*🔰شرح و تفسیر حکمت 29 🔰*
👌🔆 ملاقات سريع!
📜امام(عليه السلام) در اين جمله حکمت آميز در مورد سرعت گذشت عمر و فرارسيدن لحظات مرگ به همگان هشدار مى دهد مى فرمايد:🔻 «در حالى که تو به زندگى پشت مى کنى و مرگ به تو روى مى آورد ملاقات (با يکديگر) چه سريع خواهد بود!»;
✳️نکته مهمى در اين سخن پرمحتواى امام(عليه السلام) است که نخست همه انسان ها را در حال حرکت به سوى پايان عمر معرفى مى کند و اين يک واقعيت است.
⏰از لحظه اى که انسان متولد مى شود و هر ساعتى که بر او مى گذرد بخشى از سرمايه عمر او کاسته و هر نفسى که مى زند يک گام به پايان زندگى نزديک مى گردد،
♻️ زيرا عمر انسان به هر حال محدود است و اگر هيچ مشکلى هم براى او پيش نيايد روزى پايان مى پذيرد.
💠درست مانند چراغى که ماده اشتعال زايش تدريجاً کم مى شود و روزى تمام و سرانجام خاموش خواهد شد.
⏪🚥اين حرکت سريع بدون يک لحظه توقف ادامه دارد و به اين ترتيب، از اين سو همه انسان ها شتابان به سوى مرگ حرکت مى کنند.
🔹از سوى ديگر، پيوسته عوامل مرگ به سوى انسان در حرکت اند خواه اين عوامل از طريق حوادث ناگهانى، زلزله ها، طوفان و سيلاب، تصادف ها و مانند آن باشد
⬅️ يا به صورت بيمارى هايى که با گذشت عمر و ضعف و ناتوانى اعضا خواه ناخواه دامان انسان را مى گيرد و بدين ترتيب دو حرکت از دو سو رو به روى يکديگر دائماً در حال انجامند از يک سو،⤵️
1⃣ انسان به سوى نقطه پايان زندگى
2⃣ و از آن سو حوادث به سوى انسان در حرکت است و در چنين شرايطى ملاقات با يکديگر سريع خواهد بود;
💢مانند دو وسيله نقليه اى🚗 که از دو طرف روبروى يکديگر با سرعت در حرکت اند و چيزى نمى گذرد که به هم مى رسند.
📜قرآن مجيد خطاب به قوم يهود مى فرمايد: );
✴️ بگو آن مرگى که (به پندار خود) از آن فرار مى کنيد به يقين با شما ملاقات خواهد کرد سپس به سوى کسى باز مى گرديد که از پنهان و آشکار باخبر است و شما را از آنچه انجام مى داديد باخبر مى سازد».
🔰در اين زمينه روايات فراوانى از معصومين(عليهم السلام) نقل شده است از جمله در همين کلمات قصار، امام(عليه السلام) (در کلمه 74) فرموده است:
🔳«نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِهِ;
✴️نَفَس هاى انسان گام هاى او به سوى مرگ اوست».
🔰در نامه27 از بخش نامه هاى امام(عليه السلام) خوانديم که مى فرمايد:
📩شما رانده شدگان و تعقيب شدگان مرگ هستيد (و صيد شدگان به وسيله آن) اگر بايستيد شما را دستگير خواهد کرد 🔖و اگر فرار کنيد به شما خواهد رسيد و مرگ از سايه شما به شما همراه تر است و با موى پيشانى شما گره خورده و دنيا در پشت سر شما به سرعت در هم پيچيده مى شود (و پايان عمر دور نيست)».
✴️ هدف از تمام اين هشدارها اين است که زندگى دنيا غفلت زاست و هنگامى که انسان به آن سرگرم شود گاه همه چيز را فراموش مى کند❗️
❌ و چنان گام برمى دارد که گويى زندگى دنيا ابدى است نه خبرى از آخرت نه توشه اى براى آن سفر و نه اندوخته اى براى آن ديار تهيه مى کند
🔔اين هشدارها براى اين است که انسان را تکانى دهد و از اين خواب غفلت بيدار کندی و پيش از آنکه فرصت ها از دست برود او را به تهيه زاد و توشه وا دارد.
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
⚜️#حکمت_30_نهج_البلاغه⚜️
وَ قَالَ (علیه السلام): الْحَذَرَ الْحَذَرَ، فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ، حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ.
🟡پرهيز از غفلت زدگى (اخلاقى، اعتقادى):
📜و درود خدا بر او، فرمود: هشدار هشدار، به خدا سوگند، چنان پرده پوشى كرده كه پندارى تو را بخشيده است.
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت 30 🔰*
👌🔆از پرده پوشى خداوند مغرور مباش
📜امام(عليه السلام) در اين گفتار حکيمانه اش به همه معصيت کاران هشدار مى دهد که از صبر الهى در مقابل معاصى شان مغرور نشوند .
💠مى فرمايد: «(از مجازات الهى) برحذر باش برحذر باش، به خدا سوگند آن قدر پرده پوشى کرده که گويى آمرزيده است».
🕋اشاره به اين که يکى از صفات پروردگار، ستار العيوب بودن است.*
💠 با رحمت واسعه اش گناهان پنهانى بندگان را افشا نمى کند تا آبروى آنها در نزد دوست و دشمن ريخته نشود
❗️شايد بيدار شوند به سوى خدا باز گردند و از گناهان خويش توبه کنند و دست بردارند.
☑️اما بسيار مى شود که افراد از اين لطف و رحمت الهى سوء استفاده مى کنند و گمان دارند گناهى نکرده اند يا اگر گناهى مرتکب شده اند خداوند بدون توبه آنها را مشمول عفو خود قرار داده است.
📜امام(عليه السلام) در اينجا هشدار مى دهد که از اين لطف و عنايت الهى مغرور نشويد🚫 به خصوص اين که ممکن است اين از قبيل نعمت هاى استدراجى باشد يعنى خداوند گروهى از گنهکاران را لايق عفو و بخشش نمى بيند
♨️آنها را به حال خود رها مى کند تا مجازاتشان را به تأخير بيندازد تا پشتشان از بار گناه سنگين شود و آنگاه به شدت آنها را گرفته و مجازات مى کند.
