25.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙عمری شکنجه دید و کس از وی خبر نداشت ...
🔻روضه #امام_کاظم(ع)
👤حاج مهدی #سماواتی
#تصویری
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇
🔶 @nahjolbalaghe5
┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
➖هارون الرشید ملعون از چه زمانی تصمیم به قتل امام کاظم علیهالسّلام گرفت❓
🛑فِي كِتَابِ أَخْبَارِ اَلْخُلَفَاءِ : أَنَّ هَارُونَ اَلرَّشِيدَ كَانَ يَقُولُ لِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ خُذْ فَدَكاً حَتَّى أَرُدَّهَا إِلَيْكَ فَيَأْبَى حَتَّى أَلَحَّ عَلَيْهِ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لاَ آخُذُهَا إِلاَّ بِحُدُودِهَا قَالَ وَ مَا حُدُودُهَا قَالَ إِنْ حَدَدْتُهَا لَمْ تَرُدُّهَا قَالَ بِحَقِّ جَدِّكَ إِلاَّ فَعَلْتَ قَالَ أَمَّا اَلْحَدُّ اَلْأَوَّلُ فَعَدَنُ فَتَغَيَّرَ وَجْهُ اَلرَّشِيدِ وَ قَالَ إِيهاً قَالَ وَ اَلْحَدُّ اَلثَّانِي سَمَرْقَنْدُ فَارْبَدَّ وَجْهُهُ وَ اَلْحَدُّ اَلثَّالِثُ إِفْرِيقِيَةُ فَاسْوَدَّ وَجْهُهُ وَ قَالَ هِيهِ قَالَ وَ اَلرَّابِعُ سِيفُ اَلْبَحْرِ مِمَّا يَلِي اَلْجُزُرَ وَ أَرْمِينِيَةَ قَالَ اَلرَّشِيدُ فَلَمْ يَبْقَ لَنَا شَيْءٌ فَتَحَوَّلْ إِلَى مَجْلِسِي قَالَ مُوسَى قَدْ أَعْلَمْتُكَ أَنَّنِي إِنْ حَدَدْتُهَا لَمْ تَرُدَّهَا فَعِنْدَ ذَلِكَ عَزَمَ عَلَى قَتْلِهِ
✍در كتاب الخلفاء نقل شده است: هارونالرشيد به موسى بن جعفر پيشنهاد كرد كه فدك را پس بگيرد. امام عليهالسّلام امتناع میورزيد تا اینکه هارون اصرار زياد كرده، لذا امام علیهالسّلام فرمود: من فدك را نمىگيرم مگر با تمام حدود و مرزهایش
_گفت: حدود فدك كجا است؟!
_فرمود: اگر حدود آن را معين كنم، تو آن را بر نمیگردانی.
_گفت: تو را قسم به حق جدّت كه حدود آن را معين كن.
⬅️فرمود: حد اول آن عَدَن است.
چهره رشيد تغییر کرد و گفت: ایهاََ[ بگو]
⬅️فرمود: و حد دوم، سمرقند است. رنگ صورت رشيد تیره شد
⬅️حضرت فرمود: حد سوم آن آفريقا است. اینبار چهره رشيد سياه شد و گفت: هِیه[حد ديگر را بگو]
⬅️فرمود: حد چهارم سيف البحر است كه هم مرز با جزائر و ارمنيه است.
_رشید گفت: ديگر براى ما چيزى باقى نماند پس بيا جاى من بنشين.
_حضرت موسى بن جعفر فرمود: من گفتم اگر حد و مرز را تعيين كنم، آن را باز نمیگردانی.
🔺هارون الرشید [ملعون] از آن موقع تصميم كشتن موسى بن جعفر عليه السّلام را گرفت.
