کلامی فراتر از دعواهای شخصی و حزبی [26:27] * خلیفه دوم: نبوت برای قریش کافی است، خلافت برای دیگران [26:51] * یهودیان در عربستان؛ منتظران پیامبر (صل‌الله‌علیه‌وآله) یا توطئه‌گران نابودی؟ [28:30] * قانون تورات، داوری پیامبر (صل‌الله‌علیه‌وآله)؛ آزمونی برای شناخت منافقان [31:57] * هوای نفس؛ شکاف میان اهل ولایت و اهل فتنه [34:18] * وقتی دل‌ها بیمار می‌شوند، جانبداری آغاز می‌شود [37:57] * خطبه فدکیه در برابر سکوت سنگین مردم؛ ندای مظلومیت در برابر حاکمیت مسلح [44:10] * "پسر ابوطالب، چرا سکوت؟"؛ کلامی که تلخی غربت را آشکار کرد [50:10] * من که بودم حرمتت را نگه نداشتند؛ علی جان، بعد از من چه می‌کنند؟ [57:43] ⏰ مدت زمان: ۱:۰۱:۰۴ 📅 ۱۴۰۳/۰۹/۱۲ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نور آیات۱۱ الی ۱۶ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🌧شأن نزول: براى
📝تفسیر سوره مبارکه نور آیات۱۱ الی ۱۶ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🌧شأن نزول: ↩️ اسید بن خضیر که پسر عموى سعد بن معاذ بود رو به سعد به عباده کرده، گفت: تو دروغ مى گوئى! به خدا قسم ما چنین کسى را به قتل مى رسانیم، تو منافقى، و از منافقین دفاع مى کنى!. در این هنگام، چیزى نمانده بود که قبیله اوس و خزرج به جان هم بیفتند و جنگ شروع شود، در حالى که پیامبر(ص)بر منبر ایستاده بود، حضرت بالاخره آنها را خاموش و ساکت کرد. این وضع همچنان ادامه داشت، غم و اندوه شدید وجود مرا فرا گرفته بود، یک ماه بود که پیامبر هرگز در کنار من نمى نشست. من خود مى دانستم که از این تهمت پاکم و بالاخره خداوند مطلب را روشن خواهد کرد. سر انجام روزى پیامبر(صلى الله علیه وآله) نزد من آمد در حالى که خندان بود، و نخستین سخنش این بود: بشارت باد بر تو که خداوند تو را از این اتهام مبرا ساخت، این هنگامى بود که آیات: إِنَّ الَّذِینَ جاؤُ بِالاْ ِفْکِ... تا آخر آیات نازل گردیده بود. (و به دنبال نزول این آیات آنها که این دروغ را پخش کرده بودند، بر همگى حدّ قذف جارى شد).(۲) شأن نزول دوم، که در بعضى از کتب در کنار شأن نزول اول ذکر شده است چنین است: ماریه قبطیه یکى از همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) از سوى عایشه مورد اتهام قرار گرفت; زیرا او فرزندى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) به نام ابراهیم داشت، هنگامى که ابراهیم از دنیا رفت پیامبر(صلى الله علیه وآله) شدیداً غمگین شد، عایشه گفت: چرا این قدر ناراحتى؟ او در حقیقت فرزند تو نبود، فرزند جریح قبطى بود!! هنگامى که رسول(صلى الله علیه وآله) خدا این سخن را شنید، على(علیه السلام) را مأمور کشتن جریح کرد که به خود اجازه چنین خیانتى را داده بود. هنگامى که على(علیه السلام) با شمشیر برهنه به سراغ جریح رفت و او آثار غضب را در چهره حضرت مشاهده نمود، فرار کرده از درخت نخلى بالا رفت، و زمانى که احساس کرد، ممکن است على(علیه السلام) به او برسد خود را از بالاى درخت بزیر انداخت در این هنگام پیراهن او بالا رفت و معلوم شد او اصلاً آلت جنسى ندارد. على(علیه السلام) به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمده، عرض کرد: آیا باید در انجام دستورات شما قاطعانه پیش روم یا تحقیق کنم؟ فرمود: باید تحقیق کنى، على(علیه السلام) جریان را عرض کرد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) شکر خدا را به جاى آورده، فرمود: شکر خدا را که بدى و آلودگى را از دامان ما دور کرده است. در این هنگام، آیات فوق نازل شد و اهمیت این موضوع را بازگو کرد.