✅در ضمن اين سخن درسى است براى بندگان که آنها هم ستارالعيوب باشند و به محض اطلاع از گناهان پنهانى کسى، به افشاگرى برنخيزند و آبرويش را نريزند و به او مجال اصلاح خويشتن و توبه دهند.
📌اضافه بر اين کمتر کسى است که عيب و خطايى در پنهان نداشته باشد اگر باب افشاگرى گشوده شود،
✴️همگان نسبت به يکديگر بى اعتماد مى شوند و سرمايه اصلى جامعه که اعتماد است از دست مى رود.
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
⚜️#حکمت_31_نهج_البلاغه⚜️
🔮بخش اول🔮
وَ سُئِلَ (علیه السلام) عَنِ الْإِيمَانِ، فَقَالَ الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ. وَ الصَّبْرُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى الشَّوْقِ وَ الشَّفَقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ؛ فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِي الدُّنْيَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِيبَاتِ وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ [فِي] إِلَى الْخَيْرَاتِ. وَ الْيَقِينُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ وَ تَأَوُّلِ الْحِكْمَةِ وَ مَوْعِظَةِ الْعِبْرَةِ وَ سُنَّةِ الْأَوَّلِينَ؛ فَمَنْ تَبَصَّرَ فِي الْفِطْنَةِ تَبَيَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ وَ مَنْ تَبَيَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ عَرَفَ الْعِبْرَةَ وَ مَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ فَكَأَنَّمَا كَانَ فِي الْأَوَّلِينَ. وَ الْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى غَائِصِ الْفَهْمِ وَ غَوْرِ الْعِلْمِ وَ زُهْرَةِ الْحُكْمِ وَ رَسَاخَةِ الْحِلْمِ؛ فَمَنْ فَهِمَ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ وَ مَنْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ [الْحِلْمِ] الْحُكْمِ وَ مَنْ حَلُمَ لَمْ يُفَرِّطْ فِي أَمْرِهِ وَ عَاشَ فِي النَّاسِ حَمِيداً. وَ الْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الصِّدْقِ فِي الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِينَ؛ فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ [الْمُنَافِقِينَ] الْكَافِرِينَ وَ مَنْ صَدَقَ فِي الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَيْهِ وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ وَ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَ أَرْضَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.
🟡1- شناخت پايه هاى ايمان:
📜و درود خدا بر او (از ايمان پرسيدند، جواب داد):
🔔 ايمان بر چهار پايه استوار است: صبر، يقين، عدل و جهاد.
💢صبر نيز بر چهار پايه قرار دارد. شوق، هراس، زهد و انتظار.
آن كس كه اشتياق بهشت دارد، شهوت هايش كاستى گيرد، و آن كس كه از آتش جهنّم مى ترسد، از حرام دورى مى گزيند، و آن كس كه در دنيا زهد مى ورزد، مصيبت ها را ساده پندارد، و آن كس كه مرگ را انتظار مى كشد در نيكى ها شتاب مى كند.
💢يقين نيز بر چهار پايه استوار است: بينش زيركانه، دريافت حكيمانه واقعيّت ها، پند گرفتن از حوادث روزگار، و پيمودن راه درست پيشينيان.
پس آن كس كه هوشمندانه به واقعيّت ها نگريست، حكمت را آشكارا بيند، و آن كه حكمت را آشكارا ديد، عبرت آموزى را شناسد، و آن كه عبرت آموزى شناخت گويا چنان است كه با گذشتگان مى زيسته است.
💢و عدل نيز بر چهار پايه بر قرار است: فكرى ژرف انديش، دانشى عميق و به حقيقت رسيده، نيكو داورى كردن و استوار بودن در شكيبايى.
پس كسى كه درست انديشيد به ژرفاى دانش رسيد و آن كس كه به حقيقت دانش رسيد، از چشمه زلال شريعت نوشيد، و كسى كه شكيبا شد در كارش زياده روى نكرده با نيكنامى در ميان مردم زندگى خواهد كرد.
💢و جهاد نيز بر چهار پايه استوار است: امر به معروف، و نهى از منكر، راستگويى در هر حال، و دشمنى با فاسقان.
پس هر كس به معروف امر كرد، پشتوانه نيرومند مؤمنان است، و آن كس كه از زشتى ها نهى كرد، بينى منافقان را به خاك ماليد، و آن كس كه در ميدان نبرد صادقانه پايدارى كند حقّى را كه بر گردن او بوده ادا كرده است، و كسى كه با فاسقان دشمنى كند و براى خدا خشم گيرد، خدا هم براى او خشم آورد، و روز قيامت او را خشنود سازد.
♻️ادامه دارد...
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
⚜️#حکمت_31_نهج_البلاغه⚜️
🔮 بخش دوم (پایان) 🔮
وَ الْكُفْرُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى التَّعَمُّقِ وَ التَّنَازُعِ وَ الزَّيْغِ وَ الشِّقَاقِ؛ فَمَنْ تَعَمَّقَ لَمْ يُنِبْ إِلَى الْحَقِّ وَ مَنْ كَثُرَ نِزَاعُهُ بِالْجَهْلِ دَامَ عَمَاهُ عَنِ الْحَقِّ وَ مَنْ زَاغَ سَاءَتْ عِنْدَهُ الْحَسَنَةُ وَ حَسُنَتْ عِنْدَهُ السَّيِّئَةُ وَ سَكِرَ سُكْرَ الضَّلَالَةِ وَ مَنْ شَاقَّ وَعُرَتْ عَلَيْهِ طُرُقُهُ وَ أَعْضَلَ عَلَيْهِ أَمْرُهُ وَ ضَاقَ عَلَيْهِ مَخْرَجُهُ.
وَ الشَّكُّ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى التَّمَارِي وَ الْهَوْلِ وَ التَّرَدُّدِ وَ الِاسْتِسْلَامِ؛ فَمَنْ جَعَلَ الْمِرَاءَ دَيْدَناً لَمْ يُصْبِحْ لَيْلُهُ وَ مَنْ هَالَهُ مَا بَيْنَ يَدَيْهِ نَكَصَ عَلى عَقِبَيْهِ وَ مَنْ تَرَدَّدَ فِي الرَّيْبِ وَطِئَتْهُ سَنَابِكُ الشَّيَاطِينِ وَ مَنِ اسْتَسْلَمَ لِهَلَكَةِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ هَلَكَ فِيهِمَا.