📚المناقب ج ۴، ص ۳۲۰
_____________________________
✍#امام_کاظم علیهالسّلام با این بیان میخواست به هارون بفهماند که «فدک» یک قطعه زمینی که ما بر سر آن با دیگران اختلاف و دعوا داشته باشیم نیست. بلکه رمزی از مجموع قلمرو حکومت اسلامی است. اصحاب سقیفه با ستاندن ظالمانه آن از دختر پیامبر در واقع حق حاکمیت اهل بیت(علیهمالسّلام) را مصادره کردند. بنابراین اگر بخواهی حق ما را به ما بازدهی، باید تمام سرزمین های اسلامی را در اختیار حاکمیت ما بگذاری و خود نیز تسلیم امر و نهی ما باشی.
#شهادت_امام_کاظم
#یا_باب_الحوائج_ع
#امام_کاظم علیهالسّلام
☑️ https://eitaa.com/nahjolbalaghe5
➖فردا بدنم سبز شده و روز بعد خواهم مرد
🛑وَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ بَشَّارٍ قَالَ حَدَّثَنِي شَيْخٌ مِنْ أَهْلِ قَطِيعَةِ اَلرَّبِيعِ مِنَ اَلْعَامَّةِ مِمَّنْ كَانَ يُقْبَلُ قَوْلُهُ قَالَ: جَمَعَنَا اَلسِّنْدِيُّ بْنُ شَاهَكَ ثَمَانِينَ رَجُلاً مِنَ اَلْوُجُوهِ اَلْمَنْسُوبِينَ إِلَى اَلْخَيْرِ فَأَدْخَلَنَا عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ وَ قَالَ لَنَا اَلسِّنْدِيُّ يَا هَؤُلاَءِ اُنْظُرُوا إِلَى هَذَا اَلرَّجُلِ هَلْ حَدَثَ بِهِ حَدَثٌ فَإِنَّ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ لَمْ يُرِدْ بِهِ سُوءاً وَ إِنَّمَا نَنْتَظِرُ بِهِ أَنْ يَقْدَمَ لِيُنَاظِرَهُ وَ هُوَ صَحِيحٌ مُوَسَّعٌ عَلَيْهِ فِي جَمِيعِ أُمُورِهِ فَسَلُوهُ وَ لَيْسَ لَنَا هَمٌّ إِلاَّ اَلنَّظَرُ إِلَى اَلرَّجُلِ فِي فَضْلِهِ وَ سَمْتِهِ. فَقَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ أَمَّا مَا ذَكَرَهُ مِنَ اَلتَّوْسِعَةِ وَ مَا أَشْبَهَهَا فَهُوَ عَلَى مَا ذَكَرَ غَيْرَ أَنِّي أُخْبِرُكُمْ أَيُّهَا اَلنَّفَرُ أَنِّي قَدْ سُقِيتُ اَلسَّمَّ فِي سَبْعِ تَمَرَاتٍ وَ أَنَا غَداً أَخْضَرُّ وَ بَعْدَ غَدٍ أَمُوتُ فَنَظَرْتُ إِلَى اَلسِّنْدِيِّ بْنِ شَاهَكَ يَضْطَرِبُ وَ يَرْتَعِدُ مِثْلَ اَلسَّعَفَةِ
🌑محمّد بن بشار گوید: پيرمردى از اهل قطيعة الربيع[يكى از محلات شهر بغداد]از اهل سنّت و البته از كسانى كه كلامش پذيرفته مىشود، گفته است: سندى بن شاهك[زندانبان]، ما را كه هشتاد نفر از بزرگان و سرشناسان و اهل خير بوديم جمع كرد و ما را نزد موسى بن جعفر عليهما السّلام برد و گفت: اى جماعت! به اين مرد نگاه كنيد آيا حادثهاى[صدمهاى-شكنجهاى]به او وارد شده است؟ همانا امير المؤمنين[هارون!!] نسبت به او قصد سويى نداشته است و ما فقط منتظريم تا او بيايد و[با موسى بن جعفر] بحث و گفتوگو كند. او هم صحيح و سالم بوده و تمام امورش در رفاه بوده است، خودتان از او بپرسيد.[اين در حالى بود كه] تمام همّوغم ما هشتاد نفر ديدن فضل و كمال و مقام امام عليهالسّلام بود.