(۳) * * * تحقیق و بررسى با این که نخستین شأن نزول ـ همان گونه که گفتیم ـ در بسیارى از منابع اسلامى آمده ولى جاى گفتگو، چون و چرا و نقاط مبهم در آن وجود دارد از جمله: ۱ ـ از تعبیرات مختلف این حدیث ـ با تفاوت هائى که دارد ـ به خوبى استفاده مى شود: پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) تحت تأثیر موج شایعه قرار گرفت تا آنجا که با یارانش در این زمینه به گفتگو و مشاوره نشست، و حتى بر خورد خود را با عایشه تغییر داد، و مدتى طولانى از او کناره گیرى نمود، و رفتارهاى دیگرى که همه حاکى از این است که: پیامبر(صلى الله علیه وآله) طبق این روایت شایعه را تا حدّ زیادى پذیرا شد. این موضوع نه تنها با مقام عصمت سازگار نیست، بلکه یک مسلمان با ایمان و ثابت القدم نیز نباید این چنین تحت تأثیر شایعات بى دلیل قرار گیرد، و اگر شایعه در فکر او تأثیر ناخودآگاهى بگذارد، در عمل نباید روش خود را تغییر دهد و تسلیم آن گردد، چه رسد به معصوم که مقامش روشن است. آیا مى توان باور کرد عتاب ها و سرزنش هاى شدیدى که در آیات بعد خواهد آمد که: چرا گروهى از مؤمنان تحت تأثیر این شایعه قرار گرفتند؟. چرا مطالبه چهار شاهد ننمودند؟ شامل شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) نیز بشود؟!. این یکى از ایرادهاى مهمى است که ما را در صحت این شأن نزول، لااقل گرفتار تردید مى کند. ۲ ـ با این که ظاهر آیات، چنین نشان مى دهد که: حکم مربوط به قذف (نسبت اتهام عمل منافى عفت) قبل از داستان افک نازل شده است، چرا پیامبر(صلى الله علیه وآله) در همان روز که چنین تهمتى از ناحیه عبداللّه بن ابى سلول و جمعى دیگر پخش شد، آنها را احضار نفرمود، و حدّ الهى را در مورد آنها اجرا نکرد؟ (مگر این که گفته شود: آیه قذف و آیات مربوط به افک همه یک جا نازل شده و یا به تعبیر دیگر، آن حکم نیز به تناسب این موضوع تشریع گردیده که در این صورت این ایراد منتفى مى شود ولى ایراد اول کاملاً به قوت خود باقى است).(۴) ✍ پی نوشت: ۲ ـ آنچه در بالا آوردیم مضمون روایتى است که در بیشتر کتب تفسیر، با کمى تفاوت آمده و ما آن را با کمى اختصار ذکر کردیم. ۳ ـ نقل با تلخیص از تفسیر المیزان ، نور الثقلین ، و صافى . ۴ ـ المیزان ، جلد ۱۵، صفحه ۱۱۱. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۲۷ نکوهش درخواست از کافران مشكل خود را با خدا بگو: امام(عليه السلام) در اين گف
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۲۸ ✅ روز عید واقعی امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه كه در يكى از اعياد (عيد فطر) فرموده، اشاره به نكته مهمى درباره عيد كرده، نخست مى فرمايد: «امروز تنها براى كسانى روز عيد است كه روزه آن ها مقبول درگاه پروردگار و عبادت هاى شبانه آنان مورد پذيرش او قرار گرفته باشد»; (فِي بَعْضِ الاَْعْيَادِ: إِنَّمَا هُوَ عِيدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللّهُ صِيَامَهُ وَشَكَرَ قِيَامَهُ). سپس نتيجه گسترده و مهمى از آن گرفته، مى افزايد: «(بنابراين) هر روزى كه در آن عصيان خداوند نشود آن روز، عيد است»; (وَكُلُّ يَوْم لاَ يُعْصَى اللّهُ فِيهِ فَهُوَ عِيدٌ). حقيقت اين است كه همه مردم جهان براى خود روزهاى شادى خاصى دارند كه آن را عيد مى نامند. اين روزها يا مانند عيد نوروز است كه تحول جالبى در جهان طبيعت رخ مى دهد; گياهان مى خندند، درختان شكوفه مى كنند و حيات و زندگى در طبيعت تجديد مى