🟡2- شناخت اقسام كفر و ترديد:
🔔و كفر بر چهار ستون پايدار است: كنجكاوى دروغين، ستيزه جويى و جدل، انحراف از حق، و دشمنى كردن.
پس آن كس كه دنبال توهّم و كنجكاوى دروغين رفت به حق نرسيد. و آن كس كه به ستيزه جويى و نزاع پرداخت از ديدن حق نا بينا شد، و آن كس كه از راه حق منحرف گرديد، نيكويى را زشت، و زشتى را نيكويى پنداشت و سر مست گمراهى ها گشت، و آن كس كه دشمنى ورزيد پيمودن راه حق بر او دشوار و كارش سخت، و نجات او از مشكلات دشوار است.
🔔و شك چهار بخش دارد: جدال در گفتار، ترسيدن، دو دل بودن، و تسليم حوادث روزگار شدن.
پس آن كس كه جدال و نزاع را عادت خود قرار داد از تاريكى شبهات بيرون نخواهد آمد، و آن كس كه از هر چيزى ترسيد همواره در حال عقب نشينى است، و آن كس كه در ترديد و دو دلى باشد زير پاى شيطان كوبيده خواهد شد، و آن كس كه تسليم حوادث گردد و به تباهى دنيا و آخرت گردن نهد، و هر دو جهان را از كف خواهد داد.
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت 31 🔰*
👌🔆ارکان ایمان و کفر و شک
🔮بخش اول🔮
1️⃣شناخت پایه هاے ایمان
2️⃣شناخت اقسام کفر و تردید
✴️⏬1️⃣⏬✴️
1️⃣شناخت پايه هاى ايمان🔻 :
✋و درود خدا بر او (از ايمان پرسيدند، جواب داد):
✴️ايمان بر چهار پايه استوار است:
🔮صبر، يقين، عدل و جهاد.
✴️صبر نيز بر چهار پايه قرار دارد.
🔮شوق، هراس، زهد و انتظار.
💢آن كس كه اشتياق بهشت دارد، شهوت هايش كاستى گيرد، و آن كس كه از آتش جهنّم مى ترسد، از حرام دورى مى گزيند، و آن كس كه در دنيا زهد مى ورزد، مصيبت ها را ساده پندارد، و آن كس كه مرگ را انتظار مى كشد در نيكى ها شتاب مى كند.💢
✴️يقين نيز بر چهار پايه استوار است:
🎗بينش زيركانه،
🎗دريافت حكيمانه واقعيّت ها،
🎗پند گرفتن از حوادث روزگار،
🎗و پيمودن راه درست پيشينيان.
💢پس آن كس كه هوشمندانه به واقعيّت ها نگريست، حكمت را آشكارا بيند، و آن كه حكمت را آشكارا ديد، عبرت آموزى را شناسد، و آن كه عبرت آموزى شناخت گويا چنان است كه با گذشتگان مى زيسته است.💢
✴️و عدل نيز بر چهار پايه بر قرار است:👇
🎗فكرى ژرف انديش،
🎗دانشى عميق و به حقيقت رسيده،
🎗نيكو داورى كردن
🎗و استوار بودن در شكيبايى.
💢پس كسى كه درست انديشيد به ژرفاى دانش رسيد و آن كس كه به حقيقت دانش رسيد، از چشمه زلال شريعت نوشيد، و كسى كه شكيبا شد در كارش زياده روى نكرده با نيكنامى در ميان مردم زندگى خواهد كرد.💢
✴️و جهاد نيز بر چهار پايه استوار است:👇
🎗امر به معروف،
🎗و نهى از منكر،
🎗راستگويى در هر حال،
🎗و دشمنى با فاسقان.
💢پس هر كس به معروف امر كرد، پشتوانه نيرومند مؤمنان است، و آن كس كه از زشتى ها نهى كرد، بينى منافقان را به خاك ماليد، و آن كس كه در ميدان نبرد صادقانه پايدارى كند حقّى را كه بر گردن او بوده ادا كرده است، و كسى كه با فاسقان دشمنى كند و براى خدا خشم گيرد، خدا هم براى او خشم آورد، و روز قيامت او را خشنود سازد.💢
♻️ادامه دارد...
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت 31 🔰*
👌🔆ارکان ایمان و کفر و شک
🔮 بخش دوم (پایان) 🔮
2️⃣شناخت اقسام کفر و تردید
✴️⏬2️⃣⏬✴️
2️⃣شناخت اقسام كفر و ترديد:🔻
💢کفر💢
❌و كفر بر چهار ستون پايدار است⤵️
*☑️كنجكاوى دروغين،*
*☑️ستيزه جويى و جدل،*
*☑️ انحراف از حق،*
*☑️و دشمنى كردن.*
❌پس آن كس كه دنبال توهّم و كنجكاوى دروغين رفت به حق نرسيد.
❌و آن كس كه به ستيزه جويى و نزاع پرداخت از ديدن حق نا بينا شد،
❌و آن كس كه از راه حق منحرف گرديد، نيكويى را زشت، و زشتى را نيكويى پنداشت و سر مست گمراهى ها گشت،
❌و آن كس كه دشمنى ورزيد پيمودن راه حق بر او دشوار و كارش سخت، و نجات او از مشكلات دشوار است.
💢شڪ و تردید💢
❌و شك چهار بخش دارد:⤵️
*◀️جدال در گفتار،*
*◀️ترسيدن،*
*◀️دو دل بودن،*
*◀️و تسليم حوادث روزگار شدن*
❌پس آن كس كه جدال و نزاع را عادت خود قرار داد از تاريكى شبهات بيرون نخواهد آمد،
❌و آن كس كه از هر چيزى ترسيد همواره در حال عقب نشينى است،
❌و آن كس كه در ترديد و دو دلى باشد زير پاى شيطان كوبيده خواهد شد،
❌و آن كس كه تسليم حوادث گردد و به تباهى دنيا و آخرت گردن نهد، و هر دو جهان را از كف خواهد داد.