▪️موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود: امّا اينكه گفت من در توسعه و رفاه نسبى هستم همينطور است[كه مىبينيد.]فقط به شما افراد خبر مىدهم كه اينها در هفت دانه خرما به من سم و زهر خوراندهاند. فردا بدنم سبز شده و روز بعد خواهم مرد. من[با شنيدن اين كلام از امام عليه السّلام]به سندى بن شاهك نگاه كردم،ديدم مضطرب بود و مثل شاخ و برگ خرما مىلرزيد.
📚الغيبة (للطوسی) ج ۱، ص ۳۱
#شهادت_امام_کاظم
#یا_باب_الحوائج_ع
#امام_کاظم
☑️https://eitaa.com/nahjolbalaghe5
➖آشنایی امام کاظم علیهالسّلام با زبان پرندگان
🛑حَدَّثَنَا عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ عُمَرَ عَنْ بَشِيرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ مِنْ مَوَالِي أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ أُحِبُّ أَنْ تَتَغَذَّى عِنْدِي فَقَامَ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ حَتَّى مَضَى مَعَهُ وَ دَخَلَ اَلْبَيْتَ فَإِذَا فِي اَلْبَيْتِ سَرِيرٌ فَقَعَدَ عَلَى اَلسَّرِيرِ وَ تَحْتَ اَلسَّرِيرِ زَوْجُ حَمَامٍ فَهَدَرَ اَلذَّكَرُ عَلَى اَلْأُنْثَى وَ ذَهَبَ اَلرَّجُلُ لِيَحْمِلَ اَلطَّعَامَ فَرَجَعَ وَ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَضْحَكُ فَقَالَ أَضْحَكَ اَللَّهُ سِنَّكَ بِمَ ضَحِكْتَ فَقَالَ إِنَّ هَذَا اَلْحَمَامَ هَدَرَ عَلَى هَذِهِ اَلْحَمَامَةِ فَقَالَ لَهَا يَا سَكَنِي وَ عِرْسِي وَ اَللَّهِ مَا عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ أَحَدٌ أَحَبَّ إِلَيَّ مِنْكِ مَا خَلاَ هَذَا اَلْقَاعِدِ عَلَى اَلسَّرِيرِ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ تَفْهَمُ كَلاَمَ اَلطَّيْرِ فَقَالَ نَعَمْ« عُلِّمْنٰا مَنْطِقَ اَلطَّيْرِ وَ أُوتِينٰا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ »
◀️علی بن ابی حمزه میگوید: مردی از وابستگان امام ابو الحسن[کاظم] علیهالسّلام خدمت ایشان رسید و گفت: فدایت گردم! دوست دارم با من غذا بخوری. ابو الحسن علیهالسّلام بلند شد [ و با او به راه افتاد] تا به خانه رسیدند. در خانه، تختی بود. امام علیهالسّلام بر تخت نشست. زیر تخت، یک جفت کبوتر بود. کبوتر نر با ماده بغبغو میکرد. آن مرد برای آوردن طعام، بیرون رفت و وقتی بازگشت، امام را دید که میخندد.
گفت: خداوند بر لب و دندانت خنده بنشاند! برای چه میخندی؟
_حضرت فرمود: «این کبوتر نر برای ماده خود، آواز خوانْد و به او گفت: ای آرام دلم! ای عروسم! به خدا سوگند، نزد من هیچ کس در زمین، محبوبتر از تو نیست، جز آن کسی که بر این تخت نشسته است».
_گفتم: قربانت گردم! مگر شما سخن پرندگان را متوجه میشوی؟
_فرمود: «آری. عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ: [معرفت به] زبان و منطق پرندگان را به ما آموختهاند، و از هر چیزی به ما عطا کرده اند
📚بصائر الدرجات ج ۱، ص ۳۴۶
#شهادت_امام_کاظم
#یا_باب_الحوائج_ع
#امام_کاظم
☑️ https://eitaa.com/nahjolbalaghe5