شود. يا اين كه در آن روز، فتح مهمى در تاريخ مردم يك منطقه واقع شده و يا تحول اجتماعى و علمى صورت گرفته كه ياد و خاطره آن را زنده مى دارند و عيد مى شمرند. جالب اين كه در اسلام، اعياد به دنبال اطاعت اوامر مهم الهى قرار دارد. در عيد فطر، ملت مسلمان بعد از يك ماه روزه داشتن به فرمان خدا و عبادات روزانه و شبانه و بر شيطان پيروز شدن، اين پيروزى را جشن مى گيرند; جشن اطاعت فرمان حق. در عيد قربان كه دومين عيد اسلامى است بعد از انجام فريضه حج توسط زوار خانه خدا و به پايان رساندن قسمت عمده اين فريضه، حاجيانى كه در مِنا هستند عيد مى گيرند و ساير مسلمانان نيز با آن ها هم صدا مى شوند و آن را روز عيد اعلام مى كنند كه آن هم عيد اطاعت است. از اين جا روشن مى شود، اين كه امام(عليه السلام) مى فرمايد: روز عيد فطر عيد براى كسانى است كه روزه و طاعات آن ها قبول شده، يك واقعيت است. كسانى كه خداى نكرده اصلاً روزه نگرفته اند و يا روزه هاى آن ها آلوده به گناهان و نافرمانى ها بوده و به همين دليل مقبول درگاه حق واقع نشده نمى توانند شاد و خوشحال باشند; شادى از آن كسانى است كه طاعاتشان مقبول درگاه حق شده است. بر اساس اين منطق هر روزى كه انسان در آن گناه نكند و از صبحگاهان تا آخر شب از معصيت پروردگار بپرهيزد آن روز، روز عيد او محسوب مى شود و به اين بيان، ما مى توانيم تمام ايام سال را ايام عيد خود قرار دهيم. البته در اسلام اعياد ديگرى وجود دارد كه مربوط به حوادث بسيار مهم است ازجمله عيد غدير كه همان عيد ولايت و منصوب شدن اميرمؤمنان(عليه السلام) به خلافت و جانشينى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) است و عيدالله الاكبر ناميده شده است. ميلادهاى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و امامان معصوم(عليهم السلام) نيز هركدام عيد محسوب مى شود چون يادآور واقعه مهمى است و آن بهره مند شدن از يك پيشواى بزرگ الهى است. شاعر عرب مى گويد: قالوا أتى العِيدُ و الأيّامُ مُشرِقَةٌ * وأنتَ تَبكى وكُلُّ النّاسِ مَسرورُ فَقلتُ إنّ وَصْلَ الأحبابِ كانَ لنا * عِيداً وإلاّ فهذا اليومُ عاشورُ گفتند: روز عيد آمده و ايام نورانى و توأم با شادمانى است پس چرا تو گريه مى كنى در حالى كه همه مردم مسرورند؟ گفتم: اگر وصال محبوب رخ دهد عيد ما خواهد بود و الا روزعاشوراى ماست.[1] ✍ پی نوشت: [1]. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 20، ص 73. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹آغـوش و بالِـش! ☀️ امام جواد علیه السلام : ✓ «شكيبايى را بالشِ [اطمينان بخش] خود ساز، و فقر را در آغوش گير، و شهوت ها را دور انداز، و با هواى نفس مخالفت كن». ⁙ «تَوَسَّدِ الصَّبرَ، وَاعتَنِقِ الفَقرَ، وَارفَضِ الشَّهَواتِ، وخالِفِ الهَوى». 📚 گزیده تحف العقول، ص ٦٣ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☀️ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله؛ رحمتی برای دو عالم... 🎥 استاد کاشانی @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و چهل و هشت 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ " ﻧﺴﺎﺋﻲ " ﻭ " ﺧﻄ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و چهل و نه 🔷 ☀️ ﻛﺎﺑﻴﻦ ﺯﻫﺮﺍ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﺖ ﻋﺒﺪﻱ: ﻭ ﺍﻟﻤﻬﺮ ﺧﻤﺲ ﺍﻟﺎﺭﺽ ﻣﻮ ﻫﺒﻪ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﻓﻲ ﺍﻟﻤﻮﺍﻫﺐ ﺍﺷﺎﺭﺗﻲ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﻛﻪ " ﺷﻴﺦ ﺍﻟﺎﺳﻠﺎﻡ ﺣﻤﻮﺋﻲ " ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﻫﺠﺪﻫﻢ " ﻓﺮﺍﺋﺪ ﺍﻟﺴﻤﻄﻴﻦ " ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻱ ﻋﻠﻲ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻬﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ، ﻭﺍﻣﻲ ﮔﺬﺍﺭﺩ. [ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 200] (ﺍﻳﻨﻚ) ﺑﻤﻦ ﻭﺣﻲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﻛﻪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻛﺎﺑﻴﻦ ﻳﻚ ﭘﻨﺠﻢ ﺯﻣﻴﻦ، ﺑﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﻡ، ﭘﺲ ﺁﻥ ﺻﺪﺍﻕ ﺍﻭﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﮔﺎﻡ ﻧﻬﺪ، ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﺎﺷﺪ، ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻨﺶ ﺑﺮﺯﻣﻴﻦ، ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ. ﻧﺜﺎﺭ ﺯﻫﺮﺍ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﻋﺒﺪﻱ: ﻭ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﻋﺒﺪﻱ: ﻭ ﺗﻬﺎ ﺑﻬﺎ ﻣﻦ ﺣﻤﻞ ﻃﻮﺑﻲ ﻃﻴﺒﺖ ﺗﻠﻚ ﺍﻟﻤﻮﺍﻫﺐ. ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺣﺪﻳﺚ ﻧﺜﺎﺭﻱ ﻛﻪ " ﺑﻠﺎﻝ ﺑﻦ ﺣﻤﺎﻣﻪ " ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻛﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﻣﺘﺒﺴﻢ ﻭ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﻭ ﺑﺎ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﻱ ﭼﻮﻥ ﻣﺎﻩ ﺗﻤﺎﻡ ﻭ ﺗﺎﺑﺎﻥ، ﺭﻭﻱ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺁﻭﺭﺩ، ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺑﻦ ﻋﻮﻑ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﺍﻳﻦ ﻧﻮﺭ ﭼﻴﺴﺖ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺑﺸﺎﺭﺗﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻡ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻭ ﭘﺴﺮ ﻋﻤﻢ ﺑﻤﻦ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﻬﻤﺴﺮﻱ ﻋﻠﻲ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺿﻮﺍﻥ ﺧﺎﺯﻥ ﺟﻨﺎﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺗﺎ ﺩﺭﺧﺖ ﻃﻮﺑﻲ ﺭﺍ ﺑﺠﻨﺒﺎﻧﺪ. ﭘﺲ ﺩﺭﺧﺖ ﻃﻮﺑﻲ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﻭﺳﺘﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺑﺮﮔﻪ ﻫﺎﺋﻲ ﺑﺒﺎﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺯﻳﺮ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻧﻲ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺑﺮﺍﺗﻲ ﺩﺍﺩﻩ ﺗﺎ ﭼﻮﻥ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﺮ ﭘﺎ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺧﻠﺎﺋﻖ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ، ﺩﻭﺳﺘﻲ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻧﻤﺎﻧﺪ، ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺮﮔﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺭﻫﺎﺋﻲ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺟﻬﻨﻢ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻭﻱ ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﭘﺲ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻭ ﭘﺴﺮ ﻋﻢ ﻣﻦ ﻭ ﻫﻢ ﺩﺧﺘﺮﻡ. ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺨﺶ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺩﻭﺯﺥ ﺍﻧﺪ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2