eitaa logo
نهج البلاغه
408 دنبال‌کننده
160 عکس
196 ویدیو
24 فایل
گام دوم انقلاب...سبک درست نگرش به زندگی انسان در بیان امام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهما السلام. ارتباط با ما @mohsenehabibi ابراهیم لشنی زند
مشاهده در ایتا
دانلود
نکته اول: اگر واقعاً خداوند متعال از مسئولان اینگونه سوال خواهد کرد که همینطور است یعنی حتی از نگاه هایشان به مردم و حتی از نیم نگاه هایی که به مردم داشته اند و از امضاهای مخفی که زده اند سوال می شوند، حالا کارهای بزرگ و آشکارشان به کنار؛ همانند قوانینی که نوامیس مردم را بر باد می دهد، از قوانینی چون 2030 که می خواستند کاری کنند که نتیجه اش باز کردن راه فحشا به آموزش و پرورش باشد و چون پول هایی که از بیت المال دزدیدند، بنابراین وقتی از امور کوچک و پنهانی مورد سوال واقع خواهند شد از نگاه کردنشان، از نیم نگاهشان، از سخنانشان، از حرکاتشان و از احوالشان پس خطر بسیار عظیمی در کمین آن ها نشسته است و کار آن ها در آخرت و قیامت بسیار مشکل و دشوار خواهد بود. @nahjolbalaghealiali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سخنان صریح رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی امام در مورد کمک گرفتن دشمن از نیروی در مواجهه با حاکمیت های دینی. @aminallah_ali @nahjolbalaghealiali
نکته دوم: مساوات برقرار کردن همیشه عدالت محسوب نمی شود بلکه در بعضی موارد مساوات عدالت است. مسئول در نگاه هایش و در نیم نگاه هایش باید بین مردم مساوات برقرار کند و ترک مساوات در اینجا از مصادیق ظلم است و ظلم عقلاً و شرعاً قبیح و زشت است. پس خداوند از اعمال مسئولین سوال می کند از لحظه اولی که با مردم دیدار و برخورد می کنند. @nahjolbalaghealiali
نکته سوم: ما قائل به این هستیم حرکت جامعه بر مبنای حرکت حاکم اتفاق می‌افتد. وقتی حاکم در موضوعی، مخاطبِ ولیِّ خدا قرار بگیرد معلوم می شود آن موضوع در جامعه سرایت می‌کند و مردم را هم تغییر می دهد. اصلاً حاکمیت برای تربیت مردم است. حاکم می تواند مردم را منحرف کند و می تواند مردم را هدایت کند. وقتی حاکم عدالت را رعایت نمی کند یک عده ای از مردم ناامید می شوند و یک عده ای در او طمع می کنند. حاکم می تواند بستر فساد درست کند و می تواند بستر رشد ایجاد کند. اینکه نبی اکرم صلی‌ الله علیه و آله وسلم در نگاه کردن و در سخن گفتن و در اشاره کردن به اصحاب عادلانه برخورد می کرد برای تربیت اصحاب بود؛ بنابراین شما در این نامه می بینید امیرالمومنین علیه السلام اول از ضمیر مفرد استفاده می کنند و تنها محمد بن ابی بکر را خطاب قرار می دهند و بعد ضمیر مفرد را به ضمیر جمع تغییر می دهند و همه را مخاطب قرار می دهند و می فرمایند: «مَعشرَ عِبادِه... مِن اعمالکم...فَأنتم اَظلَمُ»؛ ای بندگان خدا!...از اعمال شما... دلیلش این است که حضرت جلوتر فرمود: تو اگر در نیم نگاهت مواسات برقرار نکنی بزرگان در ظلم کردن تو به نفع خودشان طمع می کنند و بی تربیت می شوند و ضعیفان از عدل تو ناامید می شوند و بی تربیت می شوند یعنی در حقیقت جامعه بی تربیت می شود نتیجه این می شود که خداوند از همه ی شما سوال می کند که چه شد اینطور شدید بعد همه از آقای والی طلبکار می شوند و جواب می دهند: آقای والی ما را بی تربیت کرده است. این یعنی همان خطر عظیمی که در کمین مسئولین، حاکمان و مدیران جامعه نشسته است. گاهی مدیر مدرسه ای می تواند زیر مجموعه ی خودش را فاسد بکند. از این عبارت حضرت معلوم می شود شیوه ی مدیریت حاکمان و مسئولان می تواند زیر مجموعه ی خود را سعادتمند یا شقاوتمند کند، یعنی جهت گیری و تربیت مردم بر می گردد به موضعی که مسئول انتخاب کرده است و کوچک ترین موضع گیری ها در تربیت موثر است. @nahjolbalaghealiali
آیت الله بهجت ره: ... کتاب نهج‌البلاغه با این علو مرتبه‌اش «یلیقُ حِفْظُهُ وَ تَدْریسُهُ وَ بَیانُ خُطَبِهِ عَلَی الْمَنابِرِ»؛ شایسته است حفظ آن و تدریس آن و اینکه خطبه‌های آن بر بالای منبرها بیان شود. در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۶۸ @lesanolah @nahjolbalaghealiali
نکته چهارم: کوچکترین موضوعات را در تربیت باید سهیم بدانیم. شوخی کردن با دیگران (خصوصاً کودکانی که قدرت تمیز امور را ندارند و حق را از باطل نمی توانند تشخیص بدهند و نمی‌دانند شوخی و جدی چیست) گاهی اوقات خیانت است، آن شوخی می تواند بچه را نابود کند. با یک شوخی خیلی سبک و خیلی معمولی و ساده بچه ای نابود و منحرف می شود. گاهی اوقات یک جمله نابجا می تواند مسیر یک انسان را تغییر بدهد. داستان ضرب المثل «تخم مرغ دزد شتر دزد می شود» را حتماً شنیده اید و یا که خوانده اید. آن بچه آن زمانی که تخم مرغ را از همسایه دزدید مادرش او را ادب نکرد و به جای اینکه او را راهنمایی کند به او محبت ورزید در نتیجه این شد که آن بچه، بزرگ که شد دست به دزدی های بزرگتری زد و کارش به محکمه عدالت کشیده شد. پس مراقب سخنان، کردار و شوخی های خود باشیم. @nahjolbalaghealiali
نکته پنجم: در عبارت «فإنّ اللهَ تعالی...» بعد از اسم شریف الله کلمه ی «تعالی» آمد و این دلیل دارد چون حضرات علیهم السلام معصوم هستند کلمات را معصومانه استخدام می کنند و دلیل آمدن کلمه ی «تعالی» این است که در این عبارت بحث از سوال در روز قیامت شد، لازمه ی سوال کردن به این است که شخص سوال کننده باید علو و مقام داشته باشد یعنی کسی می تواند دیگران را مؤاخذه بکند که دارای علو و استعلاء باشد و گرنه این سوال هیچ ضمانتی پشتش نیست و هیچ پشتوانه ای ندارد بنابراین حضرت این کلمه ی «تعالی» را آورد تا بفهماند که این اتفاق خواهد افتاد و تا بفرماید خداوند علو و استعلاء دارد لذا می تواند سوال کند و دیگران باید در مقابل او پاسخگو باشند. @nahjolbalaghealiali
نکته ششم: عاملان و کارگزاران مثل محمد بن أبی بکر که در این نامه مورد خطاب است رابط هستند بین مقر حاکمیت و بین مردم. تربیتی که امیرالمومنین علیه السلام می خواهند انجام بدهند از مجرای این مسئولین اتفاق می‌افتد و همچنین اگر روز قیامت سؤالی پرسیده شود از مجرای اشخاصی همچون محمد بن أبی بکر اتفاق می‌افتد، یعنی این حاکمیت است که مردم را تربیت یا بی تربیت می کند. @nahjolbalaghealiali
نکته هفتم: این چنین نیست همه تقصیرات را هم بر دوش مسئولان بگذاریم و دیگر روز قیامت از مردم سؤالی نشود چون حاکمان علت فساد مردم نیستند بلکه آن ها ایجاد اقتضاء می کنند یعنی اگر بگوییم: مردم را بی تربیت کردند اما این را هم باید بگوییم: آن ها را مجبور نکردند بلکه برای مردم بستر ساخته اند و به اندازه ی بستری که فراهم کرده اند مؤاخذه می شوند اما مردم چون مختار هستند و کسی آن ها را مجبور نکرده است بازخواست می شوند و از آن ها سؤال پرسیده خواهد شد که شما چرا قبول ظلم کردید، چرا زیر بار چنین ظلمی رفتید؟ مثل آن کلام شریف حضرت در خطبه ۱۹۲ که در مورد قابیل فرمود: «وَ أَلْزَمَهُ آثَامَ الْقَاتِلِينَ إِلَى يَوْمِ الْقِيامَةِ»؛ خداوند متعال گناهان قاتلان را تا روز قیامت ملازم او خواهد کرد. تا روز قیامت سهمی از گناه قاتلان به گردن او است و این به این معنا نیست که خود قاتلان دیگر در این گناهی که کرده اند مؤاخذه نخواهند شد بلکه آن مسیر و سنتی که او فراهم کرد و آن راهی را که باز کرد به همان اندازه سهیم است و به همان اندازه مؤاخذه و عقاب خواهد شد و قاتلان هم به نوبه خودشان عقاب می شوند. @nahjolbalaghealiali
نکته هشتم: حضرت در عبارت «فَإِن یُعَذّب فَأَنتُم أَظلَمُ وَ إِن یَعفُ فَهُوَ أَکرَمُ»؛ می فرماید: اگر خداوند عذاب بکند شما استحقاق بیشتری برای عقاب دارید اما خیلی از مصادیق ظلم بوده است که ما نادیده گرفته ایم و در قبالش عقاب نکرده ایم « و الله یَعفو عَن کَثیر»؛ و خداوند از خیلی از امور چشم پوشی می کند. در بهشت اینطوری است که خدای تبارک و تعالی جزاء را موافق با عمل انسان می دهد البته جهنم هم اینطوری است موافق با عمل انسان است لکن در بهشت بیش از عمل به انسان می بخشد یعنی تفضل می کند اما در مورد عمل کم تر از جهنم می دهد، اینطوری نیست که خدای تبارک و تعالی به اندازه ی استحقاق اهل جهنم به آن ها عقاب بدهد چون در قرآن فرمود: «و الله یَعفو عَن کَثیر»؛ خیلی از آن ها را نادیده گرفتیم. «ولو یواخذ الله الناس بظلمهم ما ترک علیها من دابة» (سوره نحل آیه ۶۱)؛ و اگر خداوند مردم را بخاطر ظلمشان مجازات می‌کرد، جنبنده‌ای را بر پشت زمین باقی نمی‌گذارد. معلوم می شود خداوند متعال خیلی چیزها را نادیده می گیرد. «وَ إِن یَعفُ فَهُوَ أَکرَمُ»؛ اگر عفو کند از کرم او است. منشأ عفو، کرم خدای تبارک و تعالی است نه عمل انسان و اگر عقاب بکند مجرای عقاب عمل انسان است ولی باز هم کمتر از عمل انسان او را عقاب می کند یعنی از هر طرف که نگاه می کنید از جانب خداوند متعال تفضل می بینید. @nahjolbalaghealiali
پای درس نهج‌البلاغه نامه ۲۷ قسمت ۵ «...وَ اعلَمُوا عِبَادَ اللّهِ...» و بدانید ای بندگان خدا... توضیح کوتاه: خطاب در اینجا دوباره عمومی شد. حضرت امیرالمومنین علیه السلام از مجرای محمد بن أبی بکر با مردم مصر سخن می گویند. قطعاً از ظاهر این الفاظ بر می آید که موظّف بوده است این نامه را برای مردم بخواند و الا اگر این کلمات برای محمد بن أبی بکر به تنهایی باشد قاعدتاً به این شکل نباید محقق می شد. در مسجد جامع یا جایی که مردم در آنجا جمع می شدند کلام حضرت را برای مخاطبان قرائت می کردند. @nahjolbalaghealiali
پای درس نهج‌البلاغه نامه ۲۷ قسمت ۶ «...أَنّ المُتّقِینَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ الدّنیَا وَ آجِلِ الآخِرَةِ فَشَارَکُوا أَهلَ الدّنیَا فِی دُنیَاهُم وَ لَم یُشَارِکُوا أَهلَ الدّنیَا فِی آخِرَتِهِم سَکَنُوا الدُّنْیَا بِأَفْضَلِ مَا سُکِنَتْ، وَ أَکَلُوهَا بِأَفْضَلِ مَا أُکِلَتْ...» بی تردید پرهیزگاران دنیای دم دست و آخرت دارای مهلت را بردند پس با اهل دنیا در دنیایشان شریک شدند و با اهل دنیا در آخرتشان شریک نشدند در دنیا ساکن شدند به برترین خانه هایی که سکونت می شود و از دنیا خوردند به برترین خوردنی هایی که خورده می شود... توضیح کوتاه: متقین خیر دنیا و آخرت را دارند هم از دنیا بهره می برند و هم از آخرت بهره می برند. با اهل دنیا زندگی می کنند، خرید و فروش می کنند، تجارت می کنند و از نعمت های دنیا بهره می برند همانطوری که اهل دنیا از نعمت های الاهی استفاده می کنند منتها فرق اساسی بین خانه ها و خوردنی های متقین با اهل دنیا وجود دارد. متقین با اهل دنیا زندگی می کنند اما آن ها از آخرت این ها سهمی ندارند. متقین ساکن در خانه های دنیا می شوند منتها با فضیلت ترین خانه هایی که ممکن است در آن ها سکونت شود، نه خانه های بزرگ تر و نه خانه های لوکس بلکه خانه هایی که فضیلت بیشتری برای زندگی داشته باشند مثلاً با معماری اسلامی درست شده باشد، حیاء در ضمنش تعبیه شده باشد و حریم داشته باشد. متقین زمانی که می خورند با فضیلت ترین چیزها را می خورند، با فضیلت ترین طعام ها و نوشیدنی ها را می خورند نه اینکه بیشتر می خورند یا لذیذترین را می خورند اهل تقوا مثل اهل دنیا نیستند که به دنبال لذایذ هستند و اصلاً کاری با تکامل ندارند. @nahjolbalaghealiali
نکته اول: غذا ها، سبزیجات و میوه ها و نوشیدنی ها می توانند بستر تکامل ایجاد بکنند همانگونه که می توانند گمراهی ایجاد کنند. آن روایاتی که در مورد طعام و نوشیدنی وجود دارد که فلان غذا طَیّب است و فلان غذا یا فلان میوه یا سبزیجات ولایت ما را پذیرفته است یا نپذیرفته است حکایت از همین دارد یعنی آن غذا بستر را فراهم می کند برای تکامل و آن غذای دیگر بستر ایجاد می کند برای تنازل و سقوط و هلاکت. اهل تقوا به دنبال با فضیلت ترین طعام ها و شراب ها هستند که به وسیله ی آن بتوانند رشد کنند و تکامل یابند. آن ها به دنبال شکم بارگی و لذایذ نیستند. @nahjolbalaghealiali
نکته دوم: همین عمل کردن به فضایل دنیا است که آخرت هم ساخته می شود. اهل دنیا به دنبال طعامی نیستند که در آن ها هدایتی ایجاد بکند بلکه به دنبال لذت هستند، به دنبال خانه ای نیستند که آن ها رشد بدهد بلکه به دنبال لوکس بودن و معیار هایی هستند که امروزه مطرح است. مرز جدا شدن متقین با اهل دنیا در فضایلی است که خداوند در نظام آفرینش قرار داده است. متقین چون اهل فضیلت هستند از فضائل این ها بهره می برند اما اهل دنیا چون دنیا زده هستند به دنبال فضیلت نیستند بلکه به دنبال لذایذ و بزرگ تر بودن و لوکس بودن هستند. @nahjolbalaghealiali
14.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 ترین مهمانی تاریخ مدرن شاه 🔴 هزینه ی هنگفت جشن پادشاهی خیانت آریا مهر ، به مردم مستضعف @alasfar @aminallah_ali @nahjolbalaghealiali @NAHJOLBALAGEHALI
21.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | "به اذن خدا" 🔻 روایت رهبر انقلاب از روند پیشرفت صنعت موشکی جمهوری اسلامی ایران 🌷 به‌ مناسبت سالگرد شهادت شهید حسن طهرانی‌مقدم @alasfar @aminallah_ali @nahjolbalaghealiali @NAHJOLBALAGEHALI
پای درس نهج البلاغه نامه ۲۷ قسمت ۷ «...فَحَظُوا مِنَ الدّنیَا بِمَا حظَیِ َ بِهِ المُترَفُونَ...» پس اهل تقوا از دنیا بهره می برند به آن چیزی که مُترفون از آن بهره می برند... توضیح کوتاه: مُترفون به کسانی گفته می شود که نعمت زده هستند و غرق در نعمت اند. هر آنچه که مُترفون از آن بهره می برند و لذت می برند متقین هم اینگونه هستند. این ها نکاح می کنند و این ها هم نکاح می کنند منتها این از راه حلال زن صالح با معیارهای شرعی می گیرد ولی او به معیارهای شرعی عمل نمی کند، هر دو لذت می برند ولی این کجا و آن کجا، یکی در ضمنش فضیلت است و دیگری نیست؛ در غذا و نوشیدنی هم همینطوری است و در بقیه لذت ها هم اینچنین است. @nahjolbalaghealiali
پای درس نهج‌البلاغه نامه ۲۷ قسمت ۸ «...وَ أَخَذُوا مِنهَا مَا أَخَذَهُ الجَبَابِرَةُ المُتَکَبّرُونَ...» و اهل تقوا از دنیا می گیرند آن چیزی را که زورگویان متکبر از دنیا می گیرند... توضیح کوتاه: هرچه را که زورگویان متکبر در این عالم می‌گیرند متقین هم همان را می گیرند، این ها می خورند آن ها هم می خورند، این ها می نوشند آن ها هم می نوشند، این ها مسکن دارند آن ها هم مسکن دارند، این ها نکاح می کنند آن ها هم نکاح می کنند. @nahjolbalaghealiali
1_2033909050.pdf
885K
پی دی اف شرح و ترجمه نامه های نهج‌البلاغه از نامه ۱ تا نامه ۲۷ با کوشش حجة الاسلام والمسلمین احمد هاشمی مجد @nahjolbalaghealiali