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#story
امشبسخنازجانجهانبایدگفت
توصیفرسولانسوجانبایدگفت
درشامولادتدوقطبعالم
تبریکبهصاحبالزمانبایدگفت☺️
ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن
صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن
چشمم به راه ماند بیا و شبی از این
پسکوچههای خاکی قلبم عبور کن
آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان
قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن
راه نفس نمانده بیا ای گل امید
آقا بیا و رنج و بلا را تو دور کن
دجالهای دشمن دین جلوه کردهاند
چشمان فتنههای زمان را تو کور کن
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹✨ولادت ختم رسولان آمد
❤️✨محمد آن حبیب جانان آمد
🌹✨به جسم پیروان او جان آمد
❤️✨بر حرمتش جهان گلستان آمد
🌹✨میلاد نبی اعظم(ص) پیشاپیش مبارک باد
#گیف 🎬
☀️امیر المومنین علیه السلام فرمودند :
🔸 خداوند روزه را برای آزمودن اخلاص بندگان واجب کرده است.
📚 نهج البلاغه بخشی از حکمت ۲۵۲
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
⚜️#حکمت_32_نهج_البلاغه⚜️
وَ قَالَ (علیه السلام): فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ، وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ.
🟡ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير (اخلاقى):
📜و درود خدا بر او، فرمود: نيكوكار، از كار نيك بهتر و بدكار از كار بد بدتر است.
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت 32🔰*
👌🔆 بهتر از خوب و بدتر از بد:
📜امام(عليه السلام) در اين جمله كوتاه و پرمعنا مى فرمايد: 🔻 «انجام دهنده كار نيك از كارنيكش بهتر است و انجام دهنده كار بد از كار بدش بدتر»;
🔶 در اينكه چگونه فاعل خير بهتر از فعل خود است و فاعل شر بدتر از فعل خود; وجوهى به نظر مى رسد:
🔶 نخست اينكه همواره فاعل از فعل قوى تر است به همين دليل اگر كار نيك باشد آن فاعل از كارش قوى تر و اگر كار بد باشد از كارش بدتر است‼️.
🔸 شخصى كه كارى انجام مى دهد غالبا داراى ملكه آن است و آن ملكه مى تواند سرچشمه كارهاى فراوانى بشود،...
📌بنابراين اگر كسى را ببينيم كه مثلا يتيمى را نوازش مى كند و دست افتاده اى را مى گيرد
✅ می دانيم كه او داراى صفتى است درونى كه مى تواند سرچشمه ده ها و گاه صدها و هزاران از اين گونه كارها شود و به همين دليل از كارش بهتر است.
🔷و كسانى كه كار نيكى انجام مى دهند بسيار مى شود كه آرزو دارند بهتر از آن را انجام دهند ولى امكانات آن در اختيارشان نيست
🔰و به تعبير ديگر همتشان از آنچه انجام مى دهند بسيار بالاتر است و گاه به زبان جارى كرده مى گويند:
😞 افسوس كه بيش از آن توان نداريم و اگر مى توانستيم چنين و چنان مى كرديم.
🟦 همين گونه، شروران بسيار مى شود كه داراى چنين باطنى هستند; يعنى اگر قدرت و توانى داشتند شرارت را به مرتبه بالاترى مى رساندند.
🔰در حديثى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم: ⤵️
🟦 نيت مؤمن از عملش بهتر است، زيرا كارهاى خيرى در دل دارد كه نمى تواند آنها را انجام دهد و نيت كافر بدتر از عمل اوست، زيرا كارهاى بدى در سر دارد كه توان آن را ندارد».
🔶وجه دیگری نيز بعضى براى اين تفاوت ذكر كرده اند كه هر كس كار خيرى انجام مى دهد
🔶معمولا عوامل بازدارنده اى از جمله هوا و هوس ها را در دل دارد و در برابر آنها مقاومت مى كند و آن عوامل را به عقب مى راند و كار خير را انجام مى دهد
✅به همين دليل از كارش با ارزش تر است و به عكس كسى كه كار بدى انجام مى دهد نيز عوامل بازدارنده
🔶 از قبيل فطرت الهى، اوامر و نواهى آسمانى در برابر اوست ولى پشت پا به همه آنها مى زند و به سراغ شر مى رود.
✴️به همين دليل از عملش بدتر است.
🔔البته منافاتى ميان اين وجوه چهارگانه نيست و همه آن ممكن است در معناى حديث جمع باشد.
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری | #حدیث
همه میدونن کارت شده دلبری💚
دل همه دنیارو داری میبری❤️
#میلاد_پیامبر_اکرم(ص)🌺
#میلاد_امام_جعفر_صادق(ع)💫
#بر_همگان_مبارکباد🌺
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
⚜️#حکمت_33_نهج_البلاغه⚜️
وَ قَالَ (علیه السلام): كُنْ سَمْحاً وَ لَا تَكُنْ مُبَذِّراً، وَ كُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَكُنْ مُقَتِّراً.
🟡اعتدال در بخشش و حسابرسى (اخلاقى، اجتماعى، اقتصادى):
📜و درود خدا بر او، فرمود: بخشنده باش امّا زياده روى نكن، در زندگى حسابگر باش امّا سخت گير مباش.
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت 33 🔰*
👌🔆افراط و تفريط ممنوع!
🔮بخش اول🔮
🔔اعتدال در بخشش وحسابرسی
📜امام(عليه السلام) در اين سخن كوتاه و پرمعنا دعوت به اعتدال در بذل و بخشش هاى مالى مى كند و مى فرمايد:🔻
🔶 «سخاوتمند باش و در اين راه اسراف مكن و در زندگى حساب گر باش و سخت گير مباش»;
🔶مى دانيم بسيارى از علماى اخلاق اسلامى، تمام فضايل اخلاقى را حد وسط در ميان افراط و تفريط مى دانند.
✴️اين مسئله هرچند عموميت ندارد
✅ولى در مورد بسيارى از صفات از جمله فضيلت سخاوت صادق است كه در ميان دو صفت رذيله قرار گرفته: اسراف و تبذير، و بخل و تقتير.❗️
❇️ _مُبذّر از ماده «تبذير» از ريشه «بذر» (بر وزن نذر) در اصل به معناى پاشيدن دانه است;_
👈ولى چون اين واژه در مورد اموال به كار رود به كار كسانى اطلاق مى شود كه اموال خود را به صورت نادرست مصرف كرده و آن را حيف و ميل مى كنند.
🔄معادل آن در فارسى امروز ريخت و پاش است و تفاوت آن با اسراف اين است كه اسراف مصرف بى رويه و تبذير اتلاف بى رويه است
✴️البته اين در صورتى است كه اين دو واژه در مقابل هم قرار گيرند; ولى هرگاه جداگانه استعمال شوند ممكن است مفهوم عامى داشته باشند.
💢«مُقتِّر» از ماده «تقتير» در اصل به معناى تنگ گرفتن است و هنگامى كه در مورد اموال به كار رود به معناى بخيل و خسيس بودن است .
✳️«مقدّر» از ماده تقدير به معناى مديريت صحيح اموال است كه حد وسط در ميان تبذير و تقتير است.
🔰قرآن مجيد درباره مبذّرين مى فرمايد: «(وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَالْمِسْكينَ وَابْنَ السَّبيلِ وَلا تُبَذِّرْ تَبْذيراً إِنَّ الْمُبَذِّرينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطين);
🟪حق خويشاوندان و مستمندان و واماندگان در راه را ادا كن و تبذير مكن، چرا كه تبذير كنندگان برادران شيطانند».
🔷در جاى ديگر درباره صفات والاى بندگان برگزيده و عباد الرحمان مى فرمايد:
«(وَالَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً);
✴️آنها كسانى هستند كه هنگامى كه انفاق مى كنند نه اسراف مى كنند و نه بخل و سخت گيرى دارند و در ميان اين دو، حد اعتدال را رعايت مى كنند».
♻️ادامه دارد....
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت 33 🔰*
👌🔆افراط و تفريط ممنوع!
🔮 بخش دوم (پایان) 🔮
🔰در روايتى از امام صادق(عليه السلام) با ذكر مثال روشن و جالبى اين حد اعتدال بيان شده است.
✍ راوى مى گويد:
_امام مشتى از سنگريزه برداشت و محكم در دست خود گرفت سپس فرمود: بخل و اقتار كه خداوند فرموده همين است ._
✴️آن گاه مشت ديگرى بر داشت و چنان دست خود را گشود كه همه آن روى زمين ريخت و فرمود اين اسراف است
🔶آن گاه مشت ديگرى برداشت و آن را به طورى گشود كه مقدارى در كف دست باقى ماند و مقدارى از لابه لاى انگشتان فرو ريخت و فرمود اين همان قوام است (كه در قرآن مجيد آمده است)».
💠در شأن نزول آيه 29 سوره «اسراء» نيز آمده است كه شخص سائلى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) تقاضاى پيراهن كرد.
🔶 پيامبر پيراهن خود را به او بخشيد و همين امر سبب شد كه آن روز نتواند براى نماز به مسجد برود.
🟪اين جريان سبب شد كه زبان منافقان باز گردد و بگويند محمد خواب مانده يا مشغول لهو و سرگرمى شده و نمازش را به فراموشى سپرده است.
🔻(ولى هنگامى كه از جريان كار باخبر شدند شرمنده گشتند) آيه فوق نازل شد و به پيامبر چنين دستور داد:
🔶 «(وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَلا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً);
🔰دست خود را بر گردن خويش زنجير مكن (و انفاق و بخشش را ترك منما) و بيش از حد (نيز) دست خود را مگشاى كه خانه نشين شوى و مورد سرزنش قرارگيرى و از كار خود فرو مانى».
🔷در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه تاكيد در ميانه روى در انفاق چگونه با ايثار (مقدم داشتن ديگران بر خويشتن) كه در حالات بسيارى از پيشوايان آمده سازگار است⁉️
💢 مثل آنچه در شأن نزول سوره «دهر» و داستان مسكين و يتيم و اسير آمده و به دنبال آن آيه شريفه (وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَيَتِيماً وَأَسِيراً)نازل شد.
🔸پاسخ اين سؤال روشن است، مسئله *اعتدال* حكمى عام است و *ايثار* حكمى خاص كه مربوط به موارد معينى است.
▪️ به عبارت ديگر: اصل بر اعتدال در مسئله انفاق و ايثار يك استثناست.
✴️به علاوه، دستور به
ايثار مربوط به جايى است كه بخشش فراوان، نابسامانى فوق العاده اى در زندگى انسان ايجاد نكند و «ملوم» و «محسور» نگردد در غير اين صورت بايد از دستور اعتدال پيروى كرد.❗
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
4_6037407297167165669.mp3
4.43M
⏯ #مناجات با #امام_زمان(عج)
🍃برگرد انتظار دل هفت آسمان
🍃عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
🎤حاج #محمود_کریمی
تقويم ما ...
هنوز بهـ🌸ـاري ...
نديده است❗️
بشکن ...
سکوت يـ❄️ـخ زده ...
انتظار را❗️
سلام بهـ❤️ـار و خرمی روزگاران ...
#السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان
⚜️#حکمت_34_نهج_البلاغه⚜️
وَ قَالَ (علیه السلام): أَشْرَفُ الْغِنَى، تَرْكُ الْمُنَى.
🟡راه بى نيازى (اخلاقى):
📜و درود خدا بر او، فرمود: بهترين بى نيازى، ترك آرزوهاست.
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت 34 🔰*
👌🔆 برترين غنا
📜امام(عليه السلام) در اين سخن كوتاه و پربارش درس بزرگى به همه طالبان غنا و بى نيازى مى دهد،
✴️مى فرمايد: «برترين غنا و بى نيازى، ترك آرزوهاست»;
🔔 در اين عبارت نورانى امام (ع) ، منظور آرزوهاى دور و دراز و دور از منطق عقل و شرع است.
🔶 بديهى است اين گونه آرزوها غنا و بى نيازى را از انسان سلب مى كند،
⭕زيرا از يك سو چون همه آنها به وسيله خود انسان دست نيافتنى است او را وادار به متوسل شدن به اين و آن مى كند و بايد در مقابل هر انسانی خواه شريف باشد يا وضيع، باارزش باشد يا بى ارزش، دست حاجت دراز كند و اين با غنا و بى نيازى هرگز سازگار نيست
🔺از سوى ديگر براى رسيدن به چنين آرزوهايى بايد در مصرف كردن ثروت خود بخل ورزد و همه آن را ذخيره كند و عملاً زندگى فقيرانه اى داشته باشد.
🔸از سوى سوم چنين كسى آرامش روح و فكر خود را بايد براى رسيدن به اين آرزوها هزينه كند.
🔰 در روايتى در غررالحكم آمده است: «أَنْفَعُ الْغِنَى تَرْكُ الْمُنَى;
✴️سودمندترين دارو (ى اضطراب و نگرانى) ترك آرزوهاى دور و دراز است».
🔷 تمام اين وابستگى ها زاييده آرزوهاى دور و دراز است; هرگاه آن آرزوها از صفحه فكر انسان پاك شود، انسان به غنا و بى نيازى پرارزشى دست مى يابد
✴️ و به همين دليل امام(عليه السلام) ترك اين آرزوها را برترين و بهترين غنا شمرده است.
🔰در تعبير ديگرى كه در حكمت 371 آمده است امام(عليه السلام) مى فرمايد :
▪️«لاَ كَنْزَ أَغْنَى مِنَ الْقَنَاعَة;
🔶هيچ گنجى بى نياز كننده تر از قناعت نيست (همان قناعتى كه نقطه مقابل آرزوهاى طولانى محسوب مى شود)».
_📜امام هادى(عليه السلام) طبق روايتى كه علامه مجلسى آن را از درة الباهرة نقل كرده است،_
🟢غنا و توانگرى آن است كه دامنه آرزو را كم كنى و به آنچه خدا به تو داده است خرسند باشى و فقر آن است كه نفس آدمى سيرى ناپذير و شديدا (از رسيدن به همه آرزوها) نوميد باشد»
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
⚜️#حکمت_35_نهج_البلاغه⚜️
وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ أَسْرَعَ إِلَى النَّاسِ بِمَا يَكْرَهُونَ، قَالُوا فِيهِ [مَا] بِمَا لَا يَعْلَمُون.
🟡ضرورت موقعيّت شناسى (اخلاق اجتماعى):
📜و درود خدا بر او، فرمود: كسى در انجام كارى كه مردم خوش ندارند، شتاب كند، در باره او چيزى خواهند گفت كه از آن اطّلاعى ندارند.
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت 35🔰*
👌🔆اثر نسبت هاى ناروا
📜امام(عليه السلام) در اين سخن پربار مى فرمايد:🔻 «كسى كه در نسبت دادن امورى كه مردم ناخوش دارند به آنها شتاب كند، مردم نسبت هاى ناروايى به او مى دهند»;
❌عيب جويى و ذكر عيوب مردم هرچند آشكار باشد كارى است بسيار ناپسند
⏯و اگر كسى نيت امر به معروف و نهى از منكر داشته باشد نبايد منكراتى را كه از بعضى سر زده آشكارا و در ملأ عام بگويد، بلكه اين گونه تذكرات بايد خصوصى و مخفيانه باشد
🔔ولى به هر حال از آنجا كه مردم از گفتن عيوب و كارهاى زشتشان به صورت آشكارا ناراحت مى شوند و در مقام دفاع از خود بر مى آيند
🚫 يكى از طرق دفاع اين است كه گوينده را متهم به امورى مى كنند كه چه بسا واقعيت هم نداشته باشد تا از اين طريق ارزش سخنان او را بكاهند و بگويند: فرد آلوده حق ندارد ديگران را به آلوده بودن متهم كند. ‼️
🔰 مرحوم علامه مجلسى در جلد 72 بحار الانوار در باب «تَتَبَّعُ عُيُوبِ النّاسِ وَإفْشاءِها» روايت جالبى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند كه فرمود:
❇️ «در مدينه اقوامى داراى عيوبى بودند آنها از ذكر عيوب مردم سكوت كردند، خداوند هم مردم را از ذكر عيوب آنها ساكت كرد.
🔮آنها از دنيا رفتند در حالى كه مردم آنها را از هرگونه عيب پاك مى دانستند
🔮 و (به عكس) در مدينه اقوام (ديگرى) بودند كه عيبى نداشتند ولى درباره عيوب مردم سخن گفتند خداوند براى آنها عيوبى آشكار ساخت كه پيوسته به آن شناخته مى شدند تا از دنيا رفتند».
🔰در تواريخ داستان هاى بسيارى در اين زمينه ذكر شده: آمده است كه «مغيرة بن اسود» (يكى از شعراى عرب) معروف به لقب «اقيشر» بود. او از اين لقب سخت خشمگين مى شد😡.
⬅️ (زيرا اقيشر به معناى كسى است كه صورتش سرخ شده و پوست آن ريخته است) روزى يك نفر از قبيله «بنى عبس» او را صدا زد «يا اقيشر» او ناراحت شد و پس از چند لحظه سكوت، اين شعر را درباره او انشا كرد:⤵️
*أَتَدْعُونى الأَقيشَر ذاكَ اسْمى وَأدْعُوكَ ابْنَ مُطْفِئَةِ السِّراجِ*
*تُناجى خِدْنَها بِاللَّيْلِ سِرّاً وَربُّ النّاسِ يَعْلَمْ ما تُناجى*
🔸«تو به من اقيشر مى گويى آرى اين اسم من است ولى من به تو مى گويم: «اِبْنِ مُطْفِئَةُ السِّراج» يعنى فرزند زنى كه چراغ را نيمه شب خاموش كرد، زيرا با دوست فاسقش شبانه آهسته سخن مى گفت و خدا مى داند چه سخنانى مى گفت».
🟤از آن به بعد اين لقب زشت بر آن مرد و فرزندانش باقى ماند.❗️
🔰 امثال اين داستان ها فراوان است و همه گواهى است بر آنچه امام(عليه السلام)بيان فرموده⤵️
🔸كه هرگاه كسى به مردم چيزى بگويد كه ناخوش دارند آنها نيز به او نسبت هاى ناروا مى دهند (يا اعمال زشت مخفيانه آنها را آشكار مى كنند).
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
⚜️#حکمت_36_نهج_البلاغه⚜️
وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ، أَسَاءَ الْعَمَلَ.
🟡آرزوهاى طولانى و بزهكارى (اخلاقى):
📜و درود خدا بر او، فرمود: كسى كه آرزوهايش طولانى است كردارش نيز ناپسند است.
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت 36🔰*
👌🔆آرزوهاى طولانى و سوء عمل
📜امام(عليه السلام) در اين سخن كوتاه و حكمت آميز مى فرمايد:🔻 «كسى كه آرزويش را طولانى كند اعمال بد انجام مى دهد»;
✴️شك نيست كه آرزوها انگيزه حركت انسان براى هرگونه فعاليت است; جوانى كه آرزو دارد به مقامات عاليه علمى برسد تلاش و كوشش را در فراگيرى علم افزايش مى دهد، كشاورزى كه آرزو دارد مزارع پربار و باغ هاى سرشار از بركات مادى داشته باشد در امر كشاورزى فعاليت مى كند 🧕🏻و مادرى كه آرزو دارد جوان برومندى در سنين آخر عمر در كنار او باشد در حفظ و تربيت فرزندش مى كوشد...
⏬همين معنا در حديث معروف پيغمبر اكرم آمده است كه فرمود:
💎آرزو براى امت من مايه رحمت است و اگر اميد و آرزو نبود هيچ مادرى كودك خود را شير نمى داد و هيچ باغبانى نهالى نمى نشاند».
❇️ولى هرگاه آرزو از حد اعتدال خارج شود و انسان به سراغ امور دست نيافتنى و يا غير ضرروى و خارج از حد نياز برود،
🔷طبيعى است كه بايد تمام تلاش و كوشش خود را براى رسيدن به آن بگذارد و همه چيز جز آن را فراموش كند و شب و روز به دنبال آن بدود.
چنين كسى از ⤵️
☑️يك سو آخرت را به كلى به دست فراموشى مى سپارد
☑️و از سوى ديگر براى رسيدن به هدف خود هر وسيله اى را مباح مى شمرد
☑️و از سوى سوم در مقابل هر كس خضوع ذليلانه مى كند و سرانجام گرفتار «سوء العمل» مى شود كه امام در جمله حكمت آميز بالا به آن اشاره فرمود.
⭕️در حالى كه اگر دامنه آرزو را كوتاه مى كرد و به آنچه مورد نيازش بود قناعت مى نمود، وقت كافى براى رسيدن به وظايف الهى و اندوختن ذخيره هاى آخرت پيدا مى كرد و از آلوده شدن به حرام در امان مى ماند و عزت و كرامت خود را بر باد نمى داد.
🔰در حديثى قدسى كه در كتاب شريف كافى آمده مى خوانيم: خداوند به موسى بن عمران فرمود: «يَا مُوسَى لاَ تُطَوِّلْ فِي الدُّنْيَا أَمَلَكَ فَيَقْسُوَ قَلْبُكَ وَالْقَاسِي الْقَلْبِ مِنِّي بَعِيدٌ;
💎 آرزوهايت را در دنيا طولانى مكن كه مايه قساوت قلب تو مى شود و شخص قسىّ القلب سنگدل از من دور خواهد بود».
🔮روشن است، قساوت و سنگدلى ناشى از فراموش كردن ذكر خدا و ياد مرگ و قيامت است و افرادى كه گرفتار آرزوهاى دراز هستند هم خدا را فراموش مى كنند و هم مرگ و قيامت را.
✅اولياى خدا به قدرى آرزوهايشان كوتاه بود و آماده سفر آخرت بودند كه هر لحظه احتمال مى دادند فرمان رحيل و كوچ كردن از دنيا صادر شود.
🔰در حديث پرمعنايى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم:
قسم به آن كسى كه جان محمد به دست اوست هرگز پلك هاى چشم من به هم نخورد مگر اين كه گمان مى بردم كه پيش از آنكه پلك ها به روى هم بيايند قبض روح شوم».
🔸منظور از گمان داشتن همان آماده بودن است.
🔰حديث معروفى است كه هم از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و هم از امير مؤمنان على(عليه السلام)نقل شده كه فرمودند:
🔶 خطرناك ترين چيزى كه بر شما مى ترسيم پيروى از هواى نفس و آرزوهاى دراز است ،
📌زيرا پيروى از هواى نفس انسان را از حق باز مى دارد و آرزوهاى دراز موجب نسيان آخرت مى شود;
🔰 قرآن مجيد هم مى گويد: يكى از دام هاى مهم شيطان همين طول امل است:
🔻 «(وَقالَ لاََتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ نَصيباً مَفْرُوضاً وَلاَُضِلَّنَّهُمْ وَلاَُمَنِّيَنَّهُمْ وَلاَمُرَنَّهُمْ... يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلاّ غُرُوراً);
👹شيطان چنين گفته كه از بندگان خود سهم معينى خواهم گرفت; آنها را گمراه مى كنم و به آرزوها سرگرم مى سازم و به آنها فرمان مى دهم... شيطان به آنها وعده هاى دروغين مى دهد و به آرزوها سرگرم مى سازد و جز فريب و نيرنگ به آنها فرمان نمى دهد».
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
⚜️#حکمت_37_نهج_البلاغه⚜️
وَ قَدْ لَقِيَهُ عِنْدَ مَسِيرِهِ إِلَى الشَّامِ دَهَاقِينُ الْأَنْبَارِ فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اشْتَدُّوا بَيْنَ يَدَيْهِ، فَقَالَ(علیه السلام):
💢(در سر راه صفّين دهقانان شهر انبار تا امام را ديدند پياده شده، و پيشاپيش آن حضرت مى دويدند. فرمود چرا چنين مى كنيد گفتند عادتى است كه پادشاهان خود را احترام مى كرديم، فرمود):
مَا هَذَا الَّذِي صَنَعْتُمُوهُ؟ فَقَالُوا خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا. فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا يَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُكُمْ وَ إِنَّكُمْ لَتَشُقُّونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ فِي دُنْيَاكُمْ وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِي [أُخْرَاكُمْ] آخِرَتِكُمْ، وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ، وَ أَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّار.
🟡ضرورت ترك آداب جاهلى (اخلاقى، سياسى، تربيتى):
📜و درود خدا بر او، فرمود: به خدا سوگند كه اميران شما از اين كار سودى نبردند، و شما در دنيا با آن خود را به زحمت مى افكنيد، و در آخرت دچار رنج و زحمت مى گرديد.
و چه زيانبار است رنجى كه عذاب در پى آن باشد، و چه سودمند است آسايشى كه با آن، امان از آتش جهنّم باشد.
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت 37 🔰*
👌🔆تشریفات زشت و زیان آور
📜«این سخن را امام زمانى بیان فرمود که در مسیر حرکتش به شام کشاورزان و دهبانان شهر انبار با او ملاقات کردند (و به عنوان احترام به امام) از مرکب پیاده شده و با سرعت پیش روى او حرکت کردند (و این مراسم را که نشانه خضوع فوق العاده در برابر امراى ستمگر بود انجام دادند)
💠امام(علیه السلام)فرمود: این چه کارى بود که کردید؟»🔻«عرض کردند این رسوم و آدابى است که ما امیران خود را با آن بزرگ مى داریم»
🔶«امام(علیه السلام) فرمود: به خدا سوگند زمامداران شما از این عمل بهره اى نمى برند و شما با این کار در دنیا مشقت بر خود هموار مى سازید و در قیامت بدبخت مى شوید»;
🔶سپس افزود: «چه زیان بار است مشقتى که به دنبال آن عقاب الهى باشد و چه پرسود است آرامشى که با آن امان از آتش دوزخ فراهم گردد»;
🔰در کتاب صفین بعد از این جمله چنین آمده که امام(علیه السلام) فرمود: «این کار را دیگر تکرار نکنید; فَلا تَعُودُوا لَهُ».
✴️در زمان هاى گذشته معمول بوده ـ و هم اکنون نیز در بعضى از نقاط جهان معمول است ـ که اهل یک کشور یا اهل یک شهر براى تعظیم امرا و سلاطین اعمالى انجام مى دادند که نشانه نهایت ذلت بود.
✴️آنها نیز از این رفتار خشنود مى شدند، چراکه علاقه داشتند همواره شهروندانشان خود را ذلیل و خوار و بى مقدار در برابر آنها بدانند تا فکر قیام در مغزشان خطور نکند و سلطه آنان باقى بماند.
✴️ولى اسلام که به انسان ها شخصیت داده و آدمى را مسجود فرشتگان و اشرف مخلوقات مى داند و جهان را مسخر او مى شمرد، اجازه نمى دهد افراد با ایمان براى بزرگداشت امرا تن به کارهاى ذلیلانه بدهند.
💎به یقین اگر به جاى على(علیه السلام) معاویه بود آنها را به این کار تشویق مى کرد ولى امام به آنها هشدار داد و به سه دلیل آنان را بر حذر داشت.
🎗️نخست این که امرا هیچ گونه نفع عاقلانه اى از این کار نمى برند، بلکه ممکن است باعث غرور و کبر آنها شود و شخصیت خود را گم کنند.
🎗️دیگر این که زحمت فوق العاده اى بر دوش توده هاى مردم مى افتد و گاه ممکن است در چنین شرایطى افرادى ضعیف زیر دست و پا بمانند.
🎗️سوم این که این عمل ناصالح مایه ی گرفتارى در آخرت مى شود، زیرا نوعى شرک محسوب مى شود.
🔁به عکس، اگر آنها به احترامات معقول قناعت کنند و به جاى این مشقت، آرامش را براى خود بپذیرند، آرامشى که امان از آتش دوزخ را نیز به همراه دارد، هم امرا گرفتار کبر و غرور نمى شوند و هم مردم مشقت توأم با ذلت را نمى بینند و هم در آخرت سربلند خواهند بود.
🔰قابل توجه است که در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) میخوانیم:
💠روزى امیر مؤمنان به سراغ اصحابش آمد در حالى که بر مرکب سوار بود.
🔸گروهى پشت سر حضرت به راه افتادند. امام نگاهى به آنها کرد و فرمود: با من کارى داشتید؟
🔸عرض کردند: نه یا امیرالمؤمنین ولى دوست داریم همراه تو راه برویم.
💠امام به آنها فرمود: «برگردید، زیرا راه رفتن پیاده در کنار سوار موجب مفسده (غرور و خودبرتربینى) براى شخص سوار و سبب ذلت براى پیاده است».
🔰سپس امام صادق(علیه السلام) افزود: دفعه دیگرى باز امام سوار بود و جمعى پشت سر او پیاده به راه افتادند.
💠امام(علیه السلام)فرمود:
«بازگردید، زیرا صداى کفش ها پشت سر انسان ها موجب فساد دل هاى احمقان مى شود (نوکى جمع أنوَک بر وزن أحمق و به معناى احمق است».
✅باید توجه داشت که هدف از این سخنان این نیست که مردم، بزرگان را احترام نکنند، بلکه منظور این است که احتراماتى که نسبت به شاهان و مانند آنها داشتند و نشانه ی ذلت و بدبختى احترام کنندگان بوده و مایه ی غرور و نخوت احترام شوندگان ترک شود.
🔮نکته ی روایت «نصر بن مزاحم» از آنچه «نصر بن مزاحم» در کتاب صفین آورده استفاده مى شود که دهقان هاى شهر انبار علاوه بر این کار اسب ها 🐎و غذاهاى خوب براى امام و لشکریان و علف بسیار براى مرکب هاى آنها را به عنوان هدیه آورده بودند و امام افزون بر این که مراسم ذلت بار آنها را تخطئه کرد افزود:
✴️«امّا این چهار پایانى 🐂🐄که آورده اید ما مى پذیریم; ولى به عنوان خراجتان قبول مى کنیم و غذاهایى 🍲را هم که آورده اید در صورتى مى پذیریم که قیمت آن را از ما بگیرید».
📌البته پذیرفتن هدیه مسلمان نه تنها عیب نیست، بلکه سنّتى است و حتى در روایات گفته شده که از پذیرش هدیه برادران مسلمان خوددارى نکنید،
ولی هدف امام این بوده که این سنّت نادرست را بشکند که براى در امان ماندن از شرّ امرا براى آنان هدایایى مى بردند و روشن سازد که حکومت اسلامى همچون حکومت سلاطین جبار نیست